شعار سال: در دهههای اخیر مدیریت شهری تلاش کرده نقش صرفا خدماتی خود را به یک نقش اجتماعی تغییر و ارتقاء دهد و به همین منظور است که توسعه صرفا کالبدی و سازهمحور به عنوان یک روش مدیریت شهری به حاشیه رانده شده و حل دغدغههای احتماعی به یکی از اولویتهای مدیریت شهری بدل شده است؛ چراکه توسعه پایدار شهری مقولهای فراتر از ساخت آزادراه، روگذر، زیرگذر، تونل و.. است و برای تحقق آن نیاز است مباحثی در اولویت قرار گیرند که وابسته و متکی به مشارکت و نقشآفرینی شهرونداناند.
حال وقتی توسعه پایدار شهری در اولویت سرلوحه سیاسگذاری، برنامهریزی و اقدامات مجموعه اداره شهر یعنی شورای شهر و شهرداری قرار میگیرد، نیاز به مشارکت شهروندان در قامت امری انکارناپذیر و یک نیاز اساسی در جهت تحقق برنامهریزیهای مدیریت شهری بروز میکند، بالاخص که این مشارکت از سوی قشر جوان شهروندان صورت گیرد که در چنین شرایطی با بهرهگیری از خلاقیت، نوآوری، انرژی، استعداد، انگیزه و سرعت عمل نیروی جوانان در شهر برنامهها با سرعت بیشتر و بهتری تحقق پیدا خواهد کرد. در این رابطه حتی نگاهی به کشورهای توسعهیافته جهان نشان میدهد که اولا جلب مشارکت شهروندان نسبت به امور اجتماعی و پس از آن ساماندهی این پنانسیل در غالب تشکلهای اجتماعی مانند "سازمانهای مردمنهاد" با حوزههای فعالیت مختلف توانسته عاملی برای سرعت بخشیدن توسعه پایدار شهرها باشد.
یک بررسی علمی نشان میدهد در کشوری مانند ایالات متحده درصد قابل توجهی از سیاستگذاریهای عمومی دولت یا مدیریت شهری توسط انجمنهای مردمنهاد به اجرا درمیآید. در این میان نقش تاثیرگذارتری دارند چراکه آنها در درکنار ویژگیهای مختص این دوره، با تکنولوژیهای نوین در ارتباط هستند و در عین حال عمدتا قشر دانشگاهی نیز متشکل از آنهاست. از سوی دیگر خلاقیت، تحصیلات آکادمیک و انرژی جوانی وقتی درکنار هم قرار میگیرند نسل جوان را به جمعیتی مستعد برای ساماندهی بخش قابل توجهی از فعالیتها تبدیل میکند که کسب چنین تجاربی آنها را برای حضور جدیتر و مشارکت در مدیریت شهری و حتی برعهده گرفتن مسئولیتهای اجرایی نیز آماده میکند.
یکی از مشهورترین نظریهپردازان در حوزه برنامهریزی شهری، مشارکت جوانان را دارای منافع و عواید فراوانی میداند و معتقد است با توجه به آنکه جوانان از نگاهی نو نسبت به موضوعات برخوردارند و ذهنشان خالی از چارچوبها و قواعد بروکراتیک و سنتی است؛ قادر هستند تا راهکارهایی تازه برای دغدغهها و معضلات بیابند.
از سوی دیگر در کنار فواید مشارکت و حضور جوانان در امور اجتماعی و شهری برای شهر و جامعه، برای آنها نیز خالی از سود نیست. جوانان در صورت حضور فعالانه در عرصههای اجتماعی از یکسو با شبکهای جدید از افراد صاحبنظر و تجربه آشنا میشوند و در کنار آن با قواعد حضور در امور اجتماعی مانند پذیرش و تحمیل عقاید متعدد را تجربه میکنند؛ از سوی دیگر این فعالیتها به تقویت احساس مسئولیتپذیری شهروندی منجر میشود و به تقویت اعتمادبهنفس و هویت فردی یا شهروندی آنها کمک میکند.
در کنار این موارد یک اتفاق مثبت دیگر درکنارهم قرار گرفتن نسلهای مختلف از شهروندان، مسئولان و مدیران شهر است که میتواند به نزدیکی دیدگاهها کمک کرده و راههایی را پیشروی مسئولین اجرایی قرار دهد که خواستههای بهروز جامعه تطابق و سنخیت بیشتری دارد.
وقتی صحبت از حضور و مشارکت جوانان در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی مطرح میشود، نمیتوان به این موضوع اشاره نکرد که تعداد قابل توجهی از چهرههای سیاسی و سیاستمداران بیش از آنکه به مشارکت دادن جوانان معتقد باشند، تمایل دارند که از نسل جوان استفاده ابزاری کنند تا انرژی و توانمندیهای آنان ابزاری برای دستیابیشان به مقاصد اهداف شخصی باشد که باید نسبت به این موضوع توجه شود تا وقتی از مشارکت جوانان صحبت میکنیم، توانمندیهای جوانان ابزاری برای رویاپروری این افراد برای دستیابی به آرزوهای شخصی نباشد.
در پایان پیشنهاد میشود تا مدیریت شهری هرچه سریعتر ایجاد سازوکار برای جلب مشارکت شهروندان به ویژه نسل جوان اتخاذ کند و چارچوبی را فراهم کند تا عرصه برای حضور و مشارکت واقعی و فعالانه جوانان برای به حرکت درآوردن چرخ توسعه شهر فراهم شود و همزمان باید به این امر مهم توجه کرد که اگر عرصه برای کسب تجربه برای جوانان فراهم نکنیم، جامعه ما از انسانهای خردمند و باتجربه برای اداره امور شهر در آینده تهی خواهد شد.
شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از گیل خبر، تاریخ انتشار: ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: ۴۶۹۴۴۸، www.gilkhabar.ir