چندین سال است که دولتهای مختلف در کشور سعی میکنند مردم را به سوی سرمایه گذاری در " بورس " سوق دهند. در سالهای گذشته سرمایههای سرگردان مردم به سمت بازارهای دیگر از قبیل مسکن، ارز، سکه وطلا، سپرده گذاری در بانکها و... سرازیر میشد. با هجوم ناگهانی سرمایههای سرگردان به هر کدام از این بازارها؛ شاهد تلاطم، به هم ریختگی، افزایش قیمتها و ایجاد قیمتهای کاذب و حبابی در آن بخشها بودیم.
پایان همه این ماجراها معمولا اینگونه میشد که خیل عظیمی از مردم، بویژه صاحبان سرمایههای خرد؛ به شدت دچار ضرر و ز یان میشدند و گاه تمام زندگی و سرمایه و پس انداز خود را از دست میدادند. البته عدهای قلیل هم که شامل سرمایه داران و کسانی که از انواع رانت برخوردارند سود کرده و با چند برابر شدن سرمایه و دارایی خود به سراغ بازار هدف بعدی میرفتند.
اما تقریبا از سال گذشته " بورس " هم به بازار جذابی برای سرمایه گذاری تبدیل شده است. هم اینک در "بورس " شاهد سوددهی باورنکردنی و حتی گاهی افسانهای در برخی موارد هستیم و به همین دلیل سرمایهها در حال سرازیر شدن به بورس هستند. اگر سرمایه گذاران حرفهای و کسانی که با مطالعه در حال سرمایه گذاری هستند را کنار بگذاریم خیل عظیم مردم بدون آگاهی و کمترین شناخت از " بورس " و ماهیت آن و صرفآ به امید دریافت سود کلان از سرمایه اندکشان در حال سپردن سرمایههای خود به دریای مواج و متلاطم و شاید بی ساحل " بورس " میباشند.
هم اکنون قیمت سهام بسیاری از شرکتها در بورس ایران چندین برابر کل ارزش و داراییهای واقعی این شرکتها میباشد و این بزرگترین اخطار به مردم، مسئولین دولت، مجلس، قوه قضائیه و نظام میباشد.
در روزهای گذشته در خبرها شاهد بودیم که به طور مثال ارزش سهام برخی از خودروسازان داخلی در بورس ایران از ارزش خودروسازان مطرح دنیا بالاتر رفته است! دقیقا در همین بازه زمانی هر کدام از ۲ خودروساز بزرگ کشور چندین هزار میلیارد زیان انباشته دارند. در واقع صورت ساده شده مساله این است که مردم چندین برابر ارزش یک کالا پول برای آن پرداخت کرده اند.
متاسفانه به عمد یا سهو اطلاع رسانی درستی در مورد بورس و ماهیت آن جهت آگاهی مردم صورت نمیپذیرد. تصور عمومی سرمایه گذاران غیر حرفهای این است که در صورت هر گونه مشکل سریع میتوانند سرمایه هایشان را از بورس خارج کنند. غافل از اینکه در بورس هیچ گونه تعهدی در مورد عودت اصل سرمایه وجود ندارد.
به طور مثال شما ۱۰ هزار سهم به ارزش هر سهم ۱۰ هزار تومان را به مبلغ ۱۰۰ میلیون تومان میخرید. در صورت ترکیدن حباب بورس و بروز مشکل؛ شما دارای همان ۱۰ هزار سهم هستید؛ اما ارزش هر سهم شما به طور مثال اگر نصف شود (هر سهم ۵ هزار تومان شود)؛ عملآ ۱۰۰ میلیون شما تبدیل به ۵۰ میلیون میشود و این مسئله بسیار مهمی است که حداقل بنده ندیده ام دست اندرکاران محترم در این مورد برای مردم روشنگری کرده باشند.
مسلما در صورتی که بورس دچار مشکل شود - که با توجه به قراین دیر یا زود این اتفاق خواهد افتاد - آنگاه معضل بسیار بزرگی برای کشور رقم خواهد خورد که ماجرای صندوقها و موسسات مالی و اعتباری و حواشی مرتبط با آن در مقابل عوارض این ماجرا هیچ خواهد بود.
بنده به ضرس قاطع معتقدم که " بورس " یکی از بهترین مبادی سرمایه گذاری ست، اما مشروط به اینکه ضوابط و اصول حاکم برآن به درستی اجرا شود. متاسفانه در حال حاضر؛ ظاهرا ریالی از هزاران میلیارد سرمایه مردم که وارد بورس شده به شرکتها و صنایع تولیدی جهت افزایش تولید و بهره وری تزریق نشده و صرفا در حال چرخش و دست به دست شدن و سفته بازی بین دلالان میباشد.
به هر حال نگاه کوتاه مدت به بورس از جانب دولت و دیدن آن به عنوان تامین کننده بخشی از هزینههای جاری هر چند شاید در کوتاه مدت گرهی از مشکلات را باز کند، اما در دراز مدت خود میتواند به گره کوری تبدیل شود که به هیچ دندانی نمیتوان آنرا باز کرد.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از الف، تاریخ انتشار: ۸ مرداد ۱۳۹۹، کدخبر: ۳۹۹۰۵۰۷۰۲۴، www. alef.ir