پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۹۰۴۲
تاریخ انتشار : ۱۹ شهريور ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۳
اگر دولت‌های نهم و دهم با جابه‌جایی‌ها و مدیریت‌های نادرست ضربه‌ای جبران‌ناپذیر بر میراث کشور زد، دولت‌های یازدهم و دوازدهم با فروش آن میراث کارِ ناتمامِ نابودیِ هر آن‌چه داریم را تکمیل می‌کند.
شعار سال: بالای یکی از کوه‌های تفریحی‌ورزشی تهران بنای ارزشمندی وجود دارد که رهاشده؛ نه‌تنها اقدامی برای تعمیر و مرمت و تکمیل و بهره‌برداری از آن نشده بلکه ثبت ملی نیز نشده است، گویی منتظرند که زیر غبار فراموشی به فرسودگی دچار شده خود از میان برود.

برج کلک‌چال تهران، برجی یادمانی است. این برج، که نزدیک پناهگاه کلک‌چال قرار دارد، ازآن‌رو ارزشمند، نمادین و منحصر‌به‌فرد است که در بنای آن گروه‌های مختلفِ پیشاهنگی در سراسرِ کشور با آوردنِ سنگ‌هایی از محل زندگیِ خود مشارکت داشته‌اند. به‌این‌ترتیب، افزون بر یادمان و نشانه‌ای از کار گروهی و همیاری، جنبه‌ای نمادین از همبستگی ایرانیان‌ هم دارد. برجی که نشانه‌ای برای انبوه کوه‌نوردان است و می‌توانست مانند فانوس‌های دریایی برای کوه‌پیمایانِ شبانه نیز نشان‌دهنده‌ مقصد باشد، اما سال‌هاست رهاشده و نه‌تنها مورد هیچ رسیدگی‌ای قرار نگرفته بلکه نشانه‌ای از برنامه‌ای برای احیا و مرمت و راه‌اندازی آن‌هم به چشم نمی‌خورد...

برج 27 متر ارتفاع دارد و از قطری 14 متری برخوردار است؛ 168 پله دارد و در جدار خارجیِ آن 12500 قطعه‌سنگِ 30 در 10 به‌کاررفته (فصل‌نامه‌ کوه، ش 10، ص 11، ابراهیم صدری)؛ اندازه‌ای که دکتر بنایی، پیشنهاددهنده‌ ساختِ آن برج و سازنده‌ اردوگاه کلک‌چال، آن را تعیین کرده و از همه‌ پیشاهنگان یا علاقه‌مندان به امور ورزشی خواسته بود از محل زندگی خود تهیه کنند و شخصاً به آن‌جا بیاورند. ازاین‌رو، آن‌هایی که گروهی به آن مکان رفتند ــ چه گروه‌های پیشاهنگیِ مدرسه‌های گوناگونِ تهران و چه رصدهایی (رصد: دسته، گروه، بخش، سهم؛ واژه‌ای فارسی که دکتر برای گروه‌های پیشاهنگی پیشنهاد کرده بود و گویا رصد معرب آن باشد) از سراسر کشور ــ نام گروه یا مدرسه و شهر خود را هم بر آن قطعه‌سنگ کنده‌اند و نیز شخصیت‌هایی که آن‌ها نیز خود به آن بالا رفته و سنگ‌های‌شان را به دست سازندگانِ آن برج مردمی رساندند. یکی از پیش‌کِسوتان کوهنوردی به نقل از دکتر بنایی می‌گوید قرار بود که هر طبقه از برج به موضوعی اختصاص یابد: کتابخانه، موزه‌ پیشاهنگی و جایی برای رصد اجرام سماوی و نیز شهر تهران!

وزارت آموزش‌وپرورش، که مالک این اردوگاه کوهستانی بسیار زیباست (اردوگاه دانش‌آموزی شهید باهنر)، نه‌تنها برج و حتی محوطه‌ آن را رها کرده و امکانات ورزشیِ ارزشمند آن ازکارافتاده‌اند بلکه خبر می‌رسد برای باغ ارزشمند و وسیعِ آن در پای کوه هم نقشه‌ها در سر دارد تا مانند دیگر داشته‌های ارزشمند دولتی به سرنوشتِ شومِ نابودی و ساخت‌وساز دچار شوند. اگر دولت‌های نهم و دهم با جابه‌جایی‌ها و مدیریت‌های نادرست ضربه‌ای جبران‌ناپذیر بر میراث کشور، در هر معنی‌ای که بنگریم، زد، دولت‌های یازدهم و دوازدهم با فروش آن میراث کارِ ناتمامِ نابودیِ هر آن‌چه داریم را تکمیل می‌کند.

کلک‌چال نام یکی از کوه‌های رشته‌کوه البرز است که در شمال شهر تهران قرار دارد. مرتفع‌ترین نقطه این کوه قله‌ کلک‌چال نام دارد. ارتفاع قله‌ کلک‌چال از سطح دریا، در حدود ۳۳۵۰ متر است. پَناهگاه کلک‌چال، نیز یکی از پناهگاه‌های کوهنوردی شناخته‌شده است، بین منظریه و توچال. به خاطر نزدیکیِ این میراث طبیعی ارزشمند به اَبَرشهر تهران این مسیر کوهستانی بیش‌ترین سهم را در سلامت و تندرستی مردمانِ تهران داشته است. کلک‌چال یکی از مسیرهای امن کوهنوردی اطراف تهران است و قله‌اش یکی از قله‌های رشته‌کوه البرز محسوب می‌شود. خوبیِ‌ کلک‌چال این است که برای رفتن به آن نیازی نیست کوهنورد حرفه‌ای باشیم و باکمی آمادگی بدنی و بالباس و کفش مناسب می‌توانیم بخشی از مسیر را با خیال راحت برویم. پیاده‌روی و کوه‌پیمایی درجایی که هوای تمیزی دارد و از آلودگی صوتی ماشین‌ها دور است، خستگی را از تنِ کوه‌پیمایان درمی‌آورد. از آن بالا شهر تهران زیر پای‌مان است. شیب مسیر آن‌قدر ملایم هست که غیرحرفه‌ای‌ها را اذیت نکند. راهِ پیش رو پهنای مناسبی دارد که با خیال راحت می‌توان در آن گام زد و دو ساعت و نیمه به پناهگاهش رسید، و اردوگاه عظیمی که در آن‌جا قرار دارد.

این راه کوه‌پیمایی، مسیری است که تقریباً مردم تهران از هر دسته و مرام و طبقه‌ای از آن بهره می‌برند و نمونه‌ای زیبا است از خوی مدارای ایرانی و روحیه‌ ورزشکاری که در آن ــ مگر به استثنا که احتمالاً از ناآشناییِ افراد با آن محیط باشد ــ کسی با دیگری کاری ندارد.

نمی‌شود از این اردوگاهِ زیبا سخن گفت و یادی نکرد از شادروان دکتر حسین بنایی. او در طی مدیریتش بر سازمان پیشاهنگی ایران چنان وجهه‌ای به آن داد که در جهان به‌عنوان نمونه‌ای از مدیریت و پیشرفت شناخته می‌شد و پیرامونیانش چنان به وی عشق می‌ورزیدند که ذره‌ای در کارهای بزرگی که برای‌شان انجام داد تنهایش نگذاشتند. نمونه‌اش همین اردوگاه عظیم، که زمینش را در سال ۱۳۳۹ با هزینه‌ شخصی خرید و طی ده سال با یاری مردم و پیشاهنگان چنان گام‌به‌گام مجهزش ساخت که هرکسی که یک‌بار آن مسیر را تا پناهگاه برود شیفته‌اش می‌شود. این پناهگاه سه مسیر دسترسی دارد: بوستان جمشیدیه، گلاب‌دره و دره وزباد (در پایان بهار، می‌توان از این کوه و از مسیر پیازچال رهسپارِ دیگر پناهگاه‌های کوهنوردی، مانند شیرپلا، شد). پناهگاه دارای تأسیسات آب و برق است و زیر نظر وزارت آموزش‌وپرورش اداره می‌شود. همچنین این مجموعه دارای چندین ردیف درختکاری بوده و امکاناتی از قبیل استخر، مسجد، بوفه، سرویس بهداشتی و غیره را داراست؛ هرچند با عدم رسیدگی به آن روزبه‌روز از سرزندگی و سلامتِ این امکانات کاسته می‌شود.

دکتر حسین بنایی بزرگمرد تاریخ ورزش، تعلیم و تربیت، پیش‌آهنگی، مؤسس بسیاری از شرکت‌های تعاونی، بنیان‌گذار مسابقات ورزشی مدارس و دانشگاه‌ها، بانی دوره‌ عالی تربیت‌بدنی در دانشسرای عالی، استاد دانشگاه، هنرمند خلاق، نقاش (در رشته‌های کلاسیک، مدرن، کاریکاتور، مینیاتور)، مؤلف 57 کتاب تربیتی، مترجم زبان‌های فرانسه و انگلیسی، خوش‌نویس، عاشق خدمت برای تربیت نسل آینده، بانی اردوگاه‌ها و مؤسسات ورزشی و خانه‌های پیش‌آهنگی، قهرمان و مروج رشته‌های مختلف ورزشی، انسانی شجاع، متدین، اصیل‌زاده، و مرد بزرگی است که در بازه‌ مردان پیش‌آهنگِ این سرزمین قرار گرفته است. جای تندیسی از وی در آن بالا خالی است.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی انتخاب، تاریخ انتشار: 18 شهریور 1399، کد خبر: ۵۷۳۳۱۵، www. entekhab.ir
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین