پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۷۴۷۹۸
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۲:۳۲
در این که مذاکرات وین به نتیجه برسد نقش واشینگتن، به مراتب بیش از تهران، تعیین کننده است. دولت بایدن منافع استراتژیک را در مهار برنامه هسته‌ای و بازگشت ایران به بازار‌های جهانی می‌داند. برای امریکا اهمیت استراتژیک دارد که پیوند‌های سیاسی و اقتصادی با ایران احیا شود و روند همگرایی ایران با چین و روسیه کُند و متوقف گردد.
شعار سال: فرخ نگهدار، فعال سیاسی مقیم لندن، در یادداشتی به پاسخ این سوال پرداخته است که «به کدام دلایل توافق در وین حاصل خواهد شد؟»

متن یادداشت آقای نگهدار را در ادامه می‌خوانید:

درباره علل آغاز برنامه هسته‌ای در ایران دو تحلیل وجود دارد: یک نظر می‌گوید هدف این برنامه برهم زدن تعادل قوا در منطقه است و ایران به هیچ قیمت حاضر نیست از آن دست بردارد. تحلیل دیگر می‌گوید این برنامه خصلت بازدارندگی (دترانت) داشته و هرگاه غرب و متحدان منطقه‌ای آن از برنامه «تغییر رژیم» دست بردارند، ایران نیز متقابلا برنامه هسته‌ای خود را متوقف خواهد کرد. قطع نظر از این که کدام تحلیل‌ها به حقیقت مقرون‌تر باشد، امروز ما به نقطه‌ای رسیده‌ایم که تصور می‌رود هم ایران آماده است ابعاد برنامه هسته‌ای خود را تا آنجا کاهش دهد که نگرانی قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای مهار شود و هم امریکا آماده است از سیاست فشار و تحریم‌های حداکثری دست بردارد؛ چرا؟

در ایران

از آنجا که باور نخبگان سیاسی کشور از تئوری‌های «قطع وابستگی» حمایت نمی‌کنند و عموما مدافع گسترش مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با غرب و امریکا هستند و آن را حتی شرط توسعه پایدار در ایران می‌دانند؛
از آنجا که طبقه حاکم در ایران به حدی از انباشت رسیده است که دسترسی به بازار‌های منطقه‌ای و جهانی برای ادامه حیاتش الزامی است؛
از آنجا که دست کم در دو دهه اخیر رفتار واشنگتن، به مراتب بیش از تهران، در فراز و نشیب روابط دو کشور نقش تعیین کننده داشته است؛
از آنجا که مهار تورم و بیکاری عاجل‌ترین خواست طبقه کارگر و قاطبه زحمتکشان ایران است و افکار عمومی حامی فعال توافق در وین است و مخالفان توافق واقعا فاقد وزن اجتماعی هستند.

لذا تاثیر موانع تاریخی، عهدشکنی ترامپ، اختلافات ایدئولوژیک، یا کارشکنی مخالفانِ توافق هرگز در حدی نیست که – اگر در امریکا «اراده توافق» حاکم باشد – جمهوری اسلامی ایران از توافق در وین روی برگرداند.

در امریکا

از آنجا که هدف دولت فعلی امریکا، برخلاف ترامپ، مهار ابعاد برنامه هسته‌ای ایران است و نه تضعیف ایران؛
از آنجا که امریکا مایل نیست تداوم تحریم‌ها گرایش جمهوری اسلامی به چین و روسیه را تسریع و تقویت کند؛
از آنجا که فشار حداکثری و تحریم‌ها قادر نشد ثبات سیاسی را برهم زده و چشم‌انداز «تغییر رژیم» را بگشاید؛
از آنجا که امریکا موفق شده است نگرانی‌های متحدان خود در منطقه از احیای برجام را حداقلی کند.

لذا می‌توان مطمئن بود که پرزیدنت بایدن، برخلاف سلف خود، ثمرمندی مذاکرات وین را امری ممکن و در راستای منافع ملی و اهداف عمومی سیاست خارجی امریکا ارزیابی می‌کند.

شواهد عینی

خوش بینی به مذاکرات وین تنها متکی بر تغییرات در سمت گیری‌ها و تناسب قوا در ایران و امریکا نیست. شواهد عینی و اتفاقات روزمره هم پشتوانه این خوش بینی است. برخی از این اتفاقات عبارتند از:

۱- در اسرائیل در سال گذشته یک تحول مهم رخ داد. نتان یاهو کنار رفت و نفتالی بنت جانشین او شد. نتان یاهو معتقد بود ایستادگی اسرائیل در برابر کاخ سفید در موضوع ایران می‌تواند و باید به همراهی واشنگتن با اسرائیل منجر شود. در حالی که نفتالی بنت می‌گوید فشار بر کاخ سفید باید فقط تا جایی ادامه یابد که منجر به تقابل با منافع ملی امریکا و شکاف بین اسرائیل و امریکا، آنگونه که زمان اوباما رخ داد، منجر نشود.

۲- در جریان مذاکرات قبلی برجام روابط ایران و عربستان در مسیر وخامت بیشتر سیر می‌کرد. اعدام شیخ نمر و آتش زدن سفارت سعودی در تهران در همان دوره اتفاق افتاد. در دور کنونی نه تنها چنین روندی جاری نیست، بلکه حرکتی بطئی در راستای گشایش در جریان است.

۳- کنار گذاشتن ریچارد نفیو از هیات نمایندگی امریکا یک نشانه مثبت و یک نقطه عطف است. او از طراحان و مدافعان نظام تحریم‌ها علیه ایران بود و مخالف «توافق زودرس» بود.

۴- چین قبل از توافق اعلام کرده که از ایران نفت وارد می‌کند و اقدامات برای آزادسازی پول‌های بلوکه شده ایران با کره جنوبی و عراق به جریان افتاده و قسما هم حل شده است. منابع مطلع این موارد را نمونه‌هایی از راستی آزمائی و اعتمادسازی تلقی می‌کنند. اگر توافق در چشم انداز نبود این تحرکات هم رخ نمی‌داد.

۵ – و از همه مهم‌تر، از آغاز دور تازه مذاکرات وین توسط هیات جدید تا امروز افکار عمومی با ریزبینی فوق‌العاده رفتار هیات نمایندگی ایران را زیر نظر گرفته و نبض بازار و نرخ ارز نیز، به وضوح تحت تاثیر حساسیت افکار عمومی به فرجام مذاکرات قرار دارد. وضع به گونه‌ای است که پی آمد‌های شکست مذاکرات و بازگشت هیات‌های نمایندگی به تهران و واشنگتن با دست‌های خالی واقعا غیرقابل تخمین شده است.

جمع بندی:

در این که مذاکرات وین به نتیجه برسد نقش واشینگتن، به مراتب بیش از تهران، تعیین کننده است. دولت بایدن منافع استراتژیک را در مهار برنامه هسته‌ای و بازگشت ایران به بازار‌های جهانی می‌داند. برای امریکا اهمیت استراتژیک دارد که پیوند‌های سیاسی و اقتصادی با ایران احیا شود و روند همگرایی ایران با چین و روسیه کُند و متوقف گردد.

تناسب قوا در درون جمهوری اسلامی دیگر به گونه‌ای نیست، که حتی حالا که مهار دولت در دست مخالفان برجام است، ستیز تمام قد با امریکا ادامه یابد. شواهد عینی نیز همه حکم می‌کنند که هیات‌های نمایندگی تمام کشور‌ها در آستانه نوروز ۱۴۰۱ با لبخند به پایتخت‌های خود بازخواهند گشت.

تحول تازه

اکنون، پس از یورش گسترده ارتش روسیه به اوکراین، سوال مهم این است که آیا این وضعیت تازه در مذاکرات برجام چگونه و تا چه حد تاثیرگذار خواهد بود؟ آیا موضع گیری‌های جمهوری اسلامی در قبال جنگ اوکراین در سرنوشت مذاکرات موثر است؟ و اگر هست تا چه میزان؟

همه دیپلمات‌ها به اصرار می‌گویند آنچه در وین می‌گذرد ربطی به بحران در اوکراین ندارد. این موضع گیری گرچه قابل فهم، اما پژواک حقیقت نیست. فرض کنیم ایران امروز تصمیم بگیرد مثل سوریه کاملا در بلوک روسیه قرار بگیرد. در این صورت آیا قابل تصور نیست که مذاکرات وین موضوعیت خود را از دست می‌دهد؟ آیا قابل تصور نیست که واشنگتن دیگر هیچ انگیزه‌ای به برداشتن تحریم‌ها علیه ایران نخواهد داشت؟ اگر رای ایران در مجمع عمومی به قطعنامه پیشنهادی امریکا همان رای کره شمالی و سوریه و اریتره در حمایت از تهاجم روسیه به اوکراین بود چه اتفاق می‌افتاد؟ باز هم مذاکرات وین در آستانه توافق بود؟

در شرایط تازه همچنان برای ناتو و متحدین استراتژیک آن در منطقه بسیار مهم است که برنامه هسته‌ای ایران مهار شود. اما بعد از یورش روسیه به اوکراین مهار گرایش به شرق در ایران برای غرب هم از اهمیت استراتژیک تازه‌ای برخوردار شده و هم به امری کاملا فوری و عاجل تبدیل شده است.

علت اصرار غرب به سرعت بخشیدن به مذاکرات وین فقط در نگرانی از کم شدن زمان «گریز هسته‌ای» نیست. بازگشایی ظرفیت‌های تعلیق شده مبادلات اقتصادی میان ایران و غرب، در شرایط ادامه بحران در روابط روسیه و غرب، هم روند گرایش به شرق را در تهران مهار می‌کند، و از پیامد‌های اقتصادی جنگ بر اقتصاد غرب می‌کاهد. امروز بهای نفت خام به ۱۳۰ دلار رسید.

پس از آغاز جنگ در اروپا ظرفیت‌های تاثیر مثبت احیای برجام بر اقتصاد ایران، با گشایشی که در ۲۰۱۵ رخ داد قابل قیاس نیست.

هم از این روی حساسیت هر موضع‌گیری یا اقدام تهران در قبال آنچه در اوکراین رخ می‌دهد به بالاترین حد خود رسیده است. برای کشور ما اهمیتی حیاتی دارد که در این بحران درگیر نشود و، ضمن محکوم کردن تهاجم نظامی به اوکراین، بیطرفی کامل در تخاصم گسترش یابنده میان روسیه و غرب، مو به مو رعایت گردد.


شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از انصاف نیوز، تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۴۰۰، کدخبر: ۳۳۳۶۰۹، www.ensafnews.com
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین