شعارسال: دکتر حسن عابدی جعفری، استاد دانشگاه و وزیر بازرگانی دوران دفاع مقدس، ضمن تاکید بر ضرورت پیشگیری از بروز فساد، به اهمیت نقش مردم و نخبگان در این رابطه اشاره کرد و اظهارداشت: با ناکارآمدی ناشی از فساد «نظام اداری» که کانون و موتور محرکه «توسعه» تلقی میشود، کارکرد اصلی خود را از دست داده، به جای آن که «توسعه ساز» گردد، «توسعه سوز» میشود! و این «چرخه معیوب»، ادامه مییابد. پیامد تداوم و تشدید این چرخه، اشاعه فقر و فلاکت روز افزون خواهد بود. شوربختانه، کشور ما هم کاملا از آثار چنین چرخه معیوبی بی بهره نبوده است.
متن این یادداشت بدین شرح است:
«فساد» و «نا کارآمدی»، دو یار دیرین و دو آفت اصلی نظام اداری کشورها در طول تاریخ بشر شمرده شده اند. هرچه نظامهای سیاسی نامردمی تر، بروز چهره کریه این دو تهدید، خشنتر و عریان تر. اما چنین نبوده که نظامهای مردم سالارِ حزبی هم از این دو بلیه جانکاه، در امان بوده باشند. اتفاقا در این دولت ها، گهگاه عمق فاجعه از آن چه فکر میشود هم، فجیعتر بوده است.
مفهوم «سیستم تاراج» Spoils system)) در ادبیات «اداره امور عمومی» یا «مدیریت نظام اداری» بیانگر همین معنا است. «سیستم تاراج»، آن گاه چهره مینماید که در یک انتخابات سیاسی، حزب پیروز، در پاسخ به جبران زحمات اعضاء و هوادارانش، چوب حراج بر «مناصب دولتی» زده و آنها را میانشان تقسیم مینماید. یعنی مناصب دولتی، «غنائم جنگی» به حساب آمده و باید به غنیمت در میان فاتحان این کارزار سیاسی توزیع شوند!
بدیهی است که در چنین شرایطی، «عدم شایسته سالاری»، حاکم و «رفیق بازی»، «خویشاوند گماری»، «تبارگرایی»، «تعارض منافع»، عدم شفافیت، تبعیض، و مانند آن موجه جلوه داده میشود و این سنت سیئه، آرام آرام به یک «فرهنگ» اداری دیرپای تبدیل میشود.... و این خشت اول، چون کج نهاده شد، تا ثریا میرود دیوار کج!
یعنی این بنیان کج، سرچشمه و منشا همه مفاسد بعدی میشود. خطرناکترین و طبیعیترین محصول این فرایند، «ناکارآمدی» است. در همین راستا، «نظام اداری» که کانون و موتور محرکه «توسعه» تلقی میشود، کارکرد اصلی خود را از دست داده، به جای آن که «توسعه ساز» گردد، «توسعه سوز» میشود! و این «چرخه معیوب»، ادامه مییابد. پیامد تداوم و تشدید این چرخه، اشاعه فقر و فلاکت روز افزون خواهد بود. شوربختانه، کشور ما هم کاملا از آثار چنین چرخه معیوبی بی بهره نبوده است.
به نظر میرسد که پاسخ را در «جراحی»، این «چرخه معیوب» باید جستجو کرد، و البته، برون رفت از این شرایط، نیازمند وجود یک «عامل تغییر» است که خود در چنین پیلهای گرفتار نیامده باشد.
اینک اگر نامزدی که در صحنه سیاسی کشور پیروز شده،
۱ - بر ضرورت تغییر این "چرخه معیوب" باور داشت، و
۲ - عملا در مسیر آن گام برداشت، و
۳ - در محدوده توانائیش کوشید تا از ساختار چنین "سیستم تاراجی" فاصله بگیرد، و
۴ - در مقابل، به «چرخه مطلوب» نزدیکتر شود.
و آیا اگر در «فرایند مبارزه با فساد»، به جای آن که اجازه دهند فساد آن چنان که گفته شد، ریشه دواند و شایع شود، آن گاه به «مقابله» با عوارض پرهزینه آن بپردازند، و علاج را به پس از وقوع واگذار کنند، به اقدامات «پیشگیرانه»ای آن چنان که گذشت، پرداختند، تکلیف و وظیفه دیگران چیست؟
به یقین، کشور ما، در این شرایط خطیر، سخت نیازمند حمایت از چنین «تغییر»ی است، باید این اقدام مبارک را ارج نهاد و هر کس به سهم خود همتی و مساعدتی کند، نباید؟
گویا، زمانِ هم آوازی ما با این نهیب فرا تاریخی امیرمومنان علی (ع) در تغییر نگرشمان به حکمرانی و مناصب دولتی آن فرا رسیده باشد که به والی آذربایجان فرمودند:
«انً عَمَلَکَ لَیسَ لکَ بِطُعمَه، وَ لکِن فی عُنُقِکَ اَمانَه»
[آگاه باش که]مسولیت حکمرانی، «طعمه»ای در دستان تو نیست، بلکه «امانتی» است بر گردن تو.
شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پرسون، تاریخ انتشار: 31تیر1403، کدخبر:717477، purson.ir