شعار سال: سهشنبه آتی دور جدیدی از مذاکرات اینبار به صورت حضوری در وین برگزار میشود، مذاکراتی که گفته شده بهصورت مجاورتی خواهد بود و گروه ۱+۴ از یکسو با ایران و از سوی دیگر با هیات آمریکایی به گفت وگو خواهند نشست.
از مواضع و اظهارات مقامات غربی به خوبی روشن است که اروپا و آمریکا توانستهاند در هفتههای اخیر به نقشه راهی برای مقابله با ایران دست یابند و از این مسیر میخواهند ایران را وارد دورهای از مذاکرات بسیار پیچیده، فرسایشی و کم نتیجه کنند. در مواجهه با چنین وضعیتی، هرچند انتظار میرود طرف ایرانی هوشمندانه و با طرحی متقن، برنامه ریزی شده و هدفمند وارد میدان دیپلماسی شود، اما معال اسف مجددا ۱۸۰ درجه عکس، ارکان تاثیرگذار در ایران ازهم گسیخته نشان داده و وزارت امورخارجه هم که عامل اصلی اجرایی در این عرصه است فاقد یک راهبرد منسجم و کارشناسیشده برای تامین منافع ملی به نظر میرسد.
از آنجا که قبلا توضیح داده بودیم که چرا مذاکره با آمریکا و داخل شدن در فرآیند پیچیده و فرسایشی تدارک دیده شده مغایر منافع ملی است، اینبار تلاش خواهیم کرد به صورت مختصر چند نکته مهم و اساسی درباره مسیر پیشروی تیم ایرانی را تشریح کنیم.
الف: فشار حداکثری نیازمند پاسخ اقتصادی
خروج از برجام و اجرای سیاست فشار حداکثری هرچند در مقاطعی نیازمند پاسخهای متقابل در ابعاد امنیتی و نظامی بود، اما در آخر پاسخ نهایی و اصلی ایران برای بیاثر شدن سلاح تحریم باید از جنس موضوعات اقتصادی باشد و لاغیر. اینکه امروز آمریکاییها در چاه خودخواستهای گرفتار شدهاند و به دنبال یافتن راه برونرفت از آن هستند، حتما و یقینا نشأت گرفته از نمایان شدن نشانههای شکست پروژه فشار اقتصادی بهعنوان محور اصلی فشار حداکثری است وگرنه فروپاشی نظامی ایران از مدتها قبل برای غرب یک رویای دست نیافتنی شده و خواهد بود. جان گرفتن اقتصاد و قدمهای هرچند کوچک در مسیرهایی، چون توافق بلندمدت با چین و روسیه و برخی کشورهای دیگر که فروش یک میلیون بشکهای نفت تنها یکی از مصادیق آن است ازجمله عناصر و عوامل موثر این فرآیند است و درصورت تداوم و گسترش اولین نتیجه خود را حتی قبل از جامعه ایرانی، در میز مذاکرات برجامی نشان خواهد داد.
در این میان باید توجه داشت که تعریف روابط ایران با کشورهایی، چون چین ذیل مناسبات ایران با آمریکا که اخیرا در میان سخنان برخی موثران دستگاه دیپلماسی دیده میشود ضربهای مهلک به پیکره پاسخ اصلی مدنظر ایران به کمپین فشار حداکثری است و در آن واحد میتواند هرچه رشته شده را به پنبه تبدیل کند.
ب: احیای برجام بدون مانع انتخاباتی
نکته مهمی که در این میان قابلتوجه به نظر میرسد، لزوم عبور از موضوعات داخلی ازجمله مباحث سیاسی، جناحی و انتخاباتی برای نیل به تامین منافع ملی در مذاکرات است. وقتی ایران در عمل نشان دهد که عجلهای برای احیای برجام ندارد و در عوض میتواند با گرفتن فرصت در مسیرهای ثمربخش دیگر حرکت کند آنگاه اضطرار طرف مقابل بیشتر از هر زمان دیگر خواهد شد و نتیجه آن کاهش امتیازدهی ایران و افزایش امکان تامین حداکثری منافع ملی است. کنارگذاشتن امتیازات سمبلیکی، چون اعطای وام صندوق بینالمللی پول یا آزادسازی پولهای بلوکه شده ایران آن هم در آستانه خرداد ۱۴۰۰ و با انگیزه تاثیرگذاری بر فضای سیاسی ایران توطئهای است که با کوچکترین لغزش فعالان سیاسی و اجرایی در ایران میتواند نهایی و عملیاتی شود و آنگاه این منافع ملی است که یکبار دیگر قربانی کنشهای سیاسی و حزبی خواهد شد.
ج: پرهیز از ساده سازی
نگاه سادهانگارانه به صحنه تدارک دیدهشده در وین گویای این است که تیم ایرانی میتواند به سادگی در دامی مشابه دوره قبلی مذاکرات بیفتد؛ جایی که با ساده سازی و تصور غیرواقعی نسبت به فضای سیاسی جهان امضای کری را تضمین میدانست و تعهد اخلاقی و آبروریزی را مانع فروپاشی برجام. مقامات ارشد دولت در دوره قبلی اینگونه تعبیر میکردند که اگر مذاکره کنیم، فی الفور مشکلات مالی و اقتصادی کشور حل میشود. آن روی سکه حرفهای آن امروز شنیده میشود که میگویند اگر آمریکا به برجام بازگردد همهچیز حل خواهد شد یا اینکه مکرر تکرار میکنند که با یک امضای بایدن همه چیز به سال ۲۰۱۵ یا ۲۰۱۷ برخواهد گشت. این نوع ساده انگاری وقایع که البته تکرار آن به نظر میرسد به خاطر اضطرار رو به پایان بودن دولت باشد، میتواند یک پاشنه آشیل بزرگ برای کشور به حساب آید.
ازاینرو تفکیک بازگشت آمریکا به توافق با اصل احیای برجام و مطالبه رفع دفعی یا بسیار کوتاه مدت همه تحریمها و ارزیابی و صحت سنجی آن توسط ایران باید یک اصل مهم و خدشه ناپذیر در وین برای تیم دیپلماتیک کشورمان باشد. از حسن روحانی تا محمدجواد ظریف و حتی کارگزاران وزارت امورخارجه، بانک مرکزی و... باید بدانند که فرآیند حقوقی احیای برجام و بازگشت آمریکا فاقد هرگونه امتیاز برای ایران خواهد بود و مادامی که تاثیرات اقتصادی احیای برجام از سوی ایران دریافت و درک نشود عملا هیچ اتفاقی نیفتاده است. بی توجهی به این اصل چند مخاطره بزرگ را در پی دارد. اولا فرصت رفع تحریمهای محدودی که در برجام ایجاد شد، از دست میرود و عملا برجام تماما علیه ایران خواهد بود، ثانیا فرصت ایجاد یک توافق ماندگار و طولانی مدت و موثر منتفی است و ثالثا همان ابزارهای کوچک برجامی ایران برای مقابله با بدعهدی غرب را نیز بی اثر خواهد کرد.
د: فرصت سوزی نکنید
در این ایام که چالشها میان طرفین بالا گرفته بود پیشنهادهای مختلفی برای احیای برجام از سوی کشورهای عضو ۱+۴ یا خارج از آن برای احیای برجام ارائه شد. این پیشنهادها هرچند هیچکدام به تنهایی برای ما ارزشمند و کافی نبودند، اما ترکیب و ارتقای آنها میتواند موثر باشد و با توجه به اینکه هرکدام منشأیی در میز دیپلماسی دارند امکان تحقق بالاتری برایشان متصوریم. این مضاف بر این نکته است که امروز همچنان آمریکا متهم اصلی در فروپاشی برجام است و افکار عمومی دنیا خاطره ترامپ و تداوم راه او توسط بایدن را درک میکنند. از اینرو نباید فرصت کنونی را به هر دلیلی و به صورت عجولانه از دست داد.
شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه فرهیختگان، تاریخ انتشار: ۱۵ فروردین ۱۴۰۰، کد خبر: ۵۳۰۵۱، www.farhikhtegandaily.com