شعارسال: در شرایط فعلی کمک دانشگاهیان
به صنعت میتواند گامی مهم برای ارتقای آن در کشور داشته باشد، اما این به شرطی
است که استان ساختار و بافتی صنعتی داشته باشد. استان خراسان شمالی یکی از استانهای
کم صنعت کشور محسوب میشود و از طرفی به مهمترین بخش درآمدزایی استان، یعنی
کشاورزی نیز اهمیت زیادی داده نمیشود و این بخش دارای ضعفهای ساختاری است.
از این جهت گفتگویی با حسین کریمی، مدیر گروه رشته مهندسی صنایع دانشگاه بجنورد
ترتیب دادیم تا در فضایی صمیمی، اشارهای به بخشی از مشکلات استان در حوزه صنعت
کنیم. کریمی از سال ۸۴ وارد دانشگاه بجنورد شده و سال ۸۸ دوره کارشناسی ارشد خود
را در دانشگاه شاهد سپری کرد. وی سال ۹۰ در مقطع دکتری در دانشگاه خواجه نصیر طوسی به
تحصیل پرداخت. سپس به دانشگاه بجنورد برگشته و هم اکنون به عنوان مدیر گروه صنایع
مشغول به فعالیت است.
دانشجویان خصوصا دانشجویان گروه صنایع چه میزان
به آینده شغلی خود امیدوار هستند و چه اقداماتی برای افزایش این امیدواری انجام میشود؟
در شهرهای بزرگتر مانند تهران، اصفهان و یا تبریز که صنعتی هم هستند، دانشجویان
معمولا در سالهای سوم و چهارم به سمت صنایع میروند که دلیل آن هم میتوان، وجود
تحصیلات تکمیلی در آن شهرها و یا قدمت خود دانشگاه دانست. به این خاطر، امید به
کار و زندگی در آن شهرها بیشتر و در رشته مهندسی صنایع خیلی بیشتر مورد توجه است؛
اما در بجنورد مسئله، اقتصاد و صنعت در کنار هم است. دانشجویان نمیتوانند حس
توانایی کار در این استان را در خود به وجود بیاورند که یکی از دلایل عمده آن نیز،
بازار کار است. در این جا بازار مصرفی، عمده نیست و برخی کالاها اصلا به فروش نمیرسد؛
حتی صنایعی در استان داریم که بازار مصرفیشان یا استانهای مجاور هستند و یا حتی
خارج کشور هستند؛ که این کار را سخت میکند.
البته بحث دانش آموختهها نیز مهم است؛ مثلا دانشجویان نمیدانند دانش آموختههای
این رشته دانشگاه اکنون در چه جایگاهی قرار دارند و مشغول به چه کاری هستند؛ که
قطعا این آگاهی خودش میتواند باعث انگیزه شود. متاسفانه مسائل اقتصادی، انگیزه
دانشجویان را پایین آورده و دانشجو فقط به این فکر میکند که چطور میتواند جیب
خود را پر کند.
از این جهت دانشجویان این استان به فکر شغلهای آزاد افتاده اند که این خودش یک دغدغه
اقتصادی تولید میکند. البته به وجود آوردن شغل سخت است، ولی طرز تفکر دانشجو نیز
همه معادلات را تغییر داده است. دانشجو صبرش کم شده و میخواهد در عرض شش ماه به
موفقیت و پول برسد.
از لزوم ارتباط صنعت و دانشگاه بگویید
ارتباط دانشگاه و صنعت هم از جهت زنده بودن دانشگاه و هم پایدار بودن صنعت، امری
لازم است؛ اما مشکلاتی نیز وجود دارد. به عنوان مثال؛ با وجود اینکه صنایع خصوصی
در استان و یا حتی در کشور کم هستند، اما آنهایی هم که وجود دارند و مشغول به
فعالیتند، دغدغههای بسیار سادهای دارند که به راحتی میتوان آنها را حل کرد.
اما متاسفانه نظام کاری موجود در دانشگاه و اعضای علمی به گونه دیگری است؛ تمام حل
یک دغدغه از یک مقاله و یا حتی یک پژوهش خارج نمیشود و در همین سطح باقی میماند.
از طرفی بودجه شرکتهای خصوصی کم است و به همین دلیل برای حل این مسائل خرج نمیکنند
و به دنبال اجرای طرحهای دانشگاهی نیستند. شرکتهای دولتی هم که به تعداد بیشتری
وجود دارد، ارتباط گیری با این شرکتها را سودآور نمیدانند.
در این میان زمان اعضای هیئت علمی برای تدریس نیز اهمیت دارد. با توجه به حجم درسی
که اساتید موظف هستند آن را انجام دهند، دیگر نمیتواند به مسئله ارتباط با صنعت
بپردازند؛ ضمن اینکه دانشگاه از عضو هیئت علمی کار پژوهشی میخواهد، بنابراین
استاد برای این کارها وقت ندارد. در دانشگاههای بزرگتر تعداد اعضای هیئت علمی
بیشتر است؛ اما، چون با حضور در صنعت حضور در دانشگاه کمرنگ میشود، لذا اساتید به
این سمت نمیروند.
البته در سالهای اخیر اتفاقات خوبی اتفاق افتاده و مثلا ادارهها موظف هستند
بودجه پژوهشی خود را به موسسات آموزشی بدهند و از دانشگاه درخواست داشته باشند؛ که
ضعفهایی نیز دارد. مورد تائید نبودن طرحهای ارائه شده از سمت ادارات، عدم وجود
اولویت بندی و همچنین کمبود بودجه پژوهشی دستگاههای اجرایی نیز از مواردی است که
رغبت به انجام این مدل از ارتباط گیری را از بین میبرد.
چرا برخی پروژههای اداری و
صنعتی به دانشجویان واگذار نمی شود؟ دلیل عدم اقبال دانشجویان چیست؟
در پروژههایی که در دستگاههای اجرایی وجود دارد، برخی پروژهها به نام
«اینترشیپ» هستند که توسط دانشجویان انجام می شود و استقبال از آن روز به روز کم
می شود و بیشتر مشکلات آن موضوع مالی است. مثلا برای انجام این کار باید مباحث
مالی همان ابتدا با دانشجو بسته شود. قطعا اگر یک دانشجو بداند که رایگان کار نمیکند
وقت مفید و بهتری برای انجام پروژه میگذارد.
البته در این خصوص نیز گرههای اداری وجود دارد؛ در برخی از این پروژه ها عنوان شده که درصدی از مبلغ پروژه ابتدا پرداخت شود؛ اما این کار اتفاق نمیافتد. یا به طور مثال دانشجویان بجنوردی بخواهند برای انجام پروژه به شهرک صنعتی بیدک بروند، که باید روزانه مبلغ بالایی کرایه برای رفت و امد بدهند که این مبلغ را نه شرکت میپذیرد و نه دانشگاه؛ که در نتیجه با توجه به هزینه ای که به دانشجو تحمیل می شود بعد از مدتی کار رها میشود. عقب افتادن دانشجوی از درس و کلاس هم نکته دیگری است که حائز اهمیت است.
بهترین حالت این است که در قالب پروژه پایانی و کارآموزی دانشجو را درگیر کار و پروژه صنعتی کنیم. از دیگر مشکلات این است که خود پروژه پایانی در مقطع کارشناسی اهمیتی برای اساتید و دانشجویان ندارد وهیچ امتیازی برای اساتید ندارد، به همین دلیل معمولا اساتید روی این موضوع وقت نمیگذارند.
مشکلات حضور خانمها در بخشهای تولیدی، تجربههای ناموفق اساتید از واگذاری کار به دانشجو و بدقولی دانشجویان از دیگر مشکلاتی است که روز به روز به جدایی صنعت و دانشگاه دامن زده و دانشجو را از انجام پروژه های صنعتی گریزان می کند.
چرا صنعت در استان خراسان
شمالی موفق نبوده است؟
متاسفانه بها دادن بیش از حد دولت به شرکتهای دولتی، مباحث مالیاتی و کمبود بستههای
حمایتی موجب شده شرکتهای خصوصی از دور رقابت خارج شوند و انگیزهای برای حضور در
صنعت نداشته باشند. به هر حال تولید کار سخت است و انجام دادن یک زنجیره از تهیه
مواد اولیه تا پخش و حتی جمع آوری زبالهاش نیاز به حمایت بیشتر دارد.
در استان خراسان شمالی مشکلات دیگری نیز وجود دارد؛ مثلا کارگاه تولیدی داریم که
خود اهالی استان از آن خرید ندارند. البته گاهی هم به دلیل کوچک بودن استان، هم
استانیها نمیخواهند دیگر تولیدیها رشد کنند. در نتیجه خریدار جوانب را میسنجد
و کلا خرید نمیکند.
در حوزه گیاهان دارویی و آبنبات که به عنوان سوغات استان معروف هستند هم کاری
انجام نشده و خلاقیتی نیست. بسته بندی و مشتق گیری از محصولات اتفاق نمیافتد.
متاسفانه در استان ما کمتر به موضوعات استان فکر میشود. حتی در حوزه خدماتی نیز
همینطور است؛ استان در حوزه گردشگری ظرفیت بالایی دارد؛ اما کمربندیای ساخته میشود
که از نظر ترافیکی سود دارد، اما از نظر گردشگری زیان ده است. جذب توریست کار
پیچیدهای نیست، اما در خراسان شمالی روی آن کم کار شده است.
سه بخش تولیدی بزرگ کشور
پتروشیمی بجنورد، لوله گستر اسفراین و آلومینای جاجرم در استان شما مشغول به
فعالیت هستند، آیا برای استان هم کارایی خوبی به ارمغان آوردهاند؟
شرکتهای بزرگ دولتی اصلیترین هدفی که دنبال میکنند اشتغالزایی است و مسلما در
این حوزه موفق بودهاند. این توجیه برای احداث چنین صنایعی کفایت میکند. این در
جای جای کشور دیده میشود؛ گاهی صنایعی در مکانهایی احداث شدهاند که حتی معنادار
هم نیست. پتروشیمی بجنورد نیز همین گونه است.
پتروشیمی در بجنورد اشتغال خوبی برای مردم به وجود آورده؛ اما باید کاری کرد که
ضرر کمتری خصوصا از نظر محیط زیستی به استان وارد شود. برعکس پتروشیمی، بخش فولاد
زیاد به محل وابسته نیست؛ البته بحث نزدیکی به مواد اولیه مطرح است، اما در دنیا
نیز مواردی این چنینی هست. مثلا شرکت تولید لوکوموتیو در آمریکا، بدنه خود را از
بلژیک تهیه میکند. دلیل این مسئله در کشور ما شاید انرژی است. هزینه انرژی در
کشور ما ارزان است، پس این فاصلهها زیاد مطرح نیست. لوله گستر اسفراین هم باعث
اشتغال زایی شده و هم صادرات دارد. شرکت آلومینا نیز به حمل و نقل ریلی وصل است.
جایابی خوبی برای این صنعت شده است، هر چند خطرات خاص خود را دارد، زیرا که فرآیند
تولید خطرناکی دارد.
با توجه به توضیحات شما در
خصوص کشاورزی در استان و اهمیت آن، چرا دانشگاه بجنورد رشته مهم کشاورزی را ندارد؟
دانشکده کشاورزی شیروان زیر مجموعه دانشگاه بجنورد محسوب میشود و به همین دلیل
وزارت علوم به دانشگاه بجنورد اجازه داه اندازی یک دانشکده تحت این عنوان را نمیدهد.
دور بودن این دانشکده از مرکز استان باعث کاهش ارتباطات شده است.
در این بخش جهاد کشاورزی نقش اساسی دارد؛ جهاد کشاورزی باید به مردم بگویند چه
محصولی و چه مقدار در کجا کاشت شود تا شاهد کاشت بیش از حد محصولات بدون بازار در
استان نباشیم. البته دانشگاه نیز میتواند در بخش مدیریتی پیشنهاداتی مانند نوع محصولی
که ممکن است در استان تولید شود و یا شناسایی آفات ارائه دهد.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری دانشجو ، تاریخ انتشار: 18 شهریور 1397 ، کد خبر: 707131 ، www.snn.ir
س.ق76