پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۸۳۹۹۹
تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۲
برخی از افراد روسری سوزی را در ایام حاضر تعبیر به دین ستیزی نموده و حتی برخی با تند روی، برداشت ارتداد از موضوع داشته اند. محمد سروش محلاتی در چند بند به این موضوع پرداخته و آن را از دین ستیزی جدا دانسته و نشانه‌ای بر اعتراض و حکمی در حوزه سیاسی تفسیر نموده است.

شعار سال: این روز‌ها برخی از زنان در کشور، روسری از سر برداشته و برخی هم آن را در آتش افکنده‌اند.
عده‌ای از عالمان و متدینان هم این کار را «دین ستیزی» تلقی کرده و مسلمانان را به مقابله با دین ستیزان فراخوانده‌اند. به نظر می‌رسد در شرایط کنونی جامعه، چنین اقدامی را نباید به «دین ستیزی» تأویل کرد زیرا:

۱. در نزد غالب این افراد، حجاب و پوشش سر یک حکم الهی نیست؛ در سال‌های اخیر، برخی روشنفکران، در وجوب پوشش سر، تردید نموده و برخی از آشنایان با فقه هم در یک رأی شاذ وجوب آن را نفی کرده‌اند، این رأی هر چند فاقد اعتبار علمی است، ولی بالاخره این نظرات، عده‌ای را تحت تاثیر قرار داده‌است. آن‌ها هرچند با حجاب مشکل دارند، ولی با دین به طور کلی مشکلی ندارند.

۲. غالب این افراد که به چنین اقداماتی مبادرت می‌کنند، به سنن دیگر دینی وابستگی دارند، آن‌ها علاوه بر دلبستگی فی الجمله به مناسک دینی مانند نماز و روزه، بر سنت اسلامی، ازدواج می‌کنند، گاه در عزاداری امام حسین (ع) شرکت نموده و یا در مشکلات خود به اهل بیت (ع) متوسل می‌شوند و. پس چگونه می‌توان آن‌ها را در جبهۀ مقابل دینداران قرار داد؟

۳. حجاب هر چند در نزد فقها از ضروریات شمرده می‌شود، ولی انکار امر ضروری وقتی به خروج از دین می‌انجامد که شخص مُنکِر، به پیوند ضروری این حکم با اصل دین توجه داشته و آگاهانه با انکار این حکم، اصل دین را انکار می‌کند، در حالی‌که ذهن این نسل معترض، انباشته از سوال و شبهه در این‌باره است و به این دلیل ما حق نداریم انکار آن‌ها را به عنوان انکار نبوت و رسالت تلقی نموده و چنین نسبتی به آن‌ها بدهیم.

۴. اینک خشم عده‌ای از متدینان اجازه نمی‌دهد که به منابع فقهی مراجعه نموده و با اتکا به ادّلۀ متقن دربارۀ این معترضان به حجاب نظر دهند، در این شرایط هر چند توقعی از محرّکان نمی‌رود، ولی به اهل تدّین که از نسبت کفر و خروج از دین به این جوانان جسور ابایی ندارند، متذکر می‌شود که به بحث‌های فقهی امام خمینی مراجعه کنید آنجا ایشان می‌گوید: «اگر کسی در اثر شبهه، منکر وجوب نماز یا حج شود و گمان کند که این‌ها در صدر اسلام واجب بوده و دورۀ آن سپری شده و اینک واجب نمی‌باشد، از اسلام خارج نمی‌شود و هم چنان بر اساس ادّله مسلمان است.» (کتاب الطهاره، ج ۳، ص ۴۶۸)

آنچه که امام خمینی دربارۀ وجوب نماز، به صورت فرضی مطرح کرده و حکم را بیان نموده‌اند، امروزه دربارۀ وجوب حجاب بصورت واقعی در جامعه وجود دارد و شگفت‌آور است که آن‌ها که رسالت هدایت خلق را بر عهده داشته و با کوتاهی‌شان، سینۀ این نسل، آکنده از شبهات اساسی شده است، قصور و تقصیر خود را می‌خواهند با رمی به کفر معترضان، جبران نماید؟!‌ای کاش امروز مطهری زنده بود و بر هم لباسان خود عتاب می‌آورد که شما در پیدایش این انکار‌ها سهیم هستید!

۵. امروز در جامعۀ ما، حجاب از یک مسأله «دینی» به یک مساله «سیاسی» تبدیل شده است، بسیاری از معترضان بجای آنکه به «حکم شرعی» مسأله التفاتی داشته باشند، «ستیز با حجاب» را نمادی از «ستیز با حاکمیت» تبدیل کرده‌اند. آن‌ها می‌خواهند به این وسیله، خشم خود را از حاکمان نشان دهند و اگر به جز این نماد، با حرکت و اقدام دیگری هم بتوانند این اعتراض را آشکار کنند، همان را انتخاب می‌کنند.

اینک حجاب ستیزی برای بسیاری، «حکومت ستیزی» است و نباید به آن عنوان «دین ستیزی» داد. باز هم در این‌جا از امام خمینی یاد کنم که در قلّه فقاهت بود و به شدت نسبت به مسائل دینی غیرت داشت، ولی بدرستی این امور را از هم تفکیک می‌کرد، او می‌گوید: «هرچند بغض و دشمنی با امیرالمومنین موجب کفر است، ولی کسانی که با انگیزه‌های سیاسی در جهت اعتراض به حکومت امیرالمومنین با حضرت جنگیدند و «انگیزه دینی» نداشتند مثل معاویه، از دین خارج نشدند.» (همان، ص ۴۸۲)

آیا آن‌ها که چوب تکفیر را بدست گرفته و همه را با دین‌ستیزی محکوم می‌کنند، از این مبانی فقهی اطلاع دارند؟ و آیا فرق معارضه دینی با معارضه سیاسی را می‌فهمند؟ آیا نمی‌دانند معارضه سیاسی با مقدسات دینی، حتی با نماد عالی دیانت یعنی شخص امیرالمومنین، الزاماٌ به معنی دین‌ستیزی تلقی نمی‌شود! امروز در این بحران‌ها، بیش از هر زمان دیگری، خلأ فقیهی در طراز امام خمینی احساس می‌شود که سرمایۀ فقه را برای پاسخ به این نسل معترض به صحنه آورد؛ فقیهی که با منطق خود، جوانان خشمگین را در آغوش بگیرد و آنان را به عقلانیت بازگرداند.


محمد سروش محلاتی

 
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت عصر اسلام، تاریخ انتشار:۱۸ مهر ۱۴۰۱، کدخبر: ۳۲۲۱۹، www.asrislam.com
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین