شعار سال : خانواده مرحومه مهسا(ژینا) امینی اهل شهرستان سقز بوده و پدرش امجد امینی دارای شغل آزاد است و مادرش خانه دار می باشد. این خانواده دارای سه فرزند به نامهای ژینا(مهسا) و تینا و کیارش بودند. امجد امینی پدر مهسا امینی 22 ساله ، در گفتگو با خبرگزاری تسنیم در تشریح اتفاق پیش آمده در خصوص درگذشت فرزندش بیان داشت که تا آنجایی که میدانم دخترم مقابل مترو شهید حقانی دستگیر شده و از آنجا او را بردند، به طوری که به محض پیاده شدن از مترو او را گرفتند و سوارش کردند. آن زمان مهسا و پسرم از مأموران خواهش کرده و گفته بودند ما بچه شهرستانیم و آدرس بلد نیستیم و پسرم اصرار میکند که خواهرم را نبرید، اما جوابی نگرفته بودند. امینی ادامه داد، هفته قبل شمال بودیم و از آنجا به تهران رفتیم که این گونه از ما پذیرایی شد. مانتو دخترم مشکلی نداشت و حجابش پوشیده بود.
پدر مرحومه مهسا امینی در پاسخ به اینکه از وضعیت پزشکی او چطور مطلع شده و در بیمارستان و پزشکی قانونی به او چه چیزی گفته شده، گفت: پسرم زمانی که با من تماس گرفت در هشتگرد بودم و بلافاصله خودم را به بیمارستان رساندم. پزشکش را پیدا کردم و به گفته پزشک و پرستاران، مهسا دچار مرگ مغزی و ایست قلبی شده بود. به ما گفتند یکسری از اعضای بدنش هنوز زنده است. ما امیدوار بودیم، برگردد، ولی هیچ نتیجهای نگرفتیم؛ حتی به من گفتند باید برای حفظ کلیه ها، مهسا دیالیز شود گفتم هر عمل و کاری برای حفظ جان دخترم میتوانید، انجام دهید و امضا هم کردم. طرح برخی ادعاها مبنی بر اینکه من اجازه عمل مهسا را نداده ام، دروغ بوده و صحت ندارد چراکه همه برگهها را امضا کردم. اما فایده نکرد و دخترم رفت.
پدر مرحومه مهسا امینی در بیان مطالبه خود از دستگاههای حاکمه گفت: انتظار خود و خانواده ام فقط این است که عاملان و اشخاصی که باعث فوت دخترم مهسا شدند، در ملأعام بازجویی شوند که چرا این کار را کردند و به سزای عمل خود برسند تا خون دخترم پایمال نشود.
امینی با اشاره به تماس مسئولان کشوری با خود گفت، مسئولان کشوری قول پیگیری و بررسی علت فوت دخترم را به ما داده اند تا جائیکه آیت الله رئیسی در تماس تلفنی که با خودم داشت، گفتند که موضوع به جد بررسی میشود و این قوت قلب و امیدی برایمان شده است.
او تأکید کرد: کسانی که از موضوع مرگ مهسا دنبال سوءاستفاده هستند، هیچ ارتباطی با ما ندارند و ما نیز کاری به آنان نداریم، آنها دلسوز ما نیستند، آن چیزی که واقعیت داشته خودم در مصاحبهها اعلام کرده ام، فقط درخواست مان بررسی علت مرگ دخترم و برخورد با بانیان این حادثه بوده و این تنها آرزویمان است.
خاکسپاری مهسا امینی در آرامستان «آیجی» سقز
ماجرای دستگیری و فوت مهسا امینی از زبان سردار رحیمی ، رئیس پلیس تهران :
روایت های بیان شده توسط رئیس پلیس تهران ،اندکی با روایات بیان شده از زبان پدر مهسا امینی تفاوت دارد. سردار رحیمی در این خصوص بیان داشته است که روز سه شنبه گذشته خانم مهسا امینی به همراه ۳ نفر خانم و دو آقای دیگر که از اقوام شان بوده اند در پارک طالقانی حضور داشتند پلیس به سه نفر دیگر تذکر میدهد و در محل میپذیرند، اما از این خانم درخواست میشود به پلیس امنیت مراجعه کرده و از همراهان او میخواهند برایشان لباس مناسب بیاورند. این خانم به همراه ۵ زن دیگر و یک همکار خانم پلیس به مقر پلیس امنیت اخلاقی (خیابان وزرا) منتقل شده و به گفته دو نفر از دختران دیگر حاضر در ون، مهسا شوخی هم میکرده است.
خانم مهسا امینی و سایر دختران به کلاس منتقل میشوند تا شروع کلاس این خانم بلند شده و با همکار خانم ما صحبت میکند و به یکباره حالش بهم میخورد ایشان از همکار خانم ما میپرسد لباس من چه ایرادی دارد و همکار من میگوید ساپورت و شلوار شما مشکل دارد و بعد حال ایشان بهم میخورد کمتر از یک دقیقه همکار بهیار ما کار رسیدگی به مهسا را آغاز میکند و دودقیقه بعد تیم موتورلانس وارد میشود و کار احیا شروع میشود و ۸ دقیقه بعد همکاران ما درخواست آمبولانس میکنند یکبار در داخل پلیس ایشان احیا میشود و ظاهرا دوبار هم در بیمارستان احیا میشود البته من نمیخواهم در این موارد ورود کنم تا پزشکی قانونی نتیجه را اعلام کند، اما پلیس برای جان نجات ایشان سریعترین اقدام را انجام میدهد و بعدبه نزدیکترین بیمارستان منتقل میشوند. همکاران ما در آنجا حاضر میشوند و اعلام میکنند هر نوع خدمتی که لازم است به ایشان ارائه شود و هزینه آن برعهده پلیس است.
سردار رحیمی با بیان اینکه بلافاصله سردار اشتری دستور پیگیری را صادر کردند، گفت: با خانواده ایشان به طور مفصل سردار اشتری و من صحبت کردیم.
روایت رشیدی کوچی از فوت مهسا امینی و سوالات از پلیس:
«جلال رشیدی کوچی»، نماینده مردم مرودشت و عضو کمیسیون امورداخلی کشور و شوراهای مجلس شورای اسلامی در خصوص ابعاد حادثه فوت مهسا امینی و عملکردی که گشت ارشاد در طول سالیان گذشته داشته است، بیان کرد بنده در ابتدا باید بگویم که اگر راجع به گشت ارشاد صحبت میکنم و مخالفت میکنم به منزله موافقت با بدحجابی نیست. به معنی مخالفت با قانون حجاب هم نیست. بنده این را خطاب به افرادی که قصد دارند صحبت های بنده را تفسیر به رأی کنند مطرح می کنم تا در ته گوش خود فروکنند؛ بنده مخالف حجاب نیستم.علت این تفسیر به رأی نیز این است که حاضر نیستند که در خصوص واقعیتهای جامعه که درحال رخ دادن است بحث کنند. شما به عنوان فردی که در کشور ایران زندگی میکنید با هر نوع شیوه تفکری نسبت به ۱۵ سال گذشته که مقولهای به عنوان گشت ارشاد ایجاد شد پاسخ دهید آیا مسأله حجاب مثبت ارزیابی میشود یا منفی؟ اگر ما پاسخ این پرسش را بتوانیم بپذیریم می توانیم خیلی کارهای دیگری انجام دهیم.مقایسه وضعیت حجاب در مقاطع زمانی مختلف نشان می دهد گشت ارشاد نتیجهای جز هزینه و ضربه برای نظام نداشته است، اما مسأله اصلی این است که عدهای در برابر پذیرش حقیقت مقاومت میکنند.
ما اصول انقلاب را رها کردیم و متأسفانه یک سری افراد را شاخص کردهایم و به جای اینکه افراد را با شاخصههای انقلاب بسنجیم در حال سنجیدن انقلاب با شاخصهای افراد هستیم. ما از اصول انقلاب خیلی به انحراف رفتهایم. حضرت آقا چیز دیگری میگوید. حرف امام (ره) چیز دیگری بود. تا راجع به گشت ارشاد صحبت میکنیم میگویند حضرت آقا مخالف بدحجابی است ما هم مخالف بدحجابی هستیم. کجا حضرت آقا از گشت ارشاد صحبت کرده است؟ یک اشاره یا یک جمله بیاورید که حضرت آقا از گشت ارشاد تعریف کرده باشد. حضرت آقا که با کسی تعارف ندارد. اگر چیزی خوب باشد میگوید خوب است.رشیدی کوچی در ادامه در پاسخ به این پرسش که آیا به مردم حق میدهید که ریشه این مسائل را در اراده نظام ببیند، بیان کرد: بنده به مردم حق میدهم چنین تصوری داشته باشند چراکه آقایان در تلویزیون و مصاحبهها از رهبری هزینه میکنند. در صورتی که اصلاً نگاه حضرت آقا این نیست. سنت اسلام و سنت الهی این است که اگر ما قرار است مسألهای را تبیین کنیم با زبان خوش باشد.
متأسفانه ما بر سر هیچی برای نظام هزینه ایجاد میکنیم. این دختر خانم به همراه خانواده خود به کرج آمده بودند. نیروی انتظامی میگوید ما اگر در صحنه تذکر دهیم و حجاب اصلاح شود فرد را به جلسه توجیهی نمیبریم. حرف ما این است که چه کسی تشخیص میدهد حجاب افراد مناسب نیست و باید در کلاس توجیهی حضور پیدا کنند؟ البته این جای تشکر دارد که از آن مکان به این نقطه رسیدیم که افراد دستگیر شده توسط گشت ارشاد را به مکان برده و آموزش می دهیم. سوال بنده این است افرادی که به این کلاس ها توجیهی توسط گشت ارشاد برده میشوند وقتی بیرون می آیند متنبه شده و توبه میکنند؟ این روش صحیح نیست.
اگر یک خانم بدحجاب یا بی حجاب کنار عکس شهید سلیمانی بایستد ما آن را دستاورد برای خودمان میدانیم. اما اگر عکس حاج قاسم را حذف کنیم آن خانم مجرم میشود. اگر یک خانم با حجاب نامناسبی در صف رأی بایستد صدا و سیما در روز رأی گیری ۲۰ بار آن را نشان میدهد تا بگوید ما توانستیم این نگاه را هم پای صندوق رأی بیاوریم. بعد که رأی داد و به خانه رفت. فردا همان خانم را گشت ارشاد میگیرد. این پارادوکس است.
امروز اعتماد مردم از دست رفته است. بنده از دقایق اولیه پیگیر اتفاقی که برای خانم امینی رخ داد بودم. واقعا خانم امینی مورد برخورد فیزیکی قرار نگرفته است. تاکنون مستندات پزشک قانونی نیز این موضوع را تأیید میکند. اما مردم باور ندارند. میگویند اینها باهم دست شان در یک کاسه است. هیچ تقطیعی در این فیلم صورت نگرفته است. بنده ویدئوی کامل اتفاق را دیدم. از لحظهای که ایشان از ماشین پیاده شده تا لحظهای که اورژانس آمده و ایشان را منتقل میکند، مشخص است. البته اورژانس برای ایشان نیامده بود. گویا در ساختمانی که به آنجا نزدیک بوده اتفاقی رخ داده و اورژانس برای آنجا آمده بود. بعد که این اتفاق افتاده به این مکان آمده است. بنده تعهد اخلاقی دادم آنچه که واقعیت است را بگویم. تاکنون به هیچ عنوان سندی دال بر ضرب و شتم مهسا امینی از لحاظ علم پزشکی به دست نیامده است.
هیچ گونه برخورد فیزیکی با خانم امینی نشده است. اما چون ایشان بیماری زمینهای داشته است، آن استرسی که به ایشان وارد شده سبب شده تا سکته کند. سه بار احیاء میشود. اما متأسفانه فوت میکند. این مهم است که دلایل فوت با شفافیت اعلام شود. روایت اول خیلی مهم است. متأسفانه ما صبر میکنیم تا بعد از یک اتفاق همه نظر دهند بعد شروع به تکذیب میکنیم. همان لحظهای که خانم امینی را بردند بیمارستان کسری بنده خبردار شدم. به من زنگ زدند و اطلاع دادند. بنده همان موقع به نیروی انتظامی زنگ زدم و گفتم به مردم بگویید این اتفاق افتاده و فیلم آن را نیز منتشر کنید. سطح هوشیاری زمانی که به بیمارستان رسیده خیلی پایین بوده است. بنده گفتم در لحظات اولیه اطلاع رسانی کنید و نگذارید تفسیر به رأی کنند. در کنار این فرآیند از دنیا رفتن خانم امینی زمینههای بروز چنین حوادثی حائز اهمیت است.
برخی از منتقدین می گویند بر اساس کنار هم گذاشتن این سه روایت ، بنظر می رسد که حکم جلسه دادگاه خانم امینی احتمالا توبیخ چند مامور نیروی انتظامی و کاهش شدت برخوردهای رفتاری توسط گشت ارشاد باشد ، همان متنی که علی ربیعی درخصوص این واقعه نوشت و بیان داشت که مهسا هم فراموش می شود و سیاست های فرهنگی درست نمی شود .
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال،برگرفته از منابع گوناگون