پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۱۱۴۴۷
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۵
شهر همگان یعنی شهری برای همه؛ شهری که در آن دسترسی به خدمات برای همه شهروندان ممکن است؛ شهری که در آن کودکان، معلولان، زنان و همه شهروندان ناتوان از امکانات شهری برخوردار هستند؛ شهری که در آن عدالت وجود دارد و مفاهیمی مانند مشارکت، شفافیت و پاسخگویی در آن شکل گرفته است.

شعار سال: شهر همگان یعنی شهری برای همه؛ شهری که در آن دسترسی به خدمات برای همه شهروندان ممکن است؛ شهری که در آن کودکان، معلولان، زنان و همه شهروندان ناتوان از امکانات شهری برخوردار هستند؛ شهری که در آن عدالت وجود دارد و مفاهیمی مانند مشارکت، شفافیت و پاسخگویی در آن شکل گرفته است. مفهوم «شهر همگان» تنها یک مفهوم برای طراحی شهری یا ایجاد امکانات و خدمات برابر برای همه شهروندان نیست، بلکه این مفهوم یک مفهوم «پایدار» را هم برای خود دارد. شهر همگان شهری پویاست و برای حوادث، اتفاقات و بلایای طبیعی آماده است. شهری است که در آن حتی برای افراد مسن نیز کارایی در نظر گرفته شده‌است. قرار نیست در این شهر افراد سالخورده از چرخه زندگی کنار گذاشته شوند؛ آنگونه که در شهرهای ایران اتفاق افتاده‌است. «شهر همگان» شهری است برای همه شهروندان. اصطلاحی است در اروپا و آمریکا به ‌نام Inclusive در مقابل Exclusive یعنی شامل شدن و فراگیر بودن؛ به این معنا که باید همه افراد زیر چتر قرار بگیرند. اواخر 1985به بعد قوانینی در شهرهای انگلستان به تصویب رسید که براساس آن دولت، شهرداری‌ها، نهادهای عمومی و حتی بخش خصوصی ملزم به رعایت یکسری از مقررات شدند؛ مقرراتی که در آن همه شهروندان اعم از کودکان، معلولان، سالخوردگان و افراد ناتوان بتوانند مانند همه افراد جامعه از امکانات و خدمات شهری بهره‌مند شوند. دکتر محمد‌مهدی معینی، استاد دانشگاه و معاون اسبق شهرسازی و معماری شهرداری تهران اخیرا کتابی در این زمینه نوشته است. کتاب «شهر همگان» دیدگاه‌های تازه‌ای را در حوزه شهری به روی همه می‌گشاید. در این زمینه با او به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

انگیزه شما از نگارش کتاب «شهر همگان» چه بوده و چه هدفی را دنبال می‌کردید؟

انگیزه من برای این کتاب از آنجا آغاز شد که در سال 1385توسط نهاد مربوط به جانبازان و علوم‌پزشکی تهران در همایشی در سالن همایش‌های رازی، دانشکده علوم‌پزشکی ایران دعوت شدم؛ همایشی که برای افراد کم‌توان بود و برخی از سخنرانان هم افراد ناتوان بودند. آنها نمی‌توانستند وارد سالن شوند چون پله داشت؛ یعنی حتی آنهایی که برگزار‌کننده این همایش بودند به این موضوع فکر نکرده بودند. حالا در کشور ما با توجه به مسائلی که از دوران جنگ با آن مواجه هستیم، تعدادی از شهروندان با مشکل حرکتی روبه‌‌رو هستند. به همین دلیل از سال86 ستادی در وزارت کشور تشکیل شد متشکل از برخی ارگان‌ها از جمله شهرداری که آنها قوانینی را تدوین می‌کنند که براساس آن فضاهای عمومی برای استفاده معلولان و کم توانان مناسب‌سازی‌ شود. جالب است که این ستاد که حسب قانون زیرنظر مستقیم وزیر کشور است تاکنون تشکیل نشده و اگر هم تشکیل شده، وزیر کشور در آن شرکت نکرده ‌است. در کشورهای پیشرفته مثل ایالات متحده آمریکا، حمایت‌ها بسیار سختگیرانه است و قانون از حقوق افراد کم‌توان و معلول حمایت می‌کند. براساس پژوهش‌های انجام شده در این کشورها، زمین خوردن افراد سالمند یا آنهایی که سالم هستند، سالانه حدود 10میلیارد دلار به دولت آمریکا خسارت وارد می‌شود. بنابراین آنها بر این عقیده‌اند که پیشگیری بهتر از درمان است؛ لذا برنامه‌هایی مانند آموزش مردم به‌خصوص افراد آسیب‌پذیر را در دستور کار دارند، ولی لازمه این کار مناسب‌سازی‌ فضای شهر است که این کار هم وظیفه مدیریت شهری است. مثال‌های زیادی می‌توانیم بزنیم که دسترسی‌های ما به فضاها و مکان‌های عمومی چقدر غیرایمن است؛ مثلا بسیاری از ایستگاه‌های «بی.آر.تی» براساس استانداردهای رایج احداث نشده‌اند. ایستگاه‌های موجود در وسط خیابان غیرایمن و کمتر قابل دسترس برای افراد ناتوان جسمی و حرکتی است و افراد ناتوان، کم‌توان یا با ویلچر امکان بهره‌مندی مناسب از آنها را ندارند.

آیا ضوابط و مقررات ما نقص دارد؟

ما در بحث ضوابط و مقررات هیچ‌چیزی کمتر از کشورهای توسعه‌یافته نداریم. کتاب‌های زیادی در زمینه دستور‌العمل و ضوابط ترجمه کرده‌ایم ولی اجرا نمی‌شود. دلیلش آن است که اجرا و نظارت درست را بلد نیستیم. وقتی خودمان هم کارفرما و هم پیمانکار و هم ناظر هستیم، نتیجه‌اش می‌شود همین چیزی که الان در شهرها می‌بینیم؛ مثلا طبق قوانین موجود، تمام ساختمان‌های دولتی‌ موظف به ایجاد یک رمپ برای ورودی و تأمین پارکینگ برای افراد معلول هستند ولی شما الان ساختمانی را می‌شناسید که دارای این مشخصات باشد؟ تاب‌آوری شهرها از دیگر مسائلی است که در دهه اخیر مورد توجه مدیریت شهری قرار گرفته است. اصطلاح «تاب‌آوری» یعنی اینکه اگر زمانی شهر دچار بحران شد؛ بحران‌هایی مثل سیل، زلزله، باد، باران و... بتواند خیلی زود از مشکل عبور کند و به حالت قبل از بحران برگردد؛ مثلا در سال 2014نیویورک دچار بارش و سرمای شدیدی شد که تقریبا همه امکانات شهری نظیر آب، برق، گاز و... قطع شد به اضافه اینکه وقتی یخ‌ها آب شد، حتی ساختمان‌های بزرگ نظیر بانک مرکزی آمریکا و سازمان‌های دولتی و خیلی جاها را آب فرا گرفت. پیش‌بینی‌ها این بود که این خسارت‌هایی که وارد شده و خیلی شدید بوده شاید چندین سال طول بکشد تا جبران شود. طوری شد که بیش از یک هفته مترو، ناوگان عمومی و آب و برق تعطیل و قطع شد و دولت آمریکا در سطح رئیس‌جمهور، دولت و ارتش وارد عمل شدند که البته همه اینها ظرف یک‌ماه ترمیم شد. این برگشت به حالت اول را «تاب‌آوری» می‌گویند.

مفهوم تاب‌آوری مدت‌هاست مورد بحث است. تاب‌آوری چه مباحثی را در بردارد؟

ما در ایران تجربه زلزله بم، طبس، رودبار، ورزقان و هم‌اکنون کرمانشاه را داریم. این شهرها با گذشت سال‌ها بعد از زلزله هنوز که هنوز است، یک شهر بحران‌زده هستند و زندگی برای همگان به حالت قبل از زلزله بازنگشته ‌است. این نشان‌دهنده آن است که شهرهای ما تاب‌آوری‌شان در مقابل مخاطرات بسیار کم است؛ یعنی نمی‌توانند به حالت اولیه بازگردند. ما آمادگی برای اینگونه مخاطرات را نداریم و آموزش و تدارکات لازم برای این امور را ندیده‌ایم. زنان به‌خاطر مسئولیت‌هایی که در مقابل خانواده و بچه‌ها دارند در همه‌جای جهان به‌عنوان نیروهای «تاب‌آور» معرفی شده‌اند؛ چراکه آنها می‌توانند به زندگی، حیات جدیدی بدهند همانطور که نوزادی را متولد می‌کنند و همینطور از سالمندان به‌عنوان نیروهای تاب‌آور یادآوری می‌کنند. می‌گویند آنها به‌خاطر تجاربی که دارند، می‌توانند در زمان بحران تجاربشان را در اختیار جوان‌ترها بگذارند. ما می‌توانیم آنها را به‌عنوان کسانی‌که با تکیه بر تجربیاتشان می‌توانند حیات را به زندگی برگردانند درنظر بگیریم اما در شهرهای ما، عملا آنها از روند زندگی خارج شده‌اند.

حقوق کودکان در شهر همگان چگونه است؟

شما دائما در مورد حوادثی که بچه‌ها را تهدید می‌کند، می‌شنوید؛ مثلا آن مینی‌بوسی که در ولنجک به دیوار برخورد کرد، بچه‌های مدرسه‌ای که در دریاچه پارک شهر تهران غرق شدند، بچه‌های شین‌آباد که سوختند و... از این نوع حوادث دائما اتفاق می‌افتد ولی ما تاکنون یک استانداردی برای وسیله نقلیه مدارس و جابه‌جایی کودکان نداریم یا حداقل اگر داریم، نه اجرا می‌شود و نه نظارتی بر آن داریم. در فیلم‌ها نگاه کنید همیشه می‌بینید برای سرویس مدارس در شهرهای آمریکای شمالی از اتوبوس‌های زردرنگ یکنواختی استفاده می‌شود. استفاده از این اتوبوس‌ها که دارای ویژگی‌های خاصی از نظر ایمنی هستند، الزام قانونی دارد. این استاندارد بیش از 100سال عمر دارد. این اتوبوس‌ها تنها یک در ورودی برای سوار شدن و پیاده شدن سرنشین‌ها دارند که تحت کنترل راننده است، ولی یک در اضطراری دیگر در عقب اتوبوس نیز وجود دارد که سطحش از سطح زمین خیلی بالاتر است و دارای بدنه چدنی بسیار محکمی است و این ماشین هرگز چپ نمی‌شود و رنگ زرد را مخصوصا انتخاب کرده‌اند تا همه بدانند که این اتوبوس مدارس است و از اولویت تردد نسبت به سایر اتومبیل‌ها برخوردار است. این ماشین موقعی که متوقف می‌شود و موقع سوار و پیاده شدن به فاصله 20متری از آن هیچ خودرویی نه حق سبقت دارد و نه حق عبور. اگر وسایل نقلیه دیگر از آن سبقت بگیرند، جریمه می‌شوند. جالب است بدانید که با وجود تأکید بر بستن کمربند در همه خودروها، تنها ماشینی که کمربند ندارد این نوع از اتوبوس‌هاست. این اتوبوس‌ها مجهز به دوربین هستند و سرعت و همه حرکات راننده و سرنشینان‌شان جهت ایمنی بیشتر کنترل می‌شود چون سرعت در آنها به‌شدت کنترل می‌شود اگر بچه‌ای از صندلی بیفتد، هیچ مشکلی برایش پیش نمی‌آید. بحث ایمنی و دسترسی خیلی مهم است و سن و سال نمی‌شناسد و باید برای همه مورد توجه قرار بگیرد. در خیلی از کشورها به مجرد اینکه صدای آژیر پلیس، آتش‌نشانی و آمبولانس می‌آید تمام ماشین‌ها بدون استثنا باید به منتهی‌الیه سمت راست بروند و بایستند و تا زمانی که آنها رد نشده‌اند، باید سایرین بایستند. این مسئله این‌قدر مهم است که اگر کسی توجه نکند تا 5هزار دلار جریمه می‌شود. البته باید توجه داشت الزام رعایت این موضوع از آموزش‌های ابتدایی و آیین‌نامه‌های رانندگی است و هیچ‌کدام از وسایل نقلیه اضطراری به غیر از اینگونه وسایل نقلیه از چراغ گردان و آژیر استفاده نمی‌کنند. همه این مسائل در ایجاد شهر همگان مؤثر است.

آقای دکتر بحث شهر همگان با شهر پایدار چه تفاوتی دارد؟

شهر همگان یعنی شهری که می‌تواند آغوشش را به‌روی همگان باز کند و همه را پذیرا باشد. به‌طور یقین این شهر، شهری پایدار است. البته پایداری در همه زمینه‌ها وجود دارد. پایداری یعنی اینکه ما در استفاده‌ از منابع شهرها، نه‌تنها نیازهای نسل کنونی بلکه نسل‌های آینده را نیز درنظر بگیریم. شهر همگان یعنی اینکه همه شهروندان حق استفاده برابر و مساوی از امکانات شهر را داشته باشند. البته این اصطلاح خیلی فراتر از این قضایاست.

وظایف مدیریت شهری در اکثر شهرهای دنیا شامل 5 اصل است که جزو قانون اساسی برخی کشورها هم محسوب می‌شود؛ تأمین مسکن، اشتغال، آموزش، بهداشت و امنیت. اینها وظایفی است که بر‌عهده حکمروایی شهری هم هست، ولی در ایران مدیریت شهری بدان ترتیبی که در دست شهرداری‌ها قرار دارد، در قبال امنیت، اشتغال و مسکن هیچ‌گونه مسئولیتی ندارد؛ یعنی اینجا فقط مدیریت شهری‌مان حمل‌ونقل را، آن هم ناقص در اختیار دارد ولی تمام تلاش شهرها این است که تعادلی ایجاد کنند بین جایی که مردم زندگی و کار می‌کنند. درحالی‌که شهروندان در شهر هم زندگی و هم کار می‌کنند در نتیجه سیستم حمل‌ونقل در پی ایجاد تعادل بین سکونت، اشتغال و اوقات فراغت ساکنان و شهروندان شهر است. یکی از مسائل مهم حمل‌ونقل، مدیریت تقاضاست اما چون همه تقاضاها دست ما نیست نمی‌توانیم درست پیش‌بینی و مدیریت کنیم. ما به مجرد اینکه می‌خواهیم محدودیتی را ایجاد کنیم، 28ارگانی که در حوزه شهری مسئولیت دارند، می‌آیند دخالت می‌کنند یا مدعی می‌شوند. بدیهی است ما برای اداره شهر نیازمند یک مدیریت جامع هستیم.

مدلی که در کشورهای توسعه‌یافته وجود دارد، چگونه‌است؟ آیا ما می‌توانیم بهترین مدل را به سیستم خودمان تسری بدهیم. شاید یکی از دلایل ضعف مدیریت‌مان، تعدد و تکثر دستگاه‌ها و نهادهای متولی است که ناخودآگاه با پراکنده‌کاری عمل می‌کنند.

در اداره شهر 2مفهوم وجود دارد؛ اصطلاح «مدیریت شهری» و «حکمرانی شهری». این دو واژه گرچه دارای مشترکاتی است، ولی به یک معنی نیست. ما در ایران چیزی به نام حکمرانی شهری نداریم. دلیلش این است که ما هنوز مدیریت یکپارچه شهری نداریم. 5مورد در حکمروایی وجود دارد که لزوما در مدیریت شهری نیست؛ شفاف‌سازی،‌ پاسخگویی، بانک‌پذیری، مشارکت و مسئولیت‌پذیری که ما در مدیریت شهری نداریم که مهم‌ترینش شفاف‌سازی‌ و مشارکت شهروندان است. همانطور که عرض کردم در تمام دنیا مسئولیت آموزش، امنیت، اشتغال، مسکن و حتی بهداشت برعهده شهرداری است که ما اینها را جزو وظایف مدیریت شهری‌مان نداریم. قانون سال 1343شهرداری‌ها و اصلاحیه آن در سال 1345در مجموع 53وظیفه را بر‌عهده شهرداری گذاشته است که با توجه به تشکیل برخی وزارتخانه‌ها مثل نیرو، بهداشت و مسکن بسیاری از مسئولیت‌ها از شهرداری‌ها گرفته شده است.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته ازروزنامه همشهری ، تاریخ انتشار 29بهمن 96، کدمطلب:7188، www.newspaper.hamshahri.org


اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین