شعارسال: علی فرهادی، سخنگوی آموزش و پرورش نهم اردیبهشت امسال تعداد بازماندگان از تحصیل و ترک تحصیلیها را حدود ۷۰۰ هزار نفر اعلام کرد. به گفته او این تعداد در ۲ سال گذشته از حدود ۹۰۰ هزار نفر به ۷۰۰ هزار نفر رسیدهاند. معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش نیز در مصاحبهای اعلام کرد: این وزارتخانه با همکاری سازمان ثبت احوال و سایر دستگاهها اقدام به شناسایی کودکان بازمانده از تحصیل کرد و موفق شد ۳۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل را به مدارس بازگرداند. رضوان حکیمزاده با اشاره به دلایل بازماندگی از تحصیل افزود: معلولیتهای شدید، مشکلات اقتصادی، بیسرپرستی یا بدسرپرستی، اشتغال به کار، مهاجرت خانوادهها و موانع فرهنگی بهویژه در برخی مناطق برای دختران از مهمترین عوامل محرومیت کودکان از حضور در مدرسه است. معاون آموزش ابتدایی افزود: برای رفع این موانع، کارگروه ملی با حضور وزیر آموزش و پرورش و نمایندگان دستگاههای ذیربط تشکیل و تقسیم کار ملی انجام شده است تا با همافزایی و استفاده از ظرفیتهای مشترک، زمینه بازگشت حداکثری کودکان به مدارس فراهم شود. او درباره برنامههای جبرانی برای دانشآموزانی که با تأخیر به مدرسه بازمیگردند، توضیح داد: برنامه «حامی» با هدف حمایت آموزشی مستمر، پس از ارزیابی نوبت اول، دانشآموزان دارای ضعف یادگیری را شناسایی و تحت آموزشهای هدفمند، امیدآفرینی و کار تقویتی قرار میدهد همچنین پایگاههای تابستانی حامی در سراسر کشور با حضور داوطلبانه معلمان فعال هستند. حکیمزاده بر اهمیت حمایتهای اجتماعی و رفاهی تأکید کرد و گفت: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، کمیته امداد امام خمینی (ره) و سایر دستگاهها آمادگی خود را برای ارایه حمایتهای هدفمند اعلام کردهاند. در مناطق دارای موانع فرهنگی نیز از ظرفیت راهبران آموزشی و معتمدان محلی برای ترغیب خانوادهها استفاده میشود. ضمن اینکه طبق قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان مصوب ۱۴۰۰، ممانعت از حضور کودک در مدرسه جرم محسوب میشود و با هماهنگی قوه قضاییه، این موارد پیگیری میشود.
بازماندن از تحصیل یک چالش اجتماعی است
با تمام این برنامهها و تمهیداتی که وزارت آموزش پرورش مدعی اجرای آن است هر ساله تعداد قابل توجهی از کودکان از تحصیل باز میمانند و البته بازماندن از تحصیل فقط مختص کودکان مقطع ابتدایی نیست و این اتفاق طی سالهای گذشته به دلایل کاملا اقتصادی در مورد دانشآموزان مقطع اول و دوم متوسطه صدق میکند. آموزش یکی از بنیادیترین حقوق انسانی است که نقش بسزایی در رشد فردی و توسعه اجتماعی ایفا میکند. با این حال، هنوز هم در بسیاری از کشورها، از جمله ایران، شمار قابل توجهی از کودکان به دلایل مختلف از تحصیل بازمیمانند. این پدیده نهتنها یک مشکل فردی بلکه یک چالش اجتماعی و ملی است که آینده توسعه کشور را تحت تأثیر قرار میدهد.
مشکلات اقتصادی خانوادهها
ستاره احمدوند، کارشناس آموزش در این باره میگوید: اگر بخواهیم واقع بینانه به مساله بازماندن از تحصیل نگاه کنیم یکی از مهمترین و رایجترین دلایل ترک تحصیل یا عدم ورود کودکان به مدرسه، وضعیت نامناسب اقتصادی خانوادههاست. بسیاری از خانوادهها در مناطق کمبرخوردار با فقر شدید دستوپنجه نرم میکنند و قادر به تأمین هزینههای جانبی آموزش مانند لباس فرم، نوشتافزار، ایابوذهاب، و حتی تغذیه کودک نیستند. او میافزاید: در برخی موارد، کودکان بهجای نشستن بر نیمکت مدرسه، ناچار به کار در خیابانها، بازارها و کارگاههای غیررسمی میشوند تا به اقتصاد خانواده کمک کنند. این پدیده بهویژه در استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، خوزستان، کرمان، کردستان و برخی مناطق شهری محروم مانند حاشیهنشینهای تهران یا مشهد بیشتر مشاهده میشود.
نبود مدرسه در مناطق دورافتاده و روستاها
این کارشناس آموزش نبود زیرساختهای آموزشی مناسب در مناطق دورافتاده را از دیگر دلایل عمده بازماندن کودکان از تحصیل دانسته و ادامه میدهد: در برخی روستاها، نهتنها مدرسهای وجود ندارد، بلکه کودکان برای دسترسی به نزدیکترین مدرسه باید مسافتهای طولانی را پیاده یا با وسایل نامطمئن طی کنند. این امر برای خانوادهها ریسکپذیر است و در بسیاری موارد منجر به ترک تحصیل میشود، بهویژه در مورد دختران که مسائل امنیتی و فرهنگی نیز مانع ادامه تحصیل آنها میشود. او مدعی است که برخی آمارها نشان میدهد بیش از ۳ میلیون کودک در سن مدرسه در ایران در معرض خطر بازماندن از تحصیل هستند و بخش عمدهای از آنها در مناطق روستایی و عشایری ساکنند.
نبود امکانات آموزشی کافی
ستاره احمدوند در ادامه به کیفیت پایین خدمات آموزشی اشاره کرده و میگوید: حتی در مناطقی که مدرسه وجود دارد، کیفیت پایین امکانات آموزشی باعث کاهش انگیزه دانشآموزان برای ادامه تحصیل میشود. کمبود معلم، نبود وسایل کمکآموزشی، نبود اینترنت و تجهیزات دیجیتال برای آموزش مجازی (در دوران کرونا و پس از آن)، کلاسهای پرجمعیت، و شرایط فیزیکی نامناسب مدارس از جمله عواملی هستند که کیفیت آموزش را کاهش داده و به تدریج باعث ترک تحصیل میشوند. او میافزاید: در چنین شرایطی برخی دانشآموزان به دلیل ناتوانی در یادگیری و نبود حمایت آموزشی مناسب، دچار افت تحصیلی شده و در نهایت ترک تحصیل میکنند.
جای خالی عدالت آموزشی در مدارس کشور
احمدوند ادامه میدهد: عدالت آموزشی به معنای فراهمسازی فرصتهای برابر برای همه کودکان در دسترسی به آموزش باکیفیت است. متأسفانه در ایران، نظام آموزشی بهشدت نابرابر است. کودکانی که در خانوادههای متمول و ساکن شهرهای بزرگ هستند، دسترسی به مدارس غیرانتفاعی با کیفیت بالا، معلمان خصوصی، کلاسهای کنکور و امکانات فوق برنامه دارند، در حالی که کودکان مناطق محروم از حداقل امکانات آموزشی نیز برخوردار نیستند. او اظهار میدارد: این نابرابری باعث میشود که فقر، بازتولید شود و کودکان خانوادههای فقیر نتوانند از طریق آموزش، موقعیت اجتماعی و اقتصادی خود را بهبود بخشند.
افزایش هزینههای تحصیل
این کارشناس آموزش در پایان با تاکید بر نادیده گرفتن اصل ۳۰ قانون اساسی میگوید: با وجود آنکه آموزش عمومی در ایران طبق قانون اساسی رایگان اعلام شده است، اما در عمل، هزینههای پنهان زیادی بر دوش خانوادهها قرار دارد. مدارس برای ثبتنام، مشارکت در هزینهها درخواست کمک مالی دارند، هزینه کلاسهای فوق برنامه، آزمونها، اردوها، کتابهای کمکآموزشی و… نیز بر دوش خانوادههاست. این هزینهها، بهویژه برای خانوادههایی با چند فرزند، تبدیل به مانعی جدی برای ادامه تحصیل کودکان میشود.
پیامدهای نبود عدالت آموزشی در جامعه
دکتر منوچهر علوی، جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز درباره تاثیراتی که نبود عدالت آموزشی میتواند بر جامعه داشته باشد به «تعادل» میگوید: اولین تاثیراین مساله بازتولید فقر و نابرابری در جامعه است. آموزش یکی از اصلیترین ابزارهای تحرک اجتماعی است. در نبود فرصتهای برابر آموزشی، فرزندان خانوادههای فقیر همچنان در فقر باقی میمانند و امکان صعود اجتماعی را از دست میدهند. این یعنی فقر از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. او میافزاید: نابرابری آموزشی عملاً شکاف طبقاتی را افزایش میدهد. کودکانی که به آموزش با کیفیت دسترسی ندارند، در آینده از ورود به دانشگاههای برتر و فرصتهای شغلی مناسب باز میمانند و در مشاغل غیررسمی و کمدرآمد باقی میمانند.
افزایش آسیبهای اجتماعی
این جامعه شناس در ادامه اظهار میدارد: کودکانی که از تحصیل بازمیمانند، در معرض انواع آسیبهای اجتماعی نظیر کار کودک، اعتیاد، بزهکاری، ازدواج زودهنگام و حتی جذب در گروههای بزهکار قرار میگیرند. این مساله، نهفقط برای فرد، بلکه برای کل جامعه، تبعات جدی به دنبال دارد. او ادامه میدهد: نبود آموزش، به معنی نبود آگاهی است. چنین افرادی در بزرگسالی احتمال بیشتری دارند که دچار فقر فرهنگی، خشونت خانوادگی و عدم مشارکت اجتماعی شوند. قطعا چنین افرادی برای آینده جامعه نمیتوانند نیرویهای موثر و موفقی باشند.
دکتر علوی با تاکید بر این موضوع که یکی دیگر از پیامدهای نبود عدالت آموزشی، کاهش سرمایه انسانی است، میگوید: کشوری که بخواهد توسعه یابد، باید بر آموزش سرمایهگذاری کند. وقتی بخش بزرگی از کودکان به آموزش با کیفیت دسترسی ندارند، نیروی کار آینده کشور، فاقد تخصص، خلاقیت و بهرهوری خواهد بود. این مساله در بلندمدت مانعی بزرگ بر سر راه توسعه است.
احساس نارضایتی و شکاف اجتماعی
او میافزاید: نبود عدالت آموزشی باعث شکلگیری احساس تبعیض در ذهن کودکان مناطق محروم میشود. آنها درمییابند که فرصتهای برابر با دیگران ندارند و این مساله میتواند منجر به نارضایتی، سرخوردگی و در نهایت بیاعتمادی به نظام اجتماعی شود. این جامعهشناس هشدار میدهد: جامعهای که نتواند به فرزندانش فرصتهای برابر بدهد، دیر یا زود با بحرانهای اجتماعی، شورشهای طبقاتی و فروپاشی سرمایه اجتماعی مواجه خواهد شد. دکتر منوچهر علوی در پایان برای مقابله با بحران بازماندن از تحصیل و کاهش نابرابری آموزشی، راهکارهای زیر پیشنهاد میدهد:
افزایش بودجه آموزش و پرورش با تمرکز بر مناطق محروم
ساخت و تجهیز مدارس در مناطق روستایی و عشایری، استخدام معلمان بومی، و ایجاد امکانات آموزش از راه دور از جمله اقداماتی است که میتواند در کوتاهمدت موثر باشد.
برقراری کمکهزینههای تحصیلی برای خانوادههای نیازمند
ایجاد نظام بورسیه تحصیلی، ارائه پوشاک، نوشتافزار و تغذیه رایگان برای دانشآموزان کمبرخوردار میتواند از ریزش تحصیلی جلوگیری کند.
کاهش هزینههای پنهان آموزش
حذف شهریههای غیررسمی و کنترل دقیق مدارس در زمینه دریافت کمکهای مردمی، گامی مهم در جهت کاهش فشار اقتصادی بر خانوادههاست.
توسعه آموزشهای غیرحضوری با دسترسی عمومی
بهرهگیری از تلویزیون، اینترنت و نرمافزارهای آموزشی رایگان برای مناطق محروم میتواند شکاف دیجیتالی را کاهش بدهد.
آگاهسازی خانوادهها در مورد اهمیت تحصیل، بهویژه تحصیل دختران
با استفاده از رسانهها، مشاوران و مربیان محلی، میتوان فرهنگسازی مناسبی در جوامع سنتی انجام داد.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از اقتصاددان، تاریخ انتشار: 26مرداد1404، کدخبر:198261، https://eqtesaddan.ir/