پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۲۳۶۲۷
تاریخ انتشار : ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۰
نهاد مدنی با شکل­‌گیری جامعه مدنی به وجود می­‌آید و جامعه مدنی با وجود نهادهای مدنی شکل می­‌گیرد. زمانی که جامعه به سمت مدرن شدن حرکت کرد، ساختارهای قدیمی کارکردهای خود را از دست دادند، به همین دلیل، باید ساختارهای جدید در جامعه ایجاد می­‌شد. دوره عبور جامعه از حالت سنتی به مدرن دوره گذار نامیده می­‌شود که در آن نهادهای مدنی به تدریج تشکیل شدند.

شعارسال: توسعه یک مفهوم اولیه است، همه ما می­‌دانیم چه می­‌گوییم و نمی­‌دانیم چه می­‌گوییم، در واقع مرزهای توسعه ناشناخته است. بر اساس تعریف کتاب دولت‌­های توسعه­‌گرا، توسعه در 9 سطح تعریف شده است. این 9 سطح شامل توسعه به مثابه پیشرفت تاریخی که معمولا هم معطوف به تجربه غرب است، توسعه به مثابه استخراج منابع طبیعی که بیشتر ریشه در تجربیات دوران استعمار دارد، توسعه به مثابه تدارک برنامه‌­ریزی شده پیشرفت در یک حوزه یا همه حوزه‌ها، توسعه به مثابه یک وضعیت که تصویری کلی از شرایط به ما می­‌دهد و در واقع وضعیتی است که فکر می­‌کنیم کشورها در پایان توسعه به آن می‌­رسند، توسعه به مثابه یک فرایند که گاهی فروافتادن یک سری از سازمان­ها و برآمدن سازمان‌های دیگر یا تغییر تکنولوژی و ظهور تکنولوژی جدید را به همراه دارد و تصور می­‌رود این مسیر بالا و پایین زیادی دارد اما در نهایت مسیر صعودی است، توسعه به مثابه رشد اقتصادی که با افزایش تولید و درآمد همراه است و اغلب دولت‌ها به ویژه در ایران توسعه را همان رشد اقتصادی می­‌دانند و کمتر سخن از سرمایه­‌گذاری برای صبور شدن، رواداری، گفتگوی موثر و ریسک­‌پذیری می­‌شود.

توسعه به مثابه تغییر ساختارها مانند تبدیل خانواده سنتی به خانواده مدرن، توسعه به مثابه نوسازی و توسعه به مفهوم جهش در نیروهای مولد از دیگر سطوح توسعه است. در بسیاری از قسمت‌­ها دولتمردان رشد اقتصادی را توسعه می­‌گویند. اگر سرمایه­‌گذاری در کشور بالا برود؛ راه و جاده ساخته شود، می­‌گوییم توسعه یافته‌­ایم. اسناد زیادی برای این شکل از توسعه در ایران تدوین شده‌­اند، اما یک کلمه راجع به سرمایه­‌گذاری برای صبورترشدن مردم و مسائلی از این دست مطرح نشده است.

از نظر من توسعه عبارت است از سلسله تحولاتی که در فرایند این تحولات سه عامل رفاه، رضایت و معنا در جامعه به طور هم زمان بهبود یابد. ما به عنوان موجودات انسانی توسط سه عامل طبیعت، جامعه و هستی محاصره شده­‌ایم. بنابراین اگر تحولاتی رخ دهد که رابطه فرد را با این سه، کم هزینه و دلپذیر کند، نام آن توسعه است. مفهومی که سقراط با نام سعادت مطرح کرد و طی 2 هزار و 500 سال شمول مختلفی مانند آزادی، عدالت، رفاه و ... داشته است اما در قرن 20 توجه به این مفهوم تغییر کرد و به جای اینکه بپرسیم توسعه یا سعادت چیست، اینگونه سوال شد که کارکرد این توسعه یا سعادت چیست.

