پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۵۲۴۵
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۰
شوروی که از هم پاشید، یک مشت جمهوری اقماری از آن به‌جا ماندند که هر کدام مشکلات خاص خود را دارند.
شعار سال :  آن‌هایی که در شرق و جنوب بودند، دچار یک بیماری خاص شدند به نام ماندگاری همیشگی رهبران. از الهام علی اف آذربایجانی تا همین لوکاشنکوی دوست داشتنی بلاروس! که با آنکه در غرب روسیه است، ولی سنت‌های استبدادی ماندگاری دارد. جالب اینجاست که همه این‌ها هم در یک انتخابات به ظاهر دمکراتیک و با ۸۰ درصد آراء انتخاب می‌شوند؛ حتی مثل سرزمین اصلی روسیه هم تلاش نمی‌کنند سر و ظاهری قشنگ به ماجرا بدهند و دور باطل پوتین-مدویدف را از ریش به سبیل و از سبیل به ریش تقلید کنند!

مشکل ما با این حکومت‌ها چیست؟ همه آن‌ها هر ۴ یا ۵ سال یک انتخابات سراسری دارند. چند تا مخالف دارند. احزاب مخالف در حال فعالیت هستند، اکثریت مردم هم حامی این رهبران هستند و در انتخابات به رییس جمهور همیشگی رأی می‌دهند. دمکراسی یعنی همین دیگر! رأی اکثریت مردم به یک فرد، اندیشه و یا حزب برای اعمال سیاست‌ها و انجام کارها! اگر اکثریت مردم آن‌ها را نخواهند می‌توانند به آن‌ها رأی منفی بدهند و یا اصلا در انتخابات شرکت نکنند.

اما یک چیزی در این میان غلط است. رأی دادن مردم و حتی اکثریت مردم، تمام داستان دمکراسی نیست. دمکراسی نیاز به گردش نخبگان هم دارد. یعنی محدودیت در انتخاب شدن هم باید وجود داشته باشد و برای همین است که در قانون اساسی کشور‌های دمکراتیک ذکر شده که انتخاب رییس دولت به دو دوره محدود است. حالا که این را گفتیم یک مورد خاص را هم در رابطه با کشور‌های دمکراتیک باید ذکر کرد. فرانکلین روزولت برای ۴ دوره رییس جمهور آمریکا بود! البته آمریکا در آن دوران از بحران اقتصادی کمرشکن ۱۹۲۹ بیرون آمده و در جنگ جهانی دوم نیز در حال پیروزی بود، که خب همه می‌پذیرند این یک وضعیت استثنایی است؟!
اما در کشور‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق همیشه وضعیت استثنایی حاکم است و رهبران برای گذر از اوضاع بحرانی، خطیر و استثنایی باید در قدرت بمانند و تکان هم نخورند!

این وضع و حال انجمن‌های دندان‌پزشکی در ایران هم هست. عده‌ای که همه کارهایشان را کرده‌اند و همه تریبون‌های ممکن را فتح کرده‌اند و احکام مشاورت، ریاست و معاونت و… بسیاری در جیب دارند و مطب‌هایشان در حال بهره‌برداری کامل است، نماینده دندان‌پزشکانی هستند که هر روز نادارتر می‌شوند، هر روز فشارِ مالیاتِ نامتناسب بیشتر گلوی آن‌ها را فشار می‌دهد، هر روز با بیمارانی رو به رو می‌شوند که فقیرتر شده‌اند و از پس هزینه‌های دندان‌پزشکی بر نمی‌آیند، هر روزه در حال چانه‌زنی با بیمه‌هایی هستند که بدقولی دیگر بخشی از روند جاری شان شده است و ….

به راستی چرا در هر کنگره و انجمن و همایش و… ما یک سری چهره‌های تکراری میبینیم؟ چرا تغییرات نسلی به انجمن‌های دندان‌پزشکی ما نمی‌رسند؟ چرا دندان‌پزشکان جوان تازه فارغ‌التحصیل با انبوهی از مشکلات و مسایل، کسی را ندارند تا خواسته‌های آن‌ها را پیگیری کند؟ چرا دانشجویان انترن و رزیدنت‌های ما کسانی را ندارند تا خواسته‌های آن‌ها در آموزش، کارانه، انتقال، طرح، کار در محل و… پیگیری کنند؟ چرا کسانی نیستند که دندان‌پزشکان جوان ما را با مسایل و مصائب! مطب‌داری آشنا کند؟ چرا کسی نیست از حقوق صنفی دندان‌پزشکان تازه فارغ‌التحصیل که مجبورند در کلینیک‌ها کار کنند، دفاع کند…

بسیاری از چهره‌های همیشگی در دندان‌پزشکی، مثل الکساندر لوکاشنکو، همیشه هستند. در همان جایی هم که هستند چنان روابطی را برقرار کرده و از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردار شده‌اند که نمی‌توان در انتخابات با آن‌ها رقابت کرد. برای همین اصل دیگری نیز باید به مفهوم دمکراسی اضافه شود: حضور چهره‌ها در مناصب و موقعیت‌های انتخابی نیز باید محدود به ۲ دوره باشد… بیشتر از این تعداد، مفهوم نمایندگی مخدوش می‌شود و افراد بیشتر نماینده منافع خودشان می‌شوند تا وکیلِ مشکلاتِ موکلان!


شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از دندانه ، تاریخ انتشار: ۲۹مرداد، ۱۳۹۹، dandane.ir
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین