دیدن بعضی صحنهها و شنیدن بعضی از حرف ها، غیر از همه دردها و مشکلات شخصی و اجتماعی، جگر میسوزاند. کودکی که با حسرت به زبالهها اشاره میکند و میگوید زندگی من همینه! و با لحنی سوالی میگوید: من ایرانی نیستم؟ کودکی که اگر دل و وجدانی برایمان مانده باشد تمام حسرت و ناامیدی را در لحنش از زندگی و آینده میتوان تا مغز استخوان درک کرد. مسئولین محترم این است برنامه ریزی برای منابع انسانی و استعدادهای جوان کشور؟ چه کسی جواب این حسرتها و آرزوهای دست نیافتنی را خواهد داد؟ وجدانتان را بیدار کنید و برای آینده کودکان این مرز و بوم بجای شعار و مظلوم نمایی و توجیه عملکرد خودتان، چارهای بیندیشید. امیدواریم دوباره شاهد افاضه فضل برخی نباشیم که بیایند و بگویند خب نخورید و قانع باشید یا اینکه از ایران بروید و امثال این نقل قولها که فقط به درد پر کردن آیتمهای صدا و سیما میخورد.
شعار سال: من ایرانی نیستم؟
کودک کار در سایت تخلیه زباله در شادگان خوزستان:
"پدرم سکته کرده و افتاده در خانه و مادرم مریض است و فقط همین زندگی من است"
"من ایرانی نیستم!"
پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال ،برگرفته از عصر جنوب