حوضههای آبخیز امروزه در بسیاری از زمینههای مدیریتی در محیطهای طبیعی مانند منابع طبیعی، آب، محیط زیست، کشاورزی و بلایای طبیعی به عنوان ظرف برنامهریزی مورد پذیرش و استفاده قرار گرفته است، به نحوی که تمامی برنامهها در مقیاس وسیع و سپس برنامههای اجرایی در مقیاسهای کوچک در این حوضهها مدنظر قرار میگیرد. مدیریت جامع حوضه آبخیز از جمله رویکردهای مدیریت آبخیزداری است که به اذعان کارشناسان راه حل مقابله با تخریب منابع طبیعی و محیطزیست است. درباره نقش و اهمیت مدیریت جامع حوضه آبخیز در جلوگیری از تخریب منابع طبیعی و تجارب موفق در این باره، تسنیم گفتوگویی تفصیلی با پرویز گرشاسبی، عضو هیئت علمی پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، معاون اسبق آبخیزداری سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری و نایب رئیس انجمن علمی آبخیزداری، انجام داده که در ادامه میآید.
شعار سال : ضرورت پرداختن به مدیریت جامع حوضه آبخیز در کشور چیست؟
پرداختن به بحث مدیریت جامع حوضه آبخیز از چند جهت حائز اهمیت است. اولاً اینکه در اسناد بالادستی و قوانین مختلف کشور، قانونگذار تکالیف و تعهدات مختلفی راجع به اهداف کیفی آبخیزداری ذکر کرده است؛ از جمله این قوانین میتوان به ماده 12 و 27 قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی اشاره کرد. همچنین در برنامه توسعه ششم آمده است که باید در مدت پنج سال 10 میلیون هکتار عملیات آبخیزداری انجام تا اهداف قانونی محقق شود. بیش از 120 میلیون هکتار در کشور مستعد عملیات آبخیزداری است. همچنین از ضرورتهای دیگر مدیریت جامع حوضه آبخیز، تخریب گسترده منابع طبیعی است؛ متأسفانه در حال حاضر میزان تخریب منابع طبیعی در کشور بالاست و یکی از راههای موثر برای جلوگیری از این میزان تخریب، مدیریت جامع حوضه آبخیز کشور است.
مولفهها و ارکان اصلی مدیریت جامع حوضه آبخیز چیست؟
از ارکان اصلی مدیریت جامع حوضه آبخیز، انسجام سازمانی و نهادی و همچنین مشارکت مردمی است. متأسفانه ناهماهنگی و عدم انسجام بین دستگاهها در حوضههای آبخیز بالاست. به قول معروف، در یک منطقه و در یک زمان یکی چاله میکند و دیگری چاله پر میکند. بسیاری از تخریبهای منابع طبیعی، بهخاطر همین ناهماهنگیها است. از سوی دیگر مشارکت مردمی نیز کلیدیترین مولفه مدیریت جامع حوضه آبخیز کشور است. البته مشارکت فقط این نیست که در یک روز نهال کاشته شود، بلکه مشارکت آن است که در همه مراحل یعنی از تصمیمسازی تا اجرا، مردم و بهرهبرداران مشارکت داشته باشند؛ مثلاً در همان مسأله روز درختکاری، باید مردم هم در درختکاری و هم در نگهداری و حفاظت مشارکت داشته باشند، اما الان ما در نگهداری از درختان مشکل داریم تا کاشت درخت.
اینکه روز درختکاری و منابع طبیعی در ایران منحصر به یک روز باشد درست نیست و انتظار داریم درختانی که کاشته می شوند، حفاظت شوند. این تعداد درختانی که طی 40 سال در روز درختکاری کاشته شده بود، باید کل ایران سه بار جنگل می شد. چرا نشده؟ چون کاشتیم، ولی نگهداری نکردیم. در ژاپن عده زیادی مثلاً 10 هزار نفر همراه با امپراطور خود در یک روز درخت میکارند و شش ماه همین جمع میآیند تا از درختان کاشته شده، مراقب و نگهداری کنند.
مهمترین مسألهای که در مدیریت جامع حوضه آبخیز باید مدنظر واقع شود، چیست؟
مهمترین مسأله در مدیریت جامع حوضه آبخیز که باید رعایت شود، آن است که تصمیمگیری باید بر اساس حوضه آبخیز باشد و بخشینگری نباشد؛ مثلاً در حال حاضر مدیریت منابع آب به صورت استانی است. از همین رو مثلاً مقامات استان چهارمحال و بختیاری ادعا دارند این استان 11 درصد از منابع آبی کشور را تولید میکند و این 11 درصد باید در همان استان مصرف شود. این نوع نگاه جامع نیست. در مدیریت جامع حوضه آبخیز لازم است مدیریت بر اساس حوضه آبخیز یعنی بالادست، میاندست و پاییندست باشد.
