شعار سال:بارشهای مناسب و شدید در فروردین ماه 98 یک سال استثنایی را حداقل در 50 سال اخیر رقم زد و باعث وقوع سیلابهای مخرب در چند استان کشور شد که منجر به کشته شدن 78 نفر، مجروح شدن 1137 نفر، تخریب کامل 65000 و آسیب 114 هزار منزل مسکونی شد و خسارات 4.7 میلیارد دلاری به کشور وارد کرد. همچنین بر زندگی 12 میلیون نفر تاثیر گذاشت، 2 میلیون نفر نیازمند کمک و 366 هزار نفر نیز جابجا شدند. این بارشها و سیلابها و نیز بارشهای بهار 99 این سئوال را در اذهان مطرح کرد که آیا دوران خشکسالی و کمآبی در ایران تمام شده و ما وارد ترسالی شدهایم؟!
يکي از مهمترین بلاياي طبيعي که در ايران هر ازچند سالی و گاهی چندین سال متوالی رخ میدهد، خشکسالي است، که به صورت کمبود بارش در يک منطقه نسبت به متوسط سالانه، تعريف ميشود. خشکسالی به طور کلی به سه دسته تقسیم میشود: خشکسالی هواشناسی، خشکسالی کشاورزی و خشکسالی هیدرولوژی، که به ترتیب بارش کمتر از نرمال، کاهش رطوبت ناحیه ریشه کمتر از نرمال و کاهش منابع آبی کمتر از نرمال گفته میشود.
خشکسالی پدیدهای تکرار شونده است که همراه با قحطی سابقهای طولانی در ایران دارد و کشورمان بارها شاهد ادوار مختلف قحطی بوده که بسیاری را به کام مرگ فرستاده است. محققان قحطی بزرگ سال ۱۲۵۰-۱۲۴۹ شمسی را از هولناکترین و مرگبارترین رویدادها در طول دو قرن اخیر دانستهاند. رالینسون در ۱۸۵۰ میلادی جمعیت ایران را ده میلیون نفر تخمینزده است اما به گفته کرزن در سال ۱۸۷۳ میلادی در اثر بلای وبا و قحطی، جمعیت به شش میلیون نفر کاهش یافت. برآورد شدهاست که تعداد خانوار ایل قشقایی از متجاوز از ۶۰ هزار خانوار به ۱۲ هزار خانوار کاهش یافت که گویای ابعاد فاجعه است. به گفته “گیلبر“ جمعیتشناس و مورخ معروف، یک و نیم میلیون نفر از جمعیت ۹ تا ۱۰ میلیون نفری ایران در این قحطی جان باختند، و شهرهای اصفهان، یزد، مشهد، کازرون و… حداقل یک سوم جمعیت خود را از دست دادند. درباره این قحطی گفتهاند: گرانی که آدمخوری باب گشت/ هزار و دویست است و هشتاد و هشت.
دیگر قحطی بزرگ ایران مربوط به سالهای ۱۲۹8–۱۲۹6 هجری شمسی (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ میلادی) است. این قحطی تلفات جانی فراوانی را در ایران سبب شد. این رویداد از دیدگاه مجد، یکی از بزرگترین قحطیها و فاجعه انسانی تاریخ ایران است که از حمله مغول در قرن سیزدهم میلادی نیز بسیار فراتر رفت. در این دوران که مصادف با جنگ جهانی اول بود علیرغم اعلام بیطرفی در جنگ از سوی ایران بخشهایی از ایران توسط نیروهای روسیه و انگلیس اشغال شد. برخی متخصصان معتقدند که مجموعهای از قحطی، وبا، مالاریا، دنیاگیری ۱۹۱۸ آنفلوآنزای اسپانیایی، و اعتیاد فراگیر به تریاک و بی کفایتی حاکمان، سبب نرخ غیرعادی مرگ و میر در ایران شده بود. درباره رقم کشتهها بین مورخین اجماعی وجود ندارد. برخی از منابع در این قحطی نزدیک به ۵۰٪ از جمعیت ایران (۹ میلیون) به سبب گرسنگی، سوءتغذیه و قحطی از بین رفتند.
سومین قحطی بزرگ، قحطی سالهای جنگ جهانی دوم است. حداقل رقمی که برای جمعیت ایران در حوالی سال ۱۹۰۰ میلادی مورد اجماع است رقمی است که ویلیام مورگان شوستر بیان کرده یعنی ۱۳ الی ۱۵ میلیون نفر. اگر دستکم را مبنا قرار دهیم یعنی ۱۳ میلیون نفر و میزان (نرخ) رشد جمعیت در ایران را ۲/ ۱ درصد بدانیم، در سال ۱۹۴۴، یعنی در پایان جنگ جهانی دوم، جمعیت ایران باید ۲۱٬۹۷۲٬۸۲۵ نفر باشد. اگر نرخ رشد را ۳ درصد بگیریم، که با توجه به بافت عشایری ایران آن زمان معقول است، جمعیت ایران در پایان جنگ دوم جهانی باید ۴۷٬۷۲۸٬۸۷۹ نفر باشد. این درحالی است که جمعیت ایران در سال ۱۹۴۴ بار دیگر ۱۳ میلیون نفر ارزیابی میشود و در سرشماری ۱۳۳۵ ش./ ۱۹۵۶ م. به ۱۹ میلیون نفر نزدیک میشود. به این ترتیب، ملاحظه میشود که بهدلیل قحطی ناشی از دو جنگ جهانی چه فاجعه بزرگ انسانی در ایران رخ داده است.
در ۵۰ سال گذشته میزان بارندگی در کشور سالی حدود ۱.۲میلیمتر کاهش پیدا کرده و در مجموع بیش از 50 میلیمتر از متوسط بارش کشور کم شده است. این مقادیر برای یک کشور خشک و نیمه خشک اعداد بسیار بزرگی هستند. بارش کشور ما به طور کلی یک سوم بارش جهانی است و حالا کاهشی 50 میلیمتری در میزان آن وضعیت را بسیار نابسمان میکند. در نیم قرن گذشته سال آبی 87-86 با 143.3 میلیمتر و سال آبی 97-96 با 150 میلیمتر بارش خشکترین و کم بارشترین سالهای آبی کشور بودهاند. (تصویر 1)
متوسط بارشها در ایران حدود 250 میلیمتر است که یک سوم متوسط بارش جهانی است. این بارشها در همهی نقاط کشور یکسان نیست و همواره در زمان نیاز نمیبارد؛ جایی در کویر در سال 10 میلیمتر بارش داریم و در نقاطی دیگر چون استانهای شمالی و دامنه زاگرس تا 2000 میلیمتر بارندگی هست.
از سال آبی 87-86 تا 97-96 و طی 11 سال هیچ سال پربارشی در تاریخ هواشناسی کشور رخ نداده و براساس شاخصهای خشکسالی میزان بارش از سال 81 تا سال 97 همواره منفی بوده است که این میزان در سالهای آبی 87-86 و 97-96 به شدیدترین حالت خود رسید و عملا این دو سال به کم بارانترین سالهای کشور در نیم قرن گذشته تبدیل شدند (تصویر 2). طولانیترین دورۀ خشکسالی در کشور بین سالهای 1377 تا 1381 رخ داد، و این درحالی است که سال آبی 98-97 با 342.1 میلی متر بارش، پربارانترین سال در 50 سال گذشته بود.
ایران در طی چهار دهۀ گذشته ( 1350تا 1390) حدود 20 سال شاهد وقوع خشکسالی بوده است. در سال 1387 حدود 120 شهر و 6000 روستا با مشکل کمبود آب به طور جدی مواجه شدند و از 1157 شهر کشور 334 شهر دچار تنش آبی و 17 میلیون نفر در شرایط قرمز بودند. در دهه 90 هم هزاران شهر و روستا با مشکلات کم آبی، خشکسالی و با تنش آبی مواجه بودند. بيشترين خسارت ناشي از خشکسالي در بخشهاي زراعت و باغداري و دامداري است که وابستگي شديدي به شرايط اقليمي و بارش دارند. خشکسالي در سال 97 در کشور بيش از 17 تريليون ريال خسارت بر جاي گذاشته است. البته گرم شدن زمین و نیز دو برابر شدن جمعيت در طي 20 سال گذشته نقش مهمي در کمبود آب و دامن زدن به بحران خشکسالي داشته است.
خشکسالی و به تبع آن کمبود آب نقاط زیادی از جهان را تهدید میکند. انتظار میرود تا سال ۲۰۲۵ بيش از دوسوم جمعيت جهان در شرايط كمبود جدي آب قرار بگيرند و يك سوم بقيه در شرايط كميابي آب زندگي كنند. سازمان ملل متحد هشدار داده است که اگر جهان به ميزان فعلي به مصرف آب ادامه دهد، تا سال 2025 بيش از دو ميليارد و700 ميليون نفر در جهان با کمبود آب مواجه خواهند شد. بر اساس این گزارش گزارش آیندهای نزديك ۳۱ كشور جهان با كمبود آب مواجه خواهند شد و ايران نیز يكي از بحرانيترین كشورهاي درگير كمبود آب در آينده است.
بنابر گزارش سوم ایران به سازمان ملل درخصوص آسیبپذیری و انطباق تغییراقلیم: «پیامد اصلی تغییر اقلیم همان افزایش دما است، این افزایش دما باعث افزایش میزان تبخیر و تعرق در ایران میشود که این هم منجر به کاهش میزان روان آبهای ایران میشود. به گونهای که حتی اگر ۵ تا ۱۰ درصد افزایش بارش هم داشته باشیم باز میزان روان آبهای سطحی و زیرزمینی ما کاهش پیدا میکند.» بر اساس مطالعاتی که در بخش غرب و جنوب غربی ایران انجام شده است با ادامه روند گرمایش جهانی روان آب های ایران ۲۰ درصد کاهش پیدا میکنند.
از نظر محققان روند گرم شدن زمین و وقوع خشکسالیها در ایران ادامه خواهد داشت. بر اساس تحقیق صورت گرفته توسط خزانهداری و همکاران (1388) آینده خشکسالی در ایران طی32 سال آینده با مدلهای دینامیکی جفت شده گردش جو اقیانوس([1]AOGCM) ، خروجی الگوی مدل گردش عمومی ([2]GCM) و ریزگردانی با مدل آماری لارس (LARS-WG) برای دوره 2010 تا 2039 میلادی بررسی و با استفاده از شاخص بارش استاندارد و شاخص دهک خشکسالیها تعیین گردید. نتایج حاکی است در 32 سال آینده خشکسالیها در ایران افزایش داشته و ایران در سالهای 2011، 2025، 2032، 2034، 2035 میلادی، خشکسالیهای شدید و خیلی شدید را تجربه میکند و سال 2039 خشکترین سال برای ایران خواهد بود.
یک مطالعه علمی دیگر که دفتر مطالعات آب و هوایی سازمان محیط زیست کشور با همکاری محققان دانشگاهی انجام داده است نشان میدهد تا سا 2030 دمای هوا در تمام استان های کشوراز 0.1 تا 1 درجه نسبت به گذشته گرمتر میشود. در تحقیقات مربوط به دمای کره زمین در سالهای بعدی، آینده به ۳ دوره ۲۰ ساله تبدیل شده است، ۲۰ سال ابتدایی سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۳۵ ، ۲۰ سال میانی سالهای ۲۰۴۶ تا تا ۲۰۶۵ و ۲۰ سال پایانی از سال ۲۰۸۱ تا ۲۱۰۰، بر اساس سناریو متوسط انتشار گازهای گلخانهای در میانگین دما ۲۰ سال ابتدایی دمای ایران حدود ۱ تا ۱.۵ درجه نسبت به میانگین دمای سال ۱۹۸۶ تا سال ۲۰۰۵ افزایش پیدا میکند، برای دورهی میانی این میزان ۳ تا ۴ درجه است، برای ۲۰ سال در دوره انتهایی قرن هم دمای کشور ما بین ۴ تا ۵ درجه سلسیوس افزایش پیدا میکند.
بیش از دو سوم ایران کشوری خشک، نیمه خشک و بیابانی است و تاریخ آن شاهد خشکسالیها و گاهی قحطیهای مرگبار بوده است. با نگاهی به تاریخ و با توجه به آمار چند دهه اخیر در ایران، همچنین تحقیقات علمی صورت گرفته و روند انتشار گازهای گلخانهای و به تبع آن گرم شدن زمین، تغییرات اقلیمی که همراه با وقوع سیلهای مخرب (مانند فروردین ماه 98 و 99) و خشکسالیهای متعدد (مانند دهههای 70، 80 و 90) در ایران خود را نشان میدهد؛ هوا گرمتر و خشکسالیها باز هم در ایران تکرار خواهد شد و باید هم دولتمردان و هم مردم برای چنین شرایطی همواره آماده باشیم. توجه جدی به مدیریت آب در بخش کشاورزی (90 درصد آب کشور را به خود اختصاص میدهد)، یکپارچه سازی اراضی و استفاده از روشهای آبیاری نوین و در کنار آن برنامهریزی و تهیه طرح جامع مدیریت ریسک خشکسالی در ایران ضروری میباشد.
در سالیان اخیر برنامهریزیهایی در رابطه با مدیریت آب و خشکسالی انجام شده است ولی علیرغم خشکسالیهای مکرر در کشور هنوز برنامه جامع و کاملی در خصوص مدیریت ریسک خشکسالی موجود نیست و اين باعث افزایش اثرات مخرب خشکسالی میگردد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت جستارها ، تاریخ انتشار:7 خرداد1399، www.jostarha.com