شعار سال: بهدنبال اعلام اين خبر آقاي صادق قطبزاده
بعدازظهر روز جمعه به حکم لاجوردي دادستان انقلاب مرکز و توسط پاسداران دادسراي
انقلاب اسلامي اوين دستگير و به زندان اوين منتقل ميشود و از آقاي مبلغياسلامي
نيز خواسته شده تا خود را هرچهزودتر به دادسراي انقلاب اسلامي اوين معرفي نمايد.
طي تماس تلفني خبرنگار شهري کيهان با روابط عمومي زندان اوين اين اطلاعيه در
اختيار کيهان قرار گرفت: به اطلاع ميرساند آقاي صادق قطبزاده دستگير و تحت
محافظت دادسراي انقلاب اسلامي مرکز قرار دارد و لازم است آقاي محمد مبلغياسلامي
هرچه زودتر خود را به دادسراي انقلاب اسلامي مرکز واقع در اوين معرفي نمايد.»
فعاليت عليه رژيم شاه در خارج از كشور
به گزارش «تاريخ ايراني» صادق قطبزاده، فرزند حسين در اسفندماه ۱۳۱۴ در تهران متولد شد و تحصيلات مقدماتي را
در مدرسه دارالفنون گذراند. قطبزاده که در جواني شاهد کودتاي ۲۸ مرداد بود، به جرگه حاميان مصدق و جبهه
مخالفان محمدرضاشاه پهلوي پيوست. به همين دليل بود که عرصه بر او تنگ شد و ناگزير
در سال ۱۳۳۷ راهي ايالات
متحده آمريكا شد تا در رشته زبان انگليسي تحصيل کند. در آنجا بود که در جريان
مراسمي که سفارت ايران در واشنگتن برگزار کرده بود، بر گوش اردشير زاهدي سيلي
نواخت. به همين واسطه از آمريكا اخراج و راهي کانادا شد تا مبارزات خود را در قالب
انجمنهاي اسلامي دانشجويان خارج از کشور به صورتي جديتر پي بگيرد. اين فعاليتها
اما او را در کانون توجه دستگاه امنيتي رژيم قرار داد، آنچنان که گفتند برنامه
ترور او در پاريس پيريزي شد؛ نقشهاي که البته قطبزاده از آن جان سالم به در برد. سال ۱۳۴۲ در
پي گسترش مخالفتها با رژيم به صف هواداران امام پيوست و بعد از آن در سفرهايي به
لبنان پس از آشنايي با مبارزات و فعاليتهاي امام موسي صدر شيفته رهبر شيعيان اين
کشور شد و کمک به آنان را در رأس فعاليتهايش قرار داد. اين تلاشها و فعاليتهاي
قطبزاده بر ضد رژيم از ديد دستگاه امنيتي مخفي نماند که در سال ۱۳۵۳ مأموران ساواک ضمن بازداشت برادر او و گروگان
نگهداشتن او به مدت شش ماه از قطبزاده خواستند خود را معرفي کند؛ هشداري که او به آن
بيتوجهي کرد.
در پي عزيمت امام به پاريس قطبزاده امکانات اقامت ايشان و همراهانش را
در فرانسه فراهم کرد. ابتدا آنان را به خانه احمد غضنفرپور برد و سپس باغ نوفللوشاتو
را برايشان اجاره کرد. در طول دوران حضور امام در پاريس، قطبزاده يکي از مشاوران
اصلي رهبر انقلاب بود و ايشان را در بسياري از تصميمگيريهاي مهم همراهي ميکرد.
سرانجام در روز ۱۲ بهمن ماه قطبزاده
با هواپيماي حامل امام خميني که بعدها «پرواز انقلاب» نام گرفت، به کشور بازگشت.
اعتماد امام به قطبزاده پس از انقلاب
با پيروزي انقلاب قطبزاده که بهشدت مورد وثوق امام بود، بهعنوان عضو
شوراي انقلاب و رئيس سازمان راديو و تلويزيون منصوب شد. حضور او در رأس سازمان راديو
و تلويزيون ملي ايران انتقادات بسياري را از طيفهاي مختلف سياسي، کارکنان اين
سازمان، برخي از روحانيون و حتي سخنگوي دولت موقت برانگيخت. بسياري او را به
سانسور و بازگرداندن فضاي اختناق متهم کردند تا اينکه سرانجام با بالاگرفتن
اعتراضات قطبزاده از اين سمت کنار گذاشته شد. در
پي تسخير سفارت آمريكا و استعفاي دولت موقت، صادق قطبزاده بعد از مدت کوتاهي که
ابوالحسن بنيصدر سمت وزارت خارجه را برعهده داشت، جانشين او شد. در اين دوره او به يکي از مشهورترين سياستمداران
ايراني تبديل شد که هر روز تصويرش در رسانههاي جهاني منتشر ميشد. او تلاش زيادي
از يکسو براي آزادي گروگانهاي آمريكايي و از سوي ديگر براي بازگرداندن شاه به
ايران انجام داد. با برگزاري انتخابات رياستجمهوري دوره اول در همين زمان، او نيز
کانديدا شد اما در رقابت با رقيب ديرينش بنيصدر شکست خورد.
مناظره حاشيهساز
بعد از اين شکست بهتدريج حضور قطبزاده در ساختار سياسي کمرنگ و کمرنگتر
شد. تا اينکه در آبان ۵۹ حضورش در يک
مناظره تلويزيوني خبرساز شد. پنجشنبه ۱۵ آبان بود که بعد از اخبار سراسري شبکه دوم برنامهاي
با عنوان بحث آزاد درباره عملکرد راديو و تلويزيون پس از انقلاب پخش شد. مجري
برنامه اعلام کرد اين بحث قرار بود با شرکت همه مديران صداوسيما پس از انقلاب
برگزار شود اما بهجز آقايان قطبزاده و دکتر مبلغياسلامي (قائممقام وقت سرپرست سازمان
که در آن زمان اداره صداوسيما را برعهده داشت) بقيه اعلام کردهاند به علت شرايط
فوقالعاده کشور و جنگ عراق با ايران مصلحت نميدانند در اين بحث شرکت کنند.
مجري برنامه در اين مورد يادآور شد در اطلاعيه ديگري که شبکه دوم منتشر
کرده به اطلاع کساني که در اين بحث شرکت نکردند رسيده بود که اگر مسائل اين بحث
آزاد ربطي با مسائل جنگ پيدا کرد آن قسمت از برنامه حذف يا کل برنامه حذف خواهد شد
اما در اين مورد از طرف مديراني که شرايط جنگ را علت شرکتنكردن خود در بحث آزاد
اعلام کردند پاسخي نيامد و به ناچار برنامه با شرکت صادق قطبزاده اولين سرپرست
صداوسيماي جمهوري اسلامي و دکتر مبلغياسلامي قائممقام وقت سازمان برگزار ميشود.
در اين برنامه که بيش از ۸۰ دقيقه به طول انجاميد، صادق قطبزاده و مبلغياسلامي
مسائل متفاوتي را درباره راديو و تلويزيون و امور جاري کشور برشمردند.
روزنامه کيهان در گزارشي از اين برنامه نوشت: «قطبزاده ضمن برشمردن نارساييهاي
موجود سازمان در زمان تصدي خود و نيز در حال حاضر گفت: اعمال نظرهاي شخصي و گروهي
مانع اجراي برنامه خوب و مردمي از صداوسيماي جمهوري اسلامي شده است. اين وضع باعث
شده است که اخبار صحيح به گوش مردم نرسد و هر روز به تعداد کساني که گوش به
راديوهاي بيگانه براي کسب خبر صحيح ميدهند افزوده شود. قطبزاده افزود: آنچه در
راديو و تلويزيون ميگذرد؛ وضع آشفتهاي که بر اين سازمان حاکم است، شبيه وضعي است
که در ديگر سازمانها و نهادهاي کشور حاکم است. دکتر مبلغياسلامي نيز در سخناني
گفت بر کار اين سازمان هيچ ضابطه و اصولي حکم نميکند. هرچه هست گروهگرايي است. مبلغياسلامي يادآور شد کساني که بر مسند کار هستند و
پستهاي مهم را اشغال کردهاند نه تخصص دارند و نه کارايي و تقوا. مبلغياسلامي در
قسمت ديگري از سخنان خود به درگيريهاي اخيري که در رابطه با چند انتصاب او در
سازمان پيش آمده بود، گفت: در اين سازمان عده قليلي هر کاري دلشان ميخواهد ميکنند
و در اين رابطه به خود من و کساني که من انتخاب کرده بودم شديدا حمله کردند و در
حضور همسرم بدترين تهمتها را به من زدند در حالي که اقدام من براي معرفي چند
مسئول به خاطر نارساييهايي که بر سازمان حاکم بود، صورت گرفت، به خاطر کمکاريهايي
که در اين سازمان صورت ميگيرد و کار توليد در اين سازمان به روزي حدود ۴۰ دقيقه و ماهي ۲۰ ساعت رسيده است و سرمايه عظيمي به خاطر کمکاري به هدر ميرود.»
اعتراض سياسيون و مردم به بازداشت قطبزاده
در پي پخش اين برنامه انتقادي ستاد تبليغات شوراي عالي دفاع و دادستان
کل کشور بيانيههايي منتشر کردند. ستاد تبليغات جنگ با انتقاد از آنچه گروهگراييهاي
ناشي از نبود تقوا ميخواند، از پيگيري پخش اين برنامه از طريق مراجع قضائي کشور
خبر داد. همزمان آيتالله موسوياردبيلي دادستان کل کشور در بيانيهاي حججالاسلام
علياکبر محتشميپور و عبدالله نوري را مشترکا به سرپرستي صداوسيما و دکتر نديمي
را به عنوان سرپرست شبکه دوم سيماي جمهوري اسلامي ايران منصوب کرد. در اين بيانيه
آمده بود اين افراد تا معرفي سرپرست از سوي قواي سهگانه در اين سمتها باقي ميمانند.
همزمان با اين بيانيه صادق قطبزاده بازداشت و به زندان اوين منتقل شد. بازداشت قطبزاده
سروصداي بسياري به پا کرد و اعتراضات گستردهاي را برانگيخت. در همين ارتباط مهندس
مهدي بازرگان نخستوزير پيشين در يادداشتي به شدت از اين اقدام انتقاد کرد. در اين
يادداشت که با قطعه شعر «هر دم از اين باغ بري ميرسد، تازهتر از تازهتري ميرسد»
آغاز شد، آمده بود: «بازداشت قطبزاده که در برخورد اول به افسانه و شايعه شباهت
داشت با کمال تعجب واقعيت پيدا کرد! کاري ندارم که روش گذشته آقاي قطبزاده چگونه
بوده و مصاحبه اخير در تلويزيون تا چه حد معقول و خالي از ايراد باشد. امر مسلم
اين است که برنامه زنده نبوده و صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران ميتوانسته است پخش
نکند. اما درد بزرگ در اين است که چطور گردانندگان فکر نکردهاند عمل آنها چه اثر وحشتناکي
به لحاظ احساس عدم امنيت و بياعتبارکردن قانون اساسي در مردم سراپا ايمان و اميد
و فداکاري ايجاد ميکند و چه قضاوتي دنياي خارج که هدف صدور انقلاب ما هستند
خواهند نمود. جدا و استرحاما از مقام رهبري انقلاب خواهان دخالت، جبران و جلوگيري
هستم». همزمان گروهي از مردم قم با برگزاري راهپيمايي خواستار آزادي قطبزاده
شدند. هزاران نفر از بازاريان تهران نيز با صدور بيانيهاي بازداشت وي را محکوم
کردند. آيتالله سيدمرتضي پسنديده، برادر امام، نيز در بيانيهاي نوشت: «با عرض
معذرت بازداشت جناب آقاي قطبزاده که در جمهوري اسلامي ايران وزير خارجه، عضو
شوراي انقلاب و رئيس صداوسيماي جمهوري اسلامي ايران و از ارکان مملکت و مورد علاقه
اکثريت ملت است موجب تأسف و تعجب است و استخلاص فوري و معذرت و اعاده حيثيت
مشاراليه مورد تقاضا است». آيتالله بهاءالدين محلاتي نيز در تلگرامي که براي امام
ارسال شده بود، توقيف قطبزاده را عملي ناروا دانست و ۳۶ نماينده مجلس نيز بر اساس اصل۳۲ قانون اساسي خواستار آزادي وي شدند. اينچنين بود که بعد
از دو روز صادق قطبزاده از زندان آزاد شد. وي پس از آزادي به ديدار امام رفت و در
پي آن در گفتوگو با روزنامه کيهان، با اشاره به اعتراضاتي که در دوران بازداشتش
صورت گرفته بود، گفت: «مردم از شرافت آزادي، حيثيت انقلاب اسلامي و حرمت قانون
اساسي دفاع کردند». وي با بيان اينکه در فضايي که طنين فرياد آزادي از حلقوم مردم
کوچه و بازار برخيزد، هيچ عذري براي توجيه و فرار از مسئوليت وجود ندارد، افزود:
«دستور آزادي مرا امام صادر کرده است.»
اتهام كودتا به قصد
جان امام
هر چند بازداشت قطبزاده در آبان ۵۹ به دنبال اعتراضاتي که شد، در نهايت به آزادي وي
انجاميد اما اين پايان کار نبود. در فروردينماه ۱۳۶۱ انتشار خبر دستگيري قطبزاده به اتهام کودتا عليه جمهوري
اسلامي و تلاش براي ترور امام خميني، موجي از حيرت را در محافل داخلي و خارجي پديد
آورد. آنچنان که گفته شد، کودتاگران با دفن مقدار زيادي مواد منفجره در اطراف
منزل امام در جماران، قصد داشتند ايشان را ترور کنند. محمديريشهري، رئيس وقت
دادگاه انقلاب ارتش، در کتاب خاطرات خود مينويسد: «آقاي قطبزاده در تاريخ 17فروردين 1361 به اتهام توطئه نظامي براي براندازي
جمهوري اسلامي بازداشت شد. قطبزاده البته مدعي بود که اينجانب هرگز نخواستم که
نظام جمهوري اسلامي را براندازم. اصلا مسئله براندازي نظام جمهوري اسلامي مطرح
نبوده بلکه به نظر من به عکس بوده. قطبزاده براي کودتا يکسالونيم فعاليت کرده بود
و پس از دستگيري اعلام کرد که آمادهام حرفهايم را در مصاحبه تلويزيوني بگويم اما
به شرط اينکه مرا فورا يا اعدام کنيد يا عفوم کنيد.»
در جريان بازجوييها درباره کودتا بود که قطبزاده نام آيتالله
شريعتمداري را چند بار به ميان آورد؛ آنچنان که قطبزاده گفته بود، آيتالله شريعتمداري
قرار بود پس از اين کودتا آن را تأييد کند؛ موضوعي که از سوي آيتالله شريعتمداري
رد شد. ريشهري در کتاب خاطرات خود درباره بازجويي از آيتالله شريعتمداري مينويسد:
«ايشان حاضر نميشد که در ارتباط با اتهامات خود به بازجويان رسمي پاسخ گويند
البته شايد هم کمتر کسي جرئت بازپرسي از او را داشت... احترام به شخصيت وي اقتضا
ميکرد که اينجانب براي تحقيق از وي به قم بروم، از اين رو به منزل ايشان رفتم و
در قسمت بيروني منزل ايشان نشستم و پيغام دادم که به اين قسمت بيايد، آمد و نشست.
به ايشان گفتم آقاي قطبزاده تصميم داشت حرکتي را عليه جمهوري اسلامي انجام دهد
شما را هم در جريان گذاشت، آيا شما اين مطلب را قبول داريد؟ آقاي شريعتمداري پاسخ
داد: اين نسبت دروغ است من هيچ اطلاعي
از اين ماجرا ندارم. گفتم بسيار خوب شما همين مطلب را بنويسید که آنچه به من نسبت
دادهاند دروغ است، در اين هنگام من ورقه بازجويي را به ايشان دادم سؤالهايي را
به تدريج به صورت کتبي مطرح کردم و ايشان پاسخ داد». در پي اين ماجرا احمد عباسي
(داماد آيتالله شريعتمداري)، دکتر جواد مناقبي و مهدي مهدوي نيز بازداشت شدند.
اندکي بعد آيتالله شريعتمداري از سوي جامعه مدرسين حوزه علميه قم از مرجعيت خلع
شد يا آنچنان که ريشهري مينويسد: «جامعه مدرسين حوزه علميه قم به عنوان يک وظيفه
شرعي عدم صلاحيت ايشان را اعلام و غصب نابحق مقام والاي مرجعيت را به وسيله اين
آخرين نقطه اميد آمريكا تذکر داد». صادق قطبزاده اينبار به جرمي متهم بود که
کمتر کسي براي حمايت از وي پا پيش گذاشت. نه از راهپيمايي هوادارانش در قم خبري
بود و نه از بيانيههاي چند هزار امضايي بازاريان و نه اعتراض چهرههاي سياسي-مذهبي.
کارول جروم، خبرنگار شبکه سيبيسي و از دوستان قطبزاده، از پيشنهاد برخي دوستان
به وي براي خروج از کشور سخن گفته است؛ پيشنهادي که از سوي او رد شد. قطبزاده که خواسته بود يا فورا اعدامش کنند يا عفو شود،
پنج ماه در زندان اوين ماند، دادگاه او در مرداد ۶۱ تشکيل شد و بعد از ۲۰ روز محاکمه، سرانجام از سوي محمديريشهري
به اعدام محکوم و در سحرگاه روز بيستوچهارم شهريور ۱۳۶۱ حکمش به اجرا در آمد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 24 شهریور 98، شماره: 3524