وقتی صدای این اعتراض، بارها و بارها از تریبون نمازجمعه و توسط نماینده ولی فقیه در استان نیز برخاسته و کوچکترین واکنش و تغییری ایجاد نشده،تنها احتمال ممکن،ناشنوایی مطلق مدیران در سطوح عالی و غیرعالی است.
نصب روزشمار برای پروژه ساماندهی خور گورسوزان
چنانچه فرض را بر این بگیریم که در این سالها کوچکترین صدا و اعتراضی نه از سوی مردم و نه امام جمعه و نه محیط زیست و دانشگاه علوم پزشکی بر نیامده، این پرسش مطرح خواهد شد که آیا کار از مدیریت پروازی بین استانی گذشته و به سفر هوایی درون شهری بین منزل تا دفتر کار مدیران کشیده که هیچ درکی از این بوی ناخوشایند و آزاردهنده ندارند.
واقعیت اینست که نمی توان تا این حد غیرمنصفانه قضاوت کرد و هیچ مدیری تاکنون در بندرعباس در حال تردد هوایی دیده نشده و در نتیجه تنها توجیه قابل قبول برای این بی واکنشی مزمن مدیریتی ،از دست رفتن حس بویایی و نداشتن درک از بویی است که تقریبا تمام شهر را فرا گرفته است.
در برابر از دست رفتن دو حس شنوایی و بویایی از بین حواس پنجگانه مدیران، قدرت گویایی و زبان آوری به شدت تقویت شده که نتیجه آن وعده تبدیل بندرعباس به ونیز و به آب انداختن قایقهای شیک و فانتزی در خورهای شیلات و گورسوزان است.
بر همین اساس، خرداد سال 91 شرکت آب منطقهای هرمزگان که متولی خورها، رودخانهها و بستر پیرامونی آنهاست، به همراه شهرداری بندرعباس متعهد شدند، در مدت 18 ماه، این بیماریخانههای شهری را ساماندهی و زیباسازی کنند.
در فاز نخست قرار بود، از ورود آبهای سطحی کثیف و فاضلاب محلات به بستر این دو خور جلوگیری شود و سپس با به گردش درآوردن آب دریا، این خورها به کانالهایی پر از آب تبدیل شوند.
در این میان خور شیلات خوشبختتر بود و با وجود نرسیدن به نتیجه نهایی، بخش قابل توجهی از پروژه تعریف شده، اجرایی شد اما شرکت آب منطقهای هرمزگان موفق شده برای چهارمین سال پیاپی، رکورد بیتفاوتی و عهدشکنی را در انحصار خود نگهدارد.
اگر متولیان مستقیم رسیدگی به خورها، گوش شنوا و حس بویایی ندارند، مدیران فرا دستی که انتظار میرود توانایی اندک چشم غره و خطاب و عتابی داشته باشند، پیرامون این وضعیت سکوت مطلق پیشه کرده و در هوای گرم بندرعباس شگفتی دیگری آفریده و به خواب زمستانی فرو رفتهاند.
به این ترتیب به نظر میرسد تنها راه چاره آوردن تیمی از پزشکان به این شهر است تا بینی مردم عادی را ببرند و ناچار به تحمل این بوی تعفن نباشند.
در کنار آن گروهی دیگر نیز باید چشمهای مردم را درآورند تا شهر معتادان شکل گرفته در خورها و پلهای آن را نبینند.
در برابر سالها بیتفاوتی نسبت به این بحران بهداشتی، زیست محیطی و اجتماعی و بی نتیجه ماندن صدای اعتراضها، راهی جز یکدست شدن درک مردم با مسئولان به وسیله بریدن گوش و زبان و بینی آنها باقی نمانده است.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبر هرمزگان، تاریخ انتشار: شنبه 16 مرداد 1395، کدخبر: 85، www.hnc1.ir