انقلاب اسلامی در ایران را نباید صرفا انقلابی جهت مقابله با استعمار خارجی یا استثمار داخلی مورد قضاوت قرار داد. بلکه این انقلاب دارای بار ارزشی و ایدئولوژیک بالایی بوده و بدون ایفای نقش خود در تمدن سازی، بنوعی ابتر فرض خواهد شد. بدین منظور لازم است که ساختهای سنتی و عرف محور، با ساختهای علم محور و تحلیلی جایگزین شوند.
شعار سال: انقلابها به طور عام و انقلاب اسلامی به طور خاص مورد چالش آرمانهای خود قرار میگیرد و حتی بسیاری افراد ناآرمان گرا و مخالف نظام، توقع آرمانی و انتظار نظری از نظام دارند نه انتظار عملی و واقع گرایانه. بر اینها باید خصوصیات متمایز و ممتاز انقلاب اسلامی را افزود. هیچ انقلابی چنین مردمی، بومی و در عین حال جهان روا، فرهنگی، آرمانی، بدون خشونت و همه جانبه نبوده است. انقلاب آمریکا، فرانسه، انگلیس، روسیه، نیکاراگوئه، الجزایر و... هیچکدام همه جانبه نبوده اند.
حتی در روسیه، حکومت مقابل نهضت انقلابی ضعیف بوده است. تنها در ایران، حکومت مورد خشم مردم یعنی پهلوی قوی بوده است. این مبین تکین بودن و خودویژگی انقلاب اسلامی است. در عین حال هیچ انقلابی چنین همه گروهها را برابر حاکمیت قرار نداده است؛ چنانکه اندیشمندی فرانسوی آن را انقلاب همه مردم علیه همه حاکمیت میخواند.
بسیاری از انقلابها صرفا در برابر استکبار خارجی یا استعمار بوده اند. نیز میتوان بسیاری از انقلابها را رفرم خواند و یا آنها را به معنای عام انقلاب خواند. مشروطه مصداق نزدیک و ملموستر این مدعاست، چراکه نظام سیاسی تغییر عمدهای نکرد. نظام فرهنگی و مناسبات تولیدی و اقتصادی هم تغییر چندانی نیافت.
انقلاب اسلامی خاصترین و عامترین انقلاب تاریخ است. تمام اینها یعنی انقلاب اسلامی، مردمیترین انقلاب بوده است؛ انقلابی که همه گروهها و اقلیتهای مذهبی را بسیج کرد و در عین حال افق جهانی-انسانی داشت. برخاسته از مذهب و فرهنگ بومی مردم بود، اما در عین حال برای تمام مردم عالم به یک اندازه پیام داشت.
برخی مردم گراییها و عام گراییها مانند آنچه در مارکسیسم میبینیم، عام گرایی محدود و طبقاتی است. شبه مارکسیسم جدید هم هیچ طبقه و گروهی را مخاطب معین قرار نمیدهد و در واقع مخاطب آن مشخص نیست در حالی که انقلاب اسلامی از منظر هر گروهی، انقلابی برای آنها بود و برای آنها پیام مشخص داشت. اینجا تقارن کلیت و جزییت را شاهد هستیم. نه همچون الگوهای چپ، جزئیت توسط کلیت بلعیده میشود و نه همچون الگوی انگلیسی امریکایی یا الگوهای لیبرالی _ پراگماتیستی کلیت نادیده گرفته میشود.
حاصل سخن آن که التفات به خاص بودگی و استنثایی بودن انقلاب اسلامی در رخداد آن و نیز ویژگیهای سیاسی و مردمی بی رقیب آن سبب میشود مواجههای واقع بینانهتر و منصفانهتر با نظام سیاسی برآمده از آن داشته باشیم. این نظام یک استثناء در عالم مدرن است. از همین رو حتی یک انتخابات در آن به تعویق نیفتاده است. در حالی که در زمان جنگ جهانی دوم در آمریکا پس از حمله محدود هواپیماهای ژاپنی به بندر پرل هاربل انتخابات ریاست جمهوری در این کشور به تعویق افتاد، در ایران حتی در شرایط بمباران شهرها انتخابات یک روز هم به تعویق و تاخیر نیفتاده است. عمیقتر از این تنها انقلابی که خود را به همه پرسی گذاشته و تلاقی قانون و مردم را بیش از هر لحظه در تاریخ سیاسی جدید به منصه ظهور رسانیده، انقلاب اسلامی است. این عجیب است که مردمی ترین انقلاب تاریخ دوران مدرن، خود را به همه پرسی و رای مردم وا میگذارد تا بدینسان ذاتی بودن جمهور و مردم در خود را نشان دهد.
محسن سلگی
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از جامعه خبری تحلیلی الف، تاریخ انتشار: ۲۶ بهمن ۱۴۰۰، کد خبر: www.alef.ir /۴۰۰۱۱۲۴۰۰۴