شعار سال: همه ما دردوران آموزش متوسطه این تجربه را داشتیم که معلمان گرامی از ما خواستند انشایی بنویسیم" علم بهتر است یا ثروت"، با همان برداشت های زمان نوجوانی خودمان با افتخار مینوشتیم علم بهتر است، چون علم خلق ارزش و ثروت می کند، جان انسانها را نجات می دهد، علم زندگی را برای ما بهتر میکند و... اگر علم نباشد ثروتی به وجود نمی آید، یک کارخانه دار موفق با علم و دانش توانسته موفق شود، یک کسب و کار موفق با تجهیز شدن به علم و دانش موفق شده است، فناوری با علم و دانش بوجود می آید و ....
همه اینها برخی از ما را ترغیب کرد که سالهای خوب جوانی خود را بسپاریم به علم اندوزی و کسب تجربه تا بتوانیم برای جامعه مان مفید باشیم و شرایط بهتری برای زندگی مردم کشورمان فراهم آوریم ... به طور یقین افرادی که این مسیر را انتخاب کردند سختیها و مشقتهای فراوانی را تحمل کردند شب بیداریها، استرس امتحان، استرس تهیه مقالات و کتابها (اون موقع اینترنتی و دسترسی مثل الان نبود سفارش میدادیم تا تهیه شود)، فشارهای مالی و تامین هزینه تحصیل به خصوص افرادی که دور از زادگاه خود بودند، دور بودن از خانواده و ... بسیاری مشکلات دیگر که هر کدام از ماها در این مسیر طی کردیم تا بعد از آموزش متوسطه ۱۲ سال از عمر خود را برای دوره کارشناسی تا دکترا طی کردیم و پس از آن تازه مسیر ما شروع شد که یا مدرس شویم یا محقق یا هردو تا تجربه بیاندوزیم و علم و دانش خود را در محیط بیازماییم و کار میدانی و حضور در میان مردم و آزمون و خطا کردن تئوریهای علمی و تحلیل و نقد و ... که نه تنها ساعتهای روز بلکه شبانگاه هم فکر و ذهن را به خود مشغول میکند که چرا چنین است؟ چه باید کرد؟ چه خواهد شد؟ .. سوالاتی که مدام ذهن ما را به خود مشغول نموده است.
شغل و کار ما منوط به ۸ ساعت کار در روز نیست بلکه بخشی از زندگی ماست که همواره با ماست و این موضوع برای رشتههای علوم انسانی که با مردم و رفتار مردم سروکار دارند عمیقتر و وسیعتر است؛ از خیابانی میگذریم کودکان کار را میبینم تمام ذهن مان درگیر میشود چرا این کودکان مجبور به کار هستند؟ با چه تهدیدهایی روبرو هستند؟ آیا میشود برایشان فرصت توسعه فردی ایجاد کرد؟ و... یا مردم را میبینیم افسرده هستند بدون لبخند بر روی لب. ذهنت مشغول میشود، قیمتها افزایش مییابد مضطرب میشوی که چه بر سر اقتصاد خانواده و کسب و کار میآید، بیکاری زیاد میشود نگرانی چطور معیشت خانوادهها برقرار میشود و ... دائم با هر خبری روح و روانت درگیر میشود و مدام درذهن و فکرت با خود مشغولی با سه سوال چرا؟ چگونه؟ چه باید کرد؟ با همه سختی کاری که برای تحقیق و آموزش داریم و دیده نمیشود باز از کارمان رضایت داریم که خروجی آن به نفع مردم کشور خواهد بود و برای برقراری و آبادی و سرافرازی میهن در تلاش هستیم. شاید اگر همین وقت و انرژی را برای کسب و کار اقتصادی میگذاشتیم با کمترین درگیری ذهنی در رفاه مالی بودیم، اما مطلوبیت کارمان به مراتب بیشتر از کسب درآمد اقتصادی بوده و تنها اکتفا نمودیم به حقوق و دستمزدی که دریافت میشود چرا که هنوز هم اعتقاد داریم علم جایگاه بالایی دارد و انتظارمان این بوده که این جایگاه نه در شعار بلکه در عمل توسط سیاستگذاران و حکومت داران و دولتمرادان نه تنها تضعیف نشده بلکه تقویت شود چرا که جامعهای بدون علم و دانش و دانشمند و متخصص به سرانجام مطلوب نخواهد رسید.

تنها انتظار ما ارزش بخشیدن به جایگاه علم و دانش و محقق و مدرس بوده است، چون اگر به آن ایمان باشد انگیزه کاری و بهره وری افزایش و دیگر نیازی به مطالبه گری حقوق اولیه خود نخواهیم بود.
بارها شنیده ایم که از نخبگان و متخصصین حمایت میشود که انگیزه کار و ماندن در کشور تقویت شود، اما آنچه در عمل دیده میشود با شعارها بسیار فاصله دارد به طوری که بسیاری از مدرسین و محققان کشور را بی انگیزه نا امید و سرخورده نموده است که
نمونه بارز جدید آن موضوع همسان سازی حقوق هیات علمی است که تبعیض و بی عدالتی در میان اعضای هیات علمی (آموزشی و پژوهشی) نه تنها از بین نرفت بلکه شدت یافت.
مگر میشود یک بام و چند هوا باشد وقتی عضو هیات علمی باشی با مقررات یکسان (ترفیع و ارتقا) چه فرقی دارد کدام دانشگاه باشی یا کدام مرکز تحقیقاتی. اگر قانون است برای همه اعضای هیات علمی بایستی جاری شود بدون تبعیض. این تبعیض برای اعضای هیات علمی دستگاههای اجرایی که به تحقیق کاربردی، آموزش و ترویج اهتمام دارند و مسایل و مشکلات بخش مرتبط را رصد و پایش میکنند آشکار و مشهود است.
در وزارت جهاد کشاورزی اعضای هیات علمی آن در راستای تامین امنیت غذایی و امنیت معیشت بهره برداران و ارزآوری برای کشور در تلاش هستند از تحقیقات کاربردی در مزرعه و روستا گرفته تا آموزش و ترویج یافته های علمی فروگذرا نبوده و فعالیتهای شاخص موسسات تحقیقاتی و عملکرد آنان همانند موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندر قند، موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر، موسسه تحقیقات علوم باغبانی، موسسه تحقیقات برنج کشور، موسسه تحقیقات پنبه، موسسه تحقیقات ثبت و گواهی بذر و نهال، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، موسسه تحقیقات خاک و آب، موسسه تحقیقات علوم دامی کشور، موسسه تحقیقات علوم شیلاتی کشور، موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی، موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور، موسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور، موسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی، پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، مرکز تحقیقات ابریشم، مرکز ملی تحقیقات شوری، مرکز ملی مدیریت منابع ژنتیکی کشاورزی و منابع طبیعی، موسسه پژوهش های برنامه ریزی، اقتصاد کشاورزی و توسعه روستایی و بسیاری از مراکز تحقیقاتی، ترویجی و آموزشی استانی هر ساله به صورت کتابچه ارائه می شود و بسیاری از اعضای هیات علمی به نام این موسسات مدرس دانشگاه نیر میباشند از این همسان سازی مغقول مانده اند. این انتظار میرود که شرایط و بستر عادلانه حقوق و مزایا برای همه اعضای هیات علمی مهیا شود و به خصوص برای اعضای هیات علمی که در سطح مزرعه و روستا و کار میدانی با همه سختیهای آن فعالیت میکنند حداقل انتظار بر این است که مورد تبعیض واقع نشوند و قوانین پرداخت حقوق و مزایا اعضای هیات علمی مثل بقیه قوانین برای آنها بدون مطالبه گری (نامه نگاری، برگزاری جلسه، اعتصاب و اعتراض و ...) به آنها اختصاص داده شود. این نوع تبعیضها پیامدی جز اعتراض، بی انگیزگی، بازنشستگی قبل از موعد، مهاجرت و .. را به همراه نخواهد داشت و برای بخش کشاورزی که با مخاطرات فراوان از اقلیم گرفته تا آفات، خشکسالی، کم آبی، فرونشست زمین تا اثرگذاری متغیرهای کلان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اپیدمیها بر بخش روبروست، ضرورت تحقیق و مطالعه و آموزش و ترویج به منظور پیشگیری از مخاطرات و درمان پیامدهای نامطلوب بر بخش کشاورزی و فعالان اقتصادی بر هیچ خردمندی پوشیده نیست.
اینکه بیان میشود مغز متفکر وزارت جهاد کشاورزی، بخش تحقیقات و آموزش است انتظار است در عمل این جایگاه تقویت شود و همسان سازی حقوق اعضای هیات علمی برای وزارت جهاد کشاورزی اجرایی و عملیاتی شود تا هدف قانون همسان سازی یعنی رفع تبعیض و بی عدالتی هم محقق شود.
دکتر فاطمه پاسبان عضو هیات علمی وزارت جهاد کشاورزی و مدرس دانشگاه
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال
سلام :
به قول اصفهانی ها ، مهم نیست که قیمه با ق یا غ ، مهم پر ملات بودنشه.
حالا شما بجای استفاده از متن،گیر دادی به انشا ؟ نقاط ضعف متن رو بگو ، ما اصلاح کنیم.
ضمنا اصل ماجرا قابل پرت کردن و رد شدن نیست