یک سری کارها هستند که رابطه ما را با طبیعت بهبود می­‌بخشند از جمله ابداع تکنولوژی، راه­سازی، ساخت سیل­‌بند و ... که از دل آنها رفاه بیرون می‌­آید. یک سری کارها هستند که رابطه ما را با جامعه بهبود می­‌بخشند و به ما حس رضایت می‌­دهند، هر کاری که به ما احساس رضایت دهد کار توسعه‌­ای است از جمله آموزش و کار هنری. بیشتر مهاجرت و خروج افراد از کشورها نیز به خاطر همین مولفه است نه رفاه، چرا که رفاه انسانها در طول زمان کم نشده و ما فقط به خاطر نارضایتی از شرایط است که نمی‌­توانیم از رفاه بهره‌­مند شویم. دسته سوم کارهایی است که به ما هویت یا معنا می‌­بخشد. در جامعه سنتی تولید معنا بر عهده دین بوده اما با از بین رفتن تدریجی این کارکرد دین، در غرب چیزهایی مانند هنر یا سرمایه نمادین به جای آن گذاشته شدند، برای مثال مایکل جکسون خواننده به نوعی کارخانه تولید معنا در غرب تبدیل شد.

می‌­توان گفت رفاه با سرمایه­‌گذاری اقتصادی و انسانی (تولید و آموزش)، رضایت با تقویت سرمایه فرهنگی و اجتماعی و سرمایه نمادین ایجاد می‌­شود. معنا نیزدر سایه ادغام سایر سرمایه­‌ها شکل می­‌گیرد. توسعه مثلثی است که یک ضلع آن رفاه، یک ضلع آن رضایت و یک ضلع دیگر آن معناست. هرچه مساحت این مثلث بزرگ­تر شود، توسعه ایجاد کرده‌­ایم. توسعه یعنی تحول مستمر مثبت و نهادی. توسعه یعنی ارتقای مستمر کیفیت نهادها. نهاد نیز هرگونه ترکیبی است که بخشی از رفتارهای جامعه یا همه رفتارهای آن را کنترل می­‌کند. نهادها به دو دسته رسمی و غیررسمی و سازمان یافته یا غیرسازمان یافته تقسیم شده‌­اند برای مثال بانک مرکزی نهادی رسمی است و رفتارهای پولی ما را کنترل می­‌کند. قوه قضائیه تقسیم قدرت سیاسی را مدیریت می‌­کند، مسجد ارتباطات دینی اعضای محله را بر عهده دارد و خانواده کنترل روابط عاطفی را، نوروز هم یک نهاد است و بخشی از ارتباطات اجتماعی را مدیریت می­‌کند. قانون اساسی یک نهاد رسمی و دین یک نهاد غیر رسمی است. بانک مرکزی یک نهاد سازمان یافته و عاشورا یک نهاد سازمان نیافته اما قدرتمند است. نهاد می‌­تواند مجسم یا غیرمجسم باشد چنانچه نوروز یک نهاد غیرمجسم است.

جامعه مجموعه ‌ای از نهادهای مختلف است که مردم را کنترل و هدایت می­‌کنند، جامعه‌شناسان نهادها را به چهار دسته کلی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی تقسیم می­‌کنند. کل جامعه عبارت از ملغمه‌­ای از انواع نهادهاست. نهاد مدنی، نهادی است که یکی از چهار نوع نهاد را در خود دارد، اما در شکل­‌گیری آن مشارکت داوطلبانه نقش دارد. تمام نهادهای مدنی باید مشارکت داوطلبانه و غیرانتفاعی داشته باشند، باید دارای شبکه اجتماعی بوده و بتوانند سرمایه اجتماعی ایجاد کنند. اگر سرمایه اجتماعی در نهاد مدنی ایجاد نشود، اصلا نهاد شکل نمی­‌گیرد، زیرا تولید مؤثر نهاد مدنی سرمایه اجتماعی است. ارتباطات، اعتماد، دوستی، امید، مشارکت و تحرک از تولیدات مؤثر نهادهای مدنی هستند. فعالیت نهاد مدنی باید عقلانی و مستمر باشد. اگر زلزله شد و به کمک زلزله­‌زدگان شتافتید، نهاد ایجاد نکرده­‌اید. این یک حرکت توده‌­وار احساسی است. فعالیت نهاد مدنی باید عقلانی و مستمر باشد.

نهادهای مدنی محصول جامعه مدرن هستند. در جامعه سنتی نهاد مدنی نمی­‌بینید اما نهادهای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی می­‌بینید چون در جامعه روستایی ارتباطات نه بر مبنای داوطلبانه بودن بلکه بر مبنای سنت روستا است. در نگاه دقیق‌تر نهاد مدنی با شکل­‌گیری جامعه مدنی به وجود می­‌آید و جامعه مدنی با وجود نهادهای مدنی شکل می­‌گیرد. زمانی که جامعه به سمت مدرن شدن حرکت کرد، ساختارهای قدیمی کارکردهای خود را از دست دادند، به همین دلیل، باید ساختارهای جدید در جامعه ایجاد می­‌شد. دوره عبور جامعه از حالت سنتی به مدرن دوره گذار نامیده می­‌شود که در آن نهادهای مدنی به تدریج تشکیل شدند. تقسیم کار جهانی و ارتباط مستمر اعضای جامعه مدرن یکی از تفاوت­‌های اصلی جوامع امروزی با جوامع سنتی گذشته است.

اعضای جوامع سنتی به شکل موزائیکی در کنار هم زندگی می­‌کردند و ارتباط ارگانیکی با هم نداشتند زیرا یک حکومت مرکزی این اعضا را به هم مرتبط می­‌کرد، اما در یک جامعه مدرن قطعات مختلف یک کالا، در کشورهای مختلف تولید می­‌شود و در چنین شرایطی ارتباطات نقش مهمی خواهد داشت. در دنیای سنتی اقتدار حکومت بالاست و اقتدار جامعه پایین است، اما در جوامع مدرن و توسعه یافته اقتدار جامعه بالاست و اقتدار حکومت در برابر جامعه پایین است. حکومت آمریکا اقتدارش در برابر جامعه مدنی پایین است. در دوره گذار از سنت به مدرنیته است که تحول رخ می­‌دهد و اقتدار حکومت کم شده، اقتدار نهادهای مدنی بیشتر می‌­شود.

در این جابه­‌جایی‌­ها اگر نهادهای مدنی شکل نگیرند، دچار اضمحلال می‌­شویم. در دنیای مدرن مهم است که جامعه مدنی اقتدار یابد. اگر اقتدار جامعه بالا نرود، در شرایطی که اقتدار دولت پایین آمده، دچار فروپاشی و درهم ریزی می‌­شویم. برای اقتدار باید قدرت باشد. نهادهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که به وجود آمدند، قدرت دارند اما برای تبدیل شدن قدرت به اقتدار، نیازمند نهادهای مدنی هستیم. یعنی نهادهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی باید بتوانند از جنس نهاد مدنی هم باشند تا بتوانند قدرت را به اقتدار تبدیل کنند. برای مثال ما مزرعه‌­های سنتی را منحل می­‌کنیم و کشت و صنعت مدرن راه اندازی می­‌کنیم. اینها قدرت اقتصادی دارند اما اگر تشکل مدنی نداشته باشند، نمی­‌توانند از قدرت اقتصادی خود علیه دولت و جلوگیری از فشار دولت، استفاده کنند. وقتی می­‌توانند اقتدار داشته باشند که کارآفرینان دارای قدرت اقتصادی بین خود نهاد مدنی تشکیل دهند. این ابزار تبدیل قدرت به اقتدار است.

وقتی جامعه آزاد داریم که جامعه مدنی با اقتدار داشته باشیم و نهادهای مدنی توانسته باشند قدرت را به اقتدار تبدیل کنند. نهادهای مدنی هستند که قدرت­های پراکنده را به اقتدار سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل می­‌کنند. هر نهاد مدنی حتما یک نهاد اجتماعی است اما هر نهاد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نمی‌­تواند نهاد مدنی باشد. حزب یک نهاد مدنی سیاسی است. سمن­ها و NGOها نهادهای مدنی اجتماعی هستند. در یک نگاه کلی می‌­توان گفت نهادهای جامعه که شامل نهادهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستند، قدرت جامعه را تشکیل می­‌دهند. این مجموعه‌­ها به همراه سایر نهادهای قدرت مثل اطلاعات، دانش، ثروت و منابع طبیعی که دست این نهادهاست، قدرت جامعه را شکل می‌­دهند. نهادهای مدنی قدرت دست نهادهای چهارگانه را به اقتدار تبدیل می‌کنند.

چیزی که در جامعه ما رخ داده، این است که در پروسه گذار که از مشروطیت آغاز شده است، و هنوز راه زیادی نپیموده است، انتظار می‌­رفت قدرت دولت کم و قدرت نهادهای مدنی بیشتر شود اما همزمان که ما وارد دنیای مدرن شدیم و به فاصله یک سال نفت هم کشف شد. یعنی1286 قانون مشروطیت تصویب شد و یک سال بعد اولین چاه نفت کشف شد. پول نفت را دولت به ابزار کنترل جدید تبدیل کرد. اقتدار حکومت قاجار به دلیل رشد شرایط جهانی به شدت افت کرده بود. اما حکومت قاجار توانست با پول نفت، کنترل مصنوعی ایجاد کند. این کنترل مصنوعی از یک سو و سرازیرشدن رانت‌­های ناشی از پول نفت، نهادهای مدنی را به جای هدایت به سمت مسیرهای درست به فضایی هدایت کرد که به سمت چانه­‌زنی و دریافت سهم از نفت حرکت کنند. با ظهور نفت فرایند سقوط اقتدار حکومت متوقف شد. حکومت ابزار کنترل پول نفت را در اختیار گرفت. نهادهای مدنی به جای حرکت به سمت بلوغ به دنبال چانه­‌زنی و لینک شدن با حکومت رفتند و روند تکامل جامعه مدنی کند شد. بلوغ نهادهای مدنی امری زمانبر است ولی در ایران به علت اینکه صبر در جامعه ایران پایین است و توانایی مشارکت در کارهای گروهی به دلایل مختلف نداریم، اگر نهادهای مدنی شکل بگیرند، به سرعت به حکومت می­‌چسبند. به همین دلیل احزاب و نهادهای قرض‌­الحسنه و... به حکومت­‌ها چسبیدند.

درباره نهادهای مدنی مشکلی که وجود دارد، این است که به دلیل رانت‌های ناشی از پول نفت نهادهای مدنی فرایند بلوغ خود را طی نمی‌­کنند. اگر نهادهای مدنی سازماندهی پیدا کنند که هدف­ها را اولویت‌­بندی کنند و منابع را تخصیص عقلانی دهند، در فعالیت‌­های خود استمرار ایجاد کنند، تقسیم کار کنند و بر فعالیت اعضا نظارت کنند، قطعا به مرحله بلوغ می‌­رسند، اما اگر این اتفاقات رخ ندهد، نهاد مدنی به سازمان تبدیل نمی‌­شود. مشکل در ایران این است که نهادهای مدنی بالغ نمی‌­شوند و یکی از دلایل اصلی این مسئله رانت‌­های نفتی بوده است که سمت نهادهای مدنی می‌­آیند که خوشبختانه به علت کاهش درآمدهای دولت در ایران، این مسئله به طور طبیعی از بین می‌­رود. بودجه‌­های سرشاری که به حوزه‌­های مختلف تخصیص می‌­دادند، دیگر نیست و نهادهای مدنی باید تمرین کنند که روی پای خود بایستند و با هم همکاری و مدارا داشته باشند.

40 سال است دو جناح اصول­‌گرا و اصلاح­‌طلب در کشور داریم که به عنوان نهاد مدنی فعال هستند، اما فعالیت سازماندهی شده ندارند. رئیس، معاون و تصمیم­‌گیر در این احزاب معلوم نیست. بهترین نمونه از ناتوانی بازیگران ما در ساخت نهاد مدنی این دو حزب است که 40 سال است فعالیت می­‌کنند اما اقتدار ندارند.

اصلیی‌ترین آسیب نهادهای مدنی در جامعه ما این است که شکل می­‌گیرند، اما همچنان نابالغ و به صورت توده­‌وار و بدون سازمان و به شکل ژله­‌ای باقی می­‌مانند. این مسئله­‌ای است که نهادهای مدنی باید در درون خود حلش کنند. نهادهای مدنی نیازی به ثبت ندارند. نهاد مدنی الزاما هویتش به پروانه نیست. به ارتباطات و همکاری جمعی و همکاری مستمر عقلانی است. آن هویت باید ساختار سازمانی پیدا کند اما متأسفانه ما در همکاری مدنی ناتوانی داریم. نبود توان همکاری بلندمدت در ایران یک معضل اساسی است که باید حل شود.

هیچ توسعه و دموکراسی پایداری شکل نمی‌­گیرد، مگر اینکه نهادهای مدنی بالغ شکل بگیرند و از بی‌­شکلی و ژله‌ای بودن به سمت سازماندهی بروند. 10 هزار سمن تشکیل دادیم، اما چون این حرکت هیجانی بود و به سمت عقلانیت نرفت، ارتباطات مستمر شکل نگرفت و با اندک تغییری این 10 هزار سازمان مردم نهاد محو شدند.

در حال حاضر در ایران نهادهای مدنی مجازی در حال شکل­‌گیری هستند و جامعه مدرن به سمت حکومت مجازی می‌­رود چنانچه طبق پیش­‌بینی‌­ها پول هم به سمت دیجیتالی شدن رفت. شاید 10 سال قبل پیش­‌بینی کردم که تا 20 سال دیگر پول حذف می‌شود امروز پیش‌­بینی می­‌کنم در چند سال آینده پول کاغذی از ساختار مبادلات حذف خواهد شد. نخستین کشور اروپایی در ماه جاری اعلام کرد پول کاغذی کاملا حذف شده است و به سمت پول دیجیتال می‌­رود. این پول را دولت تولید می­‌کند، اما به سرعت به سمت پول دیجیتالی می‌­رویم که مردم آن را تولید کرده‌­اند. در حال حاضر فضاهای مجازی مستعد شکل­‌گیری نهادهای مدنی مجازی هستند.

در گروه­‌های مجازی فعلی، انبوهی از اطلاعات وجود دارد، اما چون سازماندهی ندارند، هیچ کاری نمی‌­توانند بکنند. نیروی انسانی دارد، اطلاعات می­‌چرخد، قدرت اطلاع‌­رسانی دارد، اما اقتدار ندارد. اگر بخواهیم نهادهای مدنی مجازی بالغ شوند، باید شروع به سازماندهی کنیم. هر گروه تلگرامی که به 10 نفر رسید، حتما هیات مدیره تشکیل شود. در این گروه‌­ها رأی‌­گیری شود. با تشکیل هیات مدیره، قدرت ساماندهی دست ما می‌­آید. می‌­توانیم افرادی را که قواعد بازی را رعایت نمی‌­کنند، حذف کنیم و به تدریج گروه تلگرامی تبدیل به نهاد مدنی مقتدر می­‌شود.

مهم­ترین آفتی که در ایران داریم، این است که نهاد مدنی بالغ نداریم. نهاد مدنی در برابر نهادهای زیادی که در دنیای مدرن شکل گرفته است، بسیار کم داریم. همین نهادهای کم نیز بالغ نشده‌­اند و همچنان به صورت نابالغ فعالیت می­‌کنند.

سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت تین نیوز، تاریخ انتشار: 1اردیبهشت1397 ، کدخبر: 164801: www.tinn.ir


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین