شعار سال:کوویید-19 شاید بزرگترین چالش جهانی دولتها و حاکمیتهاست، از این حیث که اینبار با امری زیستشناختی و غیر انسانی مواجهاند. طرف حساب حاکمیت کشورها در مواجهه با ویروس ناشناختهی کووید-19 دولت، شخص، حزب یا سازمان انسانی نیست که برای رفع تنش و برقراری وضعیت عادی با آنها وارد مذاکره شوند، بلکه امری بیولوژیک است که غلبه و فائق آمدن بر آن وابسته به زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی و فنی از یک سو، و توانایی مدریت بحران و دانش علم پزشکی مدرن است. هرچند هنوز هیچ کشور مبتلابهی به طور کامل نتوانسته است بر بحران کرونا غلبه یابد و آن را از مرزهای خود به طور کامل محو کند، بلکه به نظر میرسد در سراسر جهان وضعیت هر روزه رو به وخامت میگذارد.
▪️حاکم در دوران پیشامدرن به شکلی سلبی با داشتن حقِ گرفتن جان، اِعمال شکنجه و زندان در قالب تنبیه اعمال قدرت میکرد، حال آنکه در دوران مدرن به شکلی ایجابی در مقام قدرتی تنظیمگر ظهور میکند. شهروندان از آن رو حق کشته شدن خویش را به حاکم در قالب قانون میدهند که ماهیت وجودی حاکمیت حفظ جان و زندگی آنان است؛ به عبارتی زنده نگه داشتن اتباع و حفظ و تأمین زندگی و رفاه آنان معیار مشروعیت حاکم مدرن است. مفهوم "زیست-سیاست" که ابتدا توسط جی. اچ. هریس ابداع شد به معنای افزایش جمعیت و رقابت بود، این مفهوم سپس توسط میشل فوکو در قالب مفهوم "زیست-قدرت" در معنای دیگری تکوین یافت.
▪️قدرت حاکمیتهای مدرن با تحریک،تقویت، کنترل،مراقبت، بهینهسازی جمعیتها و سازماندهی سوژه تعریف میشود. قدرت حاکم مدرن پس از دوران صنعتی در اروپا با هدف تولید، افزایش و ساماندهی نیروها شکل گرفته است نه بر مبنای ممانعت،مطیعسازی یا نابودی. بدین معنا "حق مرگ" که مهمترین مبنای حاکمیتِ پیشامدرن بود به "حق زندگی" که در قالب "مدیریت زندگی" در حاکمیت مدرن احیا میشود. قدرت حاکم به شکلی ایجابی در اراده و توانایی او برای اداره و سازماندهی زندگی اتباع خود مشروعیت دارد. چرا که نظام سرمایهداری به مثابهی ساختاری سکولار و مادی مولدِ حاکمیت و دولتی است که اساساً زندگی را و مراقبت از بدنها، نیروی کار، بهداشت و سلامت و افزایش طول عمر اتباع خود را کانون توجه قرار میدهد. کنترل نیروها و بدنها در جهت تولید و انباشت سرمایه قرار دارند، از این رو مراقبتها و تنظیم جمعیت ماهیتی طبقاتی پیدا میکنند و برابری تمام عیار در ساختارهای عینی طبقاتی اساساً امری مردود به شمار میآید.
▪️از بدو پیدایش و ظهور ویروس ناشناختهی کووید-19 مشهور به کرونا که تهدیدی بالقوه برای تمامی نوع بشر در سراسر جهان است، شاهدیم که تمامی دولتها سعی در پنهانکاری یا عادیسازی وضعیتی دارند که اساساً توان چانهزنی مستقیم با آن را ندارند، بلکه باید از نیروها و تواناییهای بالفعلِ موجود در زیرساختهایی که وجهی تاریخی دارند برای مقابله با آن استفاده کنند. حتی دولت چین در ابتدا سعی در پنهانکاری درباره این ویروس ناشناخته داشت و چنانچه در خبرها نیز آمده بود خبر ظهور یک ویروس ناشناختهی جدید برای اولین بار توسط یک پزشک چینی در یک چت روم منتشر شد (گویا این پزشک به دلیل افشای این خبر بعدها مورد محاکمه قرار میگیرد).
▪️دولتها از چین تا ایالات متحده امریکا (دست کم در ابتدا) سعی در عادی جلوه دادن وضعیتی دارند که این بحران بیولوژیک پدید میآورد، این رفتار دولتها دور از انتظار نیست، چرا که ناشناخته بودن کویید-19 مشروعیت حاکم را از حیث سازماندهی زندگی و مراقبت از اتباع به چالش میکشد. از سوی دیگر وجه طبقاتی مراقبت و توزیع حمایتهای زندگی مانند بیمه،برخورداری از امکانات بهداشتی و درمانی را نباید نادیده گرفت. به این معنا که دولت به عنوان روبنایی از زیربنای ساختار اقتصادی هر کشور در ابتدا جمعیت وابسته به ارکان حاکمیت را مورد مراقبت قرار میدهد نه تمامی جمعیت را. توزیع ناعادلانهی ثروت و امکانات، تعیین کنندهی توزیع ناعادلانهی مراقبتها و امکانات و خدمات بهداشتی و درمانی است. اما به نظر میرسد این ابرچالشی است که حاکمان در هر کجای دنیا از مواجهه با آن ناتوانند، به زعم نیچه "طبیعت کور است" و شیوع بیماریها و ویروسها شخص و زمان و مکان نمیشناسد. غفلت حاکمیتها از توزیع عادلانه خدمات بهداشتی و درمانی گریبان تمامی جمعیت ابتاع آنها را میگیرد.
احسان_عزیزی
منبع ،فضای مجازی