پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۵۸۷۷۹
تاریخ انتشار : ۱۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۴:۴۸
اگرچه توسعه منابع نفت و گاز شیل در آمریکا بازار جهانی نفت وگاز را در چند سال گذشته دستخوش دگرگونی نمود و آمریکا با تاثیرگذاری در بهای نفت رقبای خود را هدف قرار داده است، صاحبنظران معتقدند تولید نفت شیل نمی‌تواند سبب کنترل آمریکا بر نبض بازارهای نفتی شود و ادامه تنش‌های ژئوپلیتیکی نگرانی‌هایی را درباره اخلال در روند عرضه به دنبال خواهد داشت.

شعار سال: موضوع انرژی و سرمایه‌گذاری در آن یکی از عوامل موثر در روابط بین الملل و جغرافیای سیاسی معاصر است. از این رو، آمریکا با استفاده از این موضوع در سیاست خارجی برای تامین منافع خود به ویژه در منطقه خاورمیانه استفاده کرده است.

رشد تولید نفت غیرمتعارف «نفت شیل» در آمریکا تغییر فراگیری در اقتصاد جهانی و داخلی آمریکا به وجود آورد و این کشور را به بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت‌خام دنیا تبدیل کرد و موقعیت آمریکا را به لحاظ اقتصادی و ژئوپلیتیکی تقویت کرد. پیش از افزایش تولید نفت شیل، قیمت نفت به شدت تحت تأثیر تصمیمات اوپک قرار داشت، اما افزایش تولید نفت شیل و به تبع آن کاهش بهای انرژی موازنه را در بازارهای جهانی نفت و گاز تغییر داد و آثار ژئوپلیتیکی مهمی را به دنبال داشت. آمریکا از این تحول ژئوپلیتیک به عنوان یک راهبرد بین‌المللی در رقابت‌های اقتصادی سوء‌استفاده و برای تامین نفوذ آمریکا از آن به عنوان ابزار مهمی استفاده می‌کند. این کشور تلاش کرد تا نفوذ اقتصادی روسیه را در بازار نفت اروپا کاهش دهد و مانع از تداوم نقش روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ در زمینه انرژی شود. واشنگتن تلاش کرد تا کرملین نتواند از برگ برنده انرژی به عنوان یک امتیاز برای پیش برد اهدف سیاسی به ویژه در شرق اروپا استفاده کند. همچنین آمریکا از این رویداد علیه ونزوئلا استفاده کرد و با دامن زدن به بحران اقتصادی در داخل ونزوئلا مانع از ادامه سیاست ضد آمریکایی دولت کاراکاس شد. کاخ سفید از این امکان برای پیشبرد فشار حداکثری علیه ایران هم استفاده می‌کند و تلاش دارد که ایران نتواند از در آمدهای نفتی خود استفاده کند.با وجود اینکه افزایش تولید نفت شیل این کشور را در جایگاه خودکفایی و حتی صادر کننده قرار داده است، به چند علت نمی توان گفت آمریکا از شوک‌های عرضه جهانی نفت‌خام و رقابت با رقباء مصون شده است زیرا در این مسیر با چالش بزرگی روبرو است.

