در رابطه با جدول تبصره ۱۴ قانون بودجه ۱۴۰۱ توضیح دهید و بگویید به چه علت از ۳۱۵ میلیارد تومان کمک مالی اختصاص یافته از سوی مجلس شورای اسلامی صرفا چهار میلیارد تومان به فدراسیون همگانی اختصاص پیدا کرده و عموم این پول قرار است به جیب ورزش قهرمانی سرازیر شود.مسئله اصلی به تصمیمگیران در کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی مربوط میشود. این تصمیم نشان میدهد که در عمل، کسب مدال در ورزش قهرمانی مهم است و در واقعیت قرار نیست شاهد توجه اساسی به ورزش همگانی باشیم. با چند نفر از نمایندگان مجلس که صحبت کردیم، اعلام کردند قرار بوده است این عدد به صورت ۵۰ درصدی بین ورزش قهرمانی و ورزش همگانی تقسیم شود، اما در روزهای پایانی اتفاقات دیگری افتاده و تصمیم دیگری اتخاذ شده است. در نهایت اینکه جدول مربوطه به هیچ وجه قابل دفاع نیست و فدراسیونهایی در این جدول اعتباراتی کسب کردهاند که جمع اعتبارات پنج سال آنها نیز به این میزان نمیرسد و برای برخی از فدراسیونها سوال پیش آمده که پول مربوطه را باید کجا خرج کنند؟ این در حالی است که شاید باور نکنید در ورزش همگانی حتی برخی مواقع در خرید جوایز برای اهداء به مردمی که در رویدادهای ورزشی شرکت میکنند با مشکل مالی مواجه هستیم.
در رابطه با قانون اختصاص ۲۷ صدم درصد از ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده به ورزش همگانی توضیح دهید و بگویید به چه صورت این اعتبار اختصاص مییابد؟نمایندگان مجلس معتقدند که این بودجه مربوط به ورزش همگانی و در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است و به همین دلیل نیز اعتبارات جدول تبصره ۱۴ قانون بودجه ۱۴۰۱ به سوی ورزش قهرمانی سوق پیدا کرده است. اتفاقی که در سال جاری رخ داده اینکه ۴۰ درصد از ۲۷ صدم درصد از ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده به وزارت آموزش و پرورش اختصاص یافته است و عملا به سمت ورزش در وزارت ورزش و جوانان نمیآید و از ۶۰ درصد باقیمانده نیز نزدیک به ۲۰ درصد متعلق به حوزه جوانان، خانواده و... است، بنابراین ما صرفا با ۴۰ درصد از عدد ۰.۲۷ درصد روبرو هستیم که عددی بین ۵ تا ۶ هزار میلیارد تومان میشود و عدد بسیار بالایی است و اگر نصف آن نیز به ورزش همگانی اختصاص یابد، اتفاق بسیار بزرگی رخ داده است، اما متاسفانه این مبلغ هم به ورزش همگانی تخصیص پیدا نمیکند. بخشی از این مبلغ که معادل ۳۰ درصد است مشمول عدم تخصیص میشود و باید بگوییم با عددی بین ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ میلیارد تومان روبرو هستیم.
از وزارت ورزش و جوانان انتظار دارند که در رویدادهای ورزشی موفق باشد و کار به جایی رسیده که در مورد رشتههایی که تا کنون انتظار کسب مدال نیز در مورد آنها وجود نداشته است، فشار کسب مدال وارد میشود. هزینههای ورزش قهرمانی، نگهداری ۶۰۰۰ مجموعه ورزشی، ساخت اماکن ورزشی و توجه به بخشی از ورزش حرفهای اعم از باشگاههای فوتبال نظیر استقلال و پرسپولیس نیازمند دریافت منابع است و کل اعتباری که به این بخش اختصاص یافته حدود ۷۰۰ میلیارد تومان به عنوان کمک در نظر گرفته شده است در حالی که اعتبار مورد نیاز بخشهای اشاره شده نزدیک به ۲۰ هزار میلیارد تومان است و به همین دلیل نیز اعتبارات ۲۷ صدم درصد از ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده به ورزش همگانی تزریق نمیشود.
آیا این اتفاق ضعف وزارت ورزش را نشان نمیدهد که نمیتواند مانع از تزریق بودجه همگانی به بخش قهرمانی شود؟نه اینگونه نیست. شما با مجموعهای از اعزامها، افزایش قیمت ارز، ارائه پاداش، نگهداری باشگاههای ورزشی، تجلیل از پیشکسوتان و موارد دیگری روبرو هستید که تمامی آنها نیازمند هزینه است. شما در مورد ۲۰۰۰ میلیارد تومان بودجه ورزش همگانی ناشی از ۰.۲۷ درصد صحبت میکنید، اما بنده در مورد ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد تومان حرف میزنم و معتقد هستم اگر این عدد را به صورت نشاندار به ورزش همگانی اختصاص دهیم اتفاق بسیار بزرگی رخ خواهد داد و اگر واقعا شرایط به گونهای مدیریت میشد که ۲۰۰۰ میلیارد تومان به ورزش همگانی تخصیص مییافت، میتوانستیم برای مباحثی نظیر بهداشت عمومی، نشاط اجتماعی، افزایش تحرک بدنی و... برنامهریزی بسیار خوبی داشته باشیم.
در فضای فرهنگی ورزش ایران با چالشهای مختلفی روبرو هستیم که بخشی از آن مربوط به فضای باشگاهها و ورزشکاران و بخش دیگر آن به فضای هواداری که برگرفته از فضای فرهنگی و اجتماعی است، مربوط میشود. طی دو سال گذشته که ورود تماشاگران به ورزشگاهها ممنوع بود چالشهای مختلف فرهنگی کماکان به قوت خود باقی ماند و دیدیدم که درگیریها و پرخاشگریهای درون زمین کماکان پابرجا است. چه برنامهای برای بهبود فضای فرهنگی محیطهای ورزشی کشور در نظر گرفتهاید تا پس از بازگشت تماشاگران به ورزشگاهها چالشهای فرهنگی مضاعف نشود.متاسفانه اصالت پیدا کردن کسب مقام، مدال و سکو باعث شده است جنبههای فرهنگی و وجوه فتوت و جوانمردی کمرنگ شود. امروزه پیروز شدن به مهمترین مسئله تبدیل شده است و مهم نیست که در پشت پرده این پیروزی چه میگذرد. گاهی اوقات پیروز شدن تا حدی پررنگ شده است که یک بازیکن تخلف اخلاقی آشکار انجام میدهد و شما آن را به زمین مسابقه باز میگردانید و هزاران تماشاگر نیز در روز مسابقه برای وی دست میزنند و وی را تشویق میکنند. در این شرایط ما چه میتوانیم بگوییم؟ متاسفانه روحیه برنده شدن به همه چیز سیطره پیدا کرده است و ورزشکار پس از شکست شأن، آینده و جایگاهی ندارد و واقعا نابود میشود.
اگر از بنده سوال کنند که مهمترین معضل اخلاقی ورزش چیست، میگویم مصرف مکملها و مواد نیروزا. این پدیده جعل و دغلکاری است. بله مسئله پوشش و پناهندگی به عنوان معضلهای مختلف در ورزش وجود دارند، اما بزرگترین چالش اخلاقی این است که یک ورزشکار جوانمردانه مسابقه نمیدهد. در ورزش کشور دچار زد و بندهای عجیب و غریبی هستیم که این مسئله یکی دیگر از مهمترین چالشها است. متاسفانه ناخواسته به سمتی رفتهایم که برنده بودن را همه چیز میدانیم و حاضریم بخاطر پیروز شدن ورزشکاری را که تخلف آشکار داشته و حتی در کلانتری بازداشت شده است به میدان مسابقه بفرستیم. آیا درچنین شرایطی انتظار داریم فرهنگ درست شود.
در رابطه با سکو باید به نکته بسیار مهمی اشاره کنم؛ قبل از اینکه به وزارت ورزش و جوانان بیایم تصور میکردم که مقوله سکو قابل اصلاح است، اما اکنون به مسئله ریشهدار تری پی بردهام، اینکه برخی معتقدند سکو محل تخلیه هیجانات است و برای آن نظریه ساختهاند و میگویند ورزشگاه محلی است تا جوان برود و خود را تخلیه کند. آنها کارکرد سکو را این گونه میبینند! متاسفانه این اشتباه از جانب کسانی رخ میدهد که متولی امر هستند و باید به اصلاح وضعیت سکوها بپردازند. در عین حال باید به مسئله دیگری که عینا آن را تجربه کردهام اشاره کنم. از لحظه خرید بلیت، ورود به ورزشگاه، برخورد بسیار بد و غیرمحترمانه یگان ویژه، صندلیهای نامناسب تعبیه شده و خدمات بسیار ضعیف بهداشتی و رفاهی ارائه شده شاهد زنجیرهای از اتفاقات هستیم که تناسبی با کرامت تماشاگران ایرانی ندارد و نمیتوان آن را بستری مناسب برای افرادی تصور کرد که به عنوان تماشاگر به ورزشگاهها میآیند. نگاه فعلی متولیان امر در رابطه با سکوی ورزشگاهها هیچ ارتباطی با نشاط اجتماعی ندارد و علاوه بر این پرخاشگری، لذت ورزشگاه رفتن را نیز از بین میبرد و به طور کلی میتوان عنوان کرد که درست شاد بودن را یاد نگرفتهایم.
آیا وضعیت فرهنگی سکوها در ورزشگاههای کشور اصلاح شدنی است؟بله، به طور حتم این اتفاق قابل دسترس است، اما باید در ابتدای امر محیط ورزشگاه به گونهای باشد که احترام افراد حفظ شود. حتی اگر فرد ناهنجار باشد اگر به صورت صحیح و محترمانه از سوی نیروهای آموزش دیده یگان ویژه که با انواع پیش داوری و سوءظن روبرو نیستند مورد بازرسی قرار گیرد، از صندلی مناسب و خدمات رفاهی و بهداشتی مطلوب بهرهمند باشد و بتوان کرامت انسانی وی را در ورزشگاه حفظ کرد، شاهد تغییر رفتار تماشاگران خواهیم بود.
در حال حاضر با معضلی مواجه هستیم که باید آن را حل کنیم، یگان ویژه زیر مجموعه نیروی انتظامی، سکو و صندلی در اختیار ورزشگاه آزادی و لیدر و تماشاگر در اختیار کانون هواداری است و اگر بتوانیم این سه بخش را هماهنگ کنیم موفق خواهیم شد. صندلیهای ورزشگاه آزادی نیاز به شستشو و پوشاندن دارد تا قبل از حضور تماشاگران با برداشتن محافظ صندلی تماشاگر بتواند به بهترین شکل از صندلیها استفاده کند. باید نوع ارائه خدمات در ورزشگاه آزادی تغییر کند و اگر بتوانیم در عین حال از یگان ویژه آموزش دیده و محترم و در عین حال کانون هواداری و لیدرهای سازماندهی شده و آموزش دیده بهرهمند شویم، به طور حتم میتوانیم اتفاقات بزرگی را در رابطه با فضای فرهنگی سکوها رقم بزنیم. در حال حاضر، اما این اتفاق رخ نداده و علت این است که ورزشگاه را محل تخلیه هیجانات میدانیم و احساس میکنیم اگر این فضا نیز گرفته شود جمعیت جوان کشور در جای دیگری دست به این اقدام میزند.
به طور حتم یکی دیگر از نکات بسیار مهم که باید به آن توجه داشت و به عنوان برگ برنده فضاهای فرهنگی ورزش کشور مد نظر قرار داد، حضور بانوان و به ویژه خانوادهها در ورزشگاههای کشور است تا شاهد اصلاح محیطهای ورزشی باشیم. هر چقدر به سمت حضور خانوادهها حرکت کنیم کمتر با معضلات فرهنگی در ورزشگاهها روبرو هستیم.
آیا در ورزش ایران دچار فقر فرهنگی هستیم؟ما انسانهای شریف، اصیل، خانوادهدار و پاک در ورزش کشور کم نداریم، اما متاسفانه این افراد در سایه قرار گرفتهاند و در برخی موارد افرادی برند رشتههای ورزشی را در دست گرفتهاند که خوشنام نیستند. هر زمان مسئولان و تصمیم گیران به این نتیجه رسیدند که ببازند، اما فرد متخلف را به تیم راه ندهند در نقطهای قرار گرفتهایم که میتوانیم امیدوار به اصلاح باشیم. آن زمان به خودمان میگوییم در جایگاهی قرار گرفتهایم که نمیخواهیم با فردی که دغل کاری کرده است به مقام پیروزی برسیم، آن زمان ورزش کشور به قاعدهای دست مییابد که درست است، اما اکنون باید به ورزشکار نوجوان خود چه بگوییم؟ آنها زمانی که پشت پرده زندگی بخشی از این ورزشکاران را میبینند در ذهن خود مسائل مختلفی را مرور میکنند و نمیتوانیم در زمینه الگوسازی به درستی پیش برویم. متاسفانه لاپوشانی کردن نیز کار را خراب کرده است.
آیا چالش حضور زنان در ورزشگاهها در دولت سیزدهم حل خواهد شد؟این مسئله خیلی زود حل میشود. در بخش ملی موضوع حل شده و در بخش باشگاهی نیز فعالیتها به خوبی پیش خواهد رفت. اگر ماجراهای مشهد نیز به خوبی پیش میرفت و زیرساختها وجود داشت در آنجا نیز شاهد حضور بانوان در ورزشگاه بودیم. بزرگترین مانع ما در حال حاضر نبود زیرساختهاست و حقیقتا فضاهای ورزشی کشور و به ویژه ورزشگاهها فضای مناسبی برای بانوان و خانوادهها نیست و از امکاناتی که بتوانیم به خوبی پذیرای آنها باشیم برخوردار نیستیم و امیدوار هستیم پس از تصویب ضوابط ورود قانونمند بانوان و خانوادهها به اماکن ورزشی به ویژه ورزشگاهها، بتوانیم این دغدغه ورزش کشور را حل کنیم.
طرح مربوطه در چه مرحلهای قرار دارد؟پیشنویس طرح مربوطه آماده شده است و صرفا باید کمیسیون فرهنگی ورزش برگزار شود و آن را مصوب کند. کمیسیون فرهنگی ورزش به عنوان زیرمجموعه وزارت ورزش و جوانان از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی مجوز دارد تا ذیل معاونت فرهنگی و توسعه ورزش همگانی تشکیل شود. وزیر ورزش و جوانان به عنوان رئیس این کمیسیون، معاون فرهنگی به عنوان دبیر و سایر نهادهای حوزه ورزش از جمله وزارت آموزش و پرورش، ستاد کل نیروهای مسلح، کمیته ملی المپیک و... به عنوان اعضای این کمیسیون حضور دارند و پس از تصویب طرح در کمیسیون، ابلاغ آن به برگزارکنندگان مسابقات ورزشی و نهادهای ارائه دهنده صدور مجوز حضور تماشاگران، صورت میگیرد و لازم الاجرا خواهد بود.
دغدغه مسئولان متولی امر در مشهد در رابطه با حضور زنان در ورزشگاه چیست؟ آیا آنها نظری متفاوت از سایر شهرهای کشور و آنچه هم اکنون از سوی دولت سیزدهم مدنظر قرار گرفته است، دارند؟نه آنها نیز نظر مغایری ندارند و همسو هستند.
پس علت اتفاقات به وجود آمده در مشهد چه بود؟واقعیت این بود که فدراسیون فوتبال تصور میکرد به دلیل وجود کرونا و موج ششم دیدار ایران چه در تهران و چه در مشهد بدون تماشاگر برگزار میشود چرا که به دلیل شیوع موج ششم، دانشگاهها نیز غیرحضوری شد.
واقعا تصور نمیکنید که در این رابطه سهلانگاری صورت گرفت و وجهه ایران در سطح بینالملل خدشهدار شد؟به طور حتم منکر سهلانگاری صورت گرفته نیستیم. حضور تیم ملی فوتبال ایران در مشهد اتفاق بسیار خوبی برای فوتبال در این شهر بود. علاوه بر آن برنامههای فرهنگی مختلفی نیز برای تیم ملی فوتبال ایران در مشهد مدنظر قرار گرفته بود. پنجم فروردین بود که ستاد ملی مقابله با کرونا اعلام کرد مجوز برگزاری مسابقات بدون حضور تماشاگر را صادر نمیکند در حالی که فدراسیوننشینها معتقد بودند به دلیل شیوع ویروس کرونا باید مسابقات بدون حضور تماشاگر برگزار شود، اما ستاد ملی مقابله با کرونا به خوبی از شان علمی خود دفاع و نشان داد جایگاه و اعتبار خود را صرف مصالح فوتبال نمیکند.
این امکان وجود نداشت که جابجایی صورت گیرد و مسابقه در تهران برگزار شود و تا دقیقه آخر نیز قرار بود ۸۰۰۰ تماشاگر در ورزشگاه حضور پیدا کنند، اما بخشی از بلیتهای اهدایی از سوی فدراسیون فوتبال در اختیار بانوان قرار گرفته بود و آنها به ورودی ورزشگاه رفته بودند تا بتوانند مسابقه را از نزدیک تماشا کنند. از ابتدا قرار بود مسابقه بدون حضور بانوان برگزار شود چرا که هیچ زیرساختی در مشهد برای حضور بانوان در ورزشگاه فراهم نیست و علت تصمیمگیری در رابطه با عدم حضور آنها همین موردی است که اعلام کردم. گره ما در رابطه با حضور بانوان در ورزشگاهها مقوله زیرساخت است و اگر بتوانیم این چالش را حل کنیم به طور حتم شاهد حضور بانوان و خانوادهها در ورزشگاهها خواهیم بود.
در نهایت تعداد بانوانی که مقابل در ورزشگاه حضور پیدا کرده بودند، علیرغم تلاشهای صورت گرفته از سوی مسئولان حاضر در ورزشگاه، نتوانستند به عنوان مهمان ویژه وارد ورزشگاه شوند. علاوه بر این ۲۲ هزار نفر خود را به داخل ورزشگاه رساندند و وضعیت به گونه دیگری پیش رفت. در نهایت بانوانی که آنجا حضور داشتند به مسئله اعتراض میکنند و به دلیل سهلانگاری، رفتار غلط و نادرست برخی عوامل حاضر در ورودی ورزشگاه که در بخش حفاظتی و امنیتی ماجرا حضور داشتند، مسائلی پیش آمد که همگان شاهد آن بودند.
با این اوصاف و با استناد به صحبتهای شما، مسئولان تصمیمگیر و متولی امر در مشهد، مخالف حضور بانوان و خانوادهها در ورزشگاه نیستند؟مسئولان تصمیمگیر و متولی امر در مشهد صراحتا اعلام کردهاند اگر زیرساختهای حضور بانوان و خانوادهها در ورزشگاه فراهم باشد از این اتفاق حمایت خواهند کرد؛ بنابراین اگر ضوابطی که وزارت ورزش در حال تدوین آن است مصوب و محقق شود و پس از آن شاهد ایجاد زیرساختهای لازم در ورزشگاهها باشیم، مشکلی در این رابطه وجود نخواهد داشت. باید شرایط در این راستا فراهم شود تا بانوان و خانوادهها نیز بتوانند از این مزیت برخوردار شوند.
متاسفانه برخی مواقع با غرضورزی اتفاقی میافتد که بخشی از جامعه یعنی بانوان از حضور در ورزشگاهها محروم میشوند. تاکید بر حضور بانوان در ورزشگاهها بدون ایجاد زیرساختهای لازم یکی از اصلیترین عواملی است که طی سالهای اخیر مانع از حضور این قشر در ورزشگاه شده است، بنابراین باید شرایط را به گونهای فراهم کرد که هر ایرانی حاضر باشد همراه با خانواده به ورزشگاه برود و هیچ دغدغهای در این راستا احساس نکند.
طبق ضابطه جدید وزارت ورزش آیا دغدغه این وزارتخانه حضور بانوان در ورزشگاههاست یا حضور خانوادهها؟اولویت و دغدغه وزارت ورزش در این راستا حضور خانوادهها در ورزشگاهها است و در سند تحول دولت مردمی نیز تاکید بر خانوادهمحور بودن است. در مشهد نیز دغدغه همین است، اما شاید برخی نخواهند با خانواده خود در ورزشگاه حضور پیدا کنند به همین دلیل نیز باید جایگاهی صرفا برای بانوان در نظر گرفته شود تا شاهد ایجاد سه بخش برای حضور بانوان، خانوادهها و مردان در ورزشگاهها باشیم.
تصور میکنید به چه علت در مورد اماکن سرپوشیده همانند سینما با چالشی که در ورزشگاهها به وجود آمده مواجه نیستیم و مقوله حضور بانوان در ورزشگاهها تا این حد پیچیده شده است؟معتقد هستم زمانی که حساسیت و تمرکز در مورد یک مقوله ایجاد میشود با شرایط خاصی روبرو خواهید شد. وقتی شما مسئله را به فیفا، محرومیت و تعلیق گره میزنید شرایط بدتر خواهد شد در حالی که حضور بانوان و خانوادهها در ورزشگاهها میتواند به عنوان عنصر کمک کننده به بهبود فضای فرهنگی کمک کند و نشاط اجتماعی واقعی را پدید آورد. همان گونه که میبینید در بسیاری از سالنهای ورزشی در رشتههای مختلف که حساسیت وجود ندارد شاهد حضور بانوان و خانوادهها در اماکن ورزشی هستیم و هیچ اتفاقی نیز رخ نمیدهد. در نهایت امیدواریم که این مسئله به زودی حل شود و شاهد حضور بانوان و خانوادهها در ورزشگاهها باشیم.
در کشور ما نهادهای مختلف فرهنگی در حال فعالیت هستند و در حوزه ورزش نیز دخالت میکنند. آیا تعدد نهادهای فرهنگی، تصمیمهای مختلف و بعضا موازی کاریها، وزارت ورزش و جوانان را در مقوله فرهنگی ورزش با مشکل مواجه نکرده است؟به لحاظ ساختاری حوزه فرهنگی در ورزش بسیار ضعیف است و در حاشیه قرار دارد. در رابطه با معاونت فرهنگی و توسعه همگانی وزارت ورزش و جوانان توضیحات لازم را ارائه کردم و در مورد کمیتههای فرهنگی فدراسیونها نیز باید خاطرنشان کرد که از نظر اعتبار، بودجه، قدرت و ساختار در حاشیه قرار دارند و به قول معروف بیشتر شبیه بخش پوستر و بنر هستند و تنها کارکرد این کمیتههای فرهنگی، بازنشر برخی اخبار مرتبط با رویدادهای ورزشی در شبکههای اجتماعی است. متاسفانه به لحاظ فرهنگی در ورزش ساختاری وجود ندارد و علی رغم تعداد بسیار بالای کمیتهها و بخشهای فرهنگی، اعتنایی به آنها نمیشود. در عین حال از لحاظ اعتبارات فرهنگی با مشکلات بسیار بزرگی مواجه هستیم که باید حل شود.
ورزش تنها حوزهای است که در جمهوری اسلامی ایران بیشترین میزان تعامل با کشورهای مختلف را دارد، اما به هیچ وجه از این ظرفیت بزرگ استفاده نشده است و مسئولان و متولیان باید بدانند که تا چه حد میتوانند از این ظرفیت بزرگ استفاده کنند و شرایط را برای بهبود تعاملات در بخشهای مختلف با سایر کشورهای جهان بهبود بخشند.
در رابطه با پدیده مهاجرت ورزشکاران نیز توضیح دهید و بگویید مهمترین علت مهاجرت ورزشکاران را اقتصادی یا فرهنگی میدانید؟در ابتدا باید اعلام کرد پدیده مهاجرت و پناهندگی ورزشکاران منشاء اقتصادی و پس از آن علت فرهنگی دارد. بیشتر ورزشکارانی که مهاجرت کرده و یا در آستانه مهاجرت هستند مهمترین استدلالشان اقتصادی است. حتی برخی از آنها با کامی تلخ، درد و رنج از کشور مهاجرت میکنند و پناهنده میشوند. آنها به خود میگویند اینجا بدون هیچ گونه چشم انداز اقتصادی بمانند در حالی که به آنها در باغ سبز نشان داده شده است و بعضا این در باغ سبز نیز به واقعیت تبدیل میشود؛ به طور مثال برای شطرنج باز ایرانی که به فرانسه مهاجرت کرد امکانات مختلف فراهم شد. مسئله اساسی ما این است که به سرباز بیش از ۳.۵ میلیون تومان حقوق میدهیم، اما به ورزشکاری که در اردوی تیمهای ملی مدال آور المپیکی ایران حضور دارد، یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان داده میشود! برخی از ورزشکاران واقعا در زندگی خود دچار مشکل مالی هستند در حالی که بیش از ۲۰ سال سن دارند و همچنان از منابع درآمدی خانواده استفاده میکنند و صرفا به برگزاری بازیهای آسیایی و المپیک چشم دوختهاند تا بتواند به مبالغ مالی دست پیدا کند. باید در اسرع وقت این چالش جدی را حل کنیم و پس از آن به مقوله اشتغال ورزشکاران بپردازیم چرا که ورزشکاران تا یک برهه زمانی مشخص در مرحله قهرمانی قرار دارند و پس از آن باید برای اشتغال آنها چاره اندیشی شود.
نظام مالی، حمایتی، اقتصادی، بیمهای و... بیشتر ورزشکاران در ورزش ضعیف است و به همین دلیل ورزشکار زمانی که در برابر پیشنهادهای اغوا کننده قرار میگیرد، آنقدر باید قوی باشد که بتواند رنج، کممحلی، بیتوجهی و عدم امید به آینده را به جان بخرد و مهاجرت نکند. باید بدانیم زمانی میتوانیم موفق باشیم که ابتدا چالشها را حل کنیم و شرایط را برای ابقای ورزشکاران در کشور رقم بزنیم. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد اینکه متاسفانه در اوج موفقیت یک ورزشکار مرد وی باید به سربازی برود و دو سال از دوران اوج دوران ورزشی دور باشد. همه این مسائل دست به دست هم میدهد تا ورزش کشور با چالش مهاجرت ورزشکاران مواجه شود و اگر قرار است به معضل مهاجرت ورزشکاران بپردازیم باید به مسائل اقتصادی و مالی در ورزش به شکل عمومی توجه ویژهای داشته باشیم.
ما مشکل مالی ورزشکاران را به رسمیت میشناسیم، اما معتقدیم که مهاجرت راه حل نیست. باید شرایطی را برای حضور ورزشکاران در باشگاههای خارجی فراهم و بازاریابی کنیم. باید نظام مناسبات خود را در روابط بینالملل گسترش و بازار تعاملات و فعالیتهای خود را عمق بخشیم و از ظرفیت کشورهای همسایه استفاده کنیم چرا که ورزش ایران در سطح بالاتری قرار دارد و میتوان شاهد فعالیت بسیاری از ورزشکاران و مربیان در کشورهای همسایه بود. واقعا دل کندن از وطن و یا به نوعی وطنفروختن بسیار سخت است و نباید این پدیده رواج پیدا کند. باید به دغدغههای ورزشکاران توجه کنیم و پای صحبتهای آنها بنشینیم و بدانیم چه مسائلی آنها را ناراحت میکند. چرا باید ورزشکار ایرانی، بیپناه به کشور خارجی مهاجرت کند و در معرض هر آسیبی قرار گیرد؟
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی انتخاب، تاریخ انتشار:۹ خرداد ۱۴۰۱، کد خبر: ۶۷۸۷۱۷، www.entekhab.ir