پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۵۷۴۹۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۳۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۰۷:۴۷
بسیاری از حوادث و وقایعی که در بستر دینی اتفاق افتاده است، به خودی خود و به‌عنوان یک پدیده انسانی و تاریخی دارای وجوه دراماتیک و داستانی است و قابلیت بالایی برای تولید و آفرینش گونه‌های مختلف هنری دارد. بسیاری از ما داستان‌های قرآنی و مذهبی زیادی از زندگی بزرگان دین را به خاطر داریم و هنوز نیز از شـنیدن و خواندن مکرر آن لذت می‌بریم: داستان‌ها و روایت‌هایی از تجربیات سیره پیامبران و امامان که چه بسا با مطالعه آن، تصویرسازی ذهنی و تداعی نمایشی آن در عالم انتزاعی شکل می‌گیرد و همچون یک خاطره ازلی و اسطوره‌ای در ذهن‌ها باقی می‌ماند.

شعار سال: روح جاودانه و مقدسی که بر فضای دراماتیک و ساختار نمایشی برخی حوادث و پدیده‌های دینی حاکم است نیز به استحکام این خاطرات و تداوم لذت‌های آن دامن می‌زند. هنوز ما از تماشای فیلم محمد رسول‌الله و ده فرمان و داستان ابراهیم و نوح و موسی لذت می‌بریم و قصه آنها همچون یک فیلم سینمایی در اذهان مخاطبان به یادگار مانده است.

جاماندن سینما از نمایش و ادبیات
قطعاً یکی از مهم‌ترین حوادث تاریخی که در ساحت و بستر دینی نیز روی داده و شاید بیش از وقایع دیگر مورد توجه اهالی هنر قرار گرفته، واقعه کربلا و حادثه عاشوراست. عاشورا و سیر حوادث کربلایک قصه حماسی و تراژیک است که عناصر داستانی لازم برای طرح و تولید یک اثر نمایشی را دارد. وجود قهرمان و ضدقهرمان، فراز و فرودهای قصه، شکست و پیروزی، گفتارها و دیالوگ‌های قدرتمند و لوکیشن و موقعیت مندی داستان و... مؤلفه‌هایی هستند که در یک چیدمان داستانی به آفرینش یک اثر ماندگار کمک می‌کنند. در میان ژانرهای گوناگون هنری شاید سینما کمترین نسبت را با این حادثه تاریخی دارد و شاید یکی از دلایل مهم آن تأخیر زمانی هنر هفتم در تعامل با این حادثه نسبت به هنرهای دیگر است و الا در حوزه نمایش و شعر و ادبیات، آثار متعددی تحت تأثیر این واقعه و مسائل انسانی آن خلق شده است. تعزیه به‌عنوان یک نمایش شرقی اساساً محصول مستقیم رویارویی هنر با این حادثه تاریخی- مذهبی است که اتفاقاً با مخاطبان عام نیز ارتباط خوبی برقرار کرده و شاید به جرأت می‌توان گفت نمونه بارز هنر عاشورایی قطعاً تعزیه است؛ اما دامنه نفوذ این رویداد مذهبی در مدیوم سینما چندان گسترده و چشمگیر نیست و دوربین‌های فیلمبرداری نتوانسته‌اند در به تصویر کشیدن قصه کربلا و بازنمایی ساحت‌های درونی‌تر آن، کار خاصی انجام دهند.
تأثیرپذیری و الهام سینما از واقعه کربلا را می‌توان در دو حوزه مورد بررسی قرار داد: یکی خود حادثه و روایت تاریخی آن است که در قالب ژانرهای تاریخی و مذهبی به خلق فیلم‌های کوتاه و داستانی در این زمینه منجر می‌شود و دیگری مناسبات و آیین و رسوم عزاداری و سوگواری است که در ژانرهای گوناگون سینمایی به تصویر کشیده می‌شود؛ مناسبات مذهبی که صرفاً بازتاب یک اثر دینی نیست و در واقع هنجارها و سنت‌های فرهنگی - اجتماعی جامعه را مورد توجه قرار می‌دهد. مثلاً صحنه‌های عزاداری در فیلم «هامون» نمونه‌ای از این مسأله است که تأثیرات فرهنگی - تربیتی این حادثه را در قالب سنت‌های اجتماعی عاشورا بررسی می‌کند. به عبارت دیگر در بیشتر آثار سینمایی ما بیش از آنکه خود حادثه کربلابه‌عنوان یک داستان قابل پردازش و فیلم نوشت مورد توجه قرار گیرد، باورهای عاشورایی و آیین و رسوم اجتماعی و نمادین برساخته آن به تصویر کشیده و تلاش شده است از پیام‌های انسانی و معنوی عاشورا در متن اجتماعی و مناسبات انسانی امروزی استفاده شود.
قطعاً بیشترین کاربرد سینما با این رویکرد در سینمای دفاع مقدس و فیلم‌های جنگی ما صورت گرفته است. در واقع حادثه کربلا در جهان سینمایی ما بیش از آنکه به لحاظ دراماتیک تأثیر بگذارد، به شکل ایدئولوژیک مؤثر بوده و نقش این حادثه به‌عنوان یک تراژدی و پدیده دراماتیک مورد توجه قرار نگرفته است. به عبارتی دیگر درس‌ها و پیام‌هایی که از این واقعه عظیم بر می‌آید، دستمایه داستان‌پردازی و فیلمسازی قرار گرفته و مورد تأویل و تفسیر مؤلف واقع شده است. سریال سازی‌های مناسبتی که در سال‌های اخیر به راه افتاده نمونه‌هایی از این الهام‌گیری از واقعه عاشوراست که نه متن اصلی، که تأویل‌های برگرفته از آن را در روح یک داستان غیرتاریخی بسط می‌دهد و روایت می‌کند. این باورها و انگاره‌های اخلاقی عاشوراست که در سیمای کهن الگوهای اسطوره‌ای در سینمای ما بسط یافته یا وقایع تاریخی مرتبط با آن به شکل غیرمستقیم واقعه کربلا را در مرکز توجه خود قرارمی‌دهد. مشهورترین فیلم سینمایی در این زمینه که در حافظه هنری مخاطبان نیز حک شده «روز واقعه» شهرام اسدی است که براساس فیلمنامه بهرام بیضایی در سال 73 ساخته می‌شود و به شکل غیرمستقیم و نمادین به قیام عاشورا و حادثه کربلاخود را نزدیک می‌سازد. «سفیرفریبرز» صالح در نخستین سال‌های انقلاب، همچنین فیلم‌های داستانی مثل «بازرس ویژه» منصور تهرانی در سال 1360، به خاطر «هانیه» کیومرث پوراحمد در سال 1373، «بال‌های سپید» مهدی و ناصر هاشمی در سال 1377و «راه طی شده »عباس رافعی در سال 1384 نمونه‌هایی از فیلم‌های سینمایی با رویکرد عاشورایی هستند که داستان خود را با الهام از این واقعه ساخته‌اند.

تعزیه‌ای که به تزکیه بدل می‌شود
گرچه تجربه روایت تصویری از زندگی ائمه(ع) در قالب سریال‌های تلویزیونی ساخته شده است، اما ساخت یک فیلم سینمایی با محوریت قیام کربلامی تواند جذابیت‌های بیشتری داشته باشد: یکی به‌ دلیل مدیوم آن و فضای خاص سینمایی و دیگر خود موضوع و دامنه تراژیک آن که دست کم در میان مخاطبان شیعه دارای ارزش‌های دراماتیک بیشتری است و داسـتـان زنـدگـی امـام حسین(ع) بیش از دیگران، عواطف و احساسات آنان را برمی انگیزد، از این‌رو اثرگذاری این سوژه برای مخاطبان بسیار بالاست.
در میان سریال‌های تلویزیونی نیز شاید بیش از همه مجموعه «شب دهم» در سال‌های اخیر با تم عاشورایی مورد توجه مخاطبان واقع شده و نشان داده است اگر از عناصر و مؤلفه‌های سینما در طرح داستان‌های مذهبی و دینی بدرستی استفاده شود و بویژه فرم و ساختار نمایشی و دراماتیک فدای پیام‌ها و نظام معنایی اثر نشود، می‌توان به ساخت آثار سینمایی در حوزه‌های مذهبی با مخاطب‌پذیری بالا امیدوار بود. «شب دهم» روایت پیوند عشق زمینی با عشق آسمانی در ذیل باورهای عاشورایی بود.
این سریال به‌عنوان بهترین اثر عاشورایی در حوزه فیلم و سینما برگزیده شد. تعزیه در نهایت به تجربه تزکیه حیدر خوش مرام بدل می‌شود و او مرادش را نه در معشوق زمینی که درعشقی آسمانی و جاودان می‌یابد. این تحول ایدئولوژیک و اخلاقی البته باورپذیر است چرا که منطق تحول پشتوانه آن است. تعزیه‌ای که به تزکیه بدل می‌شود و یک موقعیت عالی را برای حیدر به تجربه فرصتی متعالی‌تر بدل می‌کند. عنصر تعزیه در سریال «شب دهم »علاوه بر موقعیت دراماتیکی که دارد و در خدمت قصه است دارای کارکرد در دو ساحت سیاسی و تربیتی است که البته در ارتباط تنگاتنگ با هم قرار دارند. حیدر و نوچه‌هایش در فرآیند برگزاری تعزیه به یک خودآگاهی سیاسی نسبت به شرایط جامعه خود می‌رسند و بواسطه تزکیه‌ای که از آشنایی و تجربه عملی عزاداری بویژه صیانت و حمیت در اجرای تعزیه به‌دست می‌آورند دچار تحول اخلاقی می‌شوند. این تحول در قهرمان اصلی داستان حیدر که حسین یاری نقش آن را ایفا کرده بود رسیدن از عشق زمینی به یک عشق معنوی و آسمانی است. موقعیت تعزیه در «شب دهم» را به شکل تلویحی می‌توان با برگزاری نمایش در هملت شکسپیر قیاس کرد هر چند این مقایسه به معنی رابطه این همانی میان آنها نیست. در نمایشنامه شکسپیر، هملت برای اینکه شکش درباره رابطه قتل پدر و ازدواج عمویش با مادرش به یقین تبدیل شود در شب عروسی آنها نمایشی را ترتیب می‌دهد که نقشه قتل پدرش توسط عمویش را نشان می‌دهد تا از طریق واکنش فرافکنی عمو نسبت به این نمایش، هملت بتواند از تردید خود رهایی یابد، به نوعی اجرای تعزیه در «شب دهم» چنین موقعیتی پیدا می‌کند و حکومت از این می‌ترسد تا مردم با تماشای تعزیه با آن همذات پنداری کنند و شرایط حاکمیت موجود را با آن بسنجند و در نتیجه علیه حکومت به پا خیزند. «شب دهم» یک نوستالژی مذهبی است که مثل اکثر آثار حسن فتحی عشق را به تاریخ و عقیده پیوند زده و جان را به ایمان که شعاری نیست بلکه شعوری اخلاقی را در خود پرورانده است. شعوری که با شوق جان درمی آمیزد و بر جان مخاطب می‌نشیند! یک صیرورت اخلاقی که پای در زمین دارد و سر به آسمان می‌نهد که بر آستان جانان گر سر توان نهادن/ گلبانگ سربلندی بر آسمان توان زد.

الگوگیری از واقعه عاشورا
سریال «مختارنامه» نیز بواسطه ارتباط موضوعی و تاریخی خود با واقعه کربلا و قیام امام حسین‌(ع) این فرصت را برای مخاطب فراهم می‌کند تا گریزی به صحرای کربلا زده شود و تصاویری هرچند کوتاه از این رخداد مهم تاریخ شیعه در منظر چشم تماشاگر قرار بگیرد. مثلاً در قسمت نهم این مجموعه، تصاویری کوتاه از عصر عاشورا، اسب تیر خورده امام و اسارت اهل بیت(ع) و کشیدن گوشواره از گوش کودکان و آتش زدن خیمه‌ها را شاهد بودیم که هرچند بسیار کوتاه و گذرا، اما بشدت تأثیرگذار بود و نفس مخاطب را در سینه حبس می‌کرد. گزافه نیست اگربگوییم به‌دلیل برخی ملاحظات شرعی و محدودیت‌های تصویری «مختارنامه» جایگزین قصه امام حسین(ع) شده تا حالا که نمی‌شود مستقیم به این واقعه پرداخت دست کم با واسطه این کار را کرد. البته از طرفی پرداخت غیر مستقیم و با اشارات و ارجاعاتی به این واقعه در سریال مختار یک نوع تقدس و سویه اسطوره گون به قصه کربلا بخشید که شهرام اسدی در فیلم سینمایی «روز واقعه» نیز از این الگو استفاده کرده بود. در «مختارنامه» مخاطب با قصه و قصد مختار به‌عنوان قهرمان فیلم آشنا شده و می‌داند که او قرار است منتقم حسین(ع) باشد لذا به نوعی سیمای امام حسین(ع) را در صورت و سیرت او جست‌و‌جو می‌کند و گویی او پا جا پای امام حسین(ع) گذاشته است. از همین تمهید به شکل آشکاری در فیلم «روز واقعه» استفاده شده بود.
واقعیت این است که میرباقری زحمات زیادی برای خلق صحنه‌های مربوط به روز عاشورا کشیده بود که شمایل آن تا حد زیادی با تصاویر ذهنی مخاطب از این حادثه انطباق داشت.مثلاً نماز خواندن ظهر عاشورای حسین(ع) و یارانش؛ تیر سه شعبه حرمله و شهادت حضرت علی اصغر(ع)، شهادت یاران و لشکریان امام یا سری که بر بالای نیزه است که نمونه‌هایی از این المان ها و عناصر تصویری - نمایشی است که در مختارنامه شاهد بودیم.این فلاش بک ها و خاطراتی که از روز عاشورا و وقایع پیرامون آن در طول سریال شاهد بودیم که برخی از آنها مثل یک شاه بیت به اقتضای قصه بویژه در ذهن مختار تداعی و تکرار می‌شد وجوه تراژیک قصه را در بستر یک داستان و موقعیت حماسی پررنگ و برجسته می‌کرد و همین درهم تنیدگی موجب شد تا سریال از زبان و حس وحال تأثیر‌گذاری برخوردار شود. فارغ از این عناصر بصری و نمایشی، روح حاکم بر سریال و اتمسفری که ایجاد می‌کرد کاملاً در خدمت حال و هوا و فضایل این واقعه و مناسبات محرمی بود.
با ارجاع به «شب دهم» یا «مختارنامه» می‌توان گفت که در واقع عاشورا در مقام یک داستان تراژیک و حماسی، جدای از تفاسیر و تأویل‌هایی که می‌توان از آن داشت، بستر خوبی برای شکل‌گیری یک اثر سینمایی ارزشمند است که قهرمان آن با کشته شدن نه تنها از بین نمی‌رود، بـلـکـه چهره‌ای اسطوره‌ای‌تر می‌یابد و فراتر از سوپراستارهای معروف می‌نشیند، گرچه نسبت این همانی برقرار کردن میان قهرمان‌های سینمایی و قهرمان‌های تاریخی و دینی نمی‌تواند مقایسه منطقی و خوبی باشد چرا که قهرمان‌های سینمایی، کاراکترهای مجازی و قهرمان‌های تاریخی، انسان‌های واقعی و زمینی هستند. اتفاقاً یکی از چالش‌ها و موانع عمده فیلمسازی در حوزه‌های دینی و مذهبی همین مسأله است: جایی که سینما و هنر باید فراتر از تفاسیر و رویکردهای متضاد و تعصبات و خرافات و بدعت‌های نهفته در این واقعه به روایت قصه خود بپردازد، قصه‌ای که برای مخاطبان شاید موضوع تازه‌ای نباشد و آنان از پیش داستان و قهرمان داستان را بشناسند و حتی نسبت به قهرمان خویش، حساسیت و تعصبات خاصی داشته باشند؛ قهرمانی که ساخته ذهن کارگردان نیست بلکه از پیش وجود داشته است و باید آنچنان که هست به تصویر کشیده شود. در جهان رسانه‌ای شده امروز حتی قهرمان‌های مذهبی و اسطوره‌ای نیز خود را در چهره‌ای رسانه‌ای نشان می‌دهند و قدرت و دامنه نفوذپذیری آنها بر مخاطب بیش از مدیوم رسانه‌های سنتی است.
در سینما اما همچنان این فیلم «روز واقعه» است که به‌عنوان محرمی‌ترین فیلم شناخته می‌شود و بازهم به جای پرداخت مستقیم به قصه عاشورا از طریق داستانی موازی به این اتفاق و مفاهیم آن پیوند می‌خورد.داستان بر اساس زندگی جوانی نصرانی (مسیحی) به‌نام وهب است، از داستان وهب، جوان تازه داماد و پیوستن او به سپاه امام حسین به دو صورت داستان نقل شده، یک آنچه در این فیلم دیده می‌شود، ناظر ماجرای کربلا می‌شود و دیگری آنچه در سریال «مختارنامه» دیده می‌شود که از همسر تازه عروسش خداحافظی می‌کند و در رکاب امام حسین شهید می‌شود. پرداخت جذاب، بازی‌های چشمگیر و موسیقی تأثیرگذار فیلم را که کنار بگذاریم خود قصه و بازنمایی فضای معنوی اثر که با ارجاعات نشانه شناختی از واقعه کربلا همراه است کمک می‌کند تا یکی از تأثیرگذارترین فیلم‌های سینمایی با تأسی ازقصه کربلا در «روز واقعه» به تصویر کشیده شود. کمتر فیلم تاریخی- مذهبی در سینمای ما واجد این جذابیت سینمایی است.

ملاحظات شرعی در مسیر تصویر عاشورا
با این حال هنوز موانع فقهی و شرعی در به تصویر کشیدن شخصیت‌های مقدس این واقعه موجب شده تا سینمای ایران نتواند این قصه را در ساختاری سینمایی و در جهان تصویر روایت کند. همین دلیل هم موجب شده که تاکنون فیلم رستاخیز احمدرضا درویش نتواند امکان اکران پیدا کند. فیلم «رستاخیز» در روز ۲۴ تیر ۱۳۹۴ با مجوز قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به اکران عمومی درآمد اما ساعاتی پس از آن در پی مخالفت علما و مراجع با محتوای آن و به تصویر کشیدن چهره برخی از پرده سینماها به پایین کشیده شد تا ثابت شود که فیلم‌های مذهبی همچنان با موانع برون سینمایی برای تولید مواجهند و اینکه سینمای ایران با وجود ارادتی که نظام سیاسی به امام حسین(ع) و راه او دارد هنوز با بن‌بست‌هایی جدی روبه‌رواست. واقعیت این است که بازسازی حادثه و باورهای عاشورایی در سینما به فرآیندی پیچیده‌تر از ژانرهای دیگر نیاز دارد و همچون حقیقت این قیام، سرشار از حادثه و اتفاق است. شاید در رویکرد سینمایی به واقعه عاشورا نیز هیچ سخنی به اندازه توصیه به آزادگی خود امام حسین(ع) به کار نیاید؛ آزادگی در به تصویر کشیدن آنچه گذشت تا بدعتی صورت نگیرد و امکان روایت آن هم وجود داشته باشد.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار 27 شهریور 97، شماره: 482419


اخبار مرتبط
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۴۹ - ۱۳۹۷/۰۶/۳۰
0
0
ا.ف75
واقعا در بخش فرهنگ و هنر خیلی وقته که عقب موندیم! الان هم با این دست از مشکلات اقتصادی نمیشه به فکر این ها بود!
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین