پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۸۷۵۱۴
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۶:۲۰
غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هم‌میهن در گفتگوی رسانه ای بیان داشت که به‌نظر می‌آید بعد از کش‌ و قوس‌هایی که بین نیروهای سیاسی مختلف (منتقد، طرفدار و مخالف) بوده است حاکمیت به یک جمع‌بندی رسیده که دردسر حضور خیلی از گروه‌هایی که به‌عنوان منتقد وضعیت موجود در نهادهای مجلس و شوراها و حتی سیستم‌های اجرائی وجود دارد، بیشتر از منافع آنهاست.خلاصه حرف من این است که اگر مجموعه نظام به این نتیجه نرسد که این‌گونه اداره کردن کشور با یک جمعیت یکدست و عموماً کم‌دانش و بی‌تجربه (ولو مورد اعتماد صددرصد آقایان) راه‌حل نیست، نتیجه این می‌شود که یک بخش‌هایی که انتقادی برخورد می‌کنند یا نظرات مخالف دارند - چه در اجرا و چه در قانون‌گذاری- حضور نداشته باشند.در اتفاقاتی مثل اعتراضات همه می‌آیند و می‌گویند نظرات مختلف را بگویید ولی وقتی نظرات مختلف گفته می‌شود یقه‌گیری می‌کنند که چرا این حرف را زدید؟ آقا خودتان گفتید بیایید و نظرات را بگویید. برای مردم نباید دام درست کنید.

شعارسال: غلامحسین کرباسچی، مدیرمسئول روزنامه هم‌میهن در گفتگویی درباره مباحث متعدد از جمله انتخابات پیش رو و نحوه تامل با منتقدان از سوی حاکمیت و راهکار‌های خروج از بحران کنونی کشور مصاحبه‌ای داشته است که به شرح ذیل است:

هرکسی که مخالف حرف زد، نباید یقه‏‌اش را گرفت

*‌امسال در اسفندماه ما دو انتخابات بزرگ داریم، یکی خبرگان و دیگری مجلس شورای اسلامی. با توجه به این موضوع شما فکر می‌کنید امسال نحوه آرایش نیرو‌های سیاسی چگونه خواهد بود؟

من در حال حاضر خیلی نمی‌توانم پیش‌بینی کنم. چون واقعیت این است که آرایش نیرو‌های سیاسی بستگی به حاکمیت دارد؛ اگر حاکمیت بخواهد در وضعیت اداره کشور تغییری دهد، مسئله حضور نیرو‌های سیاسی و آرایش آن‌ها مطرح می‌شود. ولی به‌نظر می‌آید بعد از کش‌وقوس‌هایی که بین نیرو‌های سیاسی مختلف (منتقد، طرفدار و مخالف) بوده است حاکمیت به یک جمع‌بندی رسیده که دردسر حضور خیلی از گروه‌هایی که به‌عنوان منتقد وضعیت موجود در نهاد‌های مجلس و شورا‌ها و حتی سیستم‌های اجرائی وجود دارد، بیشتر از منافع آنهاست. یک‌زمانی هم آقای جنتی این را گفته بودند که «با این ردصلاحیت‌ها مدتی یک انتقادات تندی شنیدیم، ولی چهار سال راحت هستیم که احیاناً نیرو‌هایی در مجلس حضور داشته باشند که بخواهند مشکل درست کنند.» حالا مجموعاً به‌نظر می‌آید که بخش‌های مختلف حاکمیت به این جمع‌بندی رسیده‌اند. در صورت ادامه چنین رویکردی از طرف سیستم، بحث آرایش جدید نیرو‌های سیاسی خیلی جدی نیست. البته این نوع برخورد‌ها و این نوع اداره کشور هم طبعاً یک اشکالات و هزینه‌هایی ایجاد می‌کند. با عملکرد این مجلس و نیز عملکرد دوساله این دولت، آسیب‌ها و خسارات وارده به کشور و مردم قابل‌انکار نیست و خوشبختانه این‌بار همه کم‌وبیش به آن اذعان دارند. ولی باید دید در عمل می‌خواهند اصلاحی بکنند یا نه.

‌*در انتخابات گذشته مجلس و ریاست‌جمهوری شاهد حضور حداقلی مردم در پای صندوق‌های رأی بودیم، به‌نظر برخی کارشناسان دولت و حاکمیت برای اینکه بتواند مردم بیشتری را به‌پای صندوق رأی بکشاند نیازمند این است که انتخابات آزادتری برگزار کند و به‌عبارتی یک مقدار فیلتر‌های نظارتی را پایین بکشند. نظرتان در این مورد چیست و آیا شما راهکار بهتری برای این مشارکت سراغ دارید؟

من تا الآن نشانه جدی برای اینکه چنین تغییری در تصمیم آقایان باشدۀ، ندیده‌ام. ولی بحث من اصلاً ناظر بر شرکت بیشتر در انتخابات و آوردن مردم پای صندوق رأی نیست. من می‌گویم خیلی ُخب، اصلاً ما بیاییم و بپذیریم که با همین منطقی که از آقای جنتی شنیده‌ایم پیش برویم. مسئله کشور و مردم حل می‌شود؟ کارایی این سیاست برای من مدنظر است. اصلاً آقایان یکدست در مجلس و ریاست‌جمهوری باشند، ولی باید دید این سیاست چه سود و خروجی‌ای داشته است؛ آیا واقعاً مسائلی از کشور حل شده است؟ و می‌توان ادعا کرد که این روش برای اداره کشور بهتر از گذشته است؟ واقعاً این مجلسِ (به‌قول خودشان) انقلابی چه کرده است؟

*‌یعنی به‌زعم شما باید قبول کنیم که حاکمیت یک‌دست مجلس و دولت کارآمدی لازم را نداشته و موجبات بهبودی شرایط را فراهم نکرده است.

بله، دقیقاً. ببینید بالاخره همه این مجلس و دولت و بالا و پایین و این‌همه نهاد و اداره و انقلابی و غیرانقلابی و هر‌چه اسم بگذارید برای این هستند که یک اتفاقی در کشور بیفتد. مجلس، دولت، قوه قضائیه و همه نهاد‌ها برای این هستند که در کشور اقتصاد رشد پیدا کند و مردم از فقر رهایی یابند و گشایش داشته باشیم. الآن می‌بینیم با این‌همه تلاشی که برای مجلس و دولت یکدست کردند، باید رهبری مداخله کنند و مثل هرسال در مورد مسئله اقتصاد تذکر دهند. اصلاً تا حالا نشده آماری برای این اهدافی که رهبری تعیین کرده‌اند بدهند و عموماً مسائل اقتصادی کشور است که ایشان به‌عنوان مسئله سال تعیین می‌کنند. این دولت با چه اقدامی و چقدر توانسته این شعار مطرح‌شده برای سال قبل را محقق کند و یا مجلس توانسته کاری کند؟ امسال هم هرکدام این وضعیت و ناکارآمدی‌ها را به اعتراضات و خارج منتسب می‌کنند. قبلاً می‌گفتند دولت‌ها ناکارآمد هستند و الآن می‌گویند همه مربوط به خارج یا تظاهرات‌هاست. سال گذشته تقریباً رکورد تورم و گرانی و بالارفتن قیمت‌ها شکسته شد. اعتماد عمومی کاهش پیدا کرد. این‌همه در داخل و خارج برای نظام و کشور و زندگی مردم چالش درست شد. این نتیجه خوبی بود؟ خلاصه حرف من این است که اگر مجموعه نظام به این نتیجه نرسد که این‌گونه اداره کردن کشور با یک جمعیت یکدست و عموماً کم‌دانش و بی‌تجربه (ولو مورد اعتماد صددرصد آقایان) راه‌حل نیست، نتیجه این می‌شود که یک بخش‌هایی که انتقادی برخورد می‌کنند یا نظرات مخالف دارند - چه در اجرا و چه در قانون‌گذاری- حضور نداشته باشند. این شرایط صرف‌نظر از مسائل سیاسی‌اش که مشارکت حداقلی را نیز در پی دارد موجب شده کشور با این چینشی که صورت گرفته است خوب اداره نشود. اگر نظام به این جمع‌بندی برسد که در این حذف کردن بخشی از نیرو‌های سیاسی و یکدست کردن مجلس و دولت سودی نکرده است، و این دو قوه نتوانسته‌اند از خود کارنامه درخشانی به‌جا بگذارند، حتی واقعاً این مجلس چقدر نسبت به مجالس گذشته بهتر و کارشناسی‌تر عمل کرده و چقدر موانع را از سر راه توسعه کشور و مردم برداشته است؟ من مطمئن هستم چنانچه یک مقایسه منصفانه بخواهد صورت بگیرد، اگر این مجلس ضعیف‌ترین مجلس نباشد، کار برجسته‌ای نکرده است. بد نیست مرکز پژو‌هش‌ها گزارشی تهیه کند که در این یازده دوره مجلس کارنامه مجالسی که گروه‌های مختلف سیاسی در آن بوده‌اند چگونه است، و کارنامه این مجلس چگونه! من مطمئنم اگر مرکز پژوهش‌ها این کار را بکند حتماً یا می‌گوید این مجلس ضعیف‌ترین بوده و یا یکی از ضعیف‌ترین مجالس بوده است. نمی‌تواند ادعا کند که یک مجلس فوق‌العاده بوده و کارنامه درخشانی داشته است. در مورد دولت هم دیگر نیازی به توضیح نیست. دولت در کوچکترین مسائل، خود را معطل کرده است، چهار تا ماشین در کشور تولید می‌شود و یک‌بار در بورس می‌برند و یک‌بار قرعه‌کشی می‌شود و یک‌بار ثبت‌نام می‌کنند. در هر کار یک‌جوری مردم را طلبکار می‌کنند؛ کاری که بنگاه‌های کوچک سطح شهر باید انجام دهند و نیازی به مداخله و درگیری دولت نیست. یک وزارتخانه به‌جای تلاش برای توسعه صنعت و معدن کشور و طرح‌های بنیادی و زیربنایی، علاف چهار تا ماشین داخلی یا خارجی شده! این‌قدر مداخله در امور جزئی؟ و تازه هنوز هم نتوانسته تصمیم ثابت و درستی بگیرد. وضعیت گوشت و تخم‌مرغ و... هم همین‌طور. به‌جای قصاب و بقال و ماشین‌فروش، نشسته‌اند.

*‌پس برای خروج از این وضعیت و حضور همه سلایق سیاسی همان انتخابات آزاد و کاهش سخت‌گیری‌های نظارتی اولویت است؟

بله، ولی اگر به این جمع‌بندی برسند که راه‌حل این کار است. الآن در اتفاقاتی مثل اعتراضات همه می‌آیند و می‌گویند نظرات مختلف را بگویید، ولی وقتی نظرات مختلف گفته می‌شود یقه‌گیری می‌کنند که چرا این حرف را زدید؟ آقا خودتان گفتید بیایید و نظرات را بگویید. برای مردم نباید دام درست کنید. بگوییم نظرتان را بگویید و بعد هرکسی که مخالف حرف زد یقه‌اش را بگیریم و بگوییم چرا این حرف را زدی؟ این یکی از روش‌های خاص مسئولان ماست که مردم را دعوت می‌کنند نظر بدهند بعد با آن‌ها برخورد امنیتی یا قضایی می‌کنند.

*‌قبول دارید که برخی هم بیرون دولت نشسته‌اند و فقط انتقاد می‌کنند و خود را و نظرات خود را ناجی می‌دانند؟

بله. البته ما سیاسیون هم نباید توهم بزنیم که می‌توانیم کشور را به‌درستی اداره کنیم. یکی از دوستان خوب ما مصاحبه کرده و گفته ما یک بسته خیلی خوب اجرایی برای اداره کشور داریم و آماده هستیم که دولت را تشکیل دهیم. این را نیز باید در ذهن‌مان تعدیل بکنیم. ما هم بالاخره امتحان‌های خودمان را پس داده‌ایم؛ همه گروه‌هایی که در جمهوری اسلامی امتحان پس داده‌اند حتی آنان که نبودند و اصلاً در این سال‌ها در خارج بوده‌اند، مثل این پیرمرد‌هایی که در تایوان و چین نشسته‌اند و می‌گویند بعد از ۸۰ سال حکومت چین سقوط می‌کند و به قدرت برمی‌گردیم.

*‌یعنی آزمون‌وخطا‌ها انجام شده.

بله این‌ها هم نمی‌توانند ادعا کنند یک راه معجزه‌آسا برای اداره کشور دارند که فقط کافی است این موانع برداشته شود تا همه‌چیز به‌نحو احسن اداره شود.

*‌شما برای برون‌رفت از شرایط کنونی چه راه‌حلی پیشنهاد می‌کنید؟

راه‌حل مسائل ساده نیست. بالاخره باید به ترکیب نیرو‌های مؤثر کشور توجه کرد. غیر از این طیف‌های سیاسی مختلفی که در قالب احزاب و جمعیت‌ها وجود دارند، ترکیبی از نیرو‌های اعتقادی، سنتی و ایدئولوژیک هستند که به‌هرحال جزو این کشور هستند و در طول سال‌های جنگ فداکاری کرده‌اند و قدرت و امکانات در دست‌شان بوده و هست. این‌ها را نمی‌توان نادیده گرفت. باید بتوان یک تفاهم بر سر اولویت‌های کشور ایجاد کرد و به‌دور از فضای کشمکش سیاسی بین این نظراتی که تندرو یا افراطی شناخته می‌شوند و نظرات کارشناسی و اعتدالی، همراهی و تفاهمی به‌وجود آید و مفاهیم توسعه و اعتدال و سازندگی کشور را به یک خواسته عمومی حداقلی موردنیاز و اولویت اول کشور تبدیل کنیم و حرف‌ها و شعار‌ها را به سمتی نبریم که طرف مقابل تصور کند که همه‌چیز زیر سؤال خواهد رفت. باید بشود به‌تدریج همه نیرو‌ها را به تجربه اداره کشور برسانیم. باید ضرورت‌های عینی و عملی را و خطرات عبور از آن‌ها را لمس کنند. اتفاقاً همین شرایط ایجاد شده و شاید ادامه آن با همه آسیب‌های احتمالی، زمینه خوبی برای رسیدن به هم‌نظری نسبی راجع به راه‌حل خیلی از گره‌های کور اقتصادی، سیاست خارجی و شاید حتی سیاست داخلی است. همه امروز اذعان دارند که بهبود وضعیت اقتصادی ایجاباتی دارد، یکی از آن ایجابات ارتباط با دنیاست. این روز‌ها همین دولتی که خیلی از نیرو‌های آن در برهم زدن ارتباط با کشور‌ها نقش داشتند برای حل این مسائل پیش‌قدم شده‌اند. این نشان‌دهنده آن است که چقدر این نیرو‌هایی که زمانی فکر می‌کردند باید با دنیا برخورد‌های دیگری کرد به این نتیجه رسیده‌اند که آن برخورد‌ها جواب نمی‌دهد.

*‌منظور شما عربستان است؛ ضمن اینکه امید می‌رود دولت بتواند به‌مانند عربستان با مردم نیز تعامل داشته باشد.

یک‌وقتی آقای ظریف آمدند گفتند برجام یک این است که ما مسئله هسته‌ای را پیش ببریم و با سایر کشور‌ها مسائل‌مان را حل کنیم، آن زمان خیلی شدید مورد انتقاد گرفتند، ولی ُخب الآن از این‌طرف شروع کرده‌ایم و می‌گوییم مسائل منطقه‌ای را حل کنیم تا بعد زمینه فراهم شود که بتوانیم با آمریکا با دست پرتری کارمان را پیش ببریم. می‌خواهم بگویم که این‌طرف هم ما نباید به‌عنوان اصلاح‌طلب و منتقد فکر کنیم که اگر ما بیاییم، همه‌چیز را می‌توانیم دگرگون کنیم؛ این‌جور نیست. نه حتی آن‌ها که بیرون‌اند یک برنامه‌ای دارند و فعلاً فقط شعار می‌دهند و این دوستانی هم که اینجا هستند با تجربه‌ای که در کار دارند و نشان داده‌اند کار‌بلد هستند. پیچیدگی کار را باید بپذیریم و فکر نکنیم همه‌چیز از مجرای ما حل می‌شود. اصل مسئله در کشور این است که گرفتاری اجرایی و اقتصادی و معیشت مردم مسئولیتی است که باید دولت، مجلس و قوه قضائیه به‌دنبال حل آن باشند. بحث‌های سیاسی مقدمه‌ای برای این است که یک کار اجرایی درست صورت بگیرد، نه اینکه کار اجرایی مقدمه‌ای باشد تا فلان گروه به قدرت برسد و یا به قدرت نرسد. اصل مسئله ما توسعه کشور و رشد اقتصادی و حل مشکلات مردم است. فراموش نکنیم مردم در دوم خرداد ۷۶ یکسری عملکرد‌های مناسب دستگاه‌های اقتصادی و دولت اول آقای هاشمی و سازندگی و عمران شهری را دیده بودند که آن‌گونه در انتخابات مشارکت کردند. بعد که دیدند این گروه هم بعد از پیشرفت‌هایی که داشتند دارند با یک شعار‌های سیاسی جنگ‌ودعوا راه می‌اندازند، گفتند ما حرف سیاسی را رها کنیم، و به‌دنبال دولت احمدی‌نژاد رفتند و بعد با دیدن مشکلات آن دولت و برای گشایش در سیاست خارجی به آقای روحانی رأی دادند. بعد دیدند آقای روحانی هم در دولت دوم موفقیت آن‌چنانی نداشت، گفتند بگذاریم کسی که مدعی است، خودش بیاید درست کند. مردم خواهان حل مشکلات زندگی خود هستند و برای اکثریت قریب به اتفاق‌شان شخصیت‌های سیاسی و حرف‌های خوب و شعار‌های عالی در مرحله بعد است. به‌قول آیت‌الله جوادی‌آملی «نان نباشد، مردم خدا را هم عبادت نمی‌کنند» (لولا الخبزلما عبدالله). هر گروه سیاسی که بتواند در جامعه به‌صورت واقعی و نه شعاری مشکلات مردم را حل کند مورد وثوق مردم خواهد بود. مردم از نظام‌ها هم اول و آخر همین را می‌خواهند.

سایت تحلیلی خبری شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت هم میهن، تاریخ انتشار: 16فروردین1402، کدخبر: -، hammihanonline.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین