مدیریت را باید با مشارکت مردم همراه کنیموی با اشاره به اینکه ارائه راهکار برای بهبود وضعیت آب در حال حاضر دیگر سخت و دشوار است، افزود: «باید بنا بر بند ۱ سیاستهای کلی محیط زیست کشور، مدیریت آب، خاک، جنگل و منابع طبیعی و مرتع را یک کاسه کنیم و با حذف وزارت خانه نیرو و مدیریت سازههای آب، سدسازی را هم حذف کنیم. چون در یک حوزه آبخیز مگر میشود خاک و آب و جنگل را جدا جدا و بدون مشارکت مردم بومی محلی مدیریت کرد؟! این در کمال نادانی است که فکر کنیم جنگل از خاک، مرتع از کوه و همینطور کوه و آبخیز از آب و رود و همه اینها از انسان مولد بومی جدا هستند.»
این پژوهشگر حوزه آب و توسعه پایدار با بیان اینکه پیدایش وزارت خانه نیرو و اعمال مدیریت از بالا به پایین در آبخیزهای کشور در دهه ۱۳۳۰ بسیار اشتباه بوده است، تصریح کرد: «مدیریت را باید به جوامع بومی مولد و خبرگان محلی سپرد که درکی صحیح از جغرافیا و اقلیم و توان بومشناختی حوضه دارند. نمیشود در تهران عدهای که درک صحیح از توان بومشناختی واقعی بیش از ۳۰ حوضه آبی بسیار متنوع ایران ندارند بنشینند زیر تهویه مطبوع و تصمیمگیری کنند. تصمیمگیریهای ژرفاندیشی نشده و در راستای سود کلان شرکتهای ساختوساز، بلایی سر تالاب هورالعظیم و مردم بومی وابسته به آن آورده که باورکردنی نیست.»
مردم و بهویژه مردم بومی بزرگترین نامحرمان برنامههای دولتی هستندوی اظهار کرد: «بیش از ۱۰ هزار انسان در پیرامون این هور زندگی مولد و سازگاری داشتند و امنیت خوراک منطقه بر دوش آنها بود. برق آبیهای غولپیکری مانند سد کرخه ۷.۳ میلیارد مترمکعبی و سد سیمره ۳.۲ میلیارد مترمکعبی و نیز واگذاری ۸ هزار هکتار از هورالعظیم به شرکت نفت در ۱۳۸۷ سبب خشکیدن هورالعظیم و گرفتاری و مصیبت برای مردم پیرامون آن و ریزگرد در شهرهای سوسنگرد و دیگر شهرهای پیرامون آن شد. البته سهم مردم تنها پیامدهای ناسازگار تصمیمات کارگزاران و دستگاههای مرکز است و هیچ اطلاعی از هیچیک از تصمیمگیریها درباره حقابهها و منابع موروثی از پدرانشان نباید داشته باشند. مردم و بهویژه مردم بومی بزرگترین نامحرمان برنامههای دولتی هستند.»
ظفرنژاد اظهار کرد: «دو دهه است که فناوریهای سازگاری در دسترس است که میتوان بالای هر ساختمان، صفحه دریافت برق خورشیدی و آبگرم کن خورشیدی نصب کرد تا افراد آب گرم و برق داشته باشند؛ بدون نیاز به هیچ نیروگاه برق آبی یا نیروگاه سوخت نفتی که هر دو از مراکز نشر کربن و دشمن محیط زیست کره زمین بشمار میروند. اگر در این دو دهه تنها هزینه یکی از سدهای معمولی را صرف این انرژی خورشیدیهای کوچک کرده بودیم با کمکگیری از شرکتهای دانشبنیان و خبرگان جوان کشور نه تنها اشتغال بسیار پایداری از این راه پدید آورده بودیم که دیگر به هیچ یک از روشهای ناپایدار مهندسی تهاجم به طبیعت نیاز نداشتیم و بسیاری از مشکلات کشور حل میشد.»
دستگاه اجرایی کشور نیاز به یک جراحی داردوی با اشاره به اینکه دستگاه اجرایی و دولت نیاز به یک جراحی دارد و باید جلوی مافیای آب را گرفت، افزود: «اگر بخواهیم این سرزمین را نجات دهیم باید یک جراحی در دولت انجام شود. باید وزارتخانههای ناسازگار را جراحی کنیم و غدههای سرطانی مانند وزارت خانه نیرو و وزارتخانههای تهاجم به طبیعت و ساختوساز گرا را حذف کنیم و شیوه کار در سازمان محیط زیست و فرایند گردش مالی در سازمان برنامه و بودجه که در نابودی زیستبوم مشارکت کردهاند را تغییر دهیم. ضروری است بازبینی جدی در مقررات ملی ساختمان و مقررات خانهسازی و شهرسازی کشور انجام و ساختمانهای صفر که به هیچ سدی نیاز ندارند و پساب و پسماندشان صفر است و سازگار با طبیعت و زیستبوم هستند ساخته شود.»
این پژوهشگر حوزه آب و توسعه پایدار با بیان اینکه باید مردم و مخصوصاً جوامع بومی مولد یعنی افرادی که تولید میکنند را در تصمیمگیریها وارد کنیم و همینطور تصمیمگیریها بهجای یک مرکز در تهران، به حوزههای آبی منتقل شود، گفت: «بیش از ۳۰ حوزه آبی داریم که همه از نظر آب، خاک و پوشش گیاهی و گونههای جانوری که در آن زندگی میکنند و نیز مردم و تمدن بومیشان با هم فرق دارند. با برنامهریزی بومی/محلی/منطقهای/ سازگار با توان بومشناختی و با مشارکت مردم و جوامع مولد میتوان مدیریت را به سوی پایداری و تمدن هدایت کرد.»
ظفرنژاد افزود: «مدیریت سازههای آب در ۶ دهه گذشته، با ساخت بیش از ۳۰ طرح سد و انتقال با گنجایش بیش از ۱۸ میلیارد مترمکعب، دگرگونیهای کلانی در کمیت و کیفیت آب کارون بزرگ یا همان کارون و دز پدید آورده است.»
وی ادامه داد: «از دستاوردهای این مدیریت متمرکز، بحران کاهش آب شیرین، خشکیدن رود و آسیب کلان به کشتزارها و نخلستانهای استان خوزستان و نیز کاهش آب و خشکی در هور و افزایش ریزگرد است. در میان طرحهای ساخته شده، ۶ طرح نزدیک به ۱ میلیارد مترمکعب آب را از بالادست کارون به حوضه مرکزی میفرستند که ضربه مهلکی بر این رود است.»
موازین برنامهریزی بر پایه توان اکولوژیکی را رعایت نکردیماین پژوهشگر حوزه آب و توسعه پایدار با تأکید بر اینکه متأسفانه موازین برنامهریزی بر پایه توان اکولوژیکی را در تمام ۷۰ سال گذشته رعایت نکردیم، عنوان کرد: «حدود ۲۹ سد و برقآبی در کارون تأسیس شده که در هیچکدام از آنها سرسوزنی ژرفاندیشی و روشهای سنجیده سازگار با توان بومشناختی دیده نمیشود.»
ظفرنژاد افزود: «وزارت نیرو در این چند سال گذشته پویشی بسیار ناسازگار به نام «الف- ب- ایران» را به راه انداخت که هر هفته یک سد و طرح فاجعه کلید بخورد و در همین اردیبهشت هم سد جدید زارمرود مازندران را کلید زدند که همه ارزیابیها و اطلاعات آن غلط و اشتباه است.»
در آینده سایر شهرها نیز دچار کمبود آب خواهند شدوی با بیان اینکه بیشتر استانها به خاطر نامدیریت آب و سدسازی دچار اختلاف شدهاند، اظهار کرد: «تنها خوزستان، بختیاری و اصفهان یا اصفهان و یزد یا تهران و کرج و موارد دیگر نیستند که با مدیریت ناسازگار آب اختلاف پیدا کردهاند، در سمنان و مازندران نیز بر سر سدهای فینسک و سدهایی که میخواهند آب را از مازندران به سمنان برای صنایع فلزی منتقل کنند اختلاف پیش آمده و این موضوعات مربوط به مدیریت غلط آب است و در آینده هم بقیه شهرها دچار بیآبی خواهند شد.»
این پژوهشگر حوزه آب و توسعه پایدار ادامه داد: «ناپایداری در تمام جلگهها، دشتها، رودخانهها و هورها بیش از ۳۰ حوزه آبی کشور را بهشدت خدشهدار کرده است و شرایط بسیار ناسازگاری برای محیط طبیعی و هم برای جوامع بومی مولد این حوزهها پدید آورده است.»
ظفرنژاد با اشاره به اینکه صنایع نباید در شهرهای کویری و خشک تأسیس شوند، تصریح کرد: «یکسری افراد بدون هیچگونه درک صحیح از اقلیم مناطق گوناگون ایران شروع به تصمیمگیری و سدسازی کردند و این سبب شد چندین خط انتقال از سرشاخههای کارون به کویر ایران برای صنایع فلزی و فولاد کشیده شود. صنایع فلزی باید کنار اقیانوس و خلیجفارس ساخته یا به آنجا منتقل شوند که از آبشور برای خنک کردن فولاد بهره ببرند. نیابد آب شیرینی که جان انسانها را نجات میدهد و یا برای امنیت خوراک کشور در کشاورزی بکار میرود را برای خنک کردن صنایع فلزی بکار ببندیم.»
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از عطنا، تاریخ انتشار: ۳ مرداد ۱۴۰۰، کدخبر: ۳۰۲۸۸۶، www.atnanews.ir