شعارسال: نام «چادرملو» امروز شاید برای بسیاری از شهروندان با تیم فوتبال آن گره خورده باشد، اما در ابتدای دهه ۹۰، این مجموعه معدنی حاشیهها و شایعات وسیعی درخصوص رانت و فساد در رسانهها را با خود یدک میکشید. در سال ۱۳۹۳، نمایندگان مجلس با نطقهای تند، خواستار شفافسازی درباره رانتهای نهفته در مزایدههای چادرملو و اخلال در نظام ارزی شدند. در این سالها، نام «مشتاق مشتاقی» به عنوان پیمانکار اصلی این معدن بارها بر سر زبانها افتاد؛ فردی که نهتنها در روزهای تاریک چادرملو حضور داشت، بلکه تا امروز نیز در ردههای تصمیمگیری این مجموعه نقش مؤثری ایفا میکند. پیمانکاری صاحب تجربه و قدیمی که رد پایش را از معدن چادرملو تا شرکتهای کانادایی و مراکشی میتوان دنبال کرد.
سلطانی ادعا میکند که مشتاق مشتاقی فعالیتهای اقتصادیاش را از دهه ۷۰ آغاز کرد و در سال ۱۳۷۳ هلدینگ بینالمللی اسمیران را در حوزه صادرات مواد معدنی تأسیس کرد. اما خیلی زود دامنه فعالیتهایش را از معدن به حوزه ساختمانسازی، سلامت، و حتی ساخت مسجد توسعه داد. پروژههای بلندمرتبهای، چون برجهای دوقلوی کیش که در زمان خود با حاشیههای و پرونده قضایی همراه بود و برج هوشمند «ریبون» در تهران که برای آن پای تام رایت، طراح برجالعرب امارات را به ایران باز کردند. از جمله فعالیتهای جنجالی این مجموعه بودند. در سال ۱۴۰۱، مسجد ثامنالائمه در کیش توسط مجموعه مشتاقی افتتاح شد؛ بنایی با معماری متفاوت و حامیان سیاسی که علاوه بر وجه مذهبی، با نوعی رویداد تبلیغاتی همراه بود.
با آغاز خصوصیسازیها در سال ۱۳۹۳، مشتاقی رسماً وارد مجموعه چادرملو شد. این همزمان با اوجگیری اعتراضها نسبت به مزایدههای مشکوک، قراردادهای کلان بدون رقابت و عدم شفافیتها و در کل حاشیهها و شائبههای مالی بود. محمدصالح جوکار، نماینده یزد در سال ۱۳۹۴ از فشارهای سیاسی برای ممانعت از بررسی پرونده چادرملو پرده برداشت و آن را با فساد ۳ هزار میلیاردی مقایسه کرد موضوعاتی که البته هیچگاه به آن پاسخ درستی داده نشد و با حمایت برخی نمایندگان دیگر مجلس و چهرههای نزدیک به جریانهای سیاسی به دست فراموشی سپرده شد. فعالان خبری به خاطر دارند که در آن سالها چادرملو کمپینهای خبری گستردهای هم برای احیای نامش از زیر بار اتهامات برپا کرده بود.
به سوی سرمایهگذاریهای فرا ملی: شرکتسازی در خارج؛ از لندن تا مراکش
در سال ۲۰۱۳ شرکتی در انگلیس به نام مریم مشتاقی دختر مشتاق مشتاقی ثبت شده است. نام این شرکت Daric Trading LTD که در سال ۲۰۱۵ منحل شده است. مشتاق مشتاقی در سال ۲۰۱۵ شرکتی در بریتانیا با نام خود به ثبت رساند که تنها یکسال و نیم بعد آن را منحل شد. در سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ دهها شرکت در انگلستان، کانادا، مراکش، قزاقستان، و موناکو با نامهای مختلف تأسیس و سپس منحل شدند. ادعا میشود که در بسیاری از این شرکتها، فرزند او، «حامد مشتاقی» نیز نقش کلیدی دارد. به عنوان مثال شرکتی در حوزه حمل و نقل دریایی یکی از این موارد است که باز هم در انگلیس تحت نام حامد مشتاقی ثبت و پس از مدتی منحل شد. نام این شرکت Ray shipping LTD بود که پس از انحلال، حامد به عنوان مدیر اجرایی شرکتی دیگر مشغول به کار شد. در این شرکت که دقیقا در همان زمینه شرکت منحل شده مشتاقی فعالیت میکند نام سه فرد ایرانی با پاسپورت انگلیسی و یک شرکت انگلیسی دیگر هم دیده میشود. نام این شرکت Sea Freight PLC است. شرکت Kazax Minerals Inc (KZX) در قزاقستان و کانادا، یکی از پروژههای کلیدی خانواده مشتاقی است که با سرمایهگذاران خاورمیانهای، شرکای روسی و چینی، فعالیت گستردهای در بهرهبرداری معادن آسیای میانه دارد. این شرکت در قراردادی با شرکتی به نام «صفین» توافق ۴ میلیون دلاری برای اجرای پروژه معدنی در قزاقستان امضا کرد. شرکتی که در ایران نیز سابقه نزدیکی به نهادهای خاص را دارد. مشتاقی در مراکش نیز با دو شرکت CMMF و Advance Basic Commodity Corp فعالیت دارد. دومی در مونتکارلو ثبت شده، ولی در مراکش پروژههای چندده میلیون دلاری اجرا میکند (شعار سال: بیان سوابق سرمایه گذاری خارجی یا ثبت شرکت در خارج، دلیلی بر اثبات وجود رانت نمیتواند باشد).
در تداوم مباحث بیان شده توسط یاشار سلطانی بیان شده است که، بررسی اسناد شرکتهای ثبتشده در بریتانیا، نکتهای جالب را آشکار میسازد. ملیت مشتاق مشتاقی در برخی مدارک رسمی، بریتانیایی ثبت شده است (شعار سال: باید بررسی شود که به فرض صحت این موضوع، آیا دو تابعیتی بودن منافات قانونی با نوع فعالیتهای اقتصادی و مدیریتی مشتاقی در ایران دارد؟).
یاشار سلطانی مدعی میشود که در ایران، مشتاقی هلدینگ اسمیران را با برند جدید «روبان نور بینالملل» بازسازی کرده است. شرکت روبان نور بینالملل به نظر میرسد همان ساختار شرکت “اسمیران” را حفظ کرده و تنها با تغییر نام، فعالیتهای مشابهی را ادامه میدهد. این مسئله در تحلیلهای مرتبط با شفافسازی مالی پروژههایی مانند برجهای دوقلو و ساختمان ریبون اهمیت ویژهای دارد (شعار سال: اطلاعات بیان شده توسط جناب یاشار سلطانی، بیشتر رویکرد ارایه اطلاعات درخصوص یک نفر برای جلب نظر عمومی بر وی را دارد تا افشاگری یا ارایه سرخطهای تخلف، رانت یا فساد).
در حالیکه چهرههایی، چون مشتاقی میلیاردها تومان سود از استخراج معادن ایران کسب کرده و سرمایههای شان را در ساختوسازهای لوکس و پروژههای معدنی در خارج به کار گرفتهاند، معادن داخلی همچنان با بحرانهای مالی، فقر سرمایهگذاری و حوادث انسانی روبرو هستند. سلطانی میپرسد که، سؤالی که باقی میماند این است: آیا معادن ایران واقعاً زیانده هستند، یا سود آنها تنها برای عدهای خاص تعریف شده است؟ضمن احترام برای خبرنگار حرفه ای، چون آقای یاشار سلطانی، سوال متقابلی که میتوان از نویسنده گزارش حاضر پرسید این است که چرا برای پرسیدن سوال آخر خود (آیا معادن ایران واقعاً زیانده هستند، یا سود آنها تنها برای عدهای خاص تعریف شده است؟)، تمرکز را بر فعالیت اقتصادی و مدیریتی مشتاق مشتاقی، قرار داده است؟ آیا این گزارش، آغازی برای گزارشات افشاگرانه آتی است؟ آیا سلطانی قصد ارایه سرخطهایی برای پیگیری موضوع توسط نهادهای نظارت و بازرسی و امنیتی کشور را دارد؟ آیا خدای ناکرده پای مسائل شخصی وهای لایت کردن فردی خاص برای اهدافی خاص مطرح است؟ و ....
در هر صورت، گزارش حاضر نیازمند دریافت و انعکاس توضیحات تکمیلی از طرف کلیه ذی نفعان و ذی مدخلان با رویکرد تنور افکار عمومی و ممانعت از بروز شایعه و شائبه میباشد.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت یاشار سلطانی. کد خبر: -. منتشره در تاریخ ۲۲ فروردین ۱۴۰۴. https://yasharsoltani.com.