شعار سال: هنوز چهار دهه از مطالعه ی رمانهای علمی - تخیلی که در آن از فضای مجازی نوشته میشد، نگذشته است که چنان تغییراتی در جهان رخ داده که حتی نویسندگان آن آثار، اگر اکنون زنده بودند، باور چنین واقعیت گستردهای به نام "فضای مجازی" برایشان دشوار بود. فضای مجازی چنان واقعیتی را برای بشر امروزین رقم زده، که شاید نامیدن مجاز بر این واقعیت، کمی دشوار باشد.
اگر در جوامع توسعه یافته، فضای مجازی مکمل فضای واقعی است، در این سوی جهان، فضای مجازی بر تمامی ساختارها و فضاهای عمومی غلبه کرده و جای آن واقعیتها را گرفته است. با گسترش شبکههای اجتماعی مجازی در جوامع توسعه نیافته، واقعیت کم رنگتر از پیش به حیات خود ادامه میدهد و قافیه را به این مجاز باخته است. با تحلیل همین فضای مجازی در جوامع توسعه نیافته، میتوان به بسیاری از واقعیتهای این جوامع پی برد. شبکههای اجتماعی و فضای مجازی لایههای پنهان این جوامع را آشکار نموده و پشت پردهها را عیان ساختهاند. آنچه که سالها به نام فرهنگ و تمدن برای خود بافته بودیم، بسیاری از آنها رشته شده و آرمانها در ضد خود، شکل واقعی گرفتهاند. به کمک همین شبکههاست که دروغ های بسیاری از مدعیان راستگویی، عیان میشود، ریاکاریهای عدهای خود را نشان میدهد و بسیاری از لذات سرکوب شده، ارضا میگردند.
دنیای برآمده از این شبکهها، مجاز است و واقعی؛ پنهان است و کاملاً آشکار؛ امنیت بخش و ناامن کننده؛ قدرت آفرین و قدرت شکن؛ مستقل کننده است و وابسته، همه جا هست و هیچ جا نیست. فضایی است که جهانی جدید را در دل جهان تسخیر شده ما به وجود آورده است، هویتهای پیشین را از ما گرفته و به ما هویتی جدید بخشیده است. گاهی ما را چنان تسخیر میکند که با او، در عالمی دیگر، سیر کرده و از اطراف خود بیخبر میشویم.
شبکههای اجتماعی مجازی، چون اغلب ابزارها بشری، حاوی تهدیدها و فرصتهای زیادی هستند. سرعت انتقال اطلاعات در آنها باعث شده که شبکههای تلویزیونی جامعه ما، که سالیانه میلیاردها تومان صرف توسعه و نگهداری آنها میشود را به دنبال خود بکشانند به گونهای که هرچه اطلاع رسانی این رسانهها سرعت میگیرد، شبکههای اجتماعی مجازی در کوتاهترین زمان ممکن و با اقتصادیترین روشها، این کار را انجام میدهند. اگر زمانی منتظر رسیدن اخبار ساعت 21 بودیم و برای ابتکار، بخش خبری 30: 20 راه افتاد، اما اکنون به لطف شبکههای اجتماعی مجازی، کمتر فردی را میتوان یافت که اخبار دیشب 30: 20 را برای همکاران خود تعریف کند. هفته به هفته انتظار میکشیدیم تا چهره امثال "فرامرز رفیع پور" را از سیمای ملی ببینیم و تحلیلهایش را از جامعه ایرانی بشنویم؛ اما فضای مجازی این انتظارها را به سرآورده و جدیدترین تحلیلهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را در اختیار ما قرار میدهد.
هر فردی به آزادترین شکل ممکن، نظرات خود را ابراز کرده و با سرعت منتشر میسازد. دیگر تنها کله گندهها و صاحب نفوذان و تأیید صلاحیت شدگان نیستند که رسانه دارند؛ بلکه هر فردی در این جهان حقیقی، میتواند صدا و چهرهی خود را به جهانیان عرضه کند و در برنامههای خیرخواهانه ی ایران و جهان مشارکت نمایند. پخش صدا، تصویر و مکتوب همیشه زنده و آنلاین است. سانسور و عقده انتشار، رنگ میبازد. عبور از مرزهای جغرافیایی به آسانی صورت میگیرد و آشنایی با فرهنگهای دیگر به سادهترین شکل، امکان مییابد. این شمشیر دو دم، در کنار نقاط قوت، تهدیدهایی را نیز به دنبال دارد.
شبکههای اجتماعی مجازی، ارتباطات، رفتار و زندگی اجتماعی انسان را تحت تأثیر خود قرار داده است. در جهان توسعه نیافته، کارکرد تفریحی آن چیره میگردد. آنچه را که بسیاری از نوجوانان، جوانان و حتی بزرگسالان به لحاظ اخلاقی از دیدنشان منع شده بودند، امروز به سادهترین شکل ممکن در اختیار دارند. حقوق شهروندی بسیاری از افراد پایمال میشود، نوع جدیدی از اعتیاد را میگستراند و بشر را با بحران هویت روبرو میسازد. شاید بتوان گفت مهمترین آسیب فضای مجازی، چیزی است که میتوان آن را "شبکه زدگی" نامید.
"شبکه زدگی" بیماری قرن ماست. شبکههای اجتماعی همانند الکترونها، با چشم غیرمسلح دیده نمیشوند؛ اما تأثیرگذاری آن ها، اکنون به جایی رسیده است که هیچکس نمی تواند وجود آنها را انکار کند. "انسان شبکه زده"، جن زده و مسخ شدهای است که، شبکهها، انرژی و جوهر او را تخلیه نموده و روابط اجتماعی او را با پیرامون سرد میکنند. "شبکه زدگان" همان جن زدگان عصر جدیدند که از اختلالات روانی و رفتاری رنج برده و روح و جسم آنها به شدت آسیب دیده است.
اگر هنجارشکنان، فضاهای خلوت را برای هنجارشکنی برمیگزینند، برخی از "شبکه زدگان"، فضای سایبر را جولانگاه هنجارشکنیهای خود نموده و از مسیر و نقطهای گمنام، به دنبال نام و نشانی برای خویش میگردند. بسیاری از بدخلقیها، کمحوصلگیها، عصبانیت،ها لجبازیها و پرخاشگریها در نتیجه قرار گرفتن بیش از حد آنها در معرض شبکههای اجتماعی مجازی است. شبکهزدگان علاوه بر اخلال در شخصیت و بحران در هویت، به آسیبهای مفصلی و ضعف در بینایی نیز دچار می شوند.
فضاهای مجازی واقعیتی انکارناپذیر بوده و با خود جنبههای مثبت و منفی را به همراه دارد. افراد در جامعه ایرانی و استانهای توسعه نیافتهای چون ایلام، به شدت نیازمند مراقبت از خود و خانوادههای خویشاند. نوجوانان و جوانان مشتریان اصلی شبکههای اجتماعی مجازی هستند. بیماری "شبکه زدگی" نسل نو را بیشترین از سایر نسلها تهدید میکند و بر همین اساس، بیش از سایرین به مراقبت نیازمندند. این مراقبت، به کلانتری و پاسگاه نیاز نداشته و سلاح مقابله با تهدیدهای ناشی از آن، همان اصطلاحی است که نیم قرن پیش توسط "مارشال مک لوهان" به کار رفت؛ داشتن "سواد رسانهای"، مهمترین راه کاهش آسیبهای ناشی از فضای مجازی است. شناخت رسانهها و تحلیل پیامهای آنها، نیاز عصر کنونی است. اگر نتوانیم خود را به این ابزار مسلط کنیم، مهمترین دستاورد شبکههای اجتماعی مجازی برای ما، آسیبهای ناشی از آن خواهد بود.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازسایت خبری ایلام کهن ، تاریخ انتشار 25بهمن 96، کدمطلب:1318، www.ilamekohan.ir
ا.ف75