شعار سال: چکیده
در این مقاله به بررسی «سیر تحولات تاریخی حضور زنان در مساجد
و اماکن اسلامی و تأثیر آن بر معماری مساجد» پرداخته شده است.
در ابتدا حضور تاریخی زنان در مساجد در
صدر اسلام و عملکرد پیامبر (ص) در
تشویق زنان برای حضور در مسجد و نهی موردی آنان بررسی شده است. عملکرد خلفا پس از
پیامبر (ص) با سنت ایشان متفاوت بوده و محدودیتهایی
برای حضور زنان در مساجد قایل میشدند. ائمه (ع) بعد از پیامبر شیوه آن حضرت را ادامه داده، محدودیتی برای حضور
زنان قرار نمیدادند؛ هرچند در مواردی نهی از طرف ایشان صادر شده است. علمای اهلسنت
در پیروی از پیشوایان خود به سنت خلفا عمل کردهاند و این امر بهتدریج بر معماری
مساجد اهلسنت اثرگذاشته و جایگاه خاصی برای زنان در این مساجد در نظر گرفته نشده
است؛ اما علمای شیعه با پیروی از اهلبیت به حضور زنان در مساجد اهمیت دادهاند و
این امر بهتدریج باعث گسترش فضای اختصاص دادهشده به بانوان در مساجد شده است.
اختصاص بخشهای ویژه به بانوان شیعه در
مساجد و حسینیهها، موجب پیشرفت زنان در امور مذهبی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شده
و تأثیرات تمدنی برای بانوان شیعه برجای نهاده است. تأثیر تمدنی حضور بانوان شیعه
در مساجد، افزون بر تأثیرات مثبت در معماری مساجد شیعیان، موجب تغییراتی در مساجد
اهلسنت شده است.
کلیدواژگان
زنان، نحوه حضور، مساجد و اماکن، تحولات تاریخی، نماز جماعت، معماری مساجد
مقدمه
گزارشهایی از حضور زنان در مساجد در صدر اسلام آمده است؛ ولی روایاتی نیز هست که از حضور زنان در مساجد نهی میکند.
پرسشی که ممکن است با مطالعه روایات مطرح شود، این است که آیا حضور زنان در مساجد در زمان رسولخدا(ص) با نهی همراه بوده و سپس بانوان بهتدریج وارد مساجد شدهاند؛ یا برعکس، از ابتدا بانوان در مساجد حضور داشتهاند، ولی این حضور با اکراه عدهای روبهرو شدهاست؟
در این زمینه بین شیعه و اهل سنت تفاوتهایی دیده میشود. برای کشف تفاوتهای مساجد شیعه و اهلسنت در بخش زنانه، لازم است سیری در تاریخ اسلام با نگاهی به تفاوتهای حکمی به این دو فرقه داشت و به نتایج و پیامدهای آن در طول تاریخ تا کنون پرداخته شود.
امید است این تحقیق دریچهای برای بررسی آثار تمدنی مساجد بر روی زنان بگشاید و تأثیرگذاری متقابل زنان و مساجد بر یکدیگر در طول تاریخ اسلام مد نظر قرار گیرد و آثار ارزشمندی در این راستا پدید آید.
بخش اول: نحوه حضور زنان در مساجد
زنان و عرصههای حضور پیش از ظهور اسلام
زنان از دیرباز در اماکن مذهبی حضور داشتهاند و این امر اختصاصی به اسلام ندارد. بهترین دلیل آن، حضور حضرت مریم(س) در بیتالمقدس است که در قرآن نیز بدان اشاره شده است. (آل عمران، 37؛ مریم، 16) البته در آن زمان زنان را به مسجد راه نمیدادند؛ ولی زکریا برای آن حضرت جایگاهی در کنار مسجد ساخت و ایشان در همان مکان به عبادت مشغول شدند. (نواده مهلب، بیتا، ص215) از دیگر دلایل حضور زنان در اماکن مذهبی، آثار باستانی به جا مانده از آن زمان است؛ هرچند ایجاد تغییراتی در گذر زمان در این اماکن بعید بهنظر نمیرسد. از جمله این آثار، مسجدالاقصی است که درب جداگانهای ویژه بانوان دارد. (شراب، 1383، ص84)
1. تاریخچه حضور زنان در مساجد در عصر نبوی
از صدر اسلام، حضور زنان در مسجد و جماعت امری مطلوب شمرده شده است. دلیل این مطلب، حضور زنان در مسجدالنبی و جماعاتی است که پیامبر (ص) حضور داشتند.
یکی از نمونههای بارز حضور زنان در جماعت در صدر اسلام، حضور جناب خدیجه، همسر پیامبر (ص) است که نماز خود را پشت سر آن حضرت میخواند. از آن گستردهتر، حضور جمعی از زنان در جماعت در زمان تغییر قبله است که پس از این رویداد، زنان که پشت سر مردان ایستاده بودند، جلوی مردان قرار گرفتند؛ از اینرو، بار دیگر صفی در پشت سر مردان تشکیل دادند.(الصالحی الشامی، 1414ق/1993م، ج3، ص370)
برخی زنان در زمان پیامبر (ص) همیشه در مسجد حاضر میشدند. پیامبر (ص) نهتنها این حضور دائمی را نهی نمیکردند، بلکه حتی از حضور نیافتن آنان پرسوجو مینمودند. (ابن الأثیر، 1409ق/1989م، ج6، ص236 و 435) برخی زنان از بد بودن راهشان در ایام بارانی، به پیامبر (ص) شکایت میبردند و آن حضرت از ایشان میخواست چنانکه راه دیگری وجود دارد، از آنجا به مسجد بیایند. (الصالحی الشامی، 1414ق/1993م، ج9، ص231) پیامبر (ص) درباره زنی حبشی که دوری راه را برای رسیدن به مسجد تحمل میکرد، فرمودند: لها کفلان من الأجر؛ برای او اجری دوچندان است. (ابن حجر عسقلانی، 1415ق/1995م، ج8، ص،105)
تشویق زنان برای شرکت در جماعت به گونهای بود که آنان برای نماز صبح نیز به جماعت حاضر میشدند و در تاریکی برای نماز میآمدند؛ به گونهای که کسی آنان را نمیشناخت: نساء المؤمنات، یشهدن مع رسول الله(ص) صلاه الصبح و هن متلفعّات بمروطهن. ثم ینقلبن إلی بیوتهنّ حین یقضین الصلاه لا یعرفهن أحد من الغلس. (الصالحی الشامی، 1414ق/1993م، ج8، ص81)
الف) تشویق پیامبر (ص) و جلوگیری از منع شوهران بر حضور زنان در مساجد
حضور زنان در عیدها
پیامبر (ص) در روز عید دستور میدادند آزادشدگان، زنان باحجاب و حتی زنان حایض برای عید خارج شوند. سپس میفرمودند: زنان حایض در جماعت مسلمانان و دعای ایشان حاضر شوند، ولی در نماز جماعت شرکت نکنند. (خالد عبدالرحمن العک، 1419ق، ص213) از این عملکرد پیامبر (ص) روشن میشود که مسئله نهی دائمی نبوده، بلکه به زمانی اختصاص داشته است که نهی شرعی بر آن وارد شده باشد. این نکته از روایات وارده بهدست میآید. عن ابن عمر عن النبی(ص) قال: لا تمنعوا نساءکم المساجد، و بیوتهن خیر لهن. (ابن الجوزی، 1416ق، ص65)
پیامبر (ص) از اولیای زنان و کنیزان خواستند که ایشان را از رفتن به مساجد نهی نکنند؛ ولی هنگام خروج دقت داشته باشند که با بوی خوش خارج نشوند: روی أنه (ص) قال لا تمنعوا إماء الله مساجد الله و لیخرجن تفلات أی غیر متطیبات.(مجلسی، 1404ق، ج87 ، ص354) در جایی دیگر، رسولخدا (ص) دستور دادند که زنان در نماز عیدین چهار رکعت نماز بخوانند: اَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) اَمَرَ النِّسَاءَ أَنْ یُصَلِّینَ فِی الْعِیدَیْنِ أَرْبَعَ رَکَعَاتٍ. (نوری، 1408ق، ج6، ص145)
در روایاتی دیگر، از ائمه (ع) درباره حضور زنان در نماز عیدین و جمعه سؤال شد که آیا میتوانند مثل مردان در نماز شرکت کنند و امام موسی کاظم (ع) پاسخ مثبت دادند: عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ جَدِّهِ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ مُوسَی(ع) قَال سَأَلْتُهُ عَنِ النِّسَاءِ هَلْ عَلَیْهِنَّ مِنْ صَلَاه الْعِیدَیْنِ وَالْجُمُعَه مَا عَلَی الرِّجَالِ؟ قَالَ نَعَمْ. (مجلسی، 1404ق، ج86، ص166/ حمیری قمی، 1413، ص223) از این بالاتر، امیرالمؤمنین (ع) نماز عیدین را بر زنان واجب دانستند: لَا تَحْبِسُوا النِّسَاءَ عَنِ الْخُرُوجِ فِی الْعِیدَیْنِ فَهُوَ عَلَیْهِنَّ وَاجِبٌ. (مجلسی، 1404ق، ج87، ص353)
ترغیب پیامبر (ص) در زمینه فعالسازی حضور زنان
پیامبر (ص) از ابتدا با حضور زنان در مسجد مخالفتی نداشتند. بزرگترین دلیل آن، حضور جناب خدیجه(س) در صدر اسلام در مسجدالحرام است؛ آنگاه که همراه پیامبر (ص) و حضرت علی(ع) در مسجدالحرام نماز جماعت برپا میکردند. (طبری، 1375، ج3، ص858) اسماء نیز برای نماز آیات، در مسجد پشت سر پیامبر (ص) با زنان نماز میگزارد. (ابن حزم اندلسی، بیتا، ج4، ص199)
در مواردی که زنان با کودکان خود به مسجد میآمدند، پیامبر (ص) نهتنها از حضور آنان جلوگیری نمیکردند، بلکه با آنان همراهی مینمودند. برای نمونه، زمانی که زنی با فرزند کوچک خود به مسجد آمده بود و کودک شروع کرد به گریه کردن، پیامبر (ص) نهتنها با آن زن برخورد نکردند، بلکه نماز خود را زودتر از معمول به پایان رساندند. (المقریزی، 1420ق، ج2، ص240) آن حضرت برای تسهیل رفتوآمد بانوان و نیامیختن با مردان در مسجدالنبی، دربی را به زنان اختصاص دادند که تاکنون نیز این اثر اسلامی با نام بابالنساء موجود است.
باب النساء
یکی از مهمترین آثار برجای مانده از زمان پیامبر اسلام(ص) که نشاندهنده اهتمام آن حضرت به حضور زنان در مساجد است، ایجاد دربی مخصوص به زنان در آن زمان است. گرچه برخی کوشیدهاند اختصاص این درب را به عمر نسبت دهند (ر.ک: ابن بطوطه، 1376، ص155-156/ نجفی، 1364، ص41)؛ ولی در آثار متقدم و روایات، استناد آن به پیش از زمان عمر بازمیگردد و از اختصاصات نبی اکرم(ص) بهشمار میرود. از عمر نقل شده است که رسولالله(ص) دربی را برای زنان قرار دادند و فرمودند: لا یلج من هذا الباب من الرجال احد. (ابیداود، بیتا، ص251) ابن حزم بیان کرده است که پیامبر (ص) دربی را ویژه زنان قرار داده بود و به دختران مجرد و زنان امر میکرد که از آن در خارج شوند.
از ابن عمر نیز نقل شده است که رسول الله(ص) فرمودند: لو ترکنا هذا الباب للنساء. پس ابن عمر از آن درب داخل نشد تا اینکه از دنیا رفت. (ابن حزم، بیتا، ج2، ص131 و ج4، ص199) ظاهراً این درب از همان زمان به باب النساء معروف بود؛ یا اینکه پس از مدتی به این عنوان شهرت یافت؛ چنانکه در روایتی از ابن عمر آمده است که عمر گفت: لا تدخلوا المسجد من باب النساء. (بخاری، بیتا، ج1، ص60) بنابراین، دربی به بانوان در زمان رسولخدا(ص) اختصاص یافته بود و این امر نشانگر حضور فعالانه زنان در مسجد در زمان آن حضرت بوده است.
ب) بررسی علل موارد منع پیامبر (ص) از حضور زنان
زنی از مانع شدن شوهران برای حضور در جماعت رسول خدا(ص) به آن حضرت شکایت کرد. پیامبر (ص) فرمودند: صلاتکن فی بیوتکن أفضل من صلاتکن فی حجرکن؛ و صلاتکن فی حجرکن أفضل من صلاتکن فی دورکن؛ و صلاتکن، فی دورکن أفضل من صلاتکن فی الجماعه. (ابن حجر عسقلانی، 1415ق، ج8، ص383) ظاهراً در مواردی که حضور زنان در محیط، شرایط نامساعدی داشت، پیامبر (ص) آنان را به خارج نشدن از خانه تشویق میکردند و نماز در پنهانترین مواضع خانه را بهتر و شایستهتر معرفی مینمودند.
نمونه این تشویق را میتوان در این روایت مشاهده کرد: أَنَّ خَیْرَ مَسَاجِدِ النِّسَاءِ الْبُیُوتُ وَصَلَاه الْمَرْأَه فِی بَیْتِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِهَا فِی صُفَّتِهَا وَصَلَاتَهَا فِی صُفَّتِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِهَا فِی صَحْنِ دَارِهَا وَصَلَاتَهَا فِی صَحْنِ دَارِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلَاتِهَا فِی سَطْحِ بَیْتِهَا وَتُکْرَهُ لِلْمَرْأَه الصَّلَاه فِی سَطْحٍ غَیْرِ مُحَجَّرٍ. (شوشتری، 1406ق، ج2، ص141)
زنی نزد پیامبر (ص) آمد و گفت: ای رسول خدا! من نماز با شما را دوست دارم. پیامبر (ص) فرمودند: قد علمت أنک تحبین الصّلاه معی، وصلاتک فی بیتک خیر. برخی نیز بر این حدیث افزودهاند: وصلاتک فی دارک خیر من صلاتک فی مسجد قومک، وصلاتک فی مسجد قومک خیر من صلاتک فی مسجدی. پس دستور دادند برای آن زن مسجدی در دورترین و تاریکترین قسمت خانهاش ساختند و او در آنجا نماز میخواند تا به لقاءالله پیوست. (ابن حجر عسقلانی، 1415ق/1995م، ج8، ص383)
از مجموع این روایات چنین برمیآید که در مواردی پیامبر (ص) خارج نشدن زنان از خانه را برای آنان بهتر دانستهاند؛ هرچند آنان قصد آمدن به مسجد را داشته باشند. شاید علت منع در این موارد را بتوان به اموری خاص نسبت داد؛ زیرا در عرصههای دیگر اجتماعی در زمان پیامبر (ص) نیز حضور زنان دیده میشود که آن حضرت به صورت کلی در مواردی که این حضور فسادانگیز بود یا مانعی شرعی برای آنان وجود داشت، از آن جلوگیری میکردند.
دلیل این مطلب را میتوان در این آیه قرآن یافت: وَقَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّه الْأُولی وَأَقِمْنَ الصَّلاه وَآتینَ الزَّکاه وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ؛ و در خانههای خود بمانید و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید؛ و نماز را بهپا دارید و زکات را بپردازید و خدا و رسولش را اطاعت کنید. (احزاب، 33)
البته منع پیامبر (ص) دائمی نبوده و شاید بیشتر ناشی از نهی همسران بوده است؛ زیرا در مواردی دیگر دیده میشود که پیامبر (ص) زنان را برای رفتن به مسجد تشویق مینمودند.
2. دوران پس از پیامبر (ص)
تحولات بعد از رحلت پیامبر اعظم(ص) و محدودیتهای حضور زنان
خلیفه اول در جریانی به پیامبر (ص) گفت: زنان ما قبلاً بر مردان مسلط نبودند؛ ولی پس از آمدن به مدینه، از زنان مدینه یاد گرفتند و در برابر مردان جری و بر آنها مسلط شدهاند. (سیوطی، 1404ق، ج6، ص242) وی که با حضور زنان در اجتماع مخالف بود، پس از رحلت پیامبر (ص) تصمیم گرفت از حضور زنان در جماعتها، بهویژه در مساجد جلوگیری کند؛ بنابراین، از همان ابتدای خلافت به منع بانوان در عرصههای مختلف مبادرت ورزید. در برخی موارد، چنانچه زنان به مسجد میآمدند، برای آنان امام جماعتی مستقل قرار میداد. (همدانی، 1381، ص167)
این پافشاری در حدی بود که اگر زنی بارها و بارها هم برای کسب اجازه به حضور او میرفت، عمر مانع حضور او در مسجد میشد. قال: استأذنت امرأه عمر بن الخطاب فی الخروج إلی المسجد فمنعها، ثم عاودته فمنعها، ثم عاودته فمنعها. (البلاذری، 1417ق/1996م، ج10، ص328)
در حالی که در زمان پیامبر (ص) زنان به طور جدی در نماز جماعت آن حضرت حاضر میشدند و حتی نماز صبح را هم پشت سر ایشان میخواندند، ممنوعیت حضور آنان در زمان خلیفه اول پیگیری میشد. نمونه آن را در خصوص زنی به نام عاتکه بنت زید میتوان دید. او پیوسته در نماز جماعت مسجدالنبی حاضر میشد، عمر از او خواستگاری کرد. او به شرطی پذیرفت با وی ازدواج کند که او را از نماز جماعت منع نکند.
عمر هم با نارضایتی پذیرفت. پس از مرگ عمر، وقتی که زبیر از او خواستگاری کرد، باز این شرط را مطرح کرد، زبیر هم به ناچار پذیرفت و او به نماز جماعت میرفت و زبیر هم نمیتوانست چیزی بگوید تا اینکه صبرش تمام شد و چارهای اندیشید. شبی برای نماز عشا به مسجد رفته بود. زبیر در راه جایی کمین کرد و از پشت به او دست زد و او دیگر بعد از این شب به نماز جماعت نرفت. (ابن اثیر، 1409ق، ج6، ص 185/ ابن عبدالبر، 1412ق/1992م، ج4، ص1879)
این شیوه عملکرد خلفا و پیروان آنان، کمکم موجب کمرنگ شدن حضور زنان اهلسنت در جمع و جماعات در مساجد شد. بهانه خلفا و پیروان آنها فسادانگیزی زنان بود؛ اما این چیزی نبود که در زمان پیامبر (ص) وجود نداشته باشد؛ با این حال پیامبر (ص) از جماعت زنان جلوگیری نمیکردند و برای منع از فساد راهکارهایی ارائه میفرمودند؛ مثلاً از آنان میخواستند تا بدون عطر زدن و خودنمایی به مسجد بیایند و در صفهای جلو قرار نگیرند و قبل از مردان سر خود را از سجده برندارند؛ زیرا در آن زمان پردهای بین مردان و زنان وجود نداشت و جامههای مردان کوتاه بود و این امر موجب فساد میشد. (عبدالرزاق، بیتا، ج3، ص146-148/ ابن ابیشیبه، بیتا، ج1، ص404)
همچنین ابن حزم یکی از راویان حدیث «ان صلاتک فی بیتک افضل من صلاتک معی» را مجهول دانسته است. وی همچنین حدیث عایشه را که گفته: ما احدث النساء لمنعهن من الخروج کما منعه نساء بنیاسرائیل، با هشت دلیل رد کرده است. (ابن حزم، بیتا، ج4، ص199-201)
عملکرد مذاهب پنجگانه اهلسنت
فقه اهلسنت که برگرفته از عملکرد خلفا بود، تداوم سیره آنان بود. با توجه به اختلاف سیرهای که پس از پیامبر (ص) بهوجود آمد و روایاتی که درباره تشویق به رفتن زنان به مساجد یا نهی از آن وجود دارد، اختلافاتی در این زمینه در این مذاهب پدید آمد که به آنها اشاره میشود.
در تاریخ آمده است که زنی برای بیان پرسش شرعی خود، به درب مسجد ابوحنیفه آمده بود (الراوندی، 1364، ص16)؛ اما گزارشها درباره حضور آنان در مسجد بسیار کمرنگ است و گویا چندان در مساجد حضور نداشتند؛ هرچند در عصر حاضر، تغییراتی در این خصوص دیده میشود. از لحاظ فقهی، مذاهب چهارگانه ورود زنان حایض را به مطلق مساجد حرام شمردهاند (پیشهفرد، 1388، ص150، به نقل از: الجزیری، 1424 ق، ج 1، ص 117-118؛ مغنیه، 1386، ج 1، ص 98-99)
غالب مذاهب اهل سنت توقف در مسجد را برای زنان حایض جایز ندانستهاند؛ اما داخل شدن و عبور آنان از مسجد را برای انجام کاری مثل برداشتن چیزی یا عبور از آن، مجاز شمرده و دلیل آن را بیان عایشه دانستهاند که پیامبر (ص) از او خواست تا خمره را از مسجد بیاورد. عایشه گفت: من حایضام. پیامبر (ص) فرمودند: حیض تو در دست تو نیست. اما برخی از علمای اهل سنت، از جمله ظاهری و مزنی گفتهاند: داخل شدن و ماندن، بر حایض جایز است. دلیل آنان این است که آنچه منعکنندگان زنان حایض بیان کردهاند، درست نیست؛ ولی شوکانی ادعای آنان را رد کرده و آن احادیث را حسن یا صحیح دانسته است (زیدات، 1420ق/2000م، ج1، ص168-169)
در خصوص داخل شدن زن حایض به مسجد برای شنیدن خطبه و سخنرانی، در مذهب اهل سنت سؤال شده است. آنان دخول زن حایض و نفسا را در مسجد حلال ندانسته و به این گفتار رسولالله(ص) استناد کردهاند که امسلمه گفت: رسولخدا(ص) داخل مسجد شدند و با صدای بلند ندا دادند: ان المسجد لا یحل لحایض ولا لجنب. (الدمشقی، 1424ق/2003م، ص192-193) هرچند فتوای علمای شیعه نیز در اینباره حلال نبودن توقف زن حایض در مسجد است؛ اما درباره تفاوت عملکرد شیعیان و اهل سنت در معماری مساجد، در آینده بحثی ارائه خواهد شد.
مشروعیت جماعت زنان
درباره مشروعیت جماعت زنان، بین فقهای اهل سنت اختلاف است. مذهب حنفی نماز جماعت را بر زنان واجب ندانسته، ولی جماعت آنان را به همراه مردان کافی دانسته است. همچنین در خصوص نماز عید به پیرزنان اجازه خروج داده است. (زیدات، 1420ق/2000م، ج1، ص210) مذهب شافعی حضور زنان جوان در جماعت را مکروه دانسته و تنها به پیرزنان، بدون زینت و بوی خوش، اجازه حضور در جماعت را داده است.
ایشان نماز جماعت را در خانه افضل دانستهاند. در مذهب ظاهری نماز جماعت برای زنان 27 درجه افضل از نماز فرادا شمرده شده است. مذهبهای مالکی و حنبلی نیز نماز جماعت را بر زنان مباح میدانند؛ ولی حنابله نماز جماعت را در خانه افضل دانستهاند. (همان، ص211-212)
تداوم سنت نبوی از سوی امامان معصوم مبتنی بر حضور فعال زنان
ائمه (ع) پس از رحلت پیامبر (ص) شیوه آن حضرت را ادامه دادند و مانع حضور زنان در مسجد و جماعت نمیشدند. امیرالمؤمنین(ع) مردم را به قیام در ماه رمضان امر میکرد و در این ماه برای نماز جماعت زنان، امام جداگانهای قرار داده بود. (ابن حزم، بیتا، ج4، ص 202)
البته گاه مانعی شرعی برای حضور زنان وجود داشت. از جمله این موارد، تقیهای است که بر زمان ائمه (ع) حاکم بوده است. وقتی یاران امام از حضور زنان در نماز عید میپرسند و اینکه آیا زنان نیز باید تکبیر نماز عید را بگویند، امام پاسخ مثبت میدهند؛ ولی این مطلب را میافزایند که زنان نباید صدای خود را بلند کنند. (عاملی، 1409ق، ج7، ص463) در جای دیگر، امام صادق(ع) نماز زنان را در خانه بهتر از مسجد دانسته و بهترین مساجد آنان را خانههایشان معرفی کرده است: قَالَ الصَّادِقُ(ع) خَیْرُ مَسَاجِدِ نِسَائِکُمُ الْبُیُوتُ (همان، ج5، ص237)؛ هرچند این مطلب باعث نشده است که زنان را از حضور در مسجد منع کنند.