مدیر حوضه آبخیز کشور باید با انواع مدلهای برنامهریزی آشنا باشد. ممکن است با دو یا سه بخشنامه و دستورالعمل بتوان جلوی تخریبهای منابع طبیعی را گرفت تا این اینکه به صورت مستقیم کارهای آبخیزداری انجام شود. باید کاری کرد که انسان و دستگاههای مخرب منابع طبیعی به انسانها و دستگاههای احیاگر تبدیل شوند.
یکی از مسائلی که درباره آبخیزداری و مدیریت جامع حوضه آبخیز مطرح است، اعتبارات و بودجه تخصیص داده شده برای آن است. علاوه بر اعتبارات اختصاص داده شده توسط مقام معظم رهبری از صندوق توسعه ملی، طبق قانون چه منابع درآمدی برای آبخیزداری وجود دارد؟
یکی از منابع درآمدی کشور و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، منابعی است که به سبب خسارت به منابع طبیعی کشور وارد میشود و میتوان این منابع را جذب و برای آبخیزداری هزینه کرد. طبق ماده 12 قانون افزایش بهرهوری بخش کشاورزی و منابع طبیعی، مصادیق تخریب مشخص شده است که تخریبها میتواند به سبب جادهسازی، ساخت معدن و غیره باشد که براساس ماده 13 همان قانون همه این خسارتها باید به خزانه برگردد و برای آبخیزداری هزینه شود. البته رئیس فعلی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور در صدد است این قانون را اجرا کند که در این صورت درآمدهای خوبی میتوان برای آبخیزداری به صورت سیستمی وصول کرد.
یکی دیگر از منابع مالی برای منابع طبیعی کمک خیرین است؛ در حال حاضر با کمک خیرین در 10 استان کشور عملیات آبخیزداری انجام میشود. در کشورهای دیگر نیز منابع طبیعی، یکی از موضوعاتی است که خیرین میتوانند در آن مشارکت داشته باشند؛ مثلاً در کشور ترکیه صندوق حفاظت خاک و منابع طبیعی وجود دارد که حدود 5/6 میلیون نفر عضو آن هستند و هر کدام از اعضای افتخاری این صندوق باید یک هفته در سال مطابق با تخصصی که دارند، کارهای عامالمنفعه منابع طبیعی انجام دهند. استاد دانشگاه باید کارهای علمی تحقیقاتی و آموزشی انجام دهد و افراد دیگر بستگی به تخصص، کارهای مختلف مربوط به حفظ منابع طبیعی را انجام دهند.
یکی دیگر از این درآمدها، عوارض چرا در کشور است. ما در کشور حدود 86 میلیون هکتار مرتع داریم که در این محدوده 86 میلیون واحد دامی تغذیه میشوند. سالانه عوارض هر دام در کشور 500 تومان است که چندین سال است این عوارض گرفته نشده.
چرا این درآمدها تاکنون وصول نشده است؟
در حال حاضر نیرویی که بتواند این را پیگیری و وصول کند، وجود ندارد. در حال حاضر سازمان جنگلها و مراتع با کمک نظام مهندسی کشاورزی در حال تهیه طرحی است که این درآمدها وصول شود و درآمد به دست آمده برای آبخیزداری هزینه شود. از منابع دیگر درآمدی، بهره مالکانه است که طبق قانون باید 20 درصد سود خالص از واگذاریها به منابع طبیعی اختصاص پیدا کند. اگر این منابع مالی گرفته شود، خود به خود منابع خوبی برای احیای مجدد منابع طبیعی به دست میآید.
آیا باید مدیریت جامع حوضه آبخیز کشور تبدیل به قانون شود؟
بله، همین طور است. مدیریت جامع حوضه آبخیز ادبیات جدیدی در جهان است. کشور ایران نیز در این باره تلاشهای خوبی انجام داده و در این باره از کشورهای پیشرو است و تجارب خیلی خوبی در این باره دارد. البته تصویب طرح مدیریت جامع حوضه آبخیز در مجلس شورای اسلامی دارای ملزوماتی است که باید مدنظر واقع شود.
چه ملزوماتی نیاز است؟
یکی از ملزومات مهم تدوین قانون جامع حوضه آبخیز کشور، جمعآوری تجارب موفق مدیریت جامع حوضه آبخیز است. پروژههای مختلف در این باره در کشور انجام شده است و توانستیم تجارب مناطق موفقی که مدیریت جامع حوضه آبخیز در آن اعمال شده است، در منشور داخلی تدوین کنیم. از ملزومات دیگر تصویب قانون مدیریت جامع حوضه آبخیز در مجلس شورای اسلامی ظرفیتسازی است. در مجلس شورای اسلامی باید برای نمایندگان ظرفیتسازی شود. علاوه بر نمایندگان مجلس باید برای مردم، بهره برداران، کشاورزان و مدیران ظرفیتسازی شود. اگر ظرفیتسازی در مجلس انجام نشود، به سختی میتوان متنی را به تصویب رساند. باید این ظرفیتسازی گام به گام با آموزش و ترویج باشد.
مدیریت جامع حوضه آبخیز در ایران در کدام مناطق انجام شده است؟
مدیریت جامع حوضه آبخیز برای نخستین بار در حبلهرود شمالی و جنوبی در یک میلیون و 300 هزار هکتار و در شهرهای دماوند، فیروزکوه، گرمسار و ایوانکی آغاز شد. در حبلهرود بیشترین تأکید روی مشارکت مردم در مدیریت جامع حوضه آبخیز بود. بعد از اجرای این طرح متوجه شدیم مشارکت مردم به تنهایی کافی نیست و مشارکت دولتیها هم لازم است. مدیریت جامع حوضه آبخیز به صورت پایلوت در مناطق دیگر از جمله بهاباد یزد، وزین کرمانشاه، شهرک علیآباد زابل و حوضه سد شیریندره خراسان شمالی انجام شده و در حال حاضر بخش بزرگی از حوضه آبخیز کارون شامل بخشهایی از استانهای چهارمحال و بختیاری، خوزستان و لرستان در حال انجام است.
در رأس مدیریت جامع حوضه آبخیز استاندار است و نهادها و دستگاههای مختلف در حوضه آبخیز ذیل استاندار برنامهریزی میکنند و تصمیمات و اجرا به صورت بخشی و منفرد صورت نمیگیرد و سندهای مختلفی که وجود دارد، در هم تلفیق میشود تا این تعارضات به حداقل ممکن برسد.
کدام تجربههای موفق و دستاوردها درباره مدیریت جامع حوضه آبخیز در کشور وجود دارد؟
از تجربه های موفق در ایران میتوان به حبلهرود و منارید اشاره کرد. از دستاوردهای مدیریت جامع حوضه آبخیز، سند بهاباد یزد بود. در بهاباد یزد شش ماه طول کشید تا سند سادهای تدوین شود. برای این سند به مدت شش ماه، هر هفته با دستگاههای مختلف ذیل معاون استاندار جلسه برگزار و در این جلسات مغایرتها تعیین شد.
از تجربههای موفق دیگر مدیریت جامع حوضه آبخیز، خراسان شمالی است. در خراسان شمالی سازمان مدیریت بهجز روش مدیریت جامع حوضه آبخیز، منابع اعتباری را توزیع نمیکند و دستگاهها ملزم شدهاند با این روش مدیریتی جلو بروند. چون آنها ارزش انسجام و هماهنگی در کارها درک کردهاند و فهمیدهاند با هزینه کمتر میتوان نتیجه بهتر و موفقتر گرفت.
نقش پژوهشکده خاک و آبخیزداری در بحث مدیریت جامع حوضه آبخیز چیست؟
در پژوهشکده خاک و آبخیزداری پنج گروه پژوهشی وجود دارد که یکی از این گروهها، مدیریت جامع حوضه آبخیز است. در این گروه، تجارب موفق کشورهای مختلف بررسی و مدل بومی طراحی میشود. یکی دیگر از کارهای دیگری که در پژوهشکده آبخیزداری انجام شده است، پیشنهاد طرح کلان حوضه آبخیز کشور با مشارکت دانشگاههای مختلف بود که این طرح در شورای عالی عتف وزارت علوم به تصویب رسید و دانشگاه گرگان به عنوان مجری این طرح انتخاب شد و این طرح با نظارت پژوهشکده آبخیزداری و با مشارکت پنج دانشگاه پیگیری شده است. اگر ادبیات مدیریت جامع حوضه آبخیز کشور در دانشگاهها جا بیفتد، خودش کار بزرگی است و ظرفیتسازی خواهد شد. علاوه بر این پژوهشکده خاک و آبخیزداری دو هزار پروژه کوچک و بزرگ انجام داده است که نتایج هر یک از اینها کمک میکند پازلهای مدیریت جامع حوضه آبخیز تکمیل شود.
به صورت عینی چه پروژههایی در پژوهشکده آبخیزداری معطوف به مدیریت جامع حوضه آبخیز انجام شده یا در حال انجام است؟
پروژههای مختلفی در پژوهشکده آبخیزداری انجام شده است؛ مانند اینکه چطور میتوان از مناطقی که آب ندارند ولی رطوبت دارند، آب استحصال کرد. یا اینکه در کشور ایران که گرم و خشک و میزان تبخیر زیاد است و حجم زیادی از بارشهای سالانه تبخیر میشود، چطور میتوان از میزان تبخیر کاست. یکی از این راهحلها سدهای زیرزمینی است که طی 20 سال اخیر 50 سدزیرزمینی در کشور احداث شده است. پژوهشکده آبخیزداری در قلعهگنج به دنبال این است که در راستای محرومیتزدایی، آب شرب 16 روستای محروم را با احداث سدهای زیرزمینی تأمین کند. از طرحهای دیگر پژوهشکده آبخیزداری، عملیات آبخوانداری بوده است. در حال حاضر 14 میلیون هکتار اراضی دارای قابلیت انجام طرحهای آبخوانداری در کشور است که باید مدنظر مسئولان باشد.
آیا احداث سدهای زیرزمینی در همه مناطق ایران قابل انجام است؟
سدهای زیرزمینی در مناطقی قابل انجام است که زمین دارای کوه و دشت باشد و رودخانه با شیب وارد دشت شود و زمین دارای آبرفتهای خوبی باشد. در شمال خوزستان، بخشهایی از استان لرستان، کرمان، دامنه جنوبی البرز تا مشهد امکان احداث سدزیرزمینی وجود دارد. برای احداث سدهای زیرزمینی به رودخانههای آبرفتی نیاز است. در حوضه آبخیز زایندهرود میتوان انواع سدهای زیرزمینی را احداث کرد.
برآورد شما از میزان آب استحصال شده توسط سدهای زیرزمینی در کشور چقدر است؟
به نظر میرسد در کل کشور تا 25 میلیارد مترمکعب آب از طریق سدهای زیرزمینی و مخازن زیرزمینی قابل استحصال است. این در حالی است که کل ظرفیت مخازن روزمینی (سدها) 57 میلیارد مترمکعب است که در بهترین شرایط پنج میلیارد مترمکعب آن تبخیر میشود. یکی از مزیتهای سدهای زیرزمینی آن است که نیازی به انرژی برق و پمپاژ و انتقال آب نیست، بلکه آب خودش به منبع میریزد و روستاییان میتوانند از آن استفاده کنند.
چه نمونههای موفقی از سدهای زیرزمینی در کشور وجود دارد؟
سدزیرزمینی پاکدشت، هشتگرد و حرمک کرمان از سدهای زیرزمینی موفق است. متأسفانه این غفلت صورت گرفته که بهترین سد و مانع برای جلوگیری از تبخیر آب، زمین است. در همین بارندگیهای اخیر حوضه کرخه حدود 12 میلیارد متر مکعب باران بارید که میتوانستیم با عملیات آبخیزداری 5/3 میلیارد مترمکعب آب را در دل زمین ذخیره و در فصل گرم، هر وقت لازم داشتیم از آن برداشت کنیم.
آیا میتوان آب روستاهای کشور را از طریق سدهای زیرزمینی تأمین کرد؟
در بعضی از نقاط کشور میتوان با احداث سدهای زیرزمینی آب شرب روستاییان را تأمین کرد. در نقاطی مثل کویر مرکزی احداث سدهای زیرزمینی خیلی جواب میدهد. در مناطق مختلف دیگری مثل تهران، شهریار، سیستان و بلوچستان، کرمان و فارس با احداث سدهای زیرزمینی میتوان آب روستاییان این مناطق را تأمین کرد.
مشکل اساسی برای گسترش احداث سدهای زیرزمینی در کشور چیست؟
باتوجه به اینکه سدهای زیرزمینی در زیرزمین احداث میشود و نمیتوان از روی زمین با چشم آن را دید، قانعکردن مسئولان برای ساخت این سدها سخت است؛ البته بعضی مراکز مثل مرکز تحقیقات کشاورزی استان خراسان رضوی ماکت شیشهای از سدهای زیرزمینی ساختهاند که توضیح روند کار سدهای زیرزمینی را راحت میکند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه سبزینه، تاریخ انتشار:24تیر 1399، کد خبر: sabzineh.org_86385