شعار سال: افول و سقوط فروش روزنامهها و مجلات و تعطیلی بسیاری از آن ها در چندماه گذشته، بخاطر ورشکستگی موردی است که بسیاری از اصحاب رسانه را مستاصل و نگران کرده است. اما اینکه چرا این اتفاق افتاده است یک علت ندارد.
الف) جدا دانستن اقتصاد رسانه و روزنامهنگاری از اقتصاد کل کشور اشتباه بزرگی است. وقتی امنیت سرمایهگذاری و رونق کسب و کار از بین میرود و بسیاری از کارخانهها بسته میشوند، روزنامهها بخش بزرگی از سفارش دهندگان تبلیغات خود را از دست میدهند. در واقع دومینویی است که دامن روزنامهها را هم خواهد گرفت. جدا از آن امروزه روش تبلیغات و کسب درآمد از طریق روزنامهها تغییر کرده است، تبدیل شدن روزنامههای چند صفحهای به یک برگ کاغذ و یا ارایه خدمات دیجیتالی فرآیندی است که امروزه در دنیا پیشرو است و بسیاری ازروزنامهها را از سقوط نجات داده است.
سوی دیگر این وضع اقتصادی آن است که مردم کمتر حوصله و فراغت پرداختن به محتواهای خبری ویا آگاهی بخش دارند. در واقع پرداختن به خواندن نوعی فعالیت خوشدلانه و لاکچری محسوب میشود. قیمت بالای نشریات و یا کتاب هم مانع دیگر رشد مالی این فعالیت است.
ب) گسترش رسانههای جدید، مردم را از خرید روزنامه برای بهره بردن از اخبار روز و دست اول بینیاز میکند. اکنون با داشتن یک دستگاه موبایل شما از همه اتفاقات روز اگاه خواهید شد، پس روزنامه دیگر رسالت خبر رسانی ندارد بلکه باید در صحنههای دیگر خود را بازتعریف کند.
ج) فضای تعاملی رسانههای جدید جذابیت فوق العادهای است که به مخاطب احساس تاثیرگذاری و یا دیده شدن میدهد چیزی که روزنامهها فاقد آن هستند، کندی و فاصلهدار کردن مخاطب از روزنامه ضعفی است که امروزه متوجه رسانههای سنتی است.
د) با بسته شدن چند روزنامه روزنامه نگاری از بین نمیرود مگر خود را به بستر کاغذی آن سنجاق کرده باشیم.
اما حقیقت این است که با به روز نوشتن و منسجم کار کردن و هماهنگ با تکنولوزی روز روزنامهنگاری همچنان رسالت و هدف خود را به ثمر میرساند و انصافا باید در نظر داشت کاغذ محصول گران و هزینه برداری است که صرف آن برای مطالبی که عمر آن به 24 ساعت هم نمیرسد،کار گزافی است.
برای برگشتن به روزهای پرنشاط روزنامهنگاری راههای زیادی وجود دارد اما شاید مهمترین آن تربیت نیروهای ماهر و متخصص در حوزههای ویژه است. به این معنا که صرف نگارش و چگونگی تهیه گزارش نمیتواند ارزش یک روزنامه نگار باشد بلکه باید ان روزنامه نگار تخصصی حوزه خود را دنبال کند و باسواد باشد.
چنین روزنامهنگاری هر حرفی را باور نمیکند، هر خبری را بازتاب نمیدهد، هر حرفی را با منطق پرس و جو میکند و حول و حوش موضوع خود را نورافکن میاندازد و بازتاب میدهد اینگونه است که سخن بیمایه نزد چنین روزنامهنگاری برای هرکسی هزینه خواهد داشت.
تربیت نیروی ماهر به اینجا ختم نمیشود بلکه مسلط بودن به نرم افزارها و اپلیکیشنهای اجتماعی و فعال بودن در آن میتواند امتیاز هر رسانهای باشد، کما اینکه هست.
بخش دوم ماجرا بخش بسیار مهم تولید محتوا است، نیاز سنجی و مخاطب شناسی در این مقوله حرف اول را میزند، عبور کردن از حاشیهها و پاسخ دادن به آن ها و ایجاد طرح سوال جدید و پیگیری آن همان کنش دلپذیری است که روزنامه نگاری را خاص میکند. فرآیند مدار بودن گزارشات و پیگیری موضوع تا رسیدن به هدف آن چیزی است که به تحلیل مردم هم عمق میدهد و شاید راهکاری باشد برای فرار از تحلیلهای سطحی و بیپایه.
مخاطب شناسی به خواست و نیاز مردم پاسخ میدهد حال با لحاظ کردن همه ممیزیها وقتی رسانه مخاطب را نادیده میگیرد طبیعی است که مردم هم رسانه را نادیده میگیرند. به هرحال اینگونه به نظر میرسد که نگرانی اصلی خالی شدن دکهها از روزنامهها نیست بلکه نقل مکان نکردن رزونامهها به صفحات و اپلیکیشنهای دنیای مجازی و پناه نبردن به فناوریهای روز است نگرانی عدم تخصص روزنامه نگاری است که در دام ناآگاهی خود و پوپولیسم حاکم بر جامعه میافتد.
سایت شعار سال، با تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری خبرآنلاین، تاریخ انتشار 30 مرداد 97، کد مطلب: 798589، www.khabaronline.ir