زنان هنگامی حق آمدن به مسجد را ندارند که آمدن آنان مفسدهانگیز باشد. یکی از موارد فسادانگیز، پوشش ناکافی یا زینت زنان در برابر مرد نامحرم است. ائمه (ع) بر این نکته تأکید ورزیده و بیان داشتهاند: هرگاه زنی خود را خوشبو کند، از خانه خارج نشود و در مسجد برای نماز حضور نیابد. عن جعفر بن محمد(ع) قَالَ مَنْ طَیَّبَتْ مِنَ النِّسَاءِ فَلَاتَخْرُجْ وَ لَاتَشْهَد الصَّلَاه فِی الْمَسْجِدِ. (نوری، 1408ق، ج1، ص422) همچنین زن حق ندارد بدون اجازه همسر به مسجد برود. بنابراین، رفتن زن به مسجد منوط به اجازه شوهر است. امام صادق(ع) فرمودند: أَرْبَعَه لَاتُقْبَلُ لَهُمْ صَلَاه: الْإِمَامُ الْجَائِرُ وَ الرَّجُلُ یَؤُمُّ الْقَوْمَ وَ هُمْ لَهُ کَارِهُونَ وَ الْعَبْدُ الْآبِقُ مِنْ مَوْلَاهُ مِنْ غَیْرِ ضَرُورَه وَ الْمَرْأَه تَخْرُجُ مِنْ بَیْتِ زَوْجِهَا بِغَیْرِ إِذْنِهِ (عاملی، 1409ق، ج8، ص349)
هرچند حضور زنان شیعه در مساجد در زمان ائمه (ع) ممنوع نبود، اما با توجه به اینکه حکومت در دست خلفای بنیامیه و بنیعباس قرار داشت، طبیعی بهنظر میرسد که زنان شیعه نتوانند حضور پررنگی در مساجد داشته باشند و این امر چندان در معماری مساجد تأثیرگذار باشد؛ اما به هر حال، این طرز تفکر بهتدریج به نسلهای بعد منتقل شد و باعث گردید زنان نهتنها برای جماعت، بلکه برای امور دیگر همچون عزاداریها، بهویژه عزاداری برای اباعبدالله الحسین(ع) در مساجد حاضر شوند.
عملکرد علمای امامیه
علمای امامیه با توجه به اخبار رسیده از پیامبر (ص) و ائمه (ع) همان سیره ایشان را ادامه داده و کوشیدهاند تا حضور زنان در جماعت و مساجد با موازین شرعی باشد.
شیخ مفید، از علمای متقدم، حضور زنان را در خانه بهتر از مساجد میداند؛ ولی جماعت آنان را در خانه جایز میشمرد، در عین حال خروج زنان را برای امور واجب شرعی، ممنوع نمیداند. (شیخ مفید، 1413ق، ص28-29)
ممنوع نبودن شرکت زنان در جماعت و مسجد از سوی علمای شیعه بهتدریج باعث حضور زنان در مساجد گردید و این امر در گذر زمان و از بین رفتن محدودیتها در دوران بعد برای حضور شیعیان در عرصه اجتماع، موجب شد تا در مساجد شیعیان جایگاه خاصی برای زنان درنظر گرفته شود و دستکم بنا به فتاوای علما، بخشی از مسجد به زنان اختصاص یابد.
فتاوای علمای متأخر نیز در پی روایات رسیده و اجماع علمای پیشین، مانع از حضور زنان در مسجد نشد و ایشان از حضور زنان در مسجد منع نکردهاند و در صورت شرکت زنان در جماعت مساجد، ثواب جماعت را نیز بر آن بار کردهاند. (خمینی، 1424ق، ج1، ص810/ خامنهای، 1379، ص 122)
بخش دوم: تأثیر حضور زنان بر معماری مساجد
1. امور تأثیرگذار بر معماری مساجد در بخش زنان در صدر اسلام
شیعیان در زمان رسولخدا(ص) نظارهگر حضور زنان در مساجد بودند و تأکید آن حضرت بر حضور زنان در مسجد و همراهی و همدلی با ایشان موجب میشد زنان علاقه بسیاری به حضور در مسجد از خود نشان دهند. از اینرو، سختیهای راه را بر خود هموار میکردند و با کودکان خود راهی مسجد میشدند. در آن زمان، هرچند رفتن به مسجد مشروط به اجازه ولی یا همسر بود، ولی این امر بدین معنا نبود که زنان حق رفتن به مسجد را بهتنهایی نداشته باشند.
مسجد در صدر اسلام بهمنزله نهاد آموزشی، رسالت تعلیم و تربیت را برعهده داشت و زمینه مساعدی برای ظهور نوابغ بزرگ اسلامی بود و تمدن اسلامی را پایهگذاری میکرد. (فراهتی، 1385، ص82) از آن زمان تا کنون مسجد تنها یک مکان نبوده، بلکه سازمانی برای اجتماع مسلمانان و اتحاد آنان است. از اینرو، هنگامی که مسجد ضرار برای ایجاد تفرقه در صفوف مؤمنان ساخته شد، خدا به رسولش(ص) فرمود تا آن را ویران کند (ابراهیم امام، 1384، ص27)
زنان در این زمینه نیز از صدر اسلام مشارکت داشتند؛ به گونهای که اگر سؤالی داشتند، خدمت رسولخدا(ص) میرسیدند و از ایشان میپرسیدند.
پس از رحلت پیامبر (ص) به دلایل سیاسی، حضور زنان به مسجد کمرنگ شد. گریههای فاطمه زهرا(س) در کنار مسجد، امر را بر خلفا دشوار میساخت؛ چرا که یک درب خانه حضرت علی(ع) به مسجد باز میشد و محل رفتوآمد بانوان به خانه فاطمه زهرا(س) بود. این امر باعث تداعی غصب خلافت میشد. از اینرو، ممنوعیت بانوان از رفتن به مسجد میتوانست در کاهش ارتباط با فاطمه زهرا(س) مؤثر باشد؛ هرچند از طرفی نیز مسئولان سیاسی از حضرت علی(ع) درخواست کردند تا فاطمه(س) یا شب گریه کند یا روز، و این امر موجب کوچ آن حضرت به بیتالاحزان شد. (مجلسی، 1403ق، ج43، ص177)
پس از شهادت حضرت زهرا(س) و پایان خلافت ابوبکر نیز گریههای عایشه بر پدر ازدسترفتهاش کار را بر خلیفه دوم سخت میکرد. بنابراین، عایشه نیز از گریه منع شد و حق حضور در مسجد و در میان زنان را از دست داد، تا بدین وسیله کنترل حکومت آسانتر شود. (الطائی، 1419ق/1998م، ص71-96) وجود عایشه و مخالفتهای او با دستگاه بنیامیه، بهویژه جانشینی یزید، کار را بر معاویه سخت کرد.
از اینرو، معاویه با توطئهای عایشه را ترور نمود و شبانه دفن کرد و هرگونه عزاداری را بر وی ممنوع ساخت. (همان، ص107-109) بدین منوال، زنانی که در جامعه عصر نبوی و پس از آن شاخص بودند، از حضور در مسجد منع میشدند. بنابراین، طبیعی بهنظر میرسید که بقیه زنان نیز از این امر منع شوند و پس از این نتوانند حضور پررنگی در مساجد داشته باشند.
از سویی، پس از رحلت رسول اکرم(ص) حضور زنان در قبرستانها و زیارت قبور ممنوع شد. این امر موجب جلوگیری از هرگونه تجمع زنانه و عزاداری میگردید. هرچند اهل سنت عدم زیارت قبور را مستند به نهی رسول الله(ص) کردهاند، ولی باید توجه داشت که منع اولیه رسولالله(ص) مربوط به زمانی بود که اموات مسلمانان از مشرکان بودند و این امر به ابتدای اسلام بازمیگشت. پس از آنکه اسلام گسترش یافت و اموات محدود به مشرکان نبودند، بلکه بسیاری از مسلمانان، بهویژه شهدایی همچون حمزه را شامل میشد، نهتنها ممنوعیتی از سوی رسول خدا(ص) نبود، بلکه آن حضرت برای تشویق زنان به برپایی عزاداری فرمودند: «عمویم حمزه گریهکن ندارد». این امر باعث شد تا زنان ابتدا برای حضرت حمزه عزاداری کنند؛ سپس برای شهدای خود بگریند. (البلاذری، 1417ق/1996م، ج4، ص289/ الطبری، 1387ق/1967م، ج2، ص532)
2. گذری اجمالی بر سیر تحولات مذهبی مساجد در برخی مناطق اسلامی
تاریخنویسانی که سیر تحولات مساجد را مد نظر قرار دادهاند، چندان به بخش زنانه مساجد توجه نکردهاند. شاید این امر بدان سبب باشد که غالب مساجد بخش ویژهای را به بانوان اختصاص نمیدادند یا در صورت اختصاص، آن را توسط حایلی از بخش آقایان جدا میکردند. (ر.ک: گوستاولوبون، 1384، ص309-344) توصیفی که درباره بخش زنانه بهچشم میخورد، این است که «بخش زنانه مسجد بیشتر در اشکوب[1] و بالای کمرپوش یا ورکد غرفه جای داشته است». (دبیرخانه ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانونهای فرهنگی ـ هنری مساجد، 1384، ص155) درباره حوضخانه و وضوخانه زنانه و مردانه آمده است که بیشتر دوگانه و دور از هم بودند و در پایان راهرو و آبریزها قرار داشتند. (همان، ص164)
بیشتر مساجد بزرگ و قدیمی اسلامی، دارای بخشهای بزرگ و نامجزا بودهاند. البته این مسئله کلیت ندارد؛ زیرا در عصر نبوی، پیامبر (ص) از همان ابتدا بخشی را به بانوان اختصاص داد، دربی را ویژه آنان قرار دادند که از آن زمان تا کنون به بابالنساء معروف شده است. در تاریخ مسجدالحرام نیز بخشی که به بانوان اختصاص داشته باشد، دیده نمیشود.
برخی مساجد مهم مکه و مدینه در سالهای اخیر به دلیل حضور مردان و زنان زائر، دارای بخشهای جداگانه شدهاند. مسجد شجره از جمله مساجد مورد توجه در مدینه است. این مسجد چند درب اختصاصی برای بانوان دارد و بخش بانوان از طریق مشبکهای چوبی از بخش آقایان جدا شده است. مسجد قبا از دیگر مساجدی است که در سالهای اخیر هنگام توسعه آن توسط دولت سعودی، دارای بخش مجزای زنانه شده و درب ورودی بانوان نیز از درب ورودی آقایان جداست. (نجفی، 1364، ص18) در مساجد داخلی این شهرها که محل رفتوآمد زوار است، اختصاص بخشی به بانوان در برخی مساجد بهاجرا درمیآید؛ ولی برخی مساجد که به صورت سنتی ماندهاند، فاقد بخش زنانهاند.
از دیگر مناطق مهم اسلامی که باید مساجد آن را مد نظر قرار داد، عراق است؛ زیرا بیشتر این مناطق با فرهنگ شیعه درآمیخته و حرم ائمه اطهار نیز در این زمینه دارای اهمیت است.
نخستین مساجد ساختهشده در بصره و کوفه به اندازه زیادی از همان الگوی دوران پیامبر (ص) بهره بردهاند. در بصره، ابتدا یک مصلای باز احتمالاً با حصاری از نی ساخته شده بود.
مسجد کوفه اولین بنایی است که نخستین ویژگیهای مربوط به یک مکان عبادت اسلامی را داراست. به همین دلیل از اهمیت خاصی برخوردار است. (دوگان کویان، 1384، ج1، ص359) بهرغم وسعت مسجد کوفه، گزارشی مبنی بر قرار داشتن مکانی خاص برای بانوان ارائه نشده است. ظاهراً به دلیل فضای باز این مسجد، بانوان میتوانستند برای نماز جماعت پشت سر آقایان اقتدا کنند و برای انجام مراسم مذهبی و عزاداری بخش جداگانهای را انتخاب نمایند.
ظاهراً این مطلب در بسیاری از مساجد حاکم بوده است؛ زیرا سنت معماری مساجد قدیم بسیار ساده بود و اختصاص فضایی خاص برای بانوان، در ابتدا چندان مد نظر نبوده است؛ هرچند نیاز بانوان به جایگاه خاص برای عبادت، میتوانست بهتدریج بر توسعه و اختصاص قسمتی خاص به بانوان تأثیرگذار بوده باشد.
