توسعه و تغییرات آبوهواییتغییرات اقلیمی علاوه بر تاثیرات ایستای مقایسهای، بر نرخ رشد اقتصاد نیز تاثیر میگذارد (فنکاسر و تال ۲۰۰۵؛ هالگیت ۲۰۰۵؛ ابولی، پارادو و روسان ۲۰۱۰؛ برتشگر و والنته ۲۰۱۱؛ لموین و کاپنیک ۲۰۱۶). تغییرات آبوهوایی ممکن است بر اندازه و بهرهوری نیروی کار و سهام تاثیر بگذارد که این میتواند بر سرمایهگذاری و از اینرو بر تولید آینده تاثیر بگذارد. دایتز و استرن (۲۰۱۴)، مویر و همکاران (۲۰۱۴)، و مور و دیاز (۲۰۱۵) بدون شواهد، حدس میزنند که تغییر آبوهوا همچنین بر پیشرفت فناوری تاثیر میگذارد که تاثیر زیادی بر رشد اقتصادی خواهد داشت (سولو ۱۹۵۶). در صورت صحت، تاثیرات پویای تغییر آبوهوا بر موارد ایستا غالب هستند.
شواهد تجربی وجود دارد که تغییرات اقلیمی بر رشد اقتصادی تاثیر دارد. دل، جونز و اولکن (۲۰۰۹) و هوروویتز (۲۰۰۹) به این نتیجه میرسند که دمای بالاتر باعث کاهش درآمد، به ویژه در کشورهای فقیر (دل، جونز و اولکن ۲۰۱۲) میشود. باریوس، برتینلی و استروبل (۲۰۱۰) و براون و همکاران (۲۰۱۱) تاثیر زیادی از بارندگیهای غیرعادی را بر رشد اقتصادی در آفریقا پیدا میکنند. بلوم، کانینگ و سویا (۲۰۰۳) درمییابند که شرایط گرم و مرطوب و تغییرات زیاد بارندگی باعث کاهش رشد طولانیمدت در کشورهای فقیر شده و احتمال فقیر بودن را افزایش میدهد. به استثنای بورک، هسیانگ و میگل (۲۰۱۵)، این مطالعات تاثیرات نسبتاً کمی را نشان میدهند.
تاثیر آبوهوا (در مقابل تغییر آبوهوا) بر توسعه، موضوع بحث و تحقیق فعال است (بهاتاچاریا ۲۰۰۹؛ دل، جونز و اولکن ۲۰۱۴). پیامدهای مربوط به تغییر آبوهوا مشخص نیست، زیرا یافتهها متفاوت است. برخی معتقدند که جغرافیا علت اصلی توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی در گذشته (دایموند ۱۹۹۹؛ اولسون و هیبز ۲۰۰۵) و احتمالاً آینده است. برخی دیگر بر پیوند بین آبوهوا و بیماری (گالوپ، ساکس و ملینگر ۱۹۹۹) و آبوهوا و کشاورزی تاکید میکنند (مسترز و مکمیلان ۲۰۰۱). اگر تفاوت در نهادهای انسانی در نظر گرفته شود، تاثیر آشکار آبوهوا بر توسعه در برخی مطالعات از بین میرود (عجم اوغلو و رابینسون ۲۰۰۱، ۲۰۰۲؛ استرلی و لوین ۲۰۰۳)، اما در برخی دیگر از بین نمیرود (آلسان ۲۰۱۵). برخی معتقدند که تاثیر گزارششده از آبوهوا بر توسعه در واقع تاثیر تابش ماورای بنفش است (اندرسون، دالگارد و سلایا ۲۰۱۶).
رویهمرفته، ادبیات مربوط به تاثیر آبوهوا (تغییر) بر توسعه هنوز به نتیجهگیری قطعی نرسیده است. تغییرات آبوهوایی میتواند سرعت رشد اقتصادی را کاهش دهد و حتی مردم را در فقر گرفتار کند. اگر این اتفاق بیفتد، تاثیرات پویا میتواند بزرگتر از تاثیرات ایستایی باشد که بررسی شد. این بدان معناست که هزینه اجتماعی کربن (بسیار) بیشتر خواهد بود.
جمعبندی و اولویتهای تحقیقاین مطالعه مروری تخمینها در ادبیات، نشان میدهد که تاثیر تغییرات آبوهوایی بر اقتصاد و رفاه بشری احتمالاً و حداقل در قرن بیستویکم محدود خواهد بود. در کوتاهمدت و میانمدت، تغییرات آبوهوایی ممکن است سودهایی به همراه داشته باشد، به ویژه برای کشورهایی که به کشاورزی دیم وابستهاند (زیرا کود دیاکسیدکربن گیاهان را در برابر خشکی مقاومتر میکند) و کسانی که هزینههای قابل توجهی را برای گرمایش صرف میکنند (چون گرم شدن هوا در زمستان سریعتر است). با این حال، در بلندمدت، تاثیرات منفی تغییر اقلیم احتمالاً بیشتر از تاثیرات مثبت آن خواهد بود. این تاثیرات منفی در کشورهای فقیرتر و گرمتر، به شکل قابل توجهی بیشتر خواهد بود.
از آنجا که فقر باعث آسیبپذیری در برابر تغییرات آبو هوایی میشود، توسعه یک استراتژی مکمل برای کاهش انتشار گازهای گلخانهای است. هرگونه مبادله بین رشد اقتصادی کندتر و کاهش انتشار باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد. در عین حال، تغییرات آبوهوایی ممکن است بر نرخ رشد اقتصاد تاثیر بگذارد و افراد بیشتری را به دام فقر بیندازد، هرچند تخمینها درباره اندازه این تاثیرات از ناچیز تا قابل توجه متفاوت است؛ بنابراین به نظر میرسد که تغییر آبوهوا در درجه اول برای کسانی که نگران آینده دور، سرزمینهای دور و احتمالات دور هستند، مساله مهمی است. علاوه بر این، اگرچه تحقیقات اخیر درک محققان از پویایی مالیات پیگو را به طور قابل توجهی بهبود بخشیده است، اما بهترین برآورد از مالیات کربن مطلوب در کوتاهمدت هنوز از چندده تا چندصد دلار به ازای هر تن کربن متغیر است و فضای کافی را برای مانور سیاسی باقی میگذارد.
این بینشهای کیفی مستحکم هستند، اما ارزیابی کمی تاثیرات تغییرات آبوهوایی نامشخص و ناقص است. این عدم اطمینان تا حدی غیرقابل کاهش است. به هر حال، اینها ارزیابیها و ارزشگذاریهایی از تاثیرات تغییرات آینده آبوهوا بر جامعه آینده است. در مورد چندین موضوع حلنشده، تحقیقات بیشتری لازم است.
اول، دانشمندان علوم طبیعی و اقتصاددانان در مورد جدی بودن تغییرات آبوهوایی اختلاف نظر دارند و سالهاست که این اختلاف نظر وجود دارد (نوردهاوس ۱۹۹۴). با این حال، دلایل این اختلاف و اینکه آیا واقعی است یا خیر، به خوبی درک نشده و بنابراین نیاز به مطالعه بیشتر وجود دارد تا مشخص شود چه کسی به حقیقت نزدیکتر است.
دوم، تاثیر تغییرات آبوهوایی بر بسیاری از موضوعات مهم - منابع آب، حملونقل، مهاجرت، نزاع خشونتآمیز، تامین انرژی، خنکسازی فضا، بهرهوری نیروی کار، و گردشگری و تفریح - به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. شواهد مستحکم بسیار کمی وجود دارد. این بدان معناست که برآورد تاثیر تغییرات آبوهوایی ناقص است و تا زمانیکه تحقیقات بیشتری انجام نشود، نمیتوان از جهت خطای تخمینها اطمینان داشت. با این حال، این مساله عدم اطمینان در مورد تاثیر تغییرات آبوهوا را افزایش میدهد که این امر باعث تقویت موضعی میشود که به دنبال کاهش انتشار گازهای گلخانهای است.
بعید به نظر میرسد که تحقیقات آینده، این یافته اساسی را که کشورهای فقیر بیشتر متحمل آسیبهای ناشی از تغییرات اقلیمی میشوند، به صورت اساسی تغییر دهد. کاهش فقر باید جزو اولویتهای اصلی سیاستهای کاهش تاثیر تغییرات اقلیمی باشد. در عین حال، کمیسازی همچنان مشکل است و باید با جزئیات بیشتری در مورد آن تحقیق شود.
تاثیر آبوهوا و تغییرات آبوهوایی بر رشد و توسعه اقتصادی به خوبی درک نشده است و مطالعات مختلف به نتایج متضادی رسیدهاند. استفاده از دادههای جدید، ترجیحاً دادههای سری زمانی طولانیتر و بهکارگیری جدیدترین تکنیکهای اقتصادسنجی شاید بتواند به درک بهتر این مساله کمک کند و نتایج تعیینکنندهای را به همراه داشته باشد.
سیاستهای اقلیمی یکی از موضوعات تعیینکننده این زمان است. دستور کار تحقیقاتی که در اینجا عنوان شد آنقدر غنی است که اقتصاددانان را برای سالیان سال درگیر خود کند. علاوه بر این، این دستور کار به موارد اساسی در اقتصاد مانند مبادله بین چشماندازهای مخاطرهآمیز برای افراد مختلف و اینکه چرا برخی از افراد ثروتمند و برخی دیگر فقیر هستند، میپردازد. این دستور کار پیشنهادی زمینهساز تحقیقاتی است که از نظر فکری جذاب و مرتبط با سیاستگذاری باشد.
شعارسال، بااندکی تلخیص و اضافات برگرفته از برخط بوک، تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۴۰۰، کدخبر: ۱۱۱، barkhatbook.com