شعار سال: مرگ اتفاق غم انگیزی است، به هر طریق و در هر سن و سالی که اتفاق بیفتد، این وابستگان هستند که بزرگترین ضربه را حس میکنند. جای شخصی که سالها کنارشان بوده، یکباره خالی میشود و چه احساس بدی است اگر این جای خالی، بدون پیش زمینه و در جوانی اتفاق بیفتد. در میان انواع مرگ، مرگ مغزی ناباورانهتر است. تصادف مهمترین عاملی است که باعث میشود، فرد دچار مرگ مغزی شود. همه اعضای بدن کار میکند، اما مغز دچار مرگ شده و در این حالت فرد هرگز به زندگی برنمی گردد. در این بین اهدای عضو شاید عاقلانهترین و البته انسانیترین کاری باشد که خانواده بیمار مرگ مغزی میتوانند انجام دهد. کاری که به زبان، ساده است، اما در نهایت ممکن است نتیجهای که مطلوب پزشکان و جامعه است، به همراه نداشته باشد. این وضع البته تنها مختص ایران نیست. در تمام دنیا و در بسیاری از کشورها افراد به راحتی راضی به اهدای عضو نمیشوند.
اهدای عضو به این معنی است که یک فرد یا، ولی دم او اجازه میدهد تا بافتها یا اعضای سالم او به شخص دیگری برای پیوند اهدا شود که این پیوند میتواند زمانی که فرد زنده است یا پس از مرگ او صورت گیرد. پیوندهای متداول عبارتند از: کلیه ها، قلب، کبد، پانکراس، روده، ریه ها، استخوان، مغز استخوان، پوستو قرنیه. برخی از ارگانها و بافتها را میتوان زمانی که شخص اهداکننده زنده است به شخص دیگری پیوند زد مانند یکی از کلیهها یا بخشی از کبد، اما در بیشتر موارد اهدای عضو زمانی صورت میگیرد که فرد اهداکننده دچار مرگ مغزی شده باشد. در ایران و به دلیل اهمیت و ترویج فرهنگ اهدای عضو، ۳۱ اردیبهشت ماه به عنوان «روز ملی اهدای عضو» نامگذاری شده است. اهدای عضو نماد فداکاری و ایثار خانوادههای ایرانی برای نجات بیماران است و افزایش آمار اهدای عضو توسط مردم ایران نسبت به سالهای گذشته نشان از این ویژگی مردم نوع دوست کشور دارد. از سال ۱۳۹۷ خورشیدی هرسال در ۳۱ اردیبهشت مراسمی با عنوان «شفا» برای بزرگداشت جایگاه والای خانوادههای اهداکننده، حامیان و سفیران زندگی، برگزار میشود.

نخستین موفقیت ایرانیها در پیوند اعضا
قدیمیترین اشارهها به پیوند اعضا در ایران برمی گردد به اشاره ابوعلی سینا به بخیه اعصاب و نوشته سیداسماعیل جرجانی در کتاب ذخیره خوارزمشاهی که در آن اعلام کرده که جایگزینی استخوان سگ به جای استخوان شکسته انسان باعث التیام میشود، اما نخستین پیوند اعضا با امکانات و تکنولوژیهای جدید قدمت طولانی ندارد در ادامه به نخستین پیوند کلیه، قلب، کبد، ریه و قرنیه در ایران اشاره میکنیم.
ایران در میان کشورهای خاورمیانه، دارای موفقترین برنامه پیوند کلیه است، نخستین پیوند کلیه در ایران در ۱۳۴۶خورشیدی توسط دکتر سنادی زاده در دانشگاه شیراز انجام شد. طی دوازده سال بعد یعنی تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۴۶- ۱۳۵۷خورشیدی مجموعاً حدود ۱۰۰ پیوند کلیه در ایران در مراکز تخصصی در شیراز و تهران انجام شد علاوه بر پیوند کلیه، پیوند کبد برای نخستین بار در ۱۳۷۲ خورشیدی در ایران و در بیمارستان نمازی شیراز توسط دکتر ملک حسینی و همکاران وی انجام شد به دنبال موفقیتهای روزافزون نظام پزشکی ایران، پزشکان توانا ایرانی توانستند عمل پیوند قلب را برای نخستین بار در ۱۳۷۲ خورشیدی در تبریز انجام دهند، سپس یک مورد در شیراز و همزمان در بیمارستان شریعتی تهران در همان سال صورت پذیرفت. نخستین پیوند ریه در ایران در سال ۱۳۸۰ خورشیدی و نخستین پیوند همزمان قلب-ریه درسال ۱۳۸۱خورشیدی در بیمارستان امام خمینی تهران انجام شد. پیوند مغز استخوان که از سال ۱۳۶۹در بیمارستان دکتر شریعتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد، از موفقترین اقدامات پیوند در کشور بود، همچنین در ایران برای نخستین بار پیوند قرنیه در سال ۱۳۱۴ خورشیدی در بیمارستان فارابی تهران توسط پروفسور شمس انجام شد و سپس توسط دکتر پیروز دنبال گردید. (۱)
فتاوی مراجع مبنی برجواز پیوند
دین مبین اسلام، اهمیت فوقالعادهای برای نجات جان انسانها قائل است. چنانچه در قرآن کریم در سوره مبارکه مائده آیه ٣٢ بهتصریح اشاره شده است که "هرگاه شخصی باعث بقای نفسی شود مانند آن است که باعث نجات جان تمام انسانها شده است".