در عراق از دیرباز حضور بانوان عرب در مساجد مشهود بوده است. هرچند خلفای اموی و عباسی از این امر جلوگیری میکردند، ولی محبت اهلبیت تداومبخش حضور زنان در مساجد بود. چنانکه در تاریخ آمده است، زنان در زمان قیام مختار، به بهانه رفتن به مسجد اعظم، به همسران خود در قصر آذوقه میرساندند. (طبری، 1375، ص3408)
با گسترش اسلام به سرزمینهای مختلف، مسجدسازی با الگوگیری از مساجد حجاز و عراق بهتدریج شکل گرفت؛ هرچند در نقاطی که کلیسا وجود داشت، گاه معماری کلیسا بر معماری مساجد تأثیر میگذاشت؛ همچون مسجد جامع دمشق که متأثر از سنت معماری سوری در زمان ولید است. (دوگان کویان، 1384، ج1، ص367)
در سرزمینهای فتحشده، اعراب بر اساس الگوهای بهکار رفته در قلمرو خود مساجدی بنا میکردند. در کشورهای سوریه، عراق و مصر تا پایان دوره ملوک، طراحی مساجد پیرو تحولات سیاسی و حکومتی و همچنین اتحاد فرهنگی حکّام بعدی و تحت تأثیر سنتهای بناسازی محلی بوده است. (همان، ج1، ص379-380)
3. بخش زنانه مساجد در عصر حاضر در برخی ملل
در عصر حاضر، تفاوتهایی در عملکرد ملیتهای گوناگون در زمینه حضور زنان در مساجد میتوان مشاهده کرد. در مناطقی که چندان به حضور زنان در جامعه توجه نمیشود یا به گونهای از حضور آنان در جامعه جلوگیری میشود، طبیعی بهنظر میرسد که به حضور زنان در مساجد نیز توجهی نشود و بخشی از مسجد به آنان اختصاص نیابد. یکی از نمونههای بیتوجهی به زنان در امور مسجد، در هند کنونی بهچشم میخورد که زنان حق ندارند در مسجد حضور یابند. (پایگاه حوزه، ص18)
این وضعیت، در کشورهای اهل سنت با توجه به وضعیت فرهنگی آنان متفاوت است. در کشورهای عربی به دلیل تعصبهای فرهنگی، کموبیش حضور زنان در اجتماع و در پی آن در مساجد، کمرنگ است. در عصر حاضر پس از انقلاب اسلامی، به محوریت مساجد در کشورهای مختلف بیشتر توجه شده و در کشورهای اسلامی با توجه به فرهنگ بومی، در ساخت مساجد با نگاهی به بخش زنانه پیشرفتهایی صورت گرفته است. برای نمونه، در کشور چین در شهر هنگکنگ به دلیل وجود ملیتهای مختلف، در سالهای اخیر مسجدی خاص بانوان درنظر گرفته شده است. (http://www.ahlulbaytportal.com)
در کشورهای دیگر، حضور زنان به شکلهای مختلف به صورت امری پذیرفتهشده درآمده است؛ برای نمونه، برخی از مساجد مانند مسجد مالزی و اندونزی بخشی را به برگزاری مراسم عقد اختصاص دادهاند. (بیآزار شیرازی، ص86، http://www.hawzah.net) این امر نشاندهنده حضور زنان با زمینه فرهنگ اسلامی در مساجد است. مردم مسلمان مالزی مردمی مدرن بهشمار میآیند و زنان این کشور به حضور در مساجد اهمیت زیادی میدهند. آنان بیشتر وقت خود را در ماه مبارک رمضان در مساجد میگذرانند و به تلاوت قرآن میپردازند. بسیاری از زنان همراه خانواده خود در مساجد حضور مییابند.(http://www.imamhadi.com)
پی نوشت:
[1]. (]آستانه در[، 1. سقف 2. هر مرتبه از پوشش خانه، طبقه. فرهنگ فارسی معین)
مراجع
منابع
قرآن کریم.
1. «جایی برای عبادت به زنان بدهید»، ترجمه محبوبه پلنگی، به نقل از روزنامه پایونیر، www.hawzah.net.
2. ابراهیم امام، «نقش مسجد در تکوین افکار عمومی»، ترجمه و اقتباس: محمد سپهری، دبیرخانه ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانونهای فرهنگی، مساجد؛ کارکرد مساجد، تهران، نشر رسانش، 1384.
3. ابن ابیشیبه، ابوبکر، المصنف فی الاحادیث و الاثار، تصحیح محمد عبدالسلام شاهین، بیروت، دارالکتب العلمیه، بیتا.
4. ابن الاثیر ابوالحسن علی بن محمد الجزری، أسد الغابه فی معرفه الصحابه، بیروت، دار الفکر، 1409ق/1989م.
5. ابن الجوزی، ابوالفرج جمالالدین، احکام النساء، چاپ سوم، بیروت، دارالفکر، 1416ق.
6. ابن بطوطه، شمسالدین ابیعبدالله محمد بن عبدالله اللواتی الطنج، ترجمه رحله ابن بطوطه، چاپ ششم، تهران، آگه، 1376.
7. ابن حزم اندلسی، المحلی، 11جلد، تحقیق: احمد محمد شاکر، بیروت، دارالفکر، بیتا.
8. ابوالقاسم حاتمی و گروه هنر و معماری،
http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal.
9. ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفه الأصحاب، تحقیق علی محمد البجاوی، بیروت، دار الجیل، 1412ق/1992م.
10. بخاری، التاریخ الکبیر، ترکیا، المکتبه الاسلامیه، دیار بکر، بیتا.
1. البلاذری، احمد بن یحیی بن جابر ، أنساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر للطباعه والنشر والتوزیع، 1417ق/1996م.
2. ــــــــــــــ ، جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، 1417ق/1996م.
3. بیآزار شیرازی، عبدالکریم، مسجد، قلب جامعه اسلامی، http://www.hawzah.net.
4. پاپادوپولو، معماری اسلامی، ترجمه حشمت جزنی، تهران، مرکز نشر فرهنگی رجاء، 1368.
5. پورجعفر، محمدرضا، امیرخانی، ارین و محمدرضا لیلیان، معماری مساجد مدرن و معاصر آسیا، اروپا، امریکا، افریق و اقیانوسیه، طحان و هله، تهران، طحان، 1389.
6. پیشهفرد، مصطفیجعفر، درآمدی بر فقه مقارن، تهران، معاونت امور روحانیون بعثه مقام معظم رهبری، نگین، 1388.
7. ثواقب، جهانبخش، مساجد شهرهای اسلامی در آثار جغرافینگاران، قم، حبیب، 1391.
8. الجزیری، عبدالرحمان، الفقه علی المذاهب الاربعه، بیروت، دارالفکر، 1424 ق.
9. حمیری قمی، عبدالله بن جعفر، قرب الاسناد، قم، مؤسسه آل البیت(ع) لإحیاء التراث.
10. خاکرند، حسن، «نگاهی به وضعیت اجتماعی ـ سیاسی شیعیان کویت»، چشمانداز ارتباطات فرهنگی، ش21، اسفند 1384.
11. خالد عبدالرحمن العک، المرأه فی القرآن و السنه، دمشق، دارالحکمه، 1419ق.
12. خامنهای، سیدعلی، رساله اجوبه الاستفتائات، تهران، الهدی، چاپ چهارم، 1379.
13. خمینی، سیدروحالله، توضیح المسائل محشی، چاپ هشتم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1424ق.
14. دالمانی، هانری رونه، سفرنامه از خراسان تا بختیاری، تهران، امیرکبیر، 1335ش.
15. عقابی، محمدمهدی، دایرهالمعارف بناهای تاریخ در دوره اسلامی (مساجد)، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلام، 1378.
16. دبیرخانه ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانونهای فرهنگی هنری مساجد، مساجد در تمدن اسلامی، تهران، رسانش، 1384.
17. الدمشقی، عرفان العشا حسونه، فتاوی المرأه المسلمه، بیروت، دارالفکر للطباعه والنشر والتوزی، 1424ق/2003م.
18. دوگان کویان، مساجد در سرزمینهای مرکزی عرب، ترجمه امین ناصح، دبیرخانه ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانونهای فرهنگی و هنری مساجد، هنر و معماری مساجد، تهران، رسانش، 1384.
19. الراوندی، محمدبنعلیبنسلیمان، راحه الصدور وآیه السرور در تاریخ آل سلجوق، چاپ دوم، تهران، امیرکبیر، 1364.
20. زرگر، اکبر، با همکاری حمید ندیمی، راهنمای معماری مساجد، تهران، دید، 1386.
21. سیوطی، جلالالدین، در المنثور، قم، کتابخانه آیهالله مرعشی نجفی، 1404ق.
22. شراب، محمدحسن، ترجمه المعالم الأثیره، تهران، مشعر، 1383.
23. شوشتری، شیخمحمدتقی، النجعه فی شرح اللمعه، تهران، کتابفروشی صدوق، 1406ق.
24. شهرستانی، تاریخچه عزاداری حسینی، قم، نشر حسینیه عمادزاده، بیتا.
25. الصالحی الشامی، محمدبنیوسف، سبل الهدی والرشاد فی سیره خیر العباد، تحقیق عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1993م.
26. الطائی، نجاح، اغتیال الخلیفه ابی بکر و السیده عایشه، بیروت، دارالهدی للتراث، 1419ق/1998م.
27. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ط. الثانیه، بیروت، دارالتراث، 1387ق/1967م.
28. ــــــــــــــ ، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، چاپ پنجم، تهران، اساطیر، 1375.
29. طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیه، چاپ سوم، تهران، المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه، 8جلد، 1387.
30. الطیالسی، ابیداود، مسند ابیداود الطیالسی، بیروت، دارالحدیث، بیتا.
31. عاملی، شیخحر، وسایل الشیعه، قم، مؤسسه آلالبیت، 1409ق.
32. عبدالرزاق الصنعانی، ابوبکر، المصنف، 11جلد، تحقیق: حبیب الرحمن الاعظمی، المنشورات، المجلس العلمی، بیجا، بیتا.
33. عبدالکریم زیدات، المفصل فی احکام المرأه و بیت المسلم، چاپ سوم، بیروت، مؤسسه الرساله، 1420ق/2000م.
34. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، تحقیق: سیدهاشم رسولی محلاتی، چاپ چهارم، قم ، اسماعیلیان، 1419ق.
35. العسقلانی، احمد بن علی بن حجر، الإصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق: عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1415ق/1995م.
36. فتحاللهیف، ش.ش، گونهشناسی معماری مساجد در جمهوری آذربایجان، ترجمه لیل ربنشه و همکاران، تهران، چاپ صهبا، 1375.
37. فراهتی، عباسعلی، مسجد و تأثیرات علمی و اجتماعی آن در جامعه اسلامی، چاپ دوم، تهران، فلاح، 1385.
38. الفوزات، صالح بن فوزان بن عبدالله، تنبیهات علی احکام تختص بالمؤمنات، عربستان سعودی، وزاره الشئون الاسلامیه و الاوقاف و الدعوه و الارشاد، 1418ق.
39. فیگویروا، سفرنامه دن گارسیا دسیلوا فیگویروا، تهران، نو، 1363.
40. قطبالدین راوندی، سعید بن هبهالله؛ الخرائج و الجرائح، قم، مؤسسه امام مهدی (عجلالله تعالی فرجه الشریف)، 1409ق.
41. کتابخانه دیجیتال ـ مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، http://www.cgie.org.ir.
42. کسروی، احمد، تاریخ مشروطه ایران، چاپ بیستم، تهران، امیرکبیر، 1383.
43. کفیله، بتول، «آیینهای شیعی در اندونزی»، http://intjz.net/maqalat/sh-Andonezi.htm.
44. گوستاولوبون، «توصیف بنای مساجد دنیای اسلام»، ترجمه سیدهاشم حسینی، مساجد در تمدن اسلامی، به کوشش دبیرخانه ستاد عالی هماهنگی و نظارت بر کانونهای فرهنگی هنری مساجد، تهران، رسانش، 1384.
45. مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعه فی درر الاخبار الائمه، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404ق.
46. معین، محمد، فرهنگ فارسی، چاپ پانزدهم، تهران، امیرکبیر، 1379.
47. المغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسه، قم، دارالکتاب الاسلامی، چاپ اول، 1386.
48. مفید، محمد بن محمد بن نعمان عکبری، احکام النساء، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، 1413ق.
49. المقریزی، تقیالدین احمد بن علی، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفده و المتاع، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1420ق.
50. میرزاحسینخان، خاطرات دیوان بیگی، تحقیق و تصحیح: ایرج افشار و محمدرسول دریاگشت، تهران، اساطیر، 1382.
51. نجفی، سیدمحمدباقر، مدینهشناسی، بیجا، بینا، 1364.
52. نواده مهلب، پسر محمد پسر شادی، مجمل التواریخ و القصص، تصحیح و تحقیق: ملکالشعراء بهار و بهجت رمضانی، چاپ دوم، تهران، کلاله خاور، بیتا.
53. نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، بیروت، مؤسسه آلالبیت، 1408ق.
54. همدانی، رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ، اسماعیلیان و فاطمیان، تحقیق و تصحیح: محمدتقی دانشپژوه و محمد مدرسی، چاپ سوم، تهران، علمی و فرهنگی، 1381ش.
55. هنرفر، لطفالله، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، چاپ دوم، تهران، مؤلف، 1350.
56. http://www.ahlulbaytportal.com.
57. http://www.imamhadi.com.
58. http://www.eghlimsepahan.com.
http://www.noormags.com.
نویسندگان:
ریحانه هاشمی؛ رسول جعفریان
فصلنامه شیعه شناسی شماره 45
با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ انتشار 6 شهریور 95 ، کد مطلب: 13950531001654: www.farsnews.com