شعارسال: میتوان گفت مسئولان
در بحث ازدواج و طلاق، به «طلاق» بیشتر از «ازدواج» اهمیت میدهند و برای کاهش آن
بیشتر برنامهریزی و چارهاندیشی دارند؛ این مهم را میتوان از قیاس و بررسی آمار
هم مشاهده کرد. چند سالی است که آمار طلاق از ازدواج پیشی گرفته است و همگان در
جامعه به فکر کاهش این آسیب اجتماعی هستند؛ بهطور نمونه تعداد کل طلاقهای ثبت
شده در استان تهران در سال 95 برابر با 39 هزار و 282 مورد بوده که نسبت به سال پیش
از آن، بیش از 22 درصد افزایش داشته است. در سال 94 طلاقهای ثبت شده برابر با 30هزار
و 575 مورد بود. بررسی مدت زمان زندگی زوجها هنگام طلاق حاکی است که در سال گذشته
11درصد طلاقها در اولین سال زندگی مشترک و 40 درصد دیگر حداکثر تا پنج سال پس
از آغاز زندگی ثبت شده است.
در همین راستا سازمانها و نهادهای مرتبط برنامهها و راههای مختلفی برای کاهش آمار طلاق پیشنهاد دادهاند که تعدادی از این راهکارها در حال اجراست. طبق ماده 27 قانون حمایت از خانواده در تمام موارد درخواست طلاق، به جز طلاق توافقی، دادگاه باید بهمنظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند. دادگاه در این موارد باید با توجه به نظر داوران رأی صادر کند و چنانچه آن را نپذیرند، نظریه داوران را با ذکر دلیل رد کند؛ طبق صحبتهایی که با وکلا و کارشناسان دادگستری انجام شده است، «داوری» یک فرمالیته است و حتی عدهای هستند که با گرفتن مبلغی به جای داورِ یکی از طرفین برگه داوری را امضا میکردند و اساسا زن و مردی را که تصمیم به طلاق گرفتهاند نمیشود منصرف کرد.
به تازگی مرحله جدیدی به مراحل طلاق در راستای کاهش آمار آن اضافه شده است؛ طبق این قانون زوجین قبل از اینکه دادخواست طلاقشان را ثبت کنند و در بعضی موارد در زمانی که مراحل طلاق را یکی بعد از دیگری طی میکنند، باید به مراکز مشاوره بهزیستی مراجعه کنند. بهزیستی و قوه قضائیه در تفاهمنامهای کلینیکهای کاهش طلاق را راهاندازی کردهاند تا شاید به این وسیله از افزایش طلاق در جامعه جلوگیری کنند.
گسترش کلینیکهای کاهش طلاق
فاطمه عباسی، رئیس مرکز توسعه و پیشگیری سازمان بهزیستی کشور اظهار کرد: «براساس اسناد بالادستی و برنامه ششم توسعه، آسیبهای اجتماعی باید تا انتهای برنامه، 25 درصد کاهش یابد.» وی افزود: «طلاق، خودش یک آسیب اجتماعی به شمار میرود و از سوی دیگر میتواند کاتالیزور (تسهیلکننده) بروز دیگر آسیبهای اجتماعی باشد.»
این مسئول در ادامه گفت: «آموزشهای پیش از ازدواج، آموزش زندگی خانواده و ارائه خدمات تخصصی روانی و اجتماعی به زوجها سه برنامه بهزیستی برای کاهش طلاق به شمار میرود.»
وی آموزش و آگاهسازی خانوادهها، مشاوره و برنامههای حمایتی را از استراتژیهای کلی بهزیستی برای کاهش طلاق عنوان کرد و گفت: «تدوین و اجرای روند آموزشی و مشاوره منظم برای استانداردسازی ارائه خدمات کاهش آسیبهای اجتماعی از دیگر برنامههای بهزیستی به شمار میرود چراکه آموزشها باید بهروز و براساس نوع آسیب باشد، بهطور مثال نمیتوانیم آموزشی را که سه سال پیش به مراکز مشاورهای دادهایم، برای آسیبهای امروز به کار بگیریم. بنابراین لازم است علاوهبر محتوا، روی ساختار نیز کار کنیم.»
عباسی افزود: «یکی دیگر از برنامههای بهزیستی برای کاهش طلاق این است که زوجها قبل از انجام طلاق، در زمانی که مشغول انجام کارهای طلاق هستند به مراکز مشاورهای بهزیستی ارجاع داده میشوند.»
وی آموزشهای پیش از ازدواج را از دیگر برنامههای کاهش طلاق عنوان کرد و گفت: «این آموزشها برای گروه هدف در سن ازدواج با هدف ارتقای توانمندی در انتخاب همسر و تشکیل خانواده موفق انجام میشود.»
او ارائه برنامههای تخصصی، روانی و اجتماعی برای زوجها و بازآموزی برنامههای آموزشی مشاوره را از دیگر برنامههای بهزیستی ذکر کرد و افزود: «آموزشهای خانواده پس از ازدواج نیز از آن جهت اهمیت دارند چراکه بیشترین آمار طلاق در پنج سال اول زندگی اتفاق میافتد؛ این ازدواجها هماکنون در مراکز مشاوره بهزیستی ارائه میشود و هدف آن، افزایش رضایتمندی و پایداری خانواده است.»
بهزیستی صلاحیت لازم را ندارد
فرزانه سریر، وکیل پایه یک دادگستری و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی اظهار کرد: «ارجاع دادن زوجین قبل از طلاق به مراکز مشاوره تنها حالت تشریفاتی دارد و میتوان گفت که در بیشتر موارد تاثیر مثبتی ندارد.»
وی افزود: «شخصی که یاد نگرفته است برای حل کردن مشکلاتش به مشاوره رجوع کند، در این برهه از زمان با رجوع کردن به مشاوره مشکلی از مشکلاتش حل نمیشود و فقط تاریخ طلاق به تعویق میافتد.»
این استاد دانشگاه با اشاره به نقش بهزیستی در ایجاد کلینیکهای کاهش طلاق گفت: «بهزیستی اصلا صلاحیت رسیدگی به این موارد را ندارد، مشاوران بهزیستی از آموزشهای لازم برخوردار نیستند و اطلاعات و آگاهیهایشان در این زمینه کم است و نمیتوان در امر طلاق به آنها اعتماد کرد.»
سریر خاطرنشان کرد: «در این امر سه گروه هستند که میتوانند به زوجین قبل از طلاق کمک کنند و شاید آنها را از تصمیمی که گرفتهاند منصرف کنند؛ حقوقدانان، روانشناسان و جامعهشناسان افرادی هستند که صلاحیتهای لازم را در این امر دارند.»
کلینیکهای کاهش طلاق موضوع جدیدی نیست
سیدحسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران ایران با اشاره به تحریف تاریخی که در بهزیستی رخ داده است، اظهار کرد: «مرکز مداخله در خانواده بهمنظور کاهش طلاق از سال 78 آغاز به کار کرده است و در حدود 40 درصد پروندههای طلاقی که به آن ارجاع داده میشد، نتیجه حاصله «سازش» بود.»
وی افزود: «این مراکز در سه مکان مختلف قرار داشتند و به مراجعهکنندگان خدمات ارائه میدادند، یا مستقل بودند یا در دادگستریها بودند یا اینکه در اورژانسهای اجتماعی مستقر بودند.»
موسویچلک خاطرنشان کرد: «اینکه اکنون از طرف بهزیستی کلینیکهای کاهش طلاق را یک پدیده جدید معرفی میکنند یک بداخلاقی مدیریتی است که تنها منجر به تحریف تاریخ میشود.»
وی ادامه داد: «این مراکز از قبل بودهاند و طبق دستورالعملشان باید از مددکار اجتماعی، مشاور و روانشناس، مشاور حقوقی و روانپزشک کمک میگرفتند، اما این روزها مراکزی را تحت عنوان کلینیک کاهش طلاق در رسانهها عنوان میکنند و زحمات تیمی را که حدود 19 سال زحمت کشیدهاند، هدر میدهند.»
موسوی در پایان تاکید کرد: «این رفتارها که بعضا تعدادی از آنها مصوبههای قانونی است، یک نوع موازیکاری است و هیچ نتیجه متفاوتی نسبت به نهادهای مشابه قدیمی ندارد و تنها عملکرد مدیران را بالا میبرد.»
کاهش آمار یا بازی با اعداد؟
با مروری بر تصمیمهای گرفته شده در حوزه کاهش طلاق از سوی مسئولان و شنیدن سخنان افراد صاحبنظر در این مورد تنها اینگونه برداشت میشود که آمار اصلی طلاق کاهش نداشته است و تنها تعداد طلاقها در زمانهای مختلف پخش شده است؛ البته این مهم هم با مراجعه به آمار ثبت احوال و اداره آمار قابل اثبات است که حداقل در یک سال گذشته آمار طلاق کاهش نداشته است، چراکه درخواستهای طلاق به تعویق میافتد و این مشاورهها هم تاثیری بر تقاضای زوجین برای طلاق ندارد و ترافیک ثبت درخواست تغییر مییابد. بنابراین میتوان به جای ایجاد مراکز مختلف که به نحوی موازیکاری محسوب میشوند، طرحهایی را قبل ازدواج داشته باشیم تا نتیجه ازدواج رخ داده به طلاق ختم نشود.
البته بهزیستی برای این مهم هم برنامهای داشته است که قبل از عقد دو جلسه مشاوره برای زوجین درنظر گرفته شود، ولی با توجه به گفته روانشناسان دو جلسه برای اینکه بشود نظر داد دو نفر به درد زندگی با هم میخورند یا نه، کافی نیست.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت فرهیختگان، تاریخ انتشار: 12اسفند1396، کدخبر: 16585: www.fdn.ir
ا.ف75