پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۷۸۴۴
تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۲:۳۹
اخباری پشت هم در یک هفته که هر کدام روایت کننده قتل یکی از اعضای خانواده است ، جامعه را دچار تحیر کرد. از مردی که زندگی اعضای خانه را تمام کرده تا پسری که بعد از قتل پدر به پناهگاهی فرار کرده و حتی دختر ۱۸ ساله‌ای که توسط پدر کشته شده. سوال اینجاست که آیا با نوعی اتفاق مواجه هستیم یا نشانگان سرباز کردن باتلاق آسیب اجتماعی مطرح می باشد.تحقیقات زیادی روی علل، زمینه ها و عوامل موثر بر تشدید قتل های خانوادگی انجام شده است. علت قتل‌های خانوادگی مربوط به فروپاشی روابط خانوادگی و مسائل مربوط به فرزندان، نگرانی‌های مالی، قتل‌های ناموسی و بیماری‌های روانی است. این مجرمان عمدتاً مرد هستند و در یک رابطه طولانی مدت با تمایلات کنترل گرایانه و مالکانه نسبت به خانواده خود بوده و مشکلات مربوط به سوء مصرف مواد و سابقه خشونت خانگی گاهی درمیان آنها دیده شده است. طلاق یا جدایی به عنوان نقطه محرک این جنایت‌ها محسوب می‌شود. مجرمان خانواده کش اغلب با مشکلات روانی افسردگی، خود ویرانگری، سوء مصرف مواد و رفتار خشونت‌آمیز در روابط اجتماعی روبه‌رو هستند. قاتلان خانوادگی را به دو دسته می‌توان تقسیم کرد قاتلانی که با انگیزه خشم و عصبانیت به جنایت دست می‌زنند آنها با اعمال قدرت می‌خواهند ارزش از دست رفته خود را بازیابی کنند اگر ازدواج این افراد به شکست بینجامد آنها احساس حقارت کرده و به این علت دست به رفتارهای خشونت‌آمیز می‌زنند. دسته دوم مربوط به زمانی است که هویت این افراد در خانواده پیچیده می‌شود و آنها قتل و خانواده کشی را راهی برای نجات می‌بینند تا از شرمساری مربوط به مشکلات مالی و ورشکستگی خود را رها کنند. نکته در این است که کدام میزتخصصی، اتاق فکر و یا نشست های کارشناسی برای تصمیم سازی و تصمیم گیری منجر به کاهش این آسیب تشکیل شده و کدام یک از نهادهای متولی ،آستین همت برای مداخله گری در بحران بالا زده اند.

شعارسال: از فروردین سال جاری شاهد اخباری از قتل هستیم که تنها بخشی از آن رسانه‌ای شده و همان هم عدد قابل توجه‌ای خواهد بود.

اتفاق یا نشانگان سرباز کردن باتلاق آسیب اجتماعی : تحلیلی بر وقوع شش قتل خانوادگی در دو هفته‌ اخیر

قتل پدر و پسر

روز قبل خبر قتل مسلحانه پدر و پسری در یوسف آباد رسانه‌ای شد. طبق گفته ماموران آگاهی ساعت ۱۴ روز سه شنبه ۲ اردیبهشت سال جاری ماموران کلانتری ۱۲۵ یوسف آباد در جریان درگیری مسلحانه در یک ساختمان قرار گرفتند که با حضور در ساختمان ۶ طبقه با جسد مرد جوانی که جلوی واحد ۳ روی زمین افتاده بود رو‌به‌رو شدند. آن‌ها در تحقیقات داخل خانه با دست نوشته‌ای رو‌به‌رو شدند که مرد جوان قبل از خودکشی اش نوشته بود که «با پدر و پسر جوان بخاطر یک معامله الماس اختلاف حساب داشتیم و وقتی برای حل مشکلات به خانه‌ام آمدند به سمتم من اسلحه کشیدند که توانستم اسلحه را از آن‌ها بگیرم و سپس پدر ۷۱ ساله و پسر ۴۶ ساله را به قتل رساندم و بعد از نوشتن این متن با اسلحه به زندگی خودم پایان می‌دهم».

قتل پدر به دست پسر

بر اساس گفته‌های پلیس آگاهی، پسر ۲۶ ساله‌ای در یکی از روستا‌های کبودرآهنگ، به‌دلیل اختلاف خانوادگی پدرش را کشت، اما کمتر از یک ساعت بعد در مخفیگاهش گرفتار پلیس شد. حجت‌الله رضایی، فرمانده انتظامی شهرستان کبودرآهنگ، اعلام کرد که در بررسی‌های اولیه مشخص شد مردی ۲۶ ساله پس از ورود به منزل پدرش، اقدام به قتل وی کرده است.

قتل دختر توسط پدر

طبق آنچه رسانه‌ها ۳۱ فروردین ماه، اعلام کردند، قتلی دیگر در اسلامشهر رخ داده که دختر ۱۸ ساله توسط پدر ۴۸ ساله‌اش در یکی از سالن‌های آرایشی همان منطقه بوده. طبق گفته‌ها این قتل، نتیجه خشم پدر از استقلال دخترش بوده است. فرمانده انتظامی شهرستان اسلامشهر اعلام کرده بود که بر اساس تحقیقات اولیه مشخص شد، حادثه بر اثر اختلافات خانوادگی روی داده است، پدر مقتول، مردی ۴۸ ساله، در پی مشاجره‌ای خانوادگی با ضربات چاقو دختر خود را به قتل رسانده و پس از ارتکاب این جنایت، به یکی از مقر‌های انتظامی مراجعه و به قتل اعتراف کرده است.

قتل زن توسط همسر

اواخر فروردین‌ماه، مردی در بندرعباس همسر خود را با چاقو به قتل رساند و بر اساس اخباری ۲۶ فروردین، گفته شد که پس از این اتفاق با پرتاب‌کردن خود از یک ساختمانی پنج طبقه خودکشی کرد. طبق گفته‌های موسی عرب، ساعت ۱۹:۰۰ مورخه ۲۰ فروردین ماه ۱۴۰۴، گزارشی مبنی بر وقوع یک فقره قتل در محله آزادشهر بندرعباس به پلیس اعلام شد که با حضور تیم بررسی صحنه جرم و کارآگاهان پلیس آگاهی، مشخص شد که مردی ۴۲ساله پس از قتل همسر و وارد آوردن جراحاتی به خود، خودش را از طبقه دوم یک ساختمان مسکونی به پایین پرتاب و فوت کرده است. در جریان بررسی محل حادثه، مأموران با جسد یک زن ۳۰ساله که همسر مقتول بوده و با آثار جراحت بر روی تخت‌خواب افتاده بود، مواجه شدند که بررسی‌های اولیه نشان‌دهنده وجود اختلافات خانوادگی میان متوفیان بوده. حتی برخی رسانه‌ها مدعی شده‌اند که مرد خانواده در حضور فرزند خردسال خود، اقدام به قتل همسر کرده و کودک خردسالش شاهد این صحنه دلخراش بوده است که این ادعا تکذیب می‌شود و براساس مستندات، پیش از وقوع درگیری، کودک توسط پدرش به منزل پدربزرگ و مادربزرگش منتقل شده و هنگام حضور مأموران نیز در محل حادثه حضور نداشته است.

قتل همسر و دو فرزند به دست پدر

چند هفته قبل، یعنی ۱۹ فروردین ماه، رئیس پلیس آگاهی استان ایلام از قتل همسر و ۲ پسر توسط پدر خانواده خبر داد که قاتل پس از ارتکاب به قتل به زندگی خود نیز پایان داد. طبق گفته‌های پلیس، با حضور ماموران انتظامی و کارآگاهان پلیس آگاهی در بررسی صحنه مشخص شد، پدر خانواده، همسر و ۲ پسر خود با سلاح گرم به دلایل نامعلومی به قتل رسانده سپس به زندگی خود پایان داده است.

قتل زن توسط همسر در مرکز مشاوره

روز‌های قبل، یعنی ۳۱ فروردین ماه، اعلام شد که مرد میانسالی به دلیل اختلافات خانوادگی با همسرش به یک مرکز مشاوره رفته، بعد از اتمام جلسه مشاوره و به محض خروج از این مرکز، همسرش را با شلیک گلوله کشت. بر این اساس سرهنگ یداله جهان آرا فرمانده انتظامی شهرستان تبریز در مورد این موضوع توضیح داده بود: «پس از اتمام مشاوره و بحث و مشاجره زن و شوهری، با کلت جنگی که قبلاً در کیفش جاسازی کرده بود، همسرش را به قتل رساند. مأموران او را در محل جرم دستگیر و به کلانتری منتقل کردند».

توضیحات تکمیلی برای بهره برداری بیشتر از خبر:
واقعا باید پرسید که علت افزایش مداوم قتل عام‌های خانوادگی، قتل محارم، زن کُشی، قتل‌های ناموسی و یا خودکشی‌های دسته جمعی در جامعه چیست؟! کدام نهاد یا رسانه‌ای مسئولِ پاسخگویی در برابر این قبیل آسیب‌های اخلاقی و فرهنگی هولناک است؟! و آنچه درست به اندازه وقوع این قبیل فجایع دردناک است آنکه؛ چرا همه سکوت اختیار کرده‌اند؟! چرا کسی چیزی نمی‌گوید و در برابر آوار این خبر‌های هولناک همه فقط تماشاچی‌اند؟! برای افرادی که دست کم آرامش نسبی و ثبات جامعه را در دهه ١٣٧٠ تجربه کرده‌اند، شنیدن اخبار این نوع توحشِ افسار گسیخته آنهم دقیقاً در قلب نهاد خانواده، به عنوان مهمترین سنگ بنای جامعه حقیقتاً تکان دهنده است!
جامعه‌ای که قادر نیست زمینه شکوفایی استعداد‌های شهروندانش را از طریق «کار خلاقانه» فراهم سازد، جامعه سالمی نیست. وقتی انسان‌ها با وساطت کارِ مولدِ اقتصادی شکوفا نمی‌شوند، وقتی انسان‌ها در جامعه بواسطه فقر قادر به ابراز وجود مادی و مالی نیستند، وقتی انسان‌ها در روابط اجتماعی قادر به تبارز احساسات عمیق عاطفی شان با وساطت «عشق» نباشند، در این شرایط مفهوم «حیات» از معنا تهی می‌شود. شهروندان در چنین شرایط فلاکت باری افق آینده زندگی خود را تیره و تار می‌بینند و اینگونه است که در گودال حسرت، حرمان و افسردگی فرومی غلتند. چنین انسان‌هایی همواره اسیر احساس پوچی و بی ارزشی باقی می‌مانند، به نحوی که تنها مرگ را چاره درد‌های بی درمان خویش یا عزیزانشان می‌پندارند. آری اینگونه است که هرگاه از زندگی جز ویرانه‌ای بر جای نماند، در آن ویرانه تنها چیزی که به بار می‌نشیند و کسب و کارش رونق می‌گیرد، اهریمن مرگ است.

شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از شرق، تاریخ انتشار: 3اردیبهشت1404، کدخبر:997787، www.sharghdaily.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین