پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 24
کد خبر: ۱۸۰۹۹۸
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۱
پس از حادثه تلخ دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات و کشته شدن مظلومانه تعدادی از دانشجویان این دانشگاه، ناگهان این سئوال برای مردم و بسیاری از کارشناسان مطرح شد که چرا مکان این واحدآموزشی در ارتفاع بالای ۱۸۰۰ متر واقع شده است؟ و در کنار مساله فرسودگی اتوبوس و سرویس‌های در نظر گرفته برای این واحد آموزشی، شاهد اظهار نظرهای مختلفی برای ارائه راه حل عبور و مرور دانشجویان واحد علوم و تحقیقات بودیم مانند طرح ایجاد تله کابین که به هر دلیلی جلو اجرا این طرح گرفته شده بود. اما چرا چنین مکانی و با این موقعیت جغرافیایی برای ساخت دانشگاه در نظر گرفته می شود؟

شعار سال: در کنار همه خبرهای منتشره روزهای اخیر در رابطه با حادثه تصادف اتوبوس حامل دانشجویان علوم و تحقیقات به یقین گزارش تصویری از صحبت‌های آقای هادوی، قاضی بازنشسته و مالک حقیقی زمین دانشگاه آزاد واحد علوم‌و تحقیقات و غصب املاکش از سوی مدیران این دانشگاه دردناک‌تر از خود حادثه رخ داده برای دانشجویان این دانشگاه نباشد. شاید اگر ساخت‌وساز همین واحد دانشگاهی از ابتدا دارای طرح مصوب بود این ظلم به خانواده هادوی روا نمی شد تا پس از گذشت سال‌ها اکنون به خاطر وجود شبکه های اجتماعی در فضای مجازی منتشرشود و همگان از آن‌چه که رخ داده آگاه شوند.

اما با نگاهی به اخبار منتشره در خصوص توسعه و ساخت‌وساز دانشگاه ها در کشور به خوبی می توان دریافت که این‌گونه مسائل تنها شامل دانشگاه آزاداسلامی نیست بلکه اکنون به بهانه ایجاد توسعه در بدنه دانشگاه و تهیه طرح هایی از سوی مشاوران به نوعی نهاد دانشگاه دايما با بدنه اجتماع و مردم درگیر است.از نمونه‌های این درگیری‌ها می‌توان به ساکنان قدیمی منطقه ده ونک تهران در پیرامون دانشگاه الزهرا اشاره داشت که به دلیل سیاست گسترش و توسعه برای دانشگاه، اکنون دانشگاه الزهرا خواهان تخلیه اجباری ساکنان این منطقه از خانه‌های خود است. البته این طرح‌های توسعه و گسترش دانشگاه تنها شامل بیرون راندن ساکنان محله‌های قدیمی پیرامون دانشگاه‌ها نیست بلکه این دست‌اندازی به تاسیس دانشگاه به بهانه شعبه ای در استانی دیگر هم می‌شود. مثل شعبه دانشگاه تهران در جزیره کیش یا ارس یا حتی همین تاسیس شعبه یا نمایندگی دیگر در یک استان به قیمت قطع درختان یا نابودی بخشی از محیط زیست را به ارمغان آورده است مانند تاسیس شعبه‌ای از دانشگاه امام صادق(ع)در استان قم که خبرها حکایت ازدرگیری مردم با دانشگاه به دلیل قطع درختان پارک سالاریه این استان داشت.

طرح توسعه دانشگاه به خودی خود بد نیست و بد نخواهد بود اما آیا توسعه کالبدی دانشگاه باید به هر قیمتی و با هر روشی اجرا شود؟گاهی این طرح های توسعه کالبدی دانشگاه‌ها در شهر تنها یادآور بلعیدن یک شهر و شهروندان آن توسط دانشگاه است.از جمله طرح های توسعه دانشگاهی کشور که حدود دو دهه مطرح و مورد انتقاد مخالفان و موافقان قرار داردو به نوعی انگار در این طرح قرار است یک شهر بلعیده شود از سوی دانشگاه، طرح توسعه دانشگاه تهران است. طرحی که از دهه 70 با هدف رفع کمبود فضاهای آموزشی دانشگاه مطرح و از اوایل دهه 80 با تملک و خریداری بخشی از اراضی محدوده پیرامونی این دانشگاه آغازشد اما از سال 94 هدف این طرح به ناگهان از رفع کمبود فضای آموزشی به خودکفایی مالی دانشگاه و استقرار شرکت های دانش بنیان تغییر کرده و به طرح «شهردانش، دانشگاه، سبز و هوشمند»تغییر نام داد. اصولا برای مکان یابی و استقرار کاربری آموزشی و دانشگاه فاکتور و معیارهای مختلفی مورد توجه قرار می گیرد که به طور حتم معیار شرایط استقرار کاربری در محیط ازجمله همجواری مناسب و سازگاری با محیط پیرامونی دارای اهمیت است و از سویی معیارهایی چون نزدیکی به خیابان اصلی، نزدیکی به مراکز فرهنگی مانند موزه، سینما، نزدیکی به مراکز مخابرات، نزدیکی به بیمارستان و مراکز درمانی و... دارای اهمیت ویژه خواهد بود.

دانشگاه تهران از نظر استقرار و مکان در یکی اصلی و مهم‌ترین خیابان‌های تهران قرار دارد که شاید یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این دانشگاه همین نوع استقرار و امکان دسترسی آن به بدنه اجتماع مردمی بیرون از دیوار و نرده های این دانشگاه باشد که همواره پیوند ناگسستنی بین دانشگاه و عموم مردم را فراهم کرده است.

اما با مطرح شدن طرح «شهردانش، دانشگاه، سبز و هوشمند»و در پی آن اعتراض و انتقاد ساکنان قدیمی بافت پیرامونی دانشگاه تهران بیم آن است که دانشگاهی که همواره مردم آن را بخشی از هویت وجود خود و گذشتگان‌شان در این شهر دانسته و یک شهر به آن تعلق خاطر دارد به ناگهان تبدیل به ضد مردم و جامعه تبدیل شود.

در واقع دو سر طرح توسعه دانشگاه تهران مردم و مدیران دانشگاه قرار گرفته اند که با پافشاری تلاش به اجرا این طرح دارند و رئیس دانشگاه تهران اعلام می‌کند:«اگر برخی از مالکان معترض اجرای این طرح هستند، به این دلیل است که بودجه لازم برای تملک مابقی اراضی تامین نشده است. در غیر این‌صورت طرح به خودی خود مشکلی ندارد و اجرای آن فراتر از دانشگاه تهران در واقع برای شهر تهران مناسب است. ضمن این‌که ما منکر ایجاد مشکل برای ساکنان طرح نیستیم، ولی سعی کردیم زمین‌های تمامی کسانی که مشکل دارند را خریداری کنیم که تا حدودی این امر انجام شده است». اما اگر پایدرد دل مردم ساکن در بافت پیرامونی دانشگاه تهران بنشینیم انتقاد آن‌ها بیش از آن است که چرا دانشگاه هنوز ملک‌شان را نخریده است؟ یا چرا در بلاتکلیفی به سر می برند؟ در واقع آن را تجاوز به حریم و زندگی ساکنان قدیمی بافت پیرامونی دانشگاه می دانند که در این طرح خواست ساکنان و تعلق خاطرشان به محله دیده نشده یا اصلا مشاور طرح به آن توجه نکرده است و از آن به عنوان زیاده‌خواهی دانشگاه تهران یاد می کنند و از سوی دیگر گلایه از این‌که قیمت حقیقی املاک‌شان برای خریداری از سوی کارشناسان دانشگاه تهران پیشنهاد نمی‌شود و از طرفی خود طرح را نه تنها به سود دانشگاه و دانشگاهیان نمی دانند، بلکه آن به را عنوان طرحی بر ضد اهداف دانشگاه تهران دانسته که حاصلی جز رانت و سوداگری زمین و ساخت چند برج نخواهد داشت.

از طرفی طرح توسعه دانشگاه تهران مخالفان جدی از طرف دولت و بدنه حکومت نیز دارد که در نشستی نماینده وزارت کشور به این طرح انتقاد و با اجراي آن مخالفت کرده و اظهار داشت:«نگاه اقتدارگرایانه در این طرح یکی از مواردی است که باید در مورد آن بازنگری صورت بگیرد. طرح توسعه دانشگاه تهران آنقدر بزرگ دیده شده است که در صورت اجرا، پارک لاله برایش حکم حیاط خلوت را پیدا می کند».

با توجه به کاهش هر ساله تعداد شرکت کنندگان در کنکور سراسری و به تبع آن کاهش میزان دانشجو ،شاید توجیه اجرا طرح توسعه دانشگاه با هدف افزایش فضا آموزشی که در دهه 70 مطرح شد چندان قابل توجیه نباشد و گسترش و تملک املاک ساکنان با فشار و نارضایتی آن ها و سپس رها کردن آن در سطح شهر که هر روز فرسوده تر شده و خود پس از چندی تبدیل به معضلی در شهرتهران خواهدشد عاقلانه به نظر نمی رسد و این درحالی‌است که خود ساختمان های اصلی دانشگاه تهران مانند پردیس هنرهای زیبا به دلیل آن‌که یادگاری از گذشته و تاریخ آموزش دانشگاهی در کشور است و لازم است تا مانند یک بنای ارزشمندتاریخی حفظ و مرمت‌شود، اکنون به مرمت و بهسازی ساختمان و کلاس‌های آن توجهی نمی شود. به طورحتم اختلاف وانتقاد و اعتراض‌ها از سوی مردم و بسیاری از کارشناسان به طرح های توسعه دانشگاهی مانند طرح توسعه دانشگاه تهران، نشان ضعف سیستم برنامه‌ریزی شهری در ایران است؛ ضعفی که تماما به دلیل نگاه کارشناسی از بالا به پایین بوده بدون آنکه قبل از تصمیم گیری و تهیه طرح، خواسته‌ها و نیازهای مردم دیده و شنیده شود و این یک سویه تصمیم‌گیری کردن حاصلی جز شکست و عدم استقبال و مشارکت مردم در پی نخواهد داشت. به طور کلی گاهی شاهد آن هستیم که مفاهیمی مانند توسعه پایدار، شهر خلاق، دانشگاه کارآفرین، بازآفرینی شهری وشهر هوشمند و نظایر آن، زمانی‌که مطرح می شوند و باید مشکلی از هزاران مشکل را حل کنند ناگهان در پس پرده تبدیل به ابزاری برای مشروعیت‌بخشی به رانت و سوداگری زمین و ...می‌شوند.

سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری اسکان نیوز، تاریخ انتشار 16 دی 97، کد مطلب: 16773، www.eskannews.com


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین