شعار سال: آب مایه حیات است. دانشمندان تاکنون انشاء حیات را در کره زمین میدانستند و برخی هم معتقد بودند آثار حیات در سیارات و حتی خرده سیارات منظومه شمسی وجود دارد و بررسیهای به عمل آمده بر روی شهاب سنگها این نظریه را تایید نمود. قرآن مجید انشاء اولیه حیات را هم زمان با خلق شدن ماده در انبساط کیهان میداند بر اساس این نظریه قرآن آثار حیات باید در سایر سیارات در کل جهان مادی وجود داشته باشد. قبل از اشاره به آیات مربوطه خلاصه کوتاهی درباره خلقت کیهان از نظر علم و قرآن داشته باشیم. کیهان در آغاز در محدوده بسیار کوچک و فوق العاده فشرده و چگال قرار داشت بنام محدوده پلانک که ده به توان منهای ۴۳ ثانیه پس از بیگ بنگ به وجود آمده بود و علم فیزیک آن را سینگولاریته کیهانی مینامد. به فارسی تکینگی و به عربی احدیت معنی میدهد. صمد یعنی توپر و توپر یعنی جای خالی ندارد و وقتی فشردگی عارض شود جای تو خالی مطلقا در آن وجود ندارد. یکی از صفات ذاتی خداوند هم فشردگی مطلق یا صمد است و کیهان هم از فشردگی مطلق ایجاد شد. انا لله وانا الیه راجعون. از خدا نشات گرفتیم و به (محدوده احدیت او) باز میگردیم-خلقت کیهان از احد یت و صمدیت آغاز شد
احدیت محدوده فوق العاده چگال، فشرده و بسته بود و همه ماده در نقطهای بینهایت فشرده و کوچک که متمایل به هیچ بود به یک لحظه از هم باز میشود و به سرعت منبسط میشود. این لحظه را علم فیزیک لحظه انبساط کیهان مینامد. در این لحظه ماده شروع به خلق شدن میکند. ذرات بنیادی در آغاز انبساط کیهان امکان بروز مییابند و فوتون ها، الکترون ها، نویترینوزها و اضداد آنها بنا به نظریه دانشمندان فیزیک از جمله پروفسور واینبرگ فیزیکدان برجسته آمریکایی کیهان در شش دوره و در زمان تنها حدود سه دقیقه خلق میشود و ۹۹ و اندی درصد ساختار مادی آن شکل میگیرد؛ بنابراین لحظه آغاز خلق ماده شروع انبساط کیهان است. این را علم میگوید و، اما نظر قرآن: در آیات قرآن برای پیدایش کیهان از سه نوع جمله استفاده میکند که هر کدام معنی خاص خود را دارد.
بدیع السموات والارض، فاطرالسموات والارض و خلق السموات والارض
هنگامی که چگونگی ایجاد کیهان مطرح میشود از این سه کلمه استفاده میشود و در موارد کلی جمله کل شیئ و کل جهان مادی بکار برده میشود. ابداع به معنی ایجاد ازهیچ است خداوند در قرآن و در سوره اخلاص خود را احد مینامد و صمد. احد و صمد دو صفت ذاتی خداوند است و فقط یکبار در قرآن به آن اشاره شده است. احدیت و صمدیت به مفهوم بسیط بودن وفشرده بودن معنی میدهد که از ذات خداوند انشاء شده و در این محدوده فقط نور ذات باریتعالی تجلی داشته و از این نور که بسیار فشرده و توپر و قدرتمند است کیهان ابداع میشود.
در قرآن آمده که حضرت موسی تقاضای دیدن خداوند را میکند و پاسخ میشنود که تو هرگز نمیتوانی مرا به بینی یعنی ساختار مادی تو تحمل دیدن مرا ندارد و تنها بارقهای از نور خداوند بر کوه مقابل حضرت موسی تجلی میکند و کوه در اثر تجلی این نور از جا کنده و پودر میشود. خداوند این را در قالب یک داستان برای ما شرح میدهد و میخواهد بگوید نور خداوند که از ذات او سرچشمه میگیرد. نورعلی النور است (انرژی ناب) بسیار فشرده بسیط و به تعبیر قرآن صمد است که کیهان از آن ابداع شد از هیچ ایجاد شد. فوق العاده فشرده و چگال است و درآیه نور هم میفرماید الله نور السموات والارض. خداوند نور کیهان است- نور و منشائ خلقت در قرآن
بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُون. -ابداع کننده کیهان از هیچ (ابداع به معنی ایجاد از هیچ است، هیچ تعریف مادی است وقتی مادهای در کار نباشد هیچ است) و هنگامی که امر و اراده ذات باری تعالی بر ایجاد قرار گرفت میفرماید باش و در یک آن میشود. امر خداوند از عالم غیب نشات میگیرد یا عالم ماوراء جهان مادی.
وَلِلّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ نحل ۷۷-عالم غیب از آن خداوند است و ایجاد آنی امر خداوند از یک چشم بهم زدن نیز کمتر است. این مرحله که ابداع انجام میشود تا مرحله فطر السموات والارض یعنی انبساط کیهان در قرآن محدوده احدیت است. آیه ۱۰۱ سوره انعام نشان میدهد که ابداع و خلق کیهان دو مقوله جدا ازهم هستند. یعنی در دو زمان اتفاق افتاده و اول بدیع است و بعدا خلق. بسیاری هر سه عنوان بدیع و فاطر و خلق را همه خلق کردن تفسیر کرده اند که بنظر درست نمیآید هر کلمه معنی خاص خود رادارد و خلق کردن یعنی ایجاد از چیزی به عنوان سنگ بنای اولیه و برای اولین بار.
علامه طباطبائی رحمت الله علیه درتفسیر المیزان معانی هر سه کلمه را دقیقا بیان داشته است. ارتباط این کلمات با مفاهیم علمی از یافتههای اینجانب است با استفاده از آیات الهی در طبیعت که به تعبیر قرآن آنهم آیه است و میتوان به آن برای تاویل یک آیه متشابه استفاده کرد.
بَدِیعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنَّى یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَلَمْ تَکُن لَّهُ صَاحِبَةٌ وَخَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ وهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ-
"ابداع کننده کیهان خداوند است و او نه فرزند دارد و نه همسری که برایش فرزند بیاورد به عبارتی خداوند بسیط است و خلق کننده کیهان و بر تمامی جهان مادی اشراف علمی دارد. پس اول ابداع است از خداوند بسیط و سپس خلق کل شیی (خلق کیهان) است. حال وقتی از فطرهن صحبت به میان میآورد به معنی باز کردن کیهان مشخص است که منظور بین این دو مرحله است. خداوند در قرآن مشهودات عالم مادی را آیات الهی مینامد و در کنار آیات قرآن قرار میدهد. پس برای روشن شدن مفاهیم قرآن باید از هر دو آیات استفاده شود. نشانههای خداوند در جو زمین و زمین و چگونگی پیدایش کیهان همه آیات خداوند هستند در کنار آیات مندرج در قرآن برای تاویل آیات متشابه که همه در ارتباط با پدیدههای علمی است باید از مشهودات جهان مادی هم استفاده کرد. علم در تاویل این آیات باید نقش اساسی بازی کند. آیه ۷۹ سوره انعام میفرماید:
إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ -حضرت ابراهیم میفرماید:من روی به کسی میآورم که من را از آغاز انبساط کیهان آفرید (فطرنی من را باز کرد، من را از مرحله باز کردن آفرید) است و من از مشرکین نیستم. با مطالب عنوان شده فوق تا اندازهای با مفاهیم سه کلمه ابداع، فطر آشنا شدیم. در مفاهیم آیات باید تفکر و تعقل کرد و چرایی انتخاب یک کلمه را بدست آورد. بررسی انبساط کیهان از نظر علم و قرآن
خلق به معنی ایجاد از چیزی دیگر به عنوان ماده اولیه آن. مثلا کیهان را خداوند در شش دوره خلق کرد از ذرات بنیادی که در ابتدای انبساط کیهان به وجود آمد. قبل ازآن ابداع و فطرهن است که هر دو به معنی ایجاد از هیچ است. انشاء به معنی ایجاد از چیز دیگر و ادامه آن با هدایت و فسوی تا رسیدن به هدف مطلوب یعنی شکل دادن تا هدف مورد نظر آن پدیده. فرق انشاء و خلق در این است که خلق ایجاد یک پدیده است و ادامه آن خلق تا رسیدن به وجه مطلوب میشود انشاء. مثلا نطفه خلق میشود و خلق بعدی علقه است و انشاء در درون خود خلقهای دیگر دارد. علق خلق بعدی نطفه است که بعد از انشاء خلق اول که زمان بر است ایجاد میشود. خلق جنین از نطفه منعقد شده توسط ژن مرد و زن خلق نیست بلکه باز آفرینی خلق است. نطفه یک باز خلق شده و یک پدیده دو بار خلق نمیشود. اکنون برمی گردیم به اساس بحث ما
کشف آب در مریخ و اعجاز قرآن
هدف از آفرینش در قرآن خلقت حیات و در درون آن موجودات زنده و انسان است. حیات از مرحله انبساط کیهان انشاء شد. این نظر علمی قرآن است اگر دانشمندان فیزیک و اختر شناسی با مفاهیم قرآن آشنا بودند از کشف آب در مریخ چندان هیجان زده نمیشدند. وقتی قرآن میفرماید انشاء انسان از فطرهن است یعنی برنامه ریزی تدوین شده و مشیت الهی در بدو پیدایش کیهان بر ایجاد آب و حیات قرار داشت و این برنامه به عنوان یک نرم افزار در دل کیهان قرار داده شد و هر نقطه از کیهان که شرایط از پیش تعیین شده را دریافت کند حیات و آب در آن پیدا میشود. برخی مانند زمین تمامی شرایط لازم برای حیات را دارا شدند و حیات بطور کامل در آن ایجاد شد و برخی از سیارات مانند مریخ تا مرحله پیدایش اب شرایط لازم را کسب کردند و سپس حیات در آنها متوقف شد.
در بسیاری از شهاب سنگها از مریخ پیشرفتهتر بودند و توانستند از مرحله آب هم فراتر روند تا بروز مرحله ایجاد مولکولهای اولیه حیات، ولی به مرحله بعدی ازآن نتوانستند برسند. این بحث بسیار مهم علمی است.
از آنجائی که اکثر دانشمندان به تصادفی بودن پیدایش کیهان، کهکشان ها، منظومه شمسی و حیات در زمین اعتقاد دارند و همه چیز را از دید تصادفی بودن نگاه میکنند به بسیاری از واقعیتهای موجود نمیرسند و وقت خودشان را تلف میکنند تا آثاری از حیات را مثلا در مریخ پیدا کنند. این خرده سیارات براساس نظریه علمی تکههای یک سیاره از هم متلاشی شده منظومه شمسی بوده اند و در آن سیاره تا ایجاد مولکول های آب پروسه ایجاد حیات پیش رفت و متلاشی شد. در بسیاری توده سیاه که در آن مولکولهای اولیه تشکیل حیات یافت شده وجود داشته اند که به تعبیر قرآن همان حما مسنون است.
حما مسنون یعنی پیدایش ماکرو ملکولهای ساده حیات که بر روی سفال داغ ته نشین و آب آن دفع شد. به چند آیه در ارتباط با انشاء انسان از انبساط کیهان توجه فرمائید.
قَالَ إِبْرَهِیمُ لاَبِیهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنی بَرَاءٌ مِّمَّا تَعْبُدُونَ- إِلا الَّذِی فَطرَنی فَإِنَّهُ سیهْدِینِ.
من چرا کسی را پرستش نکنم که مرا از فطرنی خلق کرد. سوره زخرف ۲۶ و ۲۷ -
وَمَا لِی لاَ أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ-سوره یاسین چرا کسی را نپرستم که مرا از فطرنی خلق کرد و باز گشت بسوی او است. همه مفسرین کلمات ابداع، فطرهن، خلق و انشاء را خلق کردن معنی میکنند و به عمق مفاهیم علمی آن توجه ندارند.
فطرنی یعنی باز کردن. در حقیقت معنی تحت الفظی این آیه این است خداوند مرا باز کرد- قرآن در این آیات نفرموده مرا از فطرنی خلق کرد کلمه خلق در این جا بکار برده نشده فقط میفرماید فطرنی.
