شعار سال: رؤیای ارتش واحد اروپایی از زمان اختلاف بین قدرتهای اروپایی با محور آمریکا–بریتانیا در زمان حمله نظامی ائتلاف به رهبری واشنگتن در سال 2003 میلادی برای حمله به عراق، برای اولینبار توسط بعضی رهبران اروپایی از جمله «ژاک شیراک» رئیسجمهوری وقت فرانسه مطرح شد اما همواره از حد طرحی روی کاغذ فراتر نرفت. در این سالها با شکاف بین اتحادیه اروپا و آمریکا حول تفاوت و تناقض در منافع و امنیت جمعی که با ریاستجمهوری دونالد ترامپ در سال 2016 حول شعار «نخست آمریکا» که در چارچوب نوعی از ناسیونالیسم افراطی مطرح میشد و رفتارهای تهاجمی و باجگیرانه او در قبال اروپا در حوزه اقتصاد و اختصاص دو درصد بودجه ملی برای تأمین مخارج پیمان «ناتو» تشدید شد، امروز رهبران اروپا بیشازپیش به این نتیجه رسیدهاند که در حوزه امنیت گروگان آمریکا هستند. به همین دلیل دوباره بحث ضرورت استقلال دفاعی کشورهای اروپایی در دستیابی و تشکیل ارتشی واحد حامیان بیشتری پیدا کرده است و آنچه مکرون مطرح کرد بلافاصله با حمایت 10 کشور اصلی اتحادیه اروپا مورد استقبال قرار گرفت. حتی «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان که ابتدا محافظهکارانه سعی کرد خود را از این مناقشه کنار بکشد، بعد از همایش صلح پاریس و واکنشهای عصبی و توهینآمیز ترامپ به صورت آشکار و قاطع از این ایده دفاع کرد تا اثبات شود شکاف بین بروکسل و واشنگتن آنچنان گسترده است که اروپاییان باید برای خود فکری کنند. در این طرح که توسط مکرون اعلان شد و بعدا مورد حمایت دیگر رهبران اروپا (البته در جناح غربی) قرار گرفت، هرچند توضیح داده شده ارتش اروپایی در مخالفت با ناتو نخواهد بود اما پیام آن را ترامپ به خوبی گرفت. رئیسجمهوری آمریکا بلافاصله بعد از بازگشت از پاریس طبق معمول در دیپلماسی توییتری خود نوشت «امانوئل مکرون پیشنهاد میکند یک ارتش اروپایی برای محافظت اروپا و علیه آمریکا، چین و روسیه، ایجاد کند» و سپس در توییت دیگری ادامه داد «اما این آلمان بوده که در جنگ جهانی اول و دوم...؛ اما اوضاع واقعا برای فرانسه چگونه گذشته است؟ فرانسویها، پیش از آنکه آمریکاییها به کمک آنان بشتابند، در پاریس یادگرفتن زبان آلمانی را آغاز کرده بودند». این اظهارات که از طرفی توهینی آشکار به ملت فرانسه بود، در ضمن با برجستهکردن دشمنی تاریخی آلمان و فرانسه، هدف ایجاد شکاف در جبهه اروپایی را نیز دنبال میکرد. ترامپ حتی به این هم بسنده نکرد و در توییت دیگری هم نوشت «مشکل آن است که مکرون از میزان محبوبیت پايین ٢۶درصدی و نرخ بالای بیکاری در حدود ١٠درصدی رنج میبرد» و ظاهرا فراموش کرده بود که در آخرین نظرسنجی مؤسسه «پیو» میزان محبوبیت خودش در آمریکا به زیر 38 درصد رسیده و در انتخابات اخیر کنگره هم با شکست تلخی روبهرو شده است. این در حالی بود که «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه برعکس ترامپ با حمایت آشکار از ایده تشکیل ارتش اروپایی اظهار كرد: «خیلی طبیعی است که اتحادیه اروپا به عنوان بلوک اقتصادی قدرتمند ارتش واحدی داشته باشد». شاید همین برخوردهای توهینآمیز و تفرقهافکنانه ترامپ بود که موجب شد مرکل محافظهکاری را کنار بگذارد و با دفاع قاطع از طرح مکرون به این متحد دردسرآفرین که امروز تمامقد علیه منافع اقتصادی و امنیت اروپایی اقدام میکند، ضرب شستی نشان دهد. خروج ایالات متحده از بسیاری معاهدات بینالمللی و بهخصوص اخیرا با طرح خروج از پیمان منع موشکهای کوتاهبرد هستهای «آیاناف» که با توجه به همسایگی روسیه با کشورهای اروپایی برای رهبران اروپا وجود آن یک تضمین استراتژیک امنیتی تلقی میشد، خشم آنان را برانگیخته است. از طرف دیگر بهتدریج افکار عمومی و رهبران اروپایی درک میکنند که پیمان ناتو بیش از آنچه حافظ امنیت اروپایی باشد، کارکرد واقعی آن در جهت حفظ هژمونی نظامی آمریکا بر جهان امروز است. اصرار ترامپ برای تحت فشار قراردادن کشورهای اروپایی برای تأمین و اختصاص دو درصد از بودجه ملی خود به حوزه نظامی که در بحبوحه بحران اقتصادی کنونی فشار زیادی به اقتصاد در حال افول اروپا وارد میکند نیز دلیل دیگری است که این رهبران را از اهداف آمریکایی هر چه بیشتر دور میکند. این درست است که هم آقای مکرون و هم خانم مرکل تأکید کردهاند که ایده تشکیل ارتش اروپایی در تقابل با ناتو قرار ندارد اما واقعیتی که هر دو طرف میدانند این است که با استقلال امنیتی اروپا نقش ناتو به عنوان بازوی هژمونیک آمریکا کمرنگ میشود. در شرایطی که شکاف بین اتحادیه اروپایی و آمریکا در تمامی زمینهها در حال گسترش است، اجرائیشدن ایده ارتش اروپایی یک رویارویی آشکار با وضعیت «ترامپیسم» در ساختار سیاسی و نظامی آمریکاست. به همین دلیل ترامپ این بار احساس میکند که رهبران اروپایی براساس درک منافع، اراده و امکان اجرائیکردن این ایده را بیش از همیشه دارند و به همین دلیل سعی میکند با ایجاد فشار حداکثری و تهدید مانع از این اقدام شود. در چنین وضعیتی همین الزام کسب منافع از طرف اروپاییان و آسیبی که آمریکا از اجرائیشدن طرح ارتش اروپایی متوجه خود میبیند، در صورت عزم واقعی اروپا (که در این مورد هنوز جای سؤال زیادی وجود دارد) میتواند به شکاف بیشتر بین دو سوی آتلانتیک منجر شده و اروپا را از گروگان هژمونی یکجانبه آمریکابودن خارج کند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق ، تاریخ انتشار 8 آذر 97، شماره: 3303
کاش این همه اتحاد بین مسیحیان رو هم مسلمن ها داشتن اون وقت بود که دیگه ما در نقطه ای قرار داشتیم که الان ارزوش روداریم