
شعار سال : جلسات آموزشی طرح ملی گفتمان نخبگان علوم انسانی در تاریخ جمعه ۱۹ آذر ماه در دفتر تبلیغات اسلامی، نمایندگی تهران، با حضور اساتید و صاحب نظران علوم انسانی برگزار گردید. دکتر مهدی بنایی عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی با موضوع "نسبت متافیزیک وعلم مدرن” به سخنرانی پرداختند.عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی با بیان اینکه این فلسفه است که تا حدود زیادی با ارتباط میان علوم انسانی و متافیزیک سر و کار دارد اظهار کرد: ما اگر اهل علوم انسانی باشیم، متافیزیک در حد یک رشته ی جانبی به ما مرتبط است و اگر در علوم انسانی نباشیم، هیچ فایده ای ندارد. حتی کسانی که در علوم انسانی هستند نیز از ارتباط علوم انسانی با متافیزیک، پرسش نمی کنند.وی افزود: ارتباط میان علوم انسانی و متافیزیک دقیقا به معنای "که بودگی” و "کجا بودگی” ما هست و برای روشن شدن این ارتباط لازم است هر کدام از عناصر این گزاره به صورت دقیق مورد بررسی قرار دهد.دکتر بنایی با بیان این سوال که «متافیریک چیست؟» به دو نوع رویکرد و مواجهه با این سوال اشاره و خاطرنشان کردند نوع مواجهه اول یک مواجه نا اندشیده و غیرپدیدارشناسانه است؛ در این مواجه صرفا اطلاّعاتی راجع به این که هر فیلسوف درباره متافیزیک چه چیزی گفته است، کسب می شود و به نوعی می توان گفت در اینجا دانش، اندیشیده نشده است.وی ادامه داد: مواجهه دوم اما یک مواجهه ی متفکرّانه است ما در این مواجهه باید بتوانیم در ساحتی قرار بگیریم که در آن، به جان آزمودن، متافیزیک را تجربه کنیم. در این صورت است که در مرز آن امر قرار می گیریم. سقراط این مرحله را "مِلِته” می داند، یعنی جایی میان زندگی و مرگ. این فرآیند،”تفلسف” نام دارد. یعنی با تمام وجود درگیر این امر شدن، مانند شعر سرودن.ایشان تصریح کردند : بحران نظام آموزشی ما عدم فهم مورد دوم و بسنده کردن به اولین نوع مواجهه با مسائل است.عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: ما از رهگذر مواجهه دوم متوجه می شویم که متافیزیک همان تفکر غربی است. همان تفکری که ما مستقیماً با آن درگیری داریم. تفکر نیز آن چیزی است که تاریخ و عالم ما با آن ساخته می شود. ما در این لایه اقامت داریم و این چیزی نیست که در کتب و کتابخانه ها باشد. جهان امروز با تفکر غربی ساخته شده است. ما در این عالم تفکر می کنیم و هیچ کسی آزاد از این عالم نیست. این عالم متافیزیکال است. لذا نفهمیدن متافیزیک یعنی نفهمیدن جهان و انسان این جهان. ایشان اضافه کردند: البته که این رویکرد جبر گرا نیست، زیرا همین که به این عالم می اندیشیم یعنی در مسیر خروج از آن قدم نهاده ایم.وی در بخش دیگر سخنان خود با ذکر این نکته که ما برای این که تفکر غربی را درک کنیم بهتر است، نگاهی به تفکر داشته باشیم تا تفکر متافیزیک فهم شود، به ویژگیهای این تفکر اشاره کردند وگفتند این تفکر یک نسبتی را به سرانجام می رساند و آن نسبت میان وجود و سرشت انسان است؛ تفکر این نسبت را نمی سازد وتاسیس نمی کند، بلکه تفکّر، آشکار کردن نسبت میان وجود و سرشت انسان است و همه ی تاریخ، از جایی آشکار شده است که نسبت انسان و وجود نام دارد. یعنی از دل تاریکی هر چه بیرون آمده است، مرهون و معلول این نسبت است.وی خاطر نشان کرد تفکر غربی یک تفکر سازنده است. این سازندگی از لغت یونانی "تِخنه” گرفته شده که اکنون ما آن را تکنولوژی می دانیم. یعنی تفکر غربی یک تفکر «تصرف کننده» است و انس با موجودات (مواجهه ی دوم) جای خود را به تصرف در آنان می دهد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: در متافیزیک، انسان، حیوان ناطق می شود و اتفاقی که می افتد این است که انسان با ظهور عقل، رابطه ی قبل از عقل و نگاه تئوریکال، در حجاب می رود و فراموش می شود. هایدگر بیان می کند که انسان موجود نیست که تعلقاتش تش دیده نشود. انسان -موجود در- است.ایشان ادامه داد: تفکر غربی در جهان بودن انسان را در حجاب می برد و از جهان او را جدا می کند لذا تصرف را به روی خود گشوده می یابد. در متافیزیک سرشت انسان فقیر می شود که برای جبران این فقر به "تخنه” روی می آورد. یعنی تکنولوژی، خلاء این فقر را پر می کند.وی خاطرنشان کرد : دکارت و کانت، بیان کننده ی سیر تکوین انسان جدید اند و "راسیونالیسم” که عقل خود بنیاد است، یعنی اراده ی معطوف به قدرت و در حقیقت پایی ترین ساحت انسانی است. نیچه انسان را "ناطق حیوان” معرفی می کند یعنی حیوانیّت است که تمام نطق انسان را جلو می برد؛ به بیانی دراینجا علت ومعلوم عکس شده است. جهانی که فهم کمّی از آن می شود، مورد تصرّف انسان قرار می گیرد واین”تخنه” است که ذهن تمام این جهان را می سازد؛ ما در فیلم ماتریکس می بینیم که این تخنه به اوج خود می رسد.دکتر بنایی علوم انسانی را در این ره آورد تعریف می کند و می افزاید علوم انسانی "انسان تکنیکال” را موضوع خود قرار می دهد. وی افزود: علوم انسانی، انسان تکنیکال را موضوع خود قرار می دهد. انسان متافیزیکال هدف است و کار علوم انسانی، فهم این انسان است وما اگر می خواهیم به انسان دیگری بیندیشیم، علوم انسانی متکفل بحث از آن نیست.ایشان ادامه داد: علوم انسانی، انسانی را بررسی می کند که در تاریخ تفکر غرب پدید آمده است و تمامی ما حاصل این اندیشه هستیم، زیرا کسی نیست که طالب تکنولوژی نباشد؛ علوم انسانی به شرایط، امکان ها و تنگناهای انسانی می پردازد که در تفکر متافیزیکال پدید آمده است.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از گفتمان نخبگان علوم انسانی، تاریخ انتشار:16 آذر 1396، کدخبر: - ، www.gnoe.ir