با توجه به آیه فاطر السموات والارض، فطرنی یعنی از آغاز انبساط کیهان به عبارتی انشاء انسان همراه با انبساط کیهان آغاز شد و انسان هدف تکامل یافته حیات است. ما آیه قرآن را کنار آیه خلقت کیهان از دیدگاه علم میگذاریم و متوجه میشویم که وقتی خداوند میفرماید من کیهان را باز کردم چه معنی میدهد. در قدیم متوجه منظور خداوند نمیشدند لذا هر سه کلمه را خلق معنی میکردند. جالب است که قرآن در این آیه میفرماید الیه ترجعون یعنی همه کل شیی یا جهان مادی به همان نقطهای که خلقت انسان هدف نهائی حیات آغاز شد مجددا برمی گردند. مدل استاندارد کیهان.
اینکه انسان به خدا بر میگردد امکان پذیر نیست محدوده احدیت جای ماده نیست. انسان جسم مادی دارد و با همین جسم مادی برانگیخته خواهد شد. پس آیه بسیار زیبا میفرماید انسان از فطرنی یا لحظه انبساط کیهان انشاء میشود و به همان جا برمی گردد درست به اولین لحظات بروز ماده یا اول مره. کیهان از یک نقطهای فشرده و صمد آغاز شد و مجددا به همان نقطه فشرده و صمد برمیگردد. این کلمات خداوند را با دید علم اخترشناسی نگاه کنید و اعجاز کلمات خدا را دریابید.
انسان به احدیت راهی ندارد. احدیت حوزه مدیریت خداوند است و خصلت مادی ندارد. تنها انسان نیست که به آغاز انشاء حیات بر میگردد بلکه تمامی کل شیی اعم از ماده زنده یا بیجان. یعنی کیهان به نقطه اول خلقت خود برمی گردد. این مطلب از نظر علم اختر شناسی بسیار مهم است. افسوس که دانشمندان فیزک و اخترشناسی ما هنوز نمیدانند که در قرآن چه مطالب زیبائی که علم تشنه آن است وجود دارد. باور نمیکنند، زیرا آیات قرآن را با تفکر و تعقل نمیخوانند. سوره یاسین با این عظمت کارش بر سر مزار انسان رونق دارد و از دید تعقل انسان خارج شده. این را میگویند مهجوریت قرآن.
کیهان مانند طوماری درهم پیچیده میشود. طومار نامهها را ابتدا میبستند یا لول میکردند وقتی میخواستند طومار را در حضور فردی که معمولا سلاطین بودند بخوانند و بالای آن را میگرفتند و یک دفعه ولش میکردند و باز میشد حال قرآن میفرماید کیهان را مانند طوماری که باز شده است سریع لول میکنیم و به حالت اول در میآوریم.
چه تشبیه بسیار زیبائی از انبساط وبسته شدن کیهان. وَیُرِیدُ اللّهُ أَن یُحِقَّ الحَقَّ بِکَلِمَاتِه- قرآن کتابی هدایت کننده است و برای هدایت بشر بسوی ذات باریتعالی نازل شده و بیشتر آیات آن درباره پدیدههای حیات از اول آفرینش تا کنون است و آنها را نشانههای خود میداند و در بسیاری از تمثیلها از کلماتی استفاده کرده است که اشاره به یک موضوع علمی خاص دارد آن موضوع علمی خاص را تا علم آن را شرح نداده نمیتوانیم بیان کنیم و برای این منظور است که خداوند در قرآن مجید میفرماید بزودی به شما نشان میدهیم در آفاق (کیهان) و در نفس خودشان تا بدانند که خداوند واقعیت و حق است و منظور وضوح موضوعات توسط علم است. ما هم باید با علم پیش برویم و نظرات غیرعلمی گذشتگان در باره کلمات متشابه که با علم کنونی همخوانی ندارد را اصلاح کنیم که خوشبختانه در فرهنگ شیعه این دید وجود دارد.
گذشتگان آیات قرآن را با آخرین نظریه علمی تاویل کردند و حدود هزار سال میگذرد و ما همچنان آن نظریههای منسوخ شده علمی را بر باور خود نشانده ایم و تکرار میکنیم و بر شبهات میافزائیم و آیات به این زیبائی را از اعتبار علمی میاندازیم چرا که نمیخواهیم تصورات ذهنی گد شتگان را کنار بگذاریم قرآن را براساس آن نظرات تاویل میکنیم چه گناه نابخشودنی. در مورد جمع شدن کیهان به آیه توجه فرمایید.
- یَوْمَ نَطْوِی السَّمَاء کَطَیِّ السِّجِلِّ لِلْکُتُبِ کَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِیدُهُ وَعْدًا عَلَیْنَا إِنَّا کُنَّا فَاعِلِینَ ۱۰۴- انبیائ" روزى که آسمان (معنی فضا را میدهد) را همچون طومارنامهها در مى پیچیم همان گونه که بار نخست آفرینش آن را آغاز کردیم دوباره آن را باز میگردانیم و عده اى است برعهده ما که ما انجام دهنده آنیم". سماء با توجه به کلمه کما بدانا اول خلق در همین آیه مراد خلقت (معنی خلق به صورت عام میدهد) اولیه کیهان است. افرادی میگویند وقتی استخوانهای ما نابود شد و اثری دیگر در زمین از آن بجای نمانده چگونه خداوند آن را دوباره خلق میکند و خداوند میفرماید-
قُل کُونُواْ حِجَارَةً أَوْ حَدِیدًا أَوْ خَلْقًا مِّمَّا یَکْبُرُ فِی صُدُورِکُمْ فَسَیَقُولُونَ مَن یُعِیدُنَا قُلِ الَّذِی فَطَرَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَیُنْغِضُونَ إِلَیْکَ رُؤُوسَهُمْ وَیَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَن یَکُونَ قَرِیبًا- "بگو سنگ باشید یا آهن یا آفریده اى از آنچه در خاطر شما بزرگ می نماید (باز هم برانگیخته خواهید شد) پس خواهند گفت چه کسى ما را بازمی گرداند بگو همان کس که نخستین بار از فطرهن شما را پدید آورد، سرهاى خود را به طرف تو تکان میدهند و میگویند آن کى خواهد بود بگو شاید که نزدیک باشد " (۵۱) اسرائ-
کلمه قل الذی فطرکم اول مره گویای این مطلب است که اولا شالوده حیات در آغاز انبساط کیهان گذاشته شد دوما با توجه به آیه قبلی و الیه ترجعون قیامت در پایان برگشت جهان به نقطه آغازین یعنی فطرنی و یا شبیه آن شروع میشود انبساط کیهان
دنیای آن هم مادی است. هم آتش دوزخش مادی است و هم گل و سنبل و همه مادی هستند؛ که بسیار بحث علمی جالبی دارد که انشاء الله در آینده شرح خواهیم داد. در سوره یاسین هم آیه زیبائی دراین زمینه دارد
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِکُلِّ خَلْقٍ عَلِیم –یاسین بگو خداوند کسی است که زنده میکند همانطور که اول مره انشاء کرد ۷۹-
اینجا لازم است معنی کلمه انشائ را باز کنیم. انشاء محدودهای است که یک پدیده از آغاز شروع به درست شدن تا مرحله هدف نهائی آن پدیده که کامل میشود را شامل میشود. مثلا نشاء برنج از کاشتن دانه جوانه زده برنج شروع میشود تا خوشه خشک شده که دانه را در خود دارد. البته یک فاکتور دیگر هم دارد. نشاء باید تحت مراقبت و برنامه ریزی زارع باشد، آب بدهد، وجین بکند، با آفات مبارزه کند و غیره. حال انشاء انسان از اول مره تا انسان کامل با روح خدا را شامل میشود البته با برنامه ریزی تدوین شده و کنترل شده ذات باریتعالی که در DNA و روح مستقر است. در انشاء ابداع نیست، زیرا انشاء نیاز به ماده اولیه دارد، ولی خلقهای فراوان دارد.
ذرات بنیادی، پروتونها و نوترونها خلق شوند، الکترونها با هسته اتم پیوند یابند و اتمها را بسازند و همین طور خلق من طین، من ماء مهین، من صلصال و حما مسنون و مراحل رشد جنین و واقعیت قرآنی همه اینها خلق بعد از خلق هستند و همه در درون انشاء انسان هستند هر مرحله از یک خلق ایجاد یک پدیده جدید است برای اولین بار و هر خلقی میشود بنای اولیه خلق بعدی. هیچ خلقی دو بار صورت نمیگیرد؛ و گر نه خلق نامیده نمیشود. خداوند میفرماید هنگامی که کیهان را خلق کردم برنامه تدوین شده آن را قبلا ریختم و در دل کیهان قراردادم مانند یک نرم افزار در دل یک کامپیوتر. نرم افزار را درون سیستم کیهان قرارداده و سپس به آن پرداختم وهدایتش کردم بسوی هدف نهائی؛ و هو الذی خلق السموات و الارض فی ستّة ایام و کان عرشه علی الماء لیبلوکم ایّکم احسن عملاً و لئن قلت انّکم مبعوثون من بعد الموت لیقولنّ الذین کفروا ان هذا الا سحرٌ مبین-۷ هود -خداوند کسی است که کیهان را در شش روز خلق کرد در حالی که عرش او بر آب قرار داشت تا شما را در بوته آزمایش قرار دهد و بهترین عمل را بیرون آورد و هنگامی که گفته میشود شما را دو باره زنده میکنیم کافران گویند این یک سحرآشکار است "–عرش خداوند بر آب و خلقت حیات در زمین
عرش محل تدبیر امور است و به زبان امروزی مدیریت پروژه، زیرا سلاطین بر بالای تخت خود مینشستند و طرح و برنامههای خود را اعلام میکردند و بعد دستور اجرا صادر میشد. کلمات تدوین، طرح و برنامه، مدیریت و ... همه لغات مدرن امروزی هستند. خداوند در قالب کلمات هنگام نزول آیات مفاهیم را بصورت کلمات متشابه بیان میفرمود. امروزه ما مفهوم را میتوانیم درک کنیم. کنترل حرارتی کیهان بعد از انبساط به آنجا ختم شد که دو عنصر هیدروژن و هلیوم در سه دقیقه اول عناصر غالب بودند. وفور هیدروژن و نسبت مشخص هلیوم و کنترل حرارت آب را در تمامی سیارات نهادینه کرد و هر جا آب ایجاد شد و شرایط مساعد حیات هم در آن جا بروز کرد آثار حیات هم دیده میشود؛ بنابراین طبیعی است که در سیارات به ویژه منظومه شمسی که همه همراه خود خورشید از یک توده ابر خورشیدی جدا شدند و طی یک الگوی واحد و از یک قانون تبعیت کردند و هر کدام بر اساس حجم خود و شرایط غالب بر آنها و قرارگرفتن در مدار تعیین شده از پروسه حیات گذشتند و هر کدام سهمی مطابق شرایط به وجود آمده بهرهمند شدند. خورشید به دلیل حجم بسیار بزرگ خود همچنان دوره تکامل اتمی را میگذراند در حالی که زمین این دوره را به سرعت طی کرد و سیاره مریخ خارج از کمربند حیات قرار گرفت و به محض ایجاد آب در آن یخ زد و حیات در آن متوقف شد. البته باید انتظار داشت که در مراحل اولیه ایجاد آب مقداری هم مولکولهای آلی ساده هم در آن یافت شود. این مطلب را میتوان به سادگی پیش بینی کرد بر اساس نظریه قران.
اشکال اساسی دانشمندان فیزیک در این است که همه چیز را با تصادفی بودن قبول دارند و قرآن نظارت و هدایت و شکل دادن را طبق الگوی خلاقیت خود اعلام میکند الذی خلقک فسواک و فعدلک؛ بنابراین پیدایش آب در مریخ چندان مهم و دور از انتظار نبوده است.. خداوند در قرآن مکررا میفرماید ما مثالها را برای مردم میزنیم تا درباره آن تفکر و تعقل کنند. مثال دو جنبه است جنبه ظاهری جمله و جنبه چیزی که منظور آن مثل است و ما باید مفهوم مثال را از آن بیرون آوریم. سید محمد تقوی اهرمی مهر ماه ۱۳۹۴-ویرایش جدید فروردین ۱۳۹۶-خرداد ۱۳۹۷-ویرایش جدید تیر ماه ۱۳۹۹
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از علوم طبیعی در قرآن، تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۳۹۴، کدخبر: ۲۲۸، hammanmasnun.com