اندیشکده مطالعات راهبردی «المستقبل» عراق در این زمینه نوشت: با وجود اینکه آمریکا اکنون بزرگترین قدرت در زمینه انرژی در جهان به شمار می‌رود، این کشور در این زمینه با چالش‌هایی هم روبرو است. این کشور نمی تواند به طور موثر به عنوان تولید کننده نفت و تعیین کننده قیمت جهانی آن باشد. اگر چه این کشور می‌تواند نیازهای داخلی را بر طرف کند، اما تولیدات این کشور به اندازه ای پایدار نخواهد بود که بتواند کنترل بازارهای نفت و بهای آن را در اختیار داشته باشد.تصمیم تولید نفت هم در اختیار شبکه‌های تولید داخلی است که به صورت فردی تصمیم می‌گیرند. تولید نفت شیل در آمریکا سبب شد که اقتصاد چین به عنوان رقیب آمریکا به علت کاهش بهای نفت و گاز بیشترین استفاده را ببرد و گام‌های بزرگی را در مسیر پیشرفت بردارد. چین به عنوان رقیب سنتی آمریکا که در پرونده‌های یمن، سوریه و مساله فلسطین با آمریکا اختلاف‌هایی دارد، توانسته است از تغییرات ناشی از کاهش بهای نفت به طور کارآمد بر روی اجرای راهبرد «جاده ابریشم جدید» از طریق اوراسیا و آفریقا تمرکز کند و آثار رکود اقتصادی را خنثی و حتی در مسیر پیشرفت اقتصادی گام بردارد.

نیاز آمریکا به نفت خاورمیانه

نگرانی‌ها از افزایش تنش‌های ژئوپلیتیک در منطقه طی یک سال گذشته ادامه داشته است. این نگرانی‌ها که در پی وقوع حمله به نفتکش‌های عبوری از خلیج‌فارس و دریای عمان آغاز شد و در اوج خود به حملات پهپادی به قلب تاسیسات نفتی وابسته به شرکت آرامکو در عربستان منتهی شد، اکنون شکلی سیاسی به خود گرفته‌اند. علاوه بر این، با ترور سپهبد «قاسم سلیمانی» توسط نیروهای آمریکایی در عراق رویارویی سیاسی و نظامی ایران و آمریکا در منطقه به بالاترین سطح رسیده است. طبیعی است که ادامه تنش‌ها در مناطق ژئوپلیتیک تولید نفت نگرانی درباره آینده تامین نفت و قیمت آن در بازارهای نفتی را به دنبال داشته باشد.هرچند ترامپ به تازگی اعلام کرده که آمریکا دیگر نیازی به نفت خاورمیانه ندارد، به نظر می‌رسد موضوع تا این اندازه ساده نیست. تارنمای «عربی پست» لبنان در گزارشی در این زمینه به نقل از «حلیمه کروفت» رئیس جهانی راهبرد کالا در شرکت «RBC Capital Markets » گفت: ما نمی‌توانیم خود را از رویدادها دور نگه داریم. نفت شیل قهرمان فوق‌العاده ای نیست که بتوانیم تا ابد بر آن تکیه کنیم.باید در نظر داشته باشیم که نفت کالایی است در سراسر جهان با آن تجارت می‌شود و اگر در جریان عرضه آن در هر نقطه‌ای از جهان وقفه‌ای ایجاد شود بهای آن در سراسر جهان افزایش خواهد یافت. به عنوان مثال این روزها سرمایه‌گذاران از تنش‌ها در تنگه هرمز نگران هستند. «بوب ماکنلی» رئیس شرکت مشورتی«Rapidan Energy Group» با این تحلیل موافق است. او می‌گوید اگر ما نیازی به نفت از خاورمیانه نداریم، چرا رئیس جمهوری پیش از باز شدن بازارها برای تجارت گفت که ما آمادگی استفاده از ذخایر استراتژیک نفت را داریم؟وی معتقد است اگر در عرضه نفت مشکلی به وجود آید، تولیدکنندگان نفت شیل با سرعت ایده‌ال نخواهند نتوانست خلاء را پر کنند و حداقل نیاز به یک ماه زمان دارند. نفت شیل آمریکا سبک است و نفت وست تگزاس نمی‌تواند جایگزین مناسبی برای نفت عراق یا ونزوئلاباشد.

به گزارش، شبکه خبری الجزیره، «محمد الشطی» کارشناس مسائل نفتی بر این باور است که هرگونه تهدید در مسیر دریانوری، تجارت و نفتکش‌ها در گذرگاه‌های مختلف از جمله تنگه هرمز در افزایش بهای نفت و گاز طبیعی اثرگذار خواهد بود. ترور سردار سلیمانی و افزایش تنش‌ها، نگرانی‌ها را در این خصوص افزایش داده است و نگرانی از افزایش تنش میان ایران و آمریکا و تاثیر بالای آن بر قیمت نفت وجود دارد. تحولات ژئوپلیتیک در این زمینه مهم است، به ویژه که این تحولات در مناطقی رخ می‌دهد که دارای منابع عظیمی از نفت و گاز است و به عنوان ضامنی برای امنیت بازارهای نفت عمل کرده است. روزنامه «الشرق الاوسط» عربستان در گزارشی به نقل از «رای اتریل» تحلیلگر بانک ملی استرالیا آورده است: تنش‌های ژئوپلیتیک طی روزهای آینده ادامه خواهد داشت و سبب افزایش بهای نفت خواهد شد و ممکن است بازارهای مالی را در موضع دفاعی قرار دهد.

باج‌خواهی گازی آمریکا از اروپا و روسیه

تحریم پروژه خط لوله گازی «نورد استریم ۲» یکی از آخرین اقدامات رئیس‌جمهوری آمریکا در جهت کسب منافع اقتصادی از طریق تحریم و مصداق باج‌خواهی اقتصادی- تجاری است.تأمین انرژی از جمله مسائل حیاتی برای کشورهای اروپایی است. انرژی ماده ضروری برای این کشورها است که نه تنها اقتصاد و صنعت آن‌ها را سرپا نگاه می‌دارد بلکه رفاه شهروندانشان نیز در گرو تأمین آن قرار دارد. با این حال، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهوری آمریکا چند هفته پیش پروژه مهم گازی «نورد استریم ۲» که گاز روسیه را از طریق دریای بالتیک به آلمان منتقل می‌کند هدف تحریم‌های خود قرار داد. اگرچه حدود ۹۰درصد این پروژه تکمیل شده و کارشناسان اعتقاد دارند تحریم‌ها تأثیر چشمگیری بر روند ادامه فعالیت‌ آن نخواهد داشت اما روند تحولات نشان می‌دهد کاخ سفید اهداف سیاسی- اقتصادی دندان‌گیری را در قالب سیاست تحریمی خود دنبال می‌کند.

نیاز اروپا به گاز روسیه

روسیه حدود ۳۷درصد از گاز مورد نیاز اروپا را تأمین می‌کند. خط لوله گازی نورد استریم ۲ که بیش از ۱۲۰۰کیلومتر طول دارد و با لوله‌گذاری در کف دریای بالتیک، گاز روسیه را به صورت مستقیم به آلمان می‌رساند، می‌تواند به عنوان مسیری تازه در کنار دیگر خطوط گازی میان اروپا و روسیه بر حجم صادرات گاز بیافزاید. نیمی از هزینه بیش از ۱۱میلیارد دلاری طرح بر عهده شرکت «گازپروم» روسیه و نیم دیگر با پنج شرکت اروپایی «او ام وی»، «وینترشال»، «دآ»، «ان جی»، «اونیپر» و «شل» بوده‌است. قرار بود این خط لوله سال ۲۰۲۰تکمیل شود. رسانه‌ها ظرفیت انتقال گاز روسیه به اروپا از طریق نورد استریم ۲را ۵۵ میلیارد متر مکعب در سال اعلام کرده‌اند.

میزان تقاضای اتحادیه اروپا برای گاز سالیانه کمتر از ۶۰۰ میلیارد متر مکعب ارزیابی شده‌ است. اکنون تنها حدود ۴۰درصد این تقاضا از منابع داخلی اروپایی و بقیه از طریق واردات تامین می‌شود پیش‌بینی می‌شود تا چند سال آینده واردات این قاره به ۴۰۰ میلیارد مترمکعب در سال نزدیک خواهد شد.۳۵۰ شرکت در زمینه احداث این خط لوله زیردریایی مشارکت دارند. به دلیل ترس از مجازات‌های واشنگتن، برخی شرکت‌های پیمانکار طرح همچون شرکت سوئیسی «آل سیز» (Allseas) از ادامه همکاری در ساخت این پروژه کناره گیری کرده‌اند. دولت ترامپ دو ماه به شرکت‌ها و کارکنان و افراد دخیل در این پروژه فرصت داد تا همکاری در ساخت نورد استریم ۲را متوقف کنند؛ در غیر این صورت با مجازات‌هایی همچون لغو روادید ایالات متحده و مصادره اموال روبرو خواهند شد.همزمان با این اقدام، ترامپ خط لوله «ترک استریم» را هم که قرار است گاز روسیه را از طریق دریای سیاه به ترکیه و از آنجا به اروپا انتقال دهد، تحریم کرد.

تحریم؛ ابزار باج‌خواهی کاخ سفید

اتحادیه اروپا و آلمان در کنار روسیه، تحریم تازه آمریکا علیه شرکت‌هایی را که در ساخت خط لوله گاز فوق مشارکت دارند، محکوم کرده‌ و آن را دخالت کاخ سفید در امور داخلی و حاکمیت ملی و منطقه‌ای خود دانسته‌اند.جالب اینجا است که دونالد ترامپ مدعی شد قانون تحریمی اخیر وی با هدف مقابله با زورگویی و استفاده ابزاری و سیاسی مسکو برای فشار بر اتحادیه اروپا و آلمان طراحی شده و به اجرا در می‌آید. رئیس جمهوری آمریکا افزوده است روسیه تلاش دارد از این اهرم سیاسی برای تضعیف رابطه آمریکا با متحدان اروپایی‌اش استفاده کند. گزارش شبکه خبری «بلومبرگ» آورده است ترامپ حتی مدعی شده که مسکو با این خط لوله، آلمان را به گروگان می‌گیرد.در این رابطه آلمان تندترین واکنش را به این اقدام آمریکا نشان داد. «ماتیاس شپ» رئیس اتاق بازرگانی خارجی آلمان، تحریم را ضربه محکمی بر امنیت انرژی اروپا عنوان کرد.

وی با رد فرضیه ترامپ در مورد وابستگی آلمان به روسیه اظهار داشت اتحادیه اروپا به گاز روسیه بیشتر نیاز دارد تا روسیه به درآمدهای ارزی آن. این تحریم‌ها بیش از همه به منافع آلمان و اروپا صدمه می‌زند.سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه هم واکنش شدیدی را به این موضع ایالات متحده نشان داد و با اعلام مقابله به مثل مسکو علیه آمریکا، کاخ سفید را به پیگیری رویکردی ایدئولوژیک در عرصه تجارت جهانی متهم ساخت.بنابر آمار، ۱۴کشور اروپایی از نظر تأمین گاز مورد نیاز خود به روسیه وابستگی دارند. شاید به همین دلیل باشد که روزنامه «دیلی تلگراف» به نقل از قانونگذاران آمریکایی آورده است نمایندگان مجلس از هر دو حزب هم به ترامپ هشدار داده‌اند که این خط لوله گازی بر میزان توان چانه‌زنی دولت روسیه می‌افزاید. علاوه بر این، نفوذ «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه در سرتاسر قاره اروپا بیشتر می‌شود.«آلکساندر گروشکو» معاون وزیر امور خارجه روسیه نیز در این زمینه عنوان داشت که هدف آمریکا از تحریم نورد استریم ۲به دست آوردن امتیاز برای فروش گاز خود به اروپا است.

تلاش ترامپ برای تسلط بر بازارهای گازی

خط‌مشی ترامپ در مورد این پروژه نشان می‌دهد که کاخ سفید از هر اهرمی برای فشردن گریبان دیگر کشورها استفاده می‌کند تا بتواند از آن‌ها منفعتی را کسب کند یا حداقل کشورها را در جهت اهداف ایالات متحده نگاه دارد.روسیه از مدت‌ها قبل هدف تحریم‌های آمریکا قرار داشت و با بحران چند سال قبل اوکراین این فشارها بیشتر شد. اکنون آلمان که تا قبل از ریاست جمهوری ترامپ از کشورهای دوست واشنگتن به شمار می‌رفت هدف آتش خشم وی قرار گرفته‌است.با این حال به نظر می‌رسد هدف رئیس جمهوری آمریکا کسب درآمدهای بیشتر از طریق افزایش صادرات گاز این کشور به اروپا و وابسته کردن قاره سبز به واشنگتن در عرصه انرژی باشد. ایالات متحده بزرگترین منابع گازی شیل (غیرمتعارف) را در اختیار دارد و به شدت به دنبال مشتری برای آن می‌گردد . ابتدای ماه می‌ سال گذشته میلادی روزنامه «وال استریت ژورنال» در گزارشی نوشت که ایالات متحده تلاش دارد تا میزان صادرات گاز مایع خود به اروپا را سه برابر کند تا از این طریق با انحصار صادرات گاز روسیه به کشورهای اروپایی مقابله کرده باشد.گفته می‌شود از سال ۲۰۱۶به ویژه در دوره ریاست جمهور ترامپ سرعت صادرات گاز ایالات متحده به اروپا افزایش شدید پیدا کرد. آمریکا در این دوره به سومین صادرکننده بزرگ گاز به اروپا تبدیل شد. بر اساس آمار، آمریکا بیش از ۱۳درصد از نیاز این قاره به گاز را تأمین کرده است. تا جولای سال ۲۰۱۸میزان صادرات گاز مایع آمریکا به اروپا بیش از ۲۷۰درصد رشد داشته است و در ماه مارس سال ۲۰۱۹این صادرات رکورد تازه‌ای را به ثبت رساند.

به نوشته تارنمای «یورو اکتیو» برنامه‌ریزی شده‌است تا حجم صادرات سالانه گاز آمریکا به اروپا تا سال ۲۰۲۰به ۱۱۲میلیارد مترمکعب برسد. گزارش بلومبرگ در این زمینه آورده است کاخ سفید اهرم فشار قابل توجهی را برای جلوگیری از تکمیل پروژه نورد استریم ۲دراختیار نداشت و تنها قادر بود از طریق تحریم‌ها به این پروژه بتازد. ایالات متحده و برخی کشورهای شرق اروپا این خط لوله را تهدیدی برای منافع خود می‌بینند به ویژه اینکه ممکن است در قضیه بحران اوکراین هم تاثیرگذار باشد. این پروژه مسکو را قادر می‌سازد تا محور انتقال انرژی اوکراین را دور بزند و از وابستگی روسیه به همکاری اوکراین می‌کاهد. از این منظر، با تکمیل این خط لوله دیگر برای ایالات متحده بسیار سخت خواهد بود که جایگاه محکمتری را در بازار انرژی و گاز اتحادیه اروپا به دست بیاورد.

اهداف آمریکا از افزایش نیرو در شرق سوریه

افزایش نیروهای آمریکایی در شرق سوریه اگرچه با توجه به حجم اندک آن، نمی‌تواند بر تحولات عمده و همچنین نظم امنیتی موجود در منطقه غرب آسیا تأثیر چندانی بگذارد، ولی می‌تواند موجب تداوم بحران‌های سوریه و عراق و همچنین تأثیرگذاری در بازارهای نفتی شود.

دکتر حسین آجورلو کارشناس مسائل خاورمیانه، در وب سایت شورای راهبردی روابط خارجی نوشت:ایالات‌متحده آمریکا در چند ماه اخیر اقدام به افزایش نیروهای خود در شرق سوریه به‌ویژه مناطق نفت‌خیز این کشور کرده است و حتی دونالد ترامپ رئیس‌جمهور این کشور نیز در توئیت‌های خود اشاره‌ای به اهمیت نفت سوریه و تسلط آمریکا بر آن داشته است. حال سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که پیامدهای راهبردی افزایش نیروهای آمریکایی در شرق سوریه چیست؟ در پاسخ می‌توان گفت آمریکا همچنان درصدد حفظ نفوذ و بازیگری خود با حداقل هزینه برای ایفای نقش در تحولات منطقه غرب آسیا است.با نگاهی به سیاست خارجی آمریکا در یک دهه اخیر می‌توان دریافت که ایالات‌متحده آمریکا با توجه به شرایط منطقه‌ای و همچنین هزینه‌های بالای دخالت مستقیم، به دنبال کاهش حضور نظامی خود در منطقه غرب آسیا بوده است، به‌طوری‌که در شعارهای انتخاباتی و همچنین موضع‌گیری‌های باراک اوباما و دونالد ترامپ به اشکال مختلف این موضوع مطرح شده است. به نظر می‌رسد هدف آمریکا از کاهش حضور نظامی آمریکا به معنای کاهش نفوذ و دخالت در منطقه نیست بلکه تغییر راهبرد از موازنه‌گری مستقیم به موازنه از راه دور است .در موازنه از راه دور، آمریکا هم هزینه‌های سیاسی، نظامی، امنیتی و اقتصادی خود را در منطقه کاهش می‌دهد و هم با تقویت سیاسی و امنیتی متحدان خود همچنان سطح بازیگری خود را در منطقه حفظ می‌کند. به نظر می‌رسد اتخاذ این راهبرد با چالش بزرگی به نام محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا روبرو بوده است. ایران در چند سال اخیر با بازیگری مؤثر در تحولات منطقه‌ای همچون بحران‌های عراق، سوریه، لبنان و یمن و همچنین مدیریت پرونده هسته‌ای، توانسته در معادلات منطقه‌ای جایگاه خود را بهبود و به نوعی به تثبیت کند. همین امر مانع پیشبرد مطلوب راهبرد موازنه از راه دور شده است و آمریکا را وادار به حفظ بخشی از نیروهای خود در منطقه کرده است.یکی از این مناطق شرق سوریه است که برخلاف اظهارات ترامپ در آنجا نه‌تنها شاهد کاهش نیروهای نظامی آمریکا نبوده‌ایم بلکه در چند ماه اخیر حتی شاهد افزایش نیرو نیز بوده‌ایم.

با نگاهی به تحولات اخیر منطقه غرب آسیا و سوریه می‌توان دلایل اتخاذ این سیاست و همچنین پیامدهای راهبردی آن را این‌گونه عنوان کرد:تداوم بازیگری در بحران سوریه: یکی از ویژگی‌های بازیگر مدعی هژمون، حضور فعال در پرونده‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است. با توجه به اینکه در پرونده سوریه، دست برتر در اختیار جمهوری اسلامی ایران و روسیه به‌عنوان رقیبان آمریکا است و تنها موردی که به‌نوعی موجب تداوم حضور آمریکا در این پرونده شده، حضور نظامی محدود این کشور در شرق سوریه به بهانه حمایت از نیروهای متحد این کشور در سوریه است. به نظر می‌رسد مقامات آمریکایی بر این باورند که با کاهش نیروهای خود در سوریه عملاً سطح بازیگری آمریکا در پرونده سوریه را کاهش داده‌اند و در چانه‌زنی سیاسی و امنیتی دیگر هیچ برگ برنده در اختیار ندارند که این امر برای ایشان به‌عنوان یک هژمون قابل قبول نیست به همین دلیل آمریکا با افزایش نیرو در تلاش است در تحولات سوریه همچنان سطح بازیگری خود را حفظ یا حتی افزایش دهد.

مدیریت بازارهای نفتی: به باور بسیاری از اقتصاددانان با توجه به تحولات جدید بازار نفت همچون افزایش تولید و کاهش تقاضا و همچنین ورود آمریکا به بازار به‌عنوان یک صادرکننده نفت، این کشور درصدد اعمال مدیریت در بازارهای نفتی است تا ضمن حفظ قیمت مطلوب خود در بازار صادرات نفت خود را افزایش دهد. با نگاهی به سیاست‌های آمریکا در چند سال اخیر می‌توان گفت این کشور با ابزار تحریم و همچنین هرج‌ومرج کنترل‌شده درصدد کاهش صادرات نفت از سوی کشورهای دیگر است تا بازارهای جدیدی را برای نفت خود فراهم سازد. این تحلیلگران تحریم نفتی ایران، ونزوئلا و همچنین ایجاد بحران در کشورهای صادرکننده نفت همچون بحران قطر را در این راستا تحلیل می‌کنند. سوریه نیز اگرچه سهم زیادی در بازار نفت ندارد ولی تسلط آمریکا بر این منابع می‌تواند مشوق خوبی برای تداوم این سیاست آمریکا باشد.فشار متحدان منطقه‌ای آمریکا برای تداوم حضور در سوریه: با توجه به قدرت روزافزون محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران در منطقه غرب آسیا، متحدان منطقه‌ای آمریکا به دنبال حضور فعال این کشور در پرونده‌های منطقه‌ای هستند. این متحدان به‌ویژه رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی با لابی‌گری‌های خود در واشنگتن، مقامات آمریکایی را برای تداوم حضور در سوریه تحت‌فشار قرار می‌دهند. به‌طوری‌که حتی بعد از دستور ترامپ به خروج نیروهای آمریکایی از سوریه در سال ۲۰۱۸، این کشورها ضمن ابراز نارضایتی از این تصمیم، از تمام توان سیاسی خود برای جلوگیری از اجرای این تصمیم اقدام کردند و با توجه به افزایش نیروهای آمریکایی در سوریه به نظر می‌رسد در این سیاست خود نیز موفق بوده‌اند.افزایش تهدیدات برای نیروهای نظامی آمریکا در عراق: با توجه به افزایش تنش میان جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در عراق، امکان افزایش تلفات نیروهای آمریکایی در عراق افزایش یافته است. به نظر می‌رسد آمریکا درصدد است با انتقال نیروهایش به سوریه ضمن حفظ بازیگری خود در عراق به کاهش تلفات نیروهای نظامی خود کمک کند.

کاهش اصطکاک با ترکیه: حضور نیروهای آمریکایی در شمال شرق سوریه به دلیل تنش کردی-ترکی، چالش‌های زیادی را در روابط آمریکا و ترکیه ایجاد کرده است و به نظر می‌رسد آمریکا درصدد مدیریت این تنش است. تمرکز آمریکا بر مناطق نفت‌خیز سوریه که از مرزهای ترکیه تا حدودی فاصله دارد می‌تواند مانع اصطکاک و افزایش تنش میان ترکیه و آمریکا شود و هم موجب تداوم حمایت آمریکا از نیروهای موردحمایتش در سوریه شود.در جمع‌بندی مطالب فوق می‌توان گفت، افزایش نیروهای آمریکایی در شرق سوریه اگرچه با توجه به حجم اندک آن، نمی‌تواند تأثیر چندانی بر تحولات عمده و همچنین نظم امنیتی موجود در منطقه غرب آسیا بگذارد ولی می‌تواند موجب تداوم بحران‌های سوریه و عراق و همچنین تأثیرگذاری در بازارهای نفتی شود. به نظر می‌رسد دستگاه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می‌بایست با رصد دقیق تحولات، سیاست‌های متناسب را برای کاهش حضور و نفوذ آمریکا در منطقه غرب آسیا اتخاذ کند.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه اطلاعات، تاریخ انتشار 12 بهمن 98، شماره: 150297

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین