پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۹۹۴۵۸
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۴:۱۸
ما گاو حکمرانی را برای همین شیر می‌خواهیم، برای سیاستگذاری و اجرا و نظارت، امان از زمانی که شیرفروشان، بارها و بارها سیاست‌های آبکی، اجراهای آبکی و نظارت‌های آبکی به خورد جامعه بدهند! در ادامه نشان می‌دهم به طور مشخص چگونه سیل گلستان میوه چرخه معیوب سیاستگذاری بود.
شعار سال : احتمالا داستان شیرفروشی که سال‌ها یک ظرف آب به شیر گوسفندانش اضافه می‌کرد و در نهایت سیلاب، تمام گوسفندانش را با خود برد را در خاطر داریم. این قصه شروع مناسبی برای تحلیل ماست. سیل ویرانگر گلستان که پس از دوهفته هنوز فروکش نکرده است، غیر از توجیهات اقلیمی و جوی و بخشی از آثار طبیعی‌اش که برای هر کشور دیگری محتمل بود، «تاحدی» ثمره چندسال آب بستن به سیاستگذاری، اجرا و نظارت است.
ما گاو حکمرانی را برای همین شیر می‌خواهیم، برای سیاستگذاری و اجرا و نظارت، امان از زمانی که شیرفروشان، بارها و بارها سیاست‌های آبکی، اجراهای آبکی و نظارت‌های آبکی به خورد جامعه بدهند! در ادامه نشان می‌دهم به طور مشخص چگونه سیل گلستان میوه چرخه معیوب سیاستگذاری بود.
البته این تحلیل مانع از آن نیست که با «علل قریب یا نزدیک» برخورد شود (مانند مدیریت سدهای استان که به مصوبه دو روز قبل از وقوع سیل درخصوص بازکردن دریچه سد عمل نکرد) اما این موارد تنها به تشدید مساله و مثلا نیم متر بالاتر رفتن سطح سیلاب انجامید و ریشه را باید در «علل بعید یا دورتر» جستجو کرد، عللی که موجب اصل ماندگاری آب در آق قلا و گمیشان شد.
به گفته کارشناسان، سیلاب در گلستان برخلاف استان مازندران به سمت دریا حرکت نکرد و در شهر و روستاها ماندگار شد چون مسیر گرگانرود و سایر رودهای منطقه سالها لایروبی نشد، مانند سدهای لایروبی نشده استان و همچنین مثل ورودی رودها به دریای مازندران و خود خلیج لایروبی نشده گرگان. الان بیش از یک هفته که از کار بیلهای مکانیکی میگذرد اما همچنان مسیر رودها و سیل به دریا باز نشده و شیب لازم برای روان شدن سیل به سمت دریا محقق نشده است (در حالی که فاصله گمیشان تا دریا فقط 5 کیلومتر است).
وقتی از مقامات مسئول درباره سالها سهل انگاری در این موارد می پرسیم، پاسخشان روشن است:
· بودجه لازم برای لایروبی یا در دولت و مجلس مصوب نمی شد یا بعد از تصویب، توسط سازمان برنامه و بودجه به نحو کامل تخصیص نمی یافت،

· از سوی دیگر استان درگیر فوریتهای بودجه ای دیگری بود که مدیران را مجاب می کرد برای رفع آن مشکلات فوری، فعلا چشم بر مسائل بلندمدت و خرجهای لوکس (که لایروبی را اینگونه قلمداد می کردند) ببندند،

· وزارت نیرو و کشور و سازمان محیط زیست از سالها غفلت در لایروبی، گزارش نظارتی هشداردهنده ای منتشر نکردند و دیوان محاسبات یا سازمان برنامه نیز درباره وخامت بودجه های این بخش،

· این عدم اهتمام مدیران محلی و بودجه ریزی، برای نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی روشن بود اما دادوفریاد بر سر آن، موضوع رای آوری برای نمایندگان محسوب نمی شد که چاره ای برای آن بیندیشند،

· پروژه خط آهن عبوری از آق قلا و جاده ها نیز به شکل عجیبی بدون لحاظ کردن معابر لازم برای عبور آب، موجب تشدید محاصره شهر با آب شد که باز نقش سیاستگذاری وزارت راه و بخش ارزیابی پروژه های سازمان برنامه و غیره در این قصور مشهود است. دستور سپاه برای انفجار خط آهن و بخشهایی از جاده، محصول چنین طراحی نابخردانه پروژه ها بود.

· انتخاب یک پیمانکار برای پروژه های عمرانی که به جای دقتهای تخصصی و نظامات رتبه بندی شرکتها و مناقصات، رابطه خوب یا سفارش ویژه ای از سوی دستگاه های دولتی و حکومتی داشته (یا آنها را با فساد راضی کرده است) و نهایتا با ترک تشریفات، پروژه را در دست گرفته و موجب شده احتمالا به هشدار کارشناسان درباره ابعاد زیست محیطی پروژه جاده و خط آهن توجه نشود.
به عنوان یک نمونه بی ربط به سیل اما در همان استان گلستان، مدتی پیش از خط آهن ایران به ترکمنستان در منطقه مرزی اینچه برون بازدید داشتیم. پس از چندهزار میلیارد سرمایه گذاری و افتتاح رسمی خط آهن توسط آقای روحانی و رئیس جمهور ترکمنستان، مشاهده کردم استفاده بسیار اندکی از این خط آهن می شد زیرا در طراحی پروژه به تفاوت استاندارد ریلهای ایران با کشورهای شوروی سابق توجه نشده بود و قطارهای ما تنها با دشواری و معطلی بسیار می توانند وارد خط ریل ترکمنستان شوند و بالعکس!
ملاحظه می کنید که چطور ناکارآمدی نظام بودجه ریزی، سیستم نظارتی مجلس و دولت و همچنین نظام ارزیابی پروژه های عمرانی در کنار معضلی مانند فساد، علت ماندگاری سیل در شهرهای گلستان می شود.
دست اندرکار فلاکت امروز مردم نجیب ترکمن، چرخه معیوب سیاستگذاری تا نظارت است. عاملی که پیش از استان گلستان موجب مصائب ارومیه و سیستان و خوزستان و غیره شده بود و اگر جمهوری اسلامی این عامل را چاره نکند، دور نیست که گریبان دیگران را نیز بگیرد... پس از فروکش کردن سیلاب و امدادرسانی به خانوارها و خانه ها، باید سراغ تغییر اولویتهای بودجه ریزی (با توجه به احتمالهای بدبینانه) رفت، به سراغ نظام طراحی، تصویب و اجرای طرحهای عمرانی، به سراغ نظارتهای بی اثر و بی خاصیت، به سراغ فساد.

شعار سال،بااندکی اضافات و تلخیص برگرفته از جامعه خبری تحلیلی الف، تاریخ انتشار : 17فروردین 1398، کدخبر:3980117011،www.alef.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین