پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۰۰۳۶
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۰۸:۳۰
تتلو آزرده‌ای است که دیگران را آزار می‌دهد؛ اما، آزار دادن دیگران آدمی را آرام نمی‌کند و مانند آب دریا خشم را در انسان شعله‌ورتر می‌سازد. تتلو شبانه روز رنج می‌برد و این رنج را از ایران با خود به ترکیه و گرجستان و از آن جا به انگلستان و آمریکا خواهد برد و در نهایت این رنج باعث مرگ بدی برای او خواهد شد.

شعار سال: دکتر احسان شاه‌قاسمی، عضو هیات علمی در گروه ارتباطات دانشگاه تهران در واکنش به انتشار یادداشتی درباره‌ی امیر تتلو ، یادداشت نقدی را به انصاف نیوز ارسال کرده است که در پی می‌آید:

به نام خدا. سردبیر محترم انصاف نیوز، احتراما چند روز پیش مطلبی با عنوان «تتلو و پایان رنج مزمن ایرانی» در آن وب سایت منتشر شده است که برخی گزاره‌های آشکارا نادرست را درباره تتلو مطرح کرده بود. لطفا در صورتی که صلاح می‌دانید، و برای متوازن شدن استدلال‌ها، این یادداشت را در وب سایت خودتان منتشر کنید.

بنده چند سالی است درباره سلبریتی‌ها پژوهش می‌کنم و ابعاد پدیده شهرت در ایران و بیرون از ایران را به خوبی می‌شناسم. مخصوصا، سلبریتی های جنجالی ایرانی را از نزدیک دنبال می کنم (گرچه در شبکه های اجتماعی هیچ کدام از آنها را «فالو» نمی‌کنم و معتقدم حتی برای پژوهش هم نباید آنها را فالو کرد). متاسفانه آن چه در مقاله «تتلو و پایان رنج مزمن ایرانی» آمده یکسره مغلطه است و کاش در این رسانه وزین منتشر نمی‌شد (که اگر در جای دیگری منتشر می‌شد، من حتی زحمت پاسخ به آن را هم به خودم نمی‌دادم).

نخست، نویسنده محترم این یادداشت متاسفانه ضعف نظری دارد. شیوه کار در این مقاله ارجاع به یک اندیشمند یا هنرمند جهانی و سپس ارائه گزاره‌هایی آشکارا نادرست و نسبت دادن آن ها به تتلو است. در این مقاله هر کس سهم خود را دارد. از لیوتار و بودلر گرفته تا هگل و ون گوگ هر کس حرفی می‌زند و در قیاس‌هایی عجیب و غریب، گفته می‌شود تتلو مانند ون گوگ است یا او «روح زمانه» هگلی است! این‌ها هر کدام مفاهیم و جهان‌نگری‌ها و جهان‌هایی هستند که مقدمات و شالوده‌های فلسفی خود را دارند که گاه با هم متناقض هستند. مگر می‌شود همزمان لیوتار و هگل را قبول داشت؟

دوم، نویسنده محترم برخی سخنان را درباره تتلو می‌گوید که به صورت شگفت آوری غلط است. برخی از این گزاره‌ها را می‌آورم تا خوانندگان محترم ببینند و خود قضاوت کنند: «او در واقع یک قهرمان مذهبی‌ست که وارونه شده … تتلو پایان رنج مزمن ایرانی در ریاکاری و اعتماد بنفس پایین است . . . من معتقدم او پایان ریاکاری‌های مزمن ماست . . . ما او را به سبب ناسزاهایش توبیخ می‌کنیم در حالیکه در خلوت خود این نحو از بروز را دوست داریم». جالب است که نویسنده محترم بر آن است که «سمندری و البته روانشناسان ما و جامعه شناسان ما همه‌گی از درک این پدیده عاجز هستند»!

سوم، نویسنده محترم ادعا می‌کند که «درک نسل جدید بسیار متفاوت‌تر از درک ذهنی نخبگان دانشگاهی، هنری و حتی سیاسی است و قالب‌های اخلاقی، ایدئولوژیک و اصالت گرایی ما در فهم آنچه که این جوانان بدان عمل می‌کنند بسیار ناتوان است». نویسنده محترم طوری صحبت می‌کنند که گویی نوجوانان ایران حرکتی مهم برای دگرگونی را آغاز کرده‌اند. اتفاقا این نشانه بی‌اطلاعی از آن چه در کف جامعه می‌گذرد است. متاسفانه در سال‌های اخیر یک کاسبی «سواد رسانه‌ای» در ایران -و شاید جهان- به راه افتاده است که به شیوه‌ای ظریف نقش «افیون» را بازی می‌کند. خانواده‌ها کوچک شده‌اند و بخش مهمی از طبقه متوسط از زنان و مردان شاغلی تشکیل شده که فقط یک فرزند دارند. فرزندان قدرت زیادی در خانه دارند و خواستار گوشی هوشمند و خط تلفن و اینترنت مستقل هستند و پدرومادر که توانایی ایستادگی ندارند به مباحث سواد رسانه‌ای روی می‌آورند تا فکر کنند که به جای ایجاد محدودیت، بهتر است به بچه‌هایمان کمک کنیم از اینترنت خوب استفاده کنند. متاسفانه یکی از شاخص‌هایی که نشان می‌دهد چنین چیزی ممکن نیست، همان ۱۶ میلیون کامنت است. نوجوانان توانایی و حوصله ساعت‌ها کار با کامپیوتر و گوشی را دارند. نوجوانان وقت اضافه زیادی دارند (خدا را شکر، هر روز آموزش و پرورش در ایران بخشی از درس و تحصیل را حذف می‌کند و تنها کاریکاتوری از درس خواندن باقی مانده است) و این وقت را صرف گذاشتن ده ها و حتی صدها کامنت برای تتلو و موضوعات بی ارزش دیگری مانند تتلو می‌کنند. و، نوجوانان به بلوغ فکری نرسیده‌اند و -مثل همه ما در دوران نوجوانی‌مان- به سرعت تحت تاثیر گروه‌های همسالان قرار می‌گیرند. مطمئن باشید در پنج سال آینده بسیاری از این نوجوانان برای زمان زیادی که صرف حمایت از تتلو کرده‌اند تاسف خواهند خورد (با برخی از آنان در سنین پس از ۲۰ سالگی صحبت کرده‌ام).

چهارم، نویسنده محترم طوری صحبت می‌کنند انگار تتلو اندیشه‌ای انقلابی دارد و جهان را دگرگون خواهد کرد. تتلو مگر اصلا اندیشه دارد؟ آن چه تتلو انجام می‌دهد، نه پیاده سازی گام به گام و هوشمندانه یک جهان نگری خاص، بلکه واکنشی ناخودآگاه به زندگی بد اوست. تتلو از هر آدمی که مزه محبت را چشیده یا نچشیده خشمگین است و توانایی منطقی بودن ندارد. تتلو آزرده‌ای است که دیگران را آزار می‌دهد؛ اما، آزار دادن دیگران آدمی را آرام نمی‌کند و مانند آب دریا خشم را در انسان شعله‌ورتر می‌سازد. تتلو شبانه روز رنج می‌برد و این رنج را از ایران با خود به ترکیه و گرجستان و از آن جا به انگلستان و آمریکا خواهد برد و در نهایت این رنج باعث مرگ بدی برای او خواهد شد.

پنجم، نویسنده محترم می‌نویسند «من ظهور تتلیتی‌ها را پایان گذار خسته کننده ایرانی از سنت به مدرنیته می‌دانم، مدرنیته‌ای که در برخی جنبه‌ها بسوی پست مدرنیته هم پیش می‌رود». امید به حل مشکلات ایران به وسیله «ساختارشکنی‌های» تتلو همانقدر احمقانه است، که انتظار این که حمایت تتلو از آیت الله رئیسی او را به ریاست جمهوری ایران برساند. اتفاقا، اثر تتلو نقطه عکس آن چیزی است که نویسنده محترم تصور می‌کنند. تتلو نقد را ضایع، مبتذل و فاقد ارزش توجه می‌کند. او انرژی نسل جوان را به سوی ناکجای لذت‌گرایی و پرخاشگری منحرف می‌کند و برای نخستین بار می‌بینیم که نسل جوان ما توجه چندانی به سیاست ندارد. تتلو مواد مخدر را تبلیغ می‌کند و لشکر معتادان جوان نه تنها ما را نجات نخواهند داد، بلکه باری بر دوش ما خواهند بود. تتلو مصرف گرایی را تبلیغ می‌کند و برای نسل جوانی که آمال آنها کفش و کیف و رفتن به کنسرت و مهاجرت به غرب است، مهم نیست که صنعت خودرو در ایران چه می‌کند، تقلب علمی چه بر سر دانشگاه‌های ما آورده یا رای دهی چه اثری بر آینده او دارد.

احسان شاه‌قاسمی

عضو هیات علمی در گروه ارتباطات دانشگاه تهران

شعار سال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت انصاف نیوز، تاریخ انتشار: 18بهمن1398  ، کدخبر: 215096: www.ensafnews.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین