شعار سال: با توجه به پیشرفتهای چشمگیری که در زمینههای مختلف فناوری و ارتباطات رخداده، گرایش بهسوی فرهنگ جهانی افزایشیافته است. مردم کشورهای مختلف، بیش از هر زمان دیگری فرصت آشنایی و شناخت عناصر و ویژگیهای فرهنگهای جوامع دیگر را یافتهاند، از طرف دیگر این امکان فراهمشده است تا فرهنگها و آداب و رسوم مختلف، فرصت رهایی از مرزهای محدود ملی را پیدا کنند و در سایر جوامع نیز گسترش یابند، در اینجا اندیشه نفوذ و تهاجم به فرهنگهای دیگر نیز به وجود میآید. نفوذ فرهنگی، وسایل و ابزار هویت فرهنگی را مورد هدف و هجوم خود قرار میدهد.
در عصر جنگ فرهنگی، ابزار چیره شدن بر ادراک، شامل گونههای مختلف سمعی و بصری میشود که سعی دارد تا از راه تبلیغات، تمامی انظار را متوجه مسائل ظاهری و سطح زندگی پیرامون نماید. اساساً فرماندهان جنگ رسانهای، کارشناسان عملیات روانی و متخصصان تبلیغاتی و کارگزاران رسانهای بینالمللی هستند؛ اما سربازان این جنگ را بهظاهر، نویسندگان، خبرنگاران، مفسران، تصویربرداران، تولیدکنندگان خبری و مطبوعاتی، کارگردانان، تهیهکنندگان و عکاسان رسانهها تشکیل میدهند.
سلاح و تجهیزات این سربازان نیز رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره، خبرگزاریها، دوربین، کاغذ و قلم و دستگاههای چاپ و نشر است. یکی از نهادهایی که خود در خط مقدم این جنگ رسانهای قرار دارد سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است که فرهنگسرای رسانه این سازمان بهعنوان بازوی مبارزه با تهاجم فرهنگی قلمداد میشود.
در گفتوگوی پیشرو با مهدی شکیبایی، رئیس فرهنگسرای رسانه صحبت کردهایم و به بررسی فعالیتهای این فرهنگسرا برای مقابله با تهاجم فرهنگی و همچنین چالشها و فرصتهایی که کرونا در اختیار نهادهای متولی امر فرهنگ قرار داد، پرداختیم که در ادامه میخوانید و میبینید.
فرهنگسرای رسانه بهعنوان یک نهاد فرهنگی برای تولید محتوای فاخر در فضای مجازی چه فعالیتهایی انجام داده است؟
رسانه به عنوان یک پدیده نوظهور براساس قواعد، اصول و مبانی ارزشهای دنیای غرب به وجود آمده است. رسانههای غربی نقشی اساسی در ایجاد و تغییر نگرش افراد به جهان پیرامون و واقعیتهای زندگی دارند، زیرا رخدادها را آنگونه که میخواهند بازنمایی میکنند. از همین رو رسانهها یکی از عوامل مؤثر بر ساخت ذهنیت یکایک افراد جامعه درباره یک موضوع مشخص و بهعنوان ابزار بازنمایی جهان واقعی و پیرامونی به شمار میروند.
همواره رسانههای غربی، متناسب با اهداف و ایدئولوژی خاص خود، تصویری از ایران و انقلاب اسلامی بازنمایی میکنند که میان آن تصویر بازنمایی شده و روایت شکل گرفته از آن با واقعیت، تفاوتی آشکار وجود دارد. از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی همیشه رسانهها انتقال دهنده ارزشهای غربی به سمت تمدن اسلامی و شرقی بوده است. در این ۴۳ سال که از عمر پربرکت انقلاب اسلامی میگذرد همیشه با تردید به رسانه نگاه کردیم؛ خصوصاً محتوایی که انتقال میدهد.
مقام معظم رهبری از ابتدای دهه ۷۰، در ضرورت و اهمیت تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمن علیه جمهوری اسلامی تبیینهای فراوانی داشتهاند. ایشان آرایش تهاجمی فرهنگی دشمن را علیه انقلاب بسیار خطرناک معرفی کرده، در اهمیت جنگ نرم، خطر آن را برابر با جنگ نظامی معرفی میکنند. ابزار اصلی این جنگ، قدرت نرم بهویژه، قدرت اقناع گری و همراه سازی است که عمدتاً با بهرهگیری از ابزار ارتباطی و رسانه و دانش روانشناختی تلاش میشود، در هویتهای فکری و فرهنگی تردید ایجاد شود. همچنین مقام معظم رهبری معتقدند امروز فوریترین هدف دشمنان، تسخیر پایگاههای فرهنگی در کشور است، آنچه موضوع جنگ نرم و تهاجم فرهنگی را بااهمیت میسازد، گذار نحوه تهاجم استکبار بهمنظور تحت سلطه درآوردن ملتها، از تهاجم نظامی به تهاجم فرهنگی است تا از این طریق بتواند با تخریب بنیانهای فکری و اعتقادی آن ملتها، هویت ملی و دینی آنها را سلب کند.
این نکات مهم نشان میدهد که رسانه ابزار بسیار مهمی برای انتقال ارزشهای غربی به سمت کشورهایی مانند ایران است که براساس مبانی و قواعد اصول اسلامی و آموزههای قرآنی شکل گرفته است؛ بنابراین مقابله با این تهاجم، شبیخون، نفوذ و رخنه فرهنگی عمری به درازای عمر انقلاب اسلامی ایران دارد و در همه این سالها تلاش کردیم که با ابزار بومیشده رسانهای به مقابله با تهاجم فرهنگی از سوی کشورهای غربی بپردازیم.
جمهوری اسلامی متناسب با هجمههای فرهنگی، نهادهای فراوانی را به وجود آورد که متولی امر فرهنگ باشند؛ از حوزه علمیه گرفته تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛ از سازمان تبلیغات اسلامی گرفته تا مؤسسات عمومی و خصوصی و نهادهای قرآنی برای مقابله با تهاجم فرهنگی شکل گرفتند.
از سوی دیگر بهره بردن از آموزههای قرآنی بهعنوان مهمترین راه برای مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان و آسیبهای اجتماعی در جامعه است که ارزشهای اسلامی و ایرانی را هم حفظ و هم تقویت میکند. البته در این مسیر هرکدام از نهادهای فرهنگی وظایف و مأموریت خاص خود را دارند.
در همین راستا فرهنگسرای رسانه سازمان فرهنگی و هنری شهر تهران نیز از سال ۱۳۸۵ با هدف مقابله با تهاجم فرهنگی و در راستای افزایش دانش رسانهای شهروندان فعالیت میکند. در بخش آموزش عمومی، کلاسها به آموزشهای عمومی در رشتههای هنرهای تجسمی زبان، کامپیوتر، علوم قرآنی و کلاسهای هنری اختصاص دارد. در بخش تخصصی نیز سرفصلهای آموزشی در حوزه رسانههای مکتوب، تصویری، شنیداری و سایبر برنامهریزی شده است.
مخاطبان ما در حوزه سواد رسانهای، تمامی ردههای سنی اعم از کودکان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان هستند. مخاطبان ما که شهروندان تهرانی هستند با توجه به افزایش رسانههای نوین و انتشار اخبار و اطلاعات بدون سند همواره مورد آماج حملات کشورهای غربی هستند لذا بر همین اساس تلاش کردیم که تولید محتوایی در فضای مجازی داشته باشیم و آنان را در اختیار مخاطبان خود قرار دهیم تا خانوادهها را با مزایای فضای مجازی آشنا کرده و از آسیبهای آن آگاه کنیم.
بر همین اساس معاونت فرهنگی فرهنگسرای رسانه باهدف ارائه یک نمونه محصول مناسب برای خانواده، بستههای سواد رسانهای را تدارک دید که بنا داریم در ایام دهه فجر از این بستهها رونمایی کنیم. در این بستههای فرهنگی که ۱۲ قسمتی هستند، خانوادهها با مزایا و معایبی که فضای مجازی میتواند داشته باشد آشنا خواهند شد.
آیا فرهنگسرای رسانه نسبت به عرصه تربیت فعالان فضای مجازی که در عرصه تولید محتوای دینی و فرهنگی بتوانند مؤثر عمل کنند، ورود کرده است؟
فرهنگسرای رسانه در ذیل سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران تعریف میشود؛ ضمن اینکه در کنار این سازمان نهادهای مختلفی در امر فرهنگ دخیل هستند و با توجه به حجم گسترده نفوذ فرهنگی یک مجموعه مانند فرهنگسرای رسانه بهتنهایی توانایی مقابله با این حجم از هجمههای فرهنگی را ندارد؛ لذا این فرهنگسرا از ابتدا پایه فعالیتهای خود را با مشارکت گرفتن از سایر نهادها و ارگانهای فرهنگی بنا کرد و تولیداتش نیز بر این اساس تهیه شد.
در کنار تولیداتی که فرهنگسرای رسانه دارد بحث آموزش نیز یکی از مهمترین مواردی است که جزو مأموریت ما محسوب میشود. بخش آموزش در تمامی فرهنگسراهایی که در مناطق ۲۲ گانه تهران وجود دارد، یک بخش مجزاست که مسئول جداگانهای دارد و البته ذیل فرهنگسراها و مأموریت رؤسای فرهنگسراها تعریف میشود، اما به خاطر اهمیتی که برای حوزه شهر و شهروندی دارد، مستقلاً رئیس جداگانهای دارد و فعالیتهایش پیگیری میشود.
برای مثال در فرهنگسرای رسانه دو مأموریت داریم که یکی آموزش اهالی رسانه و دیگری آموزش اهالی فرهنگ و هنر است بر همین اساس پیوندی بین اهالی رسانه و فرهنگ و هنر برقرار کردیم. هنرمندان فراوانی در حوزه رسانه اعم از صداوسیما و مطبوعات داریم که ظرفیتهای بسیار خوبی دارند و الگوی جامعه ما هستند. همکاران ما در فرهنگسرای رسانه بسیاری از همین هنرمندان که در فضای مجازی دنبال کنندههای فراوانی دارند را برای برگزاری کارگاههای آموزشی در حوزه گویندگی و نویسندگی دعوت کردند.
از زمانی که فرهنگسرای رسانه تأسیس شده تا به امروز یکی از دغدغهها و مأموریتهای اصلی ما آموزش شهروندان و تربیت کادر نیروی انسانی برای جامعه رسانهای کشور بوده است و در این دوره مدیریتی نیز جزو اولویتهای ماست تا بتوانیم ظرفیت هنرمندان را در اختیار شهروندان قرار دهیم.
از طرف دیگر در حوزه خبرنگاری، گزارشنویسی، مترجمی، آموزش خبر و خبرنویسی نیز در ارتباطی که با نهادها و مؤسسات خبری مانند دانشگاه صداوسیما، دانشکده خبر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، دانشکده خبر خبرگزاری فارس و پژوهشگاههایی که در حوزه رسانه فعالیت میکنند، برقرار کردیم سعی بر این داشتیم تا دورههای آموزشی متعدد را در سنین مختلف برگزار کنیم و بهاندازه وسع خودمان به تربیت کادر و نیروی انسانی در تراز انقلاب اسلامی پرداختیم و این امر کماکان استمرار دارد.
آیا سایر نهادهای فرهنگی برای همکاری به سراغ شما آمدهاند؟
بعد از گذشت از ۴۳ سال از عمر پربرکت انقلاب اسلامی جزیرهای و موازی کار کردن نهادهای متولی امر فرهنگ و عدم همافزایی بین آنان باعث خسارت و آسیبهای بسیار فراوانی در حوزه فرهنگی شده است. اینکه رهبر معظم انقلاب در مقاطع مختلف از حجم حملاتی که از سوی دشمنان نظام به نهادهای فرهنگی و رسانهای میشود، تذکر و هشدار میدهند، نشان از این دارد که نهادهای متولی امر فرهنگ و رسانه کار خودشان را بهدرستی انجام نمیدهند.
یکی از مواردی که مانع فعالیت صحیح نهادهای متولی فرهنگ و رسانه میشود، جزیرهای عمل کردن و عدم همگرایی برنامهها و اقدامات نهادها و دستگاههای مسئول است، یعنی اگر فرهنگسرای رسانه از ظرفیت خبرگزاری قرآنی ایکنا آگاه نباشد، هیچوقت به آن نزدیک نخواهد شد. از طرفی نهادهای متولی امر فرهنگ و رسانه همیشه یکدیگر را رقیب خود تلقی میکنند و از ظرفیت همافزایی و همگرایی سایر نهادها استفاده نمیکنند تا خدمت واحدی به مخاطبان خود ارائه دهند.
با توجه به تحریمهای ناجوانمردانهای که علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وجود دارد، بودجه نهادهای متولی امر فرهنگ و رسانه را تحت تأثیر قرار داده و سبب کاهش آن شده است لذا بر همین اساس این سازمانها و نهادها به این فکر افتادند تا از ظرفیتهای یکدیگر برای تولید محتوا استفاده کنند که این موضوع را باید به فال نیک گرفت.
با توجه به همین موضوعات ما در فرهنگسرای رسانه درصدد هستیم که بتوانیم با سایر نهادهای دیگر به ویژه در دو حوزه فرهنگ و هنر و رسانه همافزایی داشته باشیم. بر همین اساس باید خاطرنشان کرد که فرهنگسرای رسانه طی این سالها بهخوبی توانسته از این مشارکت استفاده کند.
با شیوع کرونا، اکثر فعالیتهای تغییر قالب دادند و به سمت فضای مجازی سوق پیدا کردند؛ برنامههای فرهنگسرای رسانه تا چه اندازه با این امر همسو شده است؟
استفاده از فضای مجازی به دلیل همهگیری کرونا، هم فرصت و هم تهدید بود. تهدید از اینرو که فرهنگ استفاده از این فضا را برای خانوادهها ایجاد نکرده بودیم و به یکباره مجبور شدیم وارد این عرصه شویم، در صورتیکه اطلاعات و آگاهی کافی از این فضا نداشتیم. در عین حال همین بیماری کرونا سبب شد تا فعالیت نهادهای متولی امر فرهنگ و رسانه به سمت فضای مجازی حرکت کند که این موضوع فرصتهای جدیدی برای ما ایجاد کرد. سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران که تمامی فعالیتهایش در حوزه میدانی تعریف شده بود و مأموریت داشت که با ایجاد برنامههای متنوع و مفرح در سطح شهر به ویژه در پارکها، اماکن عمومی و حتی خود فرهنگسراها از طریق هنرمندان حال دل بخشی از مردم را که در این مراسم شرکت میکردند، خوب کند، بهیکباره با مخاطب میلیونی مواجه شد که همین امر فرصت بسیار خوبی را در اختیار ما گذاشت.
از زمان ورود کرونا به کشور هر نوع فعالیت میدانی ممنوع شد و فعالیتهای میدانی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران با ۳ تا ۴ هزار نیروی حقوقبگیر ممنوع شد. این موضوع در ابتدا نوعی بلاتکلیفی را برای سازمان به وجود آورد و سبب شد تا شرایط خاصی برای سازمان به وجود آید؛ بخصوص اینکه ریاست سازمان نیز همزمان تغییر کرده بود؛ اما خوشبختانه با