پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۸۶۲۱
تاریخ انتشار : ۳۰ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۰:۲۲

مروری بر «افسانه‌ توسعه: اقتصادهای ناکارآمد قرن بیست و یکم» : وقتی واقعیت «بقا» جای توهم «توسعه» را می گیرد

در حالی که نظریه‌پردازان توسعه تصور می‌ کردند که توسعه‌ اقتصادى و اجتماعى فرایندى ذاتى، براى همه دولت‌هاى ملى است و فقط لازم است نظریه و سیاست‌هاى درست به کار بسته شوند تا کشورهاى فقیر شروع به ایجاد ثروت کنند و به جوامعى با سطح زندگى بالا، تبدیل شوند، اسوالدو دِ ریورو دیپلمات و سفیر سابق پرو در سازمان ملل متحد که سابقه کار در بانک جهانی را نیز در کارنامه خود دارد در کتاب افسانه توسعه معتقد است به‌زودى بسیارى از کشورهاى به‌اصطلاح «درحال‌توسعه»، که دستخوش انفجار جمعیت شهرى‌اند تا حدى به علت نبودِ یک بازار ملى و یک بازار بین‌المللى، شروع به نشان دادن علائم ناکارآمدى اقتصادى خواهند کرد و با فقر، بى‌کارى، تبهکاری و فروپاشی رویارو خواهند شد.امروز، پس از پنجاه سال کاربرد نظریه‌ها و سیاست‌هاى گوناگون توسعه، درآمد سرانه‌ واقعى در بیش از هفتاد کشور در حال توسعه کمتر از آن است که بیست سال قبل بود.

شعارسال: به نظر می‌رسد دیگر از خوش‌بینی و نوید توسعه سریع خبری نیست و تصویر لوکس بلوار‌های شیک و مردمان متوسط در حال خرید به سرعت با خیابان‌های شلوغ و انبوه مردمان شتابزده در جستجوی قوت لایموت در حال عوض شدن است.

مروری بر «افسانه‌ توسعه: اقتصادهای ناکارآمد قرن بیست و یکم» : وقتی واقعیت «بقا» جای توهم «توسعه» را می گیرد

در حالی که نظریه‌پردازان توسعه تصور می‌کردند که توسعه‌ى اقتصادى و اجتماعى فرایندى ذاتى، براى همه دولت‌هاى ملى است و فقط لازم است نظریه و سیاست‌هاى درست به کار بسته شوند تا کشورهاى فقیر شروع به ایجاد ثروت کنند و به جوامعى با سطح زندگى بالا، تبدیل شوند، اسوالدو دِ ریورو دیپلمات و سفیر سابق پرو در سازمان ملل متحد که سابقه کار در بانک جهانی را نیز در کارنامه خود دارد در کتاب افسانه توسعه معتقد است به‌زودى بسیارى از کشورهاى به‌اصطلاح «درحال‌توسعه»، که دستخوش انفجار جمعیت شهرى‌اند تا حدى به علت نبودِ یک بازار ملى و یک بازار بین‌المللى، شروع به نشان دادن علائم ناکارآمدى اقتصادى خواهند کرد و با فقر، بى‌کارى، تبهکاری و فروپاشی رویارو خواهند شد.

از نگاه اسوالدو دِ ریورو اکثریت بزرگى از این کشورها، به‌علت فقر علمى و فنى، در یک وضعیت عدم توسعه واقعى گرفتار شده‌اند. آنها، به‌مدت چندین دهه، کوشیده‌اند با استفاده از انواع الگو‌ها و ایدئولوژى‌ها توسعه یابند، اما هیچ موفقیتى در کاهش فقر خود به دست نیاورده‌اند.

آنها، پس از گذشت بیش از دوازده سال، با ایثار و تسلیم همچنان به پیروى از آیین صندوق بین‌المللى پول و بانک جهانى ادامه مى دهند، و به امید پیوستن به بازار جهانى، همه‌گونه امتیازى به اشراف‌سالارى فراملیتى واگذار مى کنند. ولى، آثارى از سرمایه‌گذارى و فناورى ظاهر نشده است، و فقدان فناورى مدرن از رقابت و افزایش درآمدِ آنها جلوگیرى مى‌کند.

چون آنها نمى‌توانند با درآمد اندکى که از صادرات (کالاهاى اساسى و کالاهایى با محتواى فناورى پایین) به دست مى آورند معجزه کنند و نیازهاى فزاینده‌ى جمعیت انفجارى شهرنشین خود را برآورده سازند، بنابراین هیچ گزینه‌اى ندارند جز بیشتر غرق شدن در بدهى. تاریخ اقتصادى کشورهاى به‌اصطلاح در حال توسعه چیزى بیش از یک سلسله بدهى‌هاى رو به رشد و ورشکستگى‌ها نیست.

اسوالدو دِ ریورو تصریح می‌کند، واقعیت این است که در سى سال گذشته فقط دو کشور کوچک، کره جنوبى و تایوان، توانسته‌اند از جوامع کشاورزى به جوامع صنعتى با فناورى پیشرفته مبدل شوند. آنها بر فقر عمومى غلبه کرده‌اند و سطح زندگى را بالا برده‌اند که یک طبقه‌ى متوسط نیرومند ایجاد کنند.

با این حال، تحول از جامعه‌ى کشاورزى به صنعتى در این دو کشور در سطوح فرهنگى، علمى و اجتماعى و دموکراتیک بسیار پایین‌ترى از اروپا و ایالات متحده صورت پذیرفت.

دو سرزمین دیگر، که متخصصانِ توسعه آنها را کشورهاى تازه صنعتى شده نامیده‌اند، هنگ‌کنگ و سنگاپور، نیز به سطح زندگى دموکراسى‌هاى توسعه‌یافته‌ى سرمایه‌دارى نزدیک شده‌اند. این‌دو، دولت‌هاى ملى محسوب نمى شوند بلکه دولت ـ شهرهایى کوچک‌اند. توسعه‌ى آنها با مشکلات بزرگى مواجه نشد که سرزمین‌هاى وسیع‌تر در ارتقاى سطح زندگى داشتند ــ مثل اکثر کشورهاى توسعه نیافته، با انفجار جمعیت دائم و غیرقابل توقف.

اسوالدو دِ ریورو شاخص‌های موردنظر متخصصان افسانه توسعه را ناکارآمد می‌داند: متخصصان افسانه توسعه که همه‌چیز را اندازه‌گیرى مى‌کنند، عملاً تصورى کمّى از جهان دارند. آنها هیچ توجهى به فرایندهاى کیفى تاریخى و فرهنگى، به پیشرفت غیرخطى جامعه و به دیدگاه اخلاقى نمى‌کنند، و حتى تأثیرات محیط‌زیستى را نادیده مى‌گیرند.

آنها رشد اقتصادى را به‌غلط توسعه مدرنیته سرمایه‌دارى، که در کشورهاى فقیر وجود ندارد، تعبیر مى کنند. آنها، با چنین دیدگاهى، اقتصاد را فقط به‌صورت پدیده‌هایى فرعى نظیر رشد تولید ناخالص ملى، عملکرد صادرات یا رفتار بازار سهام درک مى کنند؛ و به ناتوانى‌هاى عمیق و کیفىِ فرهنگى، اجتماعى، محیطى و ساختارى که حاکى از ناکارآمدى دولت‌هاى ملىِ توسعه نیافته در هزاره‌ى جدید است توجه نمى کنند.

اسوالدو دِ ریورو توصیه می‌کند براى این که طرفداران توسعه از این مسئله آگاه بشوند، باید درجه ادغام علمى ـ فناورى این کشور‌ها را در اقتصاد جهانى به حساب آورند.

علاوه بر این، آنها باید از یک طرف، توازن مادى و اجتماعى بین نرخ رشد جمعیت شهرى، و از طرف دیگر، ذخیره آتى منابع مادى حیاتى موردنیازِ انسجام اجتماعى و یک زندگى متمدن ــ از قبیل غذا، انرژى و آب ــ را بررسى کنند.

زیرا تنها با این نوع بینش، پیدا کردن «ویروس‌هاى ناکارآمدى» امکان‌پذیر خواهد بود، ویروس‌هایى که بسیارى از کشورهایى را که فعلاً به‌غلط کشورهاى «در حال توسعه» نامیده مى شوند، آلوده ساخته است.

اسوالدو دِ ریورو هشدار می‌دهد، اگر جمعیت‌هاى شهرى بولیوى، هند، مغرب یا نیجریه به رشد ادامه دهند و از تولید مواد غذایى، انرژى و آب سبقت بگیرند، نتیجه فقر بیشتر، به دلیل فشار شدید جمعیت بر این سه منبع مهم، خواهد بود. انفجار جمعیت شهرى به زمین‌هاى کشاورزى تجاوز خواهد کرد، و به این ترتیب فقدان امنیت غذایى حادتر خواهد شد.

در شهرها، با آب کم یا آلوده، بیمارى‌هاى همه‌گیر شیوع خواهد یافت. مردم براى یافتن انرژى درخت‌ها را قطع خواهند کرد که این امر موجب فرسایش خاک و حتى اُفت بیشتر تولید مواد غذایى خواهد شد.

با انفجار جمعیت شهرى و کمبود غذا و انرژى و آب، هیچ امیدى براى رسیدن به توسعه نمى‌تواند وجود داشته باشد. بدون آب، ملت غذا نخواهد داشت؛ و اگر کودکان دچار سوءِتغذیه باشند هیچ مدرسه‌اى فایده نخواهد داشت؛ بدون انرژى و آب هیچ کارخانه‌اى تولید بالا نخواهد داشت؛ و بدون غذا، آب و انرژى کافى هیچ خانواده‌اى نمى‌تواند زندگى سالم داشته باشد.

فقر، بیمارى و بى‌کارى دائمى خواهند شد، تبه‌کارى افزایش خواهد یافت، و بافت اجتماعىِ بسیارى از کشورهاى فقیر حتى بیش‌ازپیش از هم خواهد پاشید.

جمع‌بندی اسوالدو دِ ریورو این پاراگراف درخشان است: امروز، پس از پنجاه سال کاربرد نظریه‌ها و سیاست‌هاى گوناگون توسعه، درآمد سرانه‌ى واقعى در بیش از هفتاد کشور در حال توسعه کمتر از آن است که بیست سال قبل بود. از جمعیتى در حدود ۵ میلیارد در دنیاى توسعه‌نیافته، نزدیک به سه میلیارد نفر فقط با روزى دو یا سه دلار زندگى مى‌کنند، و ۱/۳ میلیارد دیگر در فقر شدید که دیگر نمى‌توانند خود را تغذیه کنند، با کمتر از یک دلار در روز ادامه‌ى حیات مى‌دهند.

این واقعیت فراخوانى است به کنار گذاشتن افسانه توسعه و جایگزین کردن برنامه‌ى دست‌نیافتنى ثروت ملل با برنامه‌اى براى بقاى ملت‌ها. امروز، تثبیت رشد جمعیت شهرنشین، و افزایش عرضه‌ى آب، انرژى و غذا، اقدامى سرنوشت‌ساز است.

رسیدن به این موازنه‌ى اجتماعى و مادى با هیچ ایدئولوژى مرتبط نیست. بنابراین، ایجاد یک «پیمان بقا» در میان همه‌ى رهبران سیاسى در هریک از کشورهاى فقیر که در آن‌جا علائم هشداردهنده دیده مى‌شوند باید امکان‌پذیر باشد.

«افسانه توسعه: اقتصاد‌های ناکارآمد قرن بیست و یکم» نوشته اسوالدو دِ ریورو با ترجمه محمود عبدالله‌زاده در ۲۰۸ صفحه و با قیمت ۲۶۰۰۰۰ تومان را انتشارات اختران رهسپار بازار کتاب کرده است.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از عصرایران، 30شهریور1404، 1096091، www.asriran.com

خبرهای مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
آخرین اخبار
پربازدیدترین