شعار سال : انسان در طول زندگی خود دچار تحولات و تغییرات فکری و رفتاری فراوانی میشود و همیشه بر یک روال و منش زندگی نمیکند. این یک اصل در زندگی بسیاری از افراد است، اما ممکن است کسانی هم باشند که تغیرات چندانی در فکر و رفتار شان ایجاد نشود و در طول عمر خود همواره با یک شیوه فکری و رفتاری زندگی کنند. این هم درست است که عموماً افراد اندیشمند و متفکر و به ویژه نقاد همواره در اندیشه و تفکر و رفتار خویش بازاندیشی کرده و دائم افکار جدید و نویی ارائه میکنند. روشن است که عنصر آموزش و جامعه پذیری از جمله مهمترین و تأثیرگذارترین عامل در این روند محسوب میشوند و در جوامع بسته و غیر پویا (که البته امروزه دیگر کمتر چنین جوامعی وجود دارند) به دلیل فقدان عامل آموزش، روند تغییر در نگرش و رفتار چندان محسوس و قابل مشاهده و بررسی نیست. به طور مثال در گذشته جامعه ایران که یک جامعه کاملاً سنتی و بسته بود تغییرات فکری و رفتاری کمتری در افراد جامعه روی میداد و آدمیان از ابتدا تا انتهای زندگی خود نوعی تفکر ساده انگارانه و محدود و همچنین بود و باش غیر پویا و غیر فعال داشتند.
در روزگار فعلی به مدد رسانهها و نظام آموزشی گسترده آدمیان همواره در حال تغییر و تحول به سر میبرند و هر سال شان که چه عرض کنم بلکه هر روزشان با دیروز فرق میکند. فوراً باید اضافه کنم این تغییر و تحولات در افکار و رفتار آدمیان لزوماً جهت و گرایش مثبت و تکاملی نداشته و ممکن است جهت منفی هم داشته باشد به این معنا که آنان را از مدار انسانیت و اخلاق و درستی و ایمان دور کند و چنین چیزی به هیچ وجه دور از ذهن نیست و نباید پنداشت که تمامی تغییرات و تحولات در آدمیان روند تکاملی و مثبت داشته و آدمیان را به قلههای بلند انسانیت و اخلاق میرساند، اما به هر تقدیر ادعا این است که روند تغییر در جهان امروز بسیار گسترده بوده و انسانها نیز افکار، اعمال و رفتارشان به شدت دستخوش تغییر شده است.
از سوی دیگر، چنین تغییراتی تماماً تغییرات مُدَلَّل (دلیل محور) نبوده و برخی از آنها تغییرات مُعَلَّل (علت محور) هستند. تغییرات مُدَلَّل (دلیل محور) تغییراتِ ناشی از تفکر، نقادی، باز اندیشی، تدریجی، پژوهش محور و مطالعه مدار بوده و همچین با سعه صدر، صبوری، آینده نگری، نقد منصفانه گذشته، توجه به سنت تاریخی و در مجموع عالِمانه و آگاهانه صورت میگیرد. در مقابل، تغییرات مُعَلَّل (علت محور) تغییراتی یکباره، دفعی، واکنشی، عامیانه، غیر نقادانه، غیر علمی، غیر پژوهشی، از سرِ کینه و نفرت، لجوجانه، غیر بازاندیشانه و عموماً مبتنی بر بروز حوادث و رویدادهای اجتماعی و فرهنگی و حتی اقتصادی و سیاسی هستند.
گفتن ندارد که تغییرات مُدَلَّل (دلیل محور) بیشتر درباره نخبگان؛ روشنفکران و اندیشمندان هر جامعهای صادق است و در مقابل تغییرات مُعَلَّل (علت محور) درباره مردمان عادی و عوام که چندان در معرض نظام آموزشی و رسانهای نبوده و نیستند. به عبارت دیگر این گروه دوم عموما اهل تفکر و اندیشه به معنای اخص کلمه نیستند و از این منظر شتابزده، سطحی، غیر معرفتی و غیر نقادانه فکر میکنند و عمل میکنند. به طور مثال در انتخابات به یک نامزدی از سرِ هیجان رأی میدهند، اما چند ماه بعد گویی نظرشان تغییر میکند و به شدت پشیمان میشوند. یا بدون تفکر و اندیشیدن و تأمّل مسیری را در زندگی انتخاب میکنند، اما باز هم به زودی آن مسیر را تغییر میدهند و صد البته که پشیمان هم میشوند. مثالهایی از این دست نشان میدهند که بیشتر تغییرات مُعَلَّل (علت محور) هستند یعنی بدون تفکر، تأمّل، آینده نگری و صبوری است.
اما نکته مهم این است که شنیده میشود که کسانی میگویند چرا فلانی دچار تغییراتی شده است و یا این که از اساس تغییر در ذهنیت و رفتار انسانها را نمیپذیرند و فکر میکنند اگر کسانی در گذشته مثلا افرادی متعصب و دگم بوده اند اینان دیگر به هیج وجه تغییر پذیر نیستند. در حالی که اصلا این گونه نیست و همه ما دیده ایم که کسانی در گذشته خود بسیار بسته و محدود فکر و رفتار میکردند، اما امروزه بسیار باز اندیشانه و منتقدانه میاندیشند و رفتار میکنند. چرا راه دوری برویم برخی از افراد جامعۀ کشور ما که به اصطلاح روزگاراری در گذشته بنا به شرایط اجتماعی و فرهنگی تندرویهایی داشتند امروزه، اما متعادل و منطقی و عقلانی شده اند و این دستاورد بزرگی است و نباید آن را دستِ کم گرفت. چرا باید فکر کنیم که اگر برخی افراد متعصب، دگم، بسته و تندرو هستند به هیچ وجه امکان تغییر در آنان وجود ندارد؟ این یک قانون تغییر ناپذیر نیست که افراد در طول زندگی خود دچار تحولاتی نشوند بلکه بالعکس انسانها هر آن ممکن است دچار تغییر در ذهن و رفتار بشوند و این تغییر میتواند علت محور باشد یا دلیل محور.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال ، برگرفته از فضای مجازی