شعار سال: اگر نگاهی به سابقه سرپرستان تامین اجتماعی بیاندازیم تا کنون تا جایی که خاطر بنده کار میکند کسی تبدیل به مدیرعامل نشد و حتی گزینه ای، چون بندپی که حمایت مطلق شریعتمداری را در پشت سر خود داشت هم نهایتا راهی استانداری تهران شد. چرایی این اتفاق یک بخش آن مربوط به فشارهای کانونهای قدرت در ابعاد اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و یک بخش مربوط به تضارب جریانهای داخلی و یک بخش هم عملکرد سرپرست است.
در مورد تامین اجتماعی وزیر تعاون و کار و رفاه اجتماعی یک نقش مهم و تاثیرگذار دارد که تا اینجای کار محکم روی گزینه خود ایستاد و قبل از تشکیل هیئت مدیره و هیئت امنای جدید، آقای میرهاشم موسوی را به سمت سرپرست این سازمان تعیین کرد. وقتی خبر سرپرستی آقای موسوی را حدود ۲۰ روز پیش اعلام کردم تا دقیقا شب جمعه از اطراف و اکناف تماس گرفتند که این خبر را اصلاح کنید که گزینههای ما در راه هستند و چنین چیزی صحت ندارد و حتی در زیر پست اینستاگرامی بنده هم کامنتهایی بر این مضمون گذاشته شد. اما اکنون که آقای موسوی به عنوان سرپرست سازمان مشغول به کار شده اند روایتی از آنچه بر این سازمان و تلاشهای پیرامون نشستن بر کرسیهای این سازمان گذشته است را به شکل خلاصه عرض میکنم
۱_ فعالیت در فضای مجازی
به شکل عجیبی عدهای که مشخص نیست چه کسانی هستند شروع به تخریبهای کور و عجیب و غریب کردند، از جمله این تخریبها این بوده است که تحت واژه رمز "تیم مرتضوی" هر کسی را که "نمی پسندند" هدف قرار میدهند بدون اینکه یک برگ از فساد مالی یا اخلاقی را نشان بدهند و جالب این است که حداقل ۹۰ درصد از مدیران ارشد مرتضوی تماما همان مدیران سابق سازمان بوده اند و قبلا در همان سیستم و در همان معاونتها کار میکردند، همان تیم مدیریتی با دریافت تاریخیترین رقم وصول مطالبات از دولت و معافیت مالیاتی و تفاهم نامه دریافت حق السهم سوبسید دارویی کارگران از دولت، بدون هیچ تردیدی قویترین دوران مدیریتی در ۹ سال اخیر را به جا گذاشته اند و در مورد متخلفین نیز پروندههای تحقیق و تفحص موجود است و هیچ نیازی به کلی گویی و تخریب نیست الا به اینکه هدف دیگری، چون تخریبهای کور با هدف تسویه حسابهای شخصی در کار باشد و بنده به عنوان عضو تحقیق و تفحص مجلس شورای از تامین اجتماعی راوی مصور بسیاری از اتفاقات هستم که با هیچ کدام از پروپاگانداهای اخیر انطباق ندارد.
۲_ این روزها عدهای فعال شده اند که یا بازنشسته اند و ۳۰ الی ۳۵ سال حضورشان در سازمان منشا هیچ تحول اساسی جز وضعیت فعلی نیست و گلایههای آنها بیشتر ناشی از سهم خواهی بوده تا دلسوزی و یا اینکه بیرون از گود سازمان بوده و هیچ نقدی در ۸ سال گذشته به وضعیت سازمان نداشته و در روزهایی که امثال بنده در راهروهای دادگاه بخاطر انتقاداتم مشغول پاسخ گویی بودم اینان سر در آخور خویش داشتند و یا اینکه اخیرا کسانی که در ستادهایی غیر از ستاد آیت الله رئیسی بودند، بعد از رد صلاحیت آقای لاریجانی و سعید محمد و ... سر از ستاد آقای رئیسی درآوردند و اکنون در حال هدف قرار دادن افرادی هستند که از ۸ ماه قبل از شروع انتخابات در جلسات خاموش و بی صدا مشغول سازمان دهی بودند، حد اقل بنده به عنوان کسی که ۳۰ کلیپ حرفهای برای کمیتههای سلامت و رفاه آقای رئیسی تهیه کردم حتی یک نفر از این افراد را ندیدم که بخواهند کمک کنند.
۳_ عدهای هم اخیرا شنیده میشود که دلسوز آقای میرهاشم موسوی شده اند که تا ۱۵ روز پیش تمام قوای خود را در مجلس و دولت برای نیامدن ایشان مصروف داشته اند و بعضا ۱۰ روز پیش و بعضا در یکی دو هفته اخیر فعال شده اند و خبرهایی میرسد که در سازمان راه رفته و پیشنهاد پست و ... به بقیه میدهند که بسیار عجیب است، حداقل برای بنده که این افراد را میشناسم این همه تغییرات در رویکرد آدمها عجیب است.
به هرحال امیدوارم جناب آقای میرهاشم موسوی در این مدت سرپرستی تا میتوانند بشنوند و بشنوند و بشنوند و از فرصت حمایت آقای عبدالملکی و تیم همراه ایشان نهایت استفاده را ببرند تا انشالله بهترین تصمیمات برای سازمان تامین اجتماعی گرفته شود و موفقیت ایشان هم رقم بخورد.
مهدی اسفندیار
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از کانال"نه به عوام فریبی"