بر این اساس صدور فتاوی علماء و مراجع شیعه مبنی برجواز پیوند نقش موثری در پیشرفت امر پیوند داشته است. امام خمینی (ره) در سال ١٣٦٨ خورشیدی در پاسخ به استفتا جواز پیوند اعضا از فردی که دچار مرگ مغزی شده است و حیات وی غیرقابل برگشت است فرمودهاند: «بسمهتعالی برفرض مذکور چنانچه حیات انسان دیگری متوقف بر این باشد با اجازه صاحب قلب یا کبد و امثال آن جایز است». همچنین تدوین و تسریع قانون هم موجب شد این پیشرفتها سرعت بیشتری یابد و قانون اهدای عضو از طرف مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان به صورت امری قانونی درآمد.
ضرورت ترویج فرهنگ اهدای عضو در ایران

علیرغم پیشینه تاریخی و فرهنگی و جایگاه والای کمک به هم نوع در کشور آمار اهدای عضو در افراد مبتلا به مرگ مغزی به سطح قابل قبولی نرسیده است این در حالی است که سالیانه ۲۵درصد از بیمارانی که در انتظار پیوند اعضا در کشورمان هستند به دلیل پیدا نشدن عضو جان خود را از دست میدهند و اگر ۲۰درصد از افراد مرگ مغزی کشورمان اعضای خود را اهدا کنند تمامی بیماران در انتظار پیوند نیازشان تامین میشود؛ بنابراین گسترش فرهنگ اهدای عضو نیازمند فرهنگسازی است تا آن فرهنگ به رفتار در جامعه تبدیل شود تا خانوادههایی که در شرایط حساس تصمیمگیری برای رضایت به اهدای اعضای عزیزشان هستند راحتتر نسبت به آن اقدام کنند.
کشورهای دیگر در زمینه ترویج فرهنگ اهدای عضو فعالیتهایی را انجام داده و تدابیر ویژهای در این خصوص اندیشیده اند. با فرهنگ سازی میتوان آمادگی را برای تمایل به اهدای عضو بیشتر کرد که یکی از راهکارهای آن پرداختن به این مساله در رسانهها و به شیوههایی است که آگاهیهای افراد را در زمینه مرگ مغزی، کما و تفاوتهای آن دو با هم بالا ببرد و قطعا برای رسیدن به نتایج مطلوب در برنامههایی که با موضوع اهدای عضو ساخته میشوند باید از پزشکان و کارشناسان مجرب در این حوزه استفاده شود، زیرا اطلاع رسانی نادرست نتیجه و اثرات مخربی در بر خواهد داشت. همچنین یکی از اقدامات مثبت در این راه صدور کارت اهدای عضو بود این اقدام یکی از بزرگترین نمادهای فرهنگی در زمینه ارتقای فرهنگ اهدای عضو میباشد. از زمان راه اندازی واحدهای فراهم آوری اعضای پیوندی در ایران، مراکز مختلفی شروع به ثبت نام و صدور کارت اهدای عضو کردند اگرچه در روزها و ماههای اول تعداد ثبت نام به بیش از ۱۰۰ نفر در ماه نمیرسید، اما با شروع تبلیغات فرهنگی و برگزاری جشن نفس، تعداد بیشتری از مردم نیک اندیش ایران با این امر مقدس آشنا شدند و تعداد افراد متقاضی کارت اهدای عضو روز به روز بیشتر شد؛ بنابراین هر ایرانی میتواند با افزایشِ آگاهیِ خود و دیگران، بالابردن سطح اطلاعات جامعه در زمینه مرگ مغزی و اهدای عضو، گرفتن کارت اهدا و شرکت در طرح سفیران به ترویجِ فرهنگِ اهدای عضو کمک شایانی کند.
البته پیوند اعضا نیز مانند همه علوم جدید در کنار مزیت ها، چالشهایی را نیز برای افراد جامعه به وجود آورده است در همین راستا قانون گذار برای حمایت متقابل از حقوق اعضای جامعه، قوانین و مقرراتی را وضع کرده است. پیوند اعضا به عنوان ره آوردی نوین، در کنار حیات بخشیدن به جان هزاران انسان، اسباب جرایم گوناگونی از جمله: قتل، سرقت، آدم ربایی برای اعضا و مهمتر از همه قاچاق اعضا را در جوامع انسانی سبب شد. تنها آمار مربوط به آدم ربایی و قاچاق اعضا در کشورهای مختلف سهم بسزایی از جرایم علیه جسمانیت انسان را نشان میدهد که متاسفانه بیشتر قربانیان آن زنان و کودکان هستند.
منابع: مقاله بررسی نقش تلویزیون در گسترش فرهنگ اهدای عضو؛ از دیدگاه خانوادههای اهدا کننده، نسیم مجیدی قهرودی، مونا آقای، ن شریه فرهنگ ارتباطات: بهار ۱۳۹۲ - شماره ۹از ۳۶ تا ۴۹
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از ایرنا، تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: ۸۴۳۳۷۶۴۵، www.irna.ir