شعار سال: سازمان ملل متحد (UN)، پانزدهم خرداد برابر با پنجم ژوئن هر سال را «روز جهانی محیط زیست» نامگذاری کرده است. بخش محیط زیست سازمان ملل متحد(UNEP)، دستورالعملهای مربوط به محیط زیست را تنظیم میکند و پیادهسازی منسجم ابعاد محیط زیستی توسعه پایدار در سیستم این سازمان را، برعهده دارد. به مناسبت روز جهانی محیط زیست در ایران 16 تا 22 خرداد هر سال به عنوان هفته محیط زیست نامگذاری شدهاست. اما سوال این است آیا سرانجام روزی فرا خواهد رسید که سازمان ملل متحد بیش از نقش نظارت و بی پشتوانه کنونیاش و با هدف تحقق اعلامیه حقوق، مدیریت مقتدرانه حراست از بستر حیات جهانی را برعهده گیرد؟ بستر حیاتی که تنها در قالب تمامیت سیاره زمین و نه در محدوده مرزهای سیاسی قابل تعریفاست.
تاریخ بشر در سرتاسر امتدادشجز پیکارعدالت با سلطه و سیطره حکایتی ندارد. او در اینسنگلاخگرچه فاصله از غار تا کهکشان را آمده اما هرگز دست از این پیکارش بر نداشته است. آفریدهایکه میل به آفریدن، او راهمواره از همزیستیبا طبیعتدور و به سلطهبر آن واداشتهاست. سلطهسرکشی کهبا فریاددرد آلود هابیلآغاز و از آن پس تمامی برگبرگهایتاریخشرابا رنگی از خون در آمیخت. انسان مدرن امروزاز فراز همین کهکشان، چشم حسرت به آن غار دیرینش دوختهچرا که در این پرواز عمودی از فطرت و بستر حیات جدا شده است.بستریکه اکنوناو در دامسلطهجویی دریافته است کهنه مالکبلکه تنها جزیی از آن بشمار میآید. اساساهمین انسان و البته باراهبردی عادلانهدر تلاش آن بودهتاکه جایگاه درست خوددر چیدمان متعادل نظام هستی و بخصوص در آغوش زمین مهربان را بشناسد. اما آیا برایاکثریت سلطه جویش در این برج عاج تنهایی، هنوزمجالی به بازگشتبه خویشتن خود هست؟
به نظر میآید کارنامهحال حاضر انسان برای آشتی دیگر بار با بستر حیات خودش نگران کنندهتر از گذشته باشد. او با بهره از آخرین فناوریها و نگاه خود محورانهاش، هنوز درحال ادامهسیطرهدروغین بر عرصه حیاتش است. سیاره زمینو در روند توسعه ارتباطات گرچه هر روز کوچک و کوچکتر میشود اما متاسفانه مرزهای بین کشورها کماکان پررنگ و همه آنها کمابیش از درک زیستن در یک سیاره واحد غافلند.در عصر مدرن بسیاری دولتها در درون مرزهای کذایی خود و برای اثبات شایستگی خود کماکان بر کانونهای حیات تازیده و از جنگل، تالاب و رودخانه و .... تا کهبتوانند هزینه میکنند. رقابتها و آزمایشات تسلیحاتی زیستستیز، جنگهای فرساینده، تلاش برای رشد اقتصادی ناپایدار، خشکاندن رودخانههای مرزی، پیوندتوامان قدرتهای سیاسی و صاحبان ثروت و از آنسو افزایش بیمهار جمعیت و ... بر شتابتخریب عرصههای حیاتاین سیارهبیش از بیش افزوده و چشماندازی بس تیره را هشدار میدهد.بعضی از آنانو با توانایی بالا در علم و فناوری در سودای مهاجرت به مریخبوده امااز حراست زمین آماده و مهیای حیات چشم پوشیدهاند.سرنوشت این پیکار نابرابر و مخرب با طبیعتدر کشورهایی که درآمد ملی نه از جیب مالیات دهندگان بلکه عمدتااز ذخائر زیرزمینی تامین میشود بسی اندوهبارتر است.اهرمهای مدیریتی در این گروه به کمک درآمدهای سرشار و بیپاسخگو، از اقتدار خود در حفاظت از عرصههای طبیعی سوء استفاده کرده و به تغییر گستردهدر کاربری آنها میپردازند. در چنین چرخهای ازمدیریت، سازمان متولی حفاظتاز بستر حیات تنها در قامت مشروعیت دادن به پروژههای جاهطلبانه دستگاه اجرایی ظاهر میشود. متولیانیکه روزهای جهانی را به هفتهایگسترش داده تا در تریبونهایخود نقش منتقد و معترض را هم بر عهده بگیرند.به هر حال انسانی که قرار بود که به جانشینی آفریدگارش بر کرسی زعامت زمین بنشیندتا حال حاضر و در اسارت افزونخواهیصاحبان قدرت، جز پیکار، تذکار، گلایه و هشدار برای تداوم و تحقق عدالت در این عرصه زندگی چارهای نیافته است.
کلام آخر این است مادامی که حراست از بستر حیات در زمین بر عهده یک دستگاه قدرتمند بینالمللیقرار نگیرد و دولتها آن را در حیطه اختیارات و سیاستهای درون مرزی خود بدانند طبیعت یک پارچه زمین همچنان آماج آسیبهای برگشت ناپذیر قرار خواهد گرفت. آسیبهایی که در جریان رقابتهای بینالمللی تشدید خواهد شد. در چنین روندی دلسوزان و دیدهبانان این عرصه گرچه همواره آژیر هشدار را مینوازند اما بایستی متاسفانه در انتظار عرصه سوختهای باشند که از حاکمیت افزونطلبانبرایشان به ارث گذاشته خواهد شد.
عبدالحسین طوطیایی/ پژوهشگر کشاورزی
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایانا، تاریخ 19 خرداد 97، کد مطلب: 53336: www.iana.ir