شعار سال: طی چهار دهه حاکمیت جمهوری اسلامی همواره جریانهایی فکری در فضای کشورعرضاندام کرده و برای اثرگذاری بر افکار عمومی شهروندان ایرانی و جلب اعتماد و نظر آنها تبلیغات و تلاشهای فراوانی کرده و جهت دستیابی به قدرت باهم در رقابت و ستیز شدند.
جریان دگرگونساز که نه تنها خارج از حاکمیت نظام جمهوری اسلامی فعالیت میکند بلکه اعضای آن برای دگرگونی سریع و عظیم، جامع و فراگیر این نظام سیاسی و همه ساختاری وابسته به آن از طریق سرنگونی و انقلاب و غالبا خشن فعالیت میکنند این طیف امروزه با نام براندازان از آنها یاد میشود. جریان محافظهکار که با تاکید بر مفاهیم معنوی و مذهبی مد نظر خود رشد معنوی و التزام به شمایل و مظاهر آن را نشانه حقیقی ارزش افراد میداند، این جریان تمایل به حفظ وضع موجود دارد و مخالف هرگونه اصلاح یا تغییر در ساختارهای رسمی و غیر رسمی و باورهای سنتی است و وضع کنونى ایران را خوشایندترین وضع مىپندارد که نیازی به بهبودی آن نمیبیند و با تصویب هر گونه قانون مترقی حقوق بشر و شهروندی، حقوق زنان یا معاهده بینالمللی مخالفت میکند، امروزه نمود بارز آن را میتوان اصولگرایان در ادبیات سیاسی ایران دانست. جریان دیگری که در حیات سیاسی کنشگری میکند و در برخی دورهها از قدرت سیاسی در جمهوری اسلامی متنعم شده و در درون حاکمیت جمهوری اسلامی فعالیت میکند، جریان اصلاحطلب است، این جریان اصلاح در برخی جنبههای اصولگرایان را مورد توجه قرار داده و بر مردمسالاری دینی تاکید دارد، اما علیرغم بیان مفاهیم ارزشمند وحضور در حاکمیت، اصلاح پایداری از خود به ارث نگذاشت. اما جریان فکری دیگری که علاوه بر جریانهای مذکور پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ در فضای کشور نمود پیدا کرد، جریان مدنی تغییر است، جریان تغییری که برای تغییر وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، قانونگذاری و مدیریتی، حل بحرانها و بهبود اوضاع کشور و شهروندان ایرانی است. این جریان پاسخی عقلانی به خواسته و مطالبات و نیازهای شهروندان و مدافع حقوق بشر و شهروندی، آزادیهای بنیادین و دستیابی به دولت حقوقی است که با محوریت شهروند و برمبنای مسئولیتپذیری شهروندان ایرانی بنیانگذاری شده است.
جریان سوم شهروندی، جریان مدنی تغییری که براین باور است که شهروندگرایی تنها نظریهای است که برخلاف رویکردهای نژادی، قومی، دینی، مذهبی، ناسیونالیستی، شوونیستی و باستانگرایی میتواند همه شهروندان ایرانی را از هر جنسیت، نژاد، دین، مذهب، قومیت، زبان، فرهنگ، منطقه جغرافیایی، عقیده سیاسی و هر گروه اجتماعی را تحت پوشش خود گرد آورد و آنچنان فراگیر است که همه ایرانیان خود را دارای حقوق و تکالیف یکسان و برابر، مطالبات و منافع خود را درآن مشاهده و در اداره کشور مشارکت و سهیم دانسته که برای تغییر در وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، قانونگذاری و مدیریتی، حل بحرانها و بهبود اوضاع کشور و شهروندان ایرانی برابر این تغییرات میداند.
جریان سوم شهروندی جریان تغییری است که باور به آزادیهای بنیادین، حاکمیت شهروندان، قانونمداری، انصاف، عدالت، برابری، صلح پایدار و همزیستی جهانی عادلانه دارد که حقوق و آزادیها و ارزشهای انسانی شهروندان ایرانی بدون توجیه و تفسیر به رسمیت شناخته شده و اقدامات و تصمیمات نهادهای حاکمیت و مقامات را به طور شفاف منطبق با حقوق بشر و شهروندی میداند که بدین جهت دراین بازنگری باید اصولی از قانون اساسی بازنگری شود.
جریان سوم شهروندی جریان مدنی تغییری که خواهان اتخاذ تدابیر لازم در دستیابی به انتخابات شفاف، آزاد و عادلانه، حق دستیابی شهروندان ایرانی به نامزدهای انتخاباتی که به ایده ها، باورها یا منافع آنها نزدیکتر باشند.
جریان سوم شهروندی جریان تغییری است که باور به تغییر سیاست خارجی با نقش قدرت مدنی و جهتگیری توسعه و رشد اقتصادی دارد که دولت با غیر نظامی کردن روابط بینالمللی نه تنها در پی قدرتطلبی یا نظامیگری نسبت به همسایگان و سایر کشورها نیست، بلکه با رد سیاستهای خشونتآمیز و توسعهطلبانه و ممانعت از بهکارگیری خشونت علیه هریک از کشورها اقدام به افزایش همکاری چند جانبه، پذیرش نظام بینالمللی موجود و تعامل با آن، پرهیز از تنش و تقابل با نظام بینالمللی، گسترش و تعمیق هرچه بیشتر روابط با همسایگان-سایر کشورها و سازمانهای بینالمللی، مشارکت با سایر کشورها در شکلدهی روابط بینالمللی در حیطه منطقهای و جهانی، اولویت یافتن توسعه اقتصادی بر توسعه ایدئولوژی، تقدم توسعه ملی و رفاه شهروندان ایرانی بر سایر اهداف، تحقق امنیت اقتصادی و جذب سرمایهگذاران خارجی برای ایجاد اشتغال گسترده، حداکثر رساندن رفاه مادی شهروندان ایرانی و رشد و توسعه اقتصادی ایران میداند.
جریان سوم شهروندی خواهان تغییردر نحوه انتخاب و انتصاب مقامات و مدیران کشور است بهگونهای که مقامات و مدیران دستگاههای دولتی و عمومی اعم از روسای قوای سه گانه، وزرا، نمایندگان مجالس و اعضای شورای اسلامی شهر و روستا از شهروندان توسعه یافته انتخاب و انتصاب شوند. این جریان تصدی مسئولیتها و مدیریت نهادها و دستگاههای دولتی و عمومی توسط شهروندان توسعه یافته را عامل مهمی در تحقق دولت حقوقی و حقوق و آزادیهای شهروندان ایرانی، برنامهریزی و ادای وظایف و پیشرفت و توسعه کشور میداند.
جریان سوم شهروندی جریان تغییری که باور به توزیع عادلانه قدرت، ثروت، فرصت، خدمات و امکانات بین مناطق مختلف، توسعه و رشد همه جانبه کشور، رفاه شهروندان ایرانی، افزایش مشارکت آنها در اداره کشور، جلوگیری از استبداد و تمرکز قدرت و ثروت خواهد شد.
جریان سوم شهروندی جریان مدنی تغییری که باور به هویت شهروندی به عنوان هویت ملی دارد. هویت شهروندی که بر مبنای حقوق بشر و شهروندی است و به برابری همه شهروندان ایرانی به عنوان اعضای یک دولت ملی تاکید دارد و این تساوی و برابری در حقوق و تکالیف شهروندی را به طور رسمی شامل همه شهروندان ایرانی به صرف انسان علیرغم تمایز دینی، مذهبی، نژادی، زبانی و قومی در نحوه توزیع قدرت، ثروت، فرصت، خدمات و امکانات بین همه شهروندان ایرانی میداند.
جریان سوم شهروندی خواهان تغییر نظام آموزشی و پرورشی کنونی برای پرورش شهروندان توسعهیافته و پویای آگاه به حقوق و تکالیف شهروندی و نسلی باور به شهروند بودن دارد، بنابراین باید حقوق بشر و شهروندی را در کتابهای درسی به دانشآموزان آموزش داده و براساس این مفاهیم پرورش داده شوند تا دانشآموزان ضمن آشنایی با حقوق بشر و شهروندی، انتقال این آموزشها، ارتقای سطح روحیه شهروندباوری، قانونمداری و رعایت حقوق دیگران، نسلی از شهروندان توسعهیافته ایرانی پرورش داده میشوند که زمینه رشد و توسعه همهجانبه کشور، رعایت، تضمین، حمایت و اجرای حقوق بشر و شهروندی، تحقق آزادیها، حاکمیت قانون، دموکراسی، تقویت و توسعه فرهنگ حقوق شهروندی، تحکیم روابط مسالمتآمیز و برابری، نفی تبعیض و تعصب، گسترش فرهنگ انسان دوستی و قانونمداری شوند.
جریان سوم شهروندی خواهان تغییر در مدیریت اقتصادی و تحقق دولت رفاه است دولتی که با برنامه و سیاستهای منظم و هوشمندانه حداقلهای زندگی و رفاه اقتصادی و معیشتی، ایجاد اشتغال، امکانات بهداشتی و درمانی، بیکاری و بازنشستگی، تامین مسکن و خدمات آموزشی، تفریحات سالم و شاد از حین تولد تا مرگ برای همه شهروندان ایرانی تامین و به همه شهروندانی که به هر دلیل نتوانند هزینههای خود را تامین کنند یاریرسانی میکند.
جریان سوم شهروندی جریان مدنی تغییراست که باور به سیاست زیست محیطگرایی که بر اهمیت محیط زیست و حفاظت از تنوع زسیت محیطی، دارا بودن جامعهای سالم و محیط زیستی پاک و عاری از آلودگی تاکید دارد وحفاظت از محیط زیست، جلوگیری از تخریب آن و آلودگیهای آب، هوا و خاک را از مهمترین مسئولیتهای دولت و شهروندان دانسته و سلامتی و بهداشت جسم و روان شهروندان ایرانی، توسعه پایدار، رشد اقتصادی و کاهش بلایای طبیعی را در حفاظت محیط زیست است.
جریان سوم شهروندی جریان تغییر مدنی که خواهان تبعیض مثبت نسبت به زنان، کارگران، معلمان، هنرمندان، نویسندگان، دانشجویان، جوانان، اقوام، اقلیتهای مذهبی و دینی به جهت اهمیت ویژهای که برای شناسایی و دستیابی به حقوق این گروهها دارد تا با این تبعیض مثبت این گروههای اجتماعی که طی چندین دهه حقوق آنها مورد توجه قرار نگرفته بود با دیگر شهروندان برابر شوند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه همدلی، تاریخ انتشار ۳۰ آذر ۹۸، کدخبر: ۶۸۷۵۷، hamdelidaily.ir