پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
سه‌شنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - 2025 May 13
کد خبر: ۲۸۹۶۹۴
تاریخ انتشار : ۰۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۵۱
وزارت آموزش و پرورش که چند سالی است با ساز و کاری که نامش را هدایت تحصیلی گذاشته، علی‫رغم مشکلاتی که برای دانش‌آموزان و والدینشان ایجاد کرده و گلایه آن‌ها را درپی داشته، سعی در تشویق و سوق دادن دانش‌آموزان به سمت رشته‌های فنی و هنرستان‌ها داشته است.
شعارسال: با پشت سر گذاشتن امتحانات نهایی پایه نهم، دوباره بحث بر سر انتخاب رشته دانش‌آموزان و اینکه چه رشته‌ای مورد نیاز جامعه است، از سر گرفته شده. وزارت آموزش و پرورش که چند سالی است با ساز و کاری که نامش را هدایت تحصیلی گذاشته، علی‫رغم مشکلاتی که برای دانش‌آموزان و والدینشان ایجاد کرده و گلایه آن‌ها را درپی داشته، سعی در تشویق و سوق دادن دانش‌آموزان به سمت رشته‌های فنی و هنرستان‌ها داشته است. رشته‌هایی که به گفته مسئولان آموزشی بازار کار بهتری دارد و با مهارت آموزی می‌تواند بخشی از آمار بیکاران در آینده را بکاهد. اگرچه این جمله که هدایت تحصیلی اجباری نیست از زبان بسیاری از مسئولان آموزشی در این سال‫ها شنیده شده، اما در عمل هدایت تحصیلی با مشکلاتی که پیش پای دانش‌آموزان می‌گذارد آن‌ها را وادار به همان چیزی می‌کند که برای دانش‌آموزان ترتیب داده؛ هرچند این محدودیت و اجبار در انتخاب رشته برای ورود به مدارس غیرانتفاعی کمتر وجود دارد. با این حال به نظر می‌رسد سیاست تشویقی و اجباری آموزش و پرورش برای سوق دادن دانش‌آموزان به سوی رشته‌های فنی اگرچه تا حدی موفق بوده، ولی انتظارات این وزارتخانه را برآورده نکرده است. حالا آنطور که وزیر آموزش و پرورش گفته که این وزارتخانه در نظر دارد تا سیاست سوق دادن ۵۰ درصدی دانش‌آموزان به سمت هنرستان را در پیش گیرد. سیاستی که ممکن است تبعات جبران ناپذیری را برای جامعه به همراه داشته باشد.
«هر کسی که تنبله میره انسانی»؛ این جمله‌ای است که روزگاری بسیاری از دهه شصتی‌ها که حالا سنی از آن‌ها گذشته همزمان با انتخاب رشته انسانی از زبان دوست و آشنا شنیده‌اند. جمله‌ای که حاصل سوق دادن سیستماتیک دانش‌آموزان به سمت رشته‌ای به جز رشته‌های ریاضی و تجربی بود که خیل عظیم مشتاقان رشته‌های مهندسی و پزشکی سبب اشباع این رشته‌ها شده بود. سیاستی از جانب آموزش و پرورش که به شکل‌گیری تفکری در میان ذهنیت عمومی مردم منجر شد که دانش‌آموزانی که رشته انسانی را برای ادامه تحصیل انتخاب می‌کنند از توان ذهنی کافی برای تحصیل در رشته‌های ریاضی و تجربه برخوردار نیستند. سال‌ها زمان نیاز داشت که دهه شصتی‌هایی که رشته علوم انسانی را برای تحصیل انتخاب کردند، به عموم نشان دهند که چیزی از سایر دانش‌آموزان کم ندارند. حالا، اما پس از گذشت دهه‌ها اگرچه هنوز رشته‌های ریاضی و تجربه علی‫رغم سیاست تشویقی آموزش و پرورش به منظور کاهش تعداد دانش‌آموزان این ۲ رشته همچنان از محبوب‌ترین رشته‌های تحصیلی در ایران به حساب می‌آیند، اما بار دیگر سیاست تشویقی ناکارآمد خود یعنی سوق دادن دانش‌آموزان به سمت رشته‌های دیگر را در پیش گرفته است. اما این بار نه رشته علوم انسانی بلکه فنی و هنری، رشته‌هایی که به دانش‌آموزان مهارت می‌آموزد تا شاید پس از پایان ۱۲ سال تحصیل این دانش‌آموزان بتوانند کاری برای خود دست و پاکنند و به جمع دانش‌آموختگان بیکار بپیوندند. این سیاست آموزش و پرورش، اما از آنجایی ناشی شد که بازار کار ایران با جمع کثیری از دانش‌آموختگان و فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار روبه‌رو شد که به واسطه رشد قارچ‌گونه دانشگاه‌هایی که به کارخانه تولید مدرک تبدیل شدند، بیکارانی را به بازار کار تحویل دادند که حتی از دانش و مهارت رشته خود نیز بی‌بهره بودند. حالا، اما پس از گذشت سال‌ها که از سیاست سوق دادن دانش‌آموزان به رشته انسانی می‌گذرد، چشم‌انداز آینده‌ای که می‌توان برای بیکاران در ایران متصور شد، سبب شده است تا مسئولان آموزش و پرورش تصمیم به تکرار سیاستی بزنند که چیزی جز کم ارزش کردن رشته‌های تحصیلی و تغییر دید عموم جامعه به دانش‌آموختگان آن ندارد. محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش روز گذشته در مراسم امضای تفاهم‫نامه میان وزارتخانه‌های تعاون، کار و رفاه اجتماعی و وزارت آموزش و پرورش از ماموریت جدید این وزارتخانه برای هدایت دانش‌آموزان به سمت هنرستان خبر داده است. او در این مراسم گفته است: «در قانون نظام جامع آموزش تربیتی و فنی و مهارتی این اصل پذیرفته شده و در قانون برنامه احکام توسعه، موکدات صریح و روشنی درباره آن وجود دارد. هدف نهایی این است که آدم‌های ماهرتری داشته باشیم. اگر افراد مهارت داشته باشند پدیده فقر سامان می‌یابد.» حاجی میرزایی افزوده: «به نظر می‌رسد آگاهی‌های مهارتی تاثیر زیادی بر شکل‌گیری شخصیت و هویت افراد و تبدیل شدن آن‌ها به یک انسان موثر و دارای اعتماد به نفس دارد. افراد هرچه قدر مهارت بیشتری داشته باشند، شخصیت شکل یافته‌تری خواهند داشت.» وی با بیان اینکه هدف ما تنها انتقال دانش نیست، هرچند این هدف برای سال‫های طولانی هدف غالب در نظام آموزشی بوده است گفته است: «باید از دانش و حافظه محوری به سمت تربیت محوری و مهارت محوری حرکت کنیم. یک اصل پذیرفته شده است که دانش‫آموزان بیش از کسب دانش، نیازمند کسب توانایی‌هایی برای زندگی و ایفای نقش‌ها و مسئولیت‌های اجتماعی هستند. آماده کردن افراد برای یک زندگی فعال، مستقل و توانمند در گروی آن است که مهارت‌ها و ظرفیت‌های افراد افزایش یابد.» او با این زمینه چینی‌ها، درباره ماموریت جدید این وزارتخانه گفته است: «ما ماموریت داریم ۵۰ درصد دانش‫آموزان متوسطه را به سمت هنرستان‫ها هدایت کنیم که اکنون این آمار۳۵ درصد است.»
مهارت محوری آموزش و پرورش، اما به همین ماموریت ختم نشده و به گفته حاجی میرزایی، وزارتخانه آموزش و پرورش قصد دارد که حتی «دانش‫آموزانی که وارد آموزش‌های فنی نمی‌شوند و دوره آموزش نظری را طی می‌کنند هم حتما مهارتی را کسب کنند.» او گفته: «تاکید بر اینکه هردانش آموزی که دیپلم می‌گیرد، اعم از اینکه در رشته‌های نظری تحصیل کرده باشد یا فنی، یک مهارت را آموخته باشد بسیار مهم است.»
اگرچه وزیر آموزش و پرورش از جزئیات این ماموریت‌های جدید آموزش و پرورش اطلاعات دقیقی نداده است، اما تجربه چندین دهه آموزش و پرورش در ایران نشان داده است که چنین ماموریت‌هایی در نظام آموزشی ایران عمر طولانی ندارد و پس از تغییر وزیر نیز اجرای آن از دستور خارج می‌شود. با این حال حتی اگر تصور کنیم که این سیاست در آموزش و پرورش ادامه یابد، این سوال مطرح می‌شود که آیا سیاست سوق دادن هر ساله ۵۰ درصد دانش‌آموزان پایه دهم به سوی هنرستان، همان بلایی را که بر سر رشته علوم انسانی آورد، به سر این رشته نمی‌آورد؟ آیا سوق دادن دانش‌آموزان به سمت رشته‌های فنی و هنری می‌تواند بازار کار ایران را از خطر نجات دهد؟ آیا اجرای این سیاست از سوی دولت از سر باز کردن نیاز جامعه به تولید کار و ایجاد فرصت‌های شغلی برای همه رشته‌ها نیست؟ آیا جامعه ایران نیاز به دانش‌آموختگان رشته‌های انسانی، تجربی و ریاضی ندارد؟ آیا صرف داشتن مهارت می‌توان شغلی را برای خود دست و پا کرد؟ آیا دانش‌آموختگان رشته‌های هنری نیاز به سرمایه کار، فرصت‌های شغلی و اعتماد اجتماعی ندارد؟ این‌ها سوال‌هایی است که باید طراحان این سیاست‌ها در نظام آموزشی به آن‌ها پاسخ دهند.


شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ابتکار به تاریخ: ۲ مرداد ۱۳۹۹، کدخبر: ۱۵۹۸۳۴، www.ebtekarnews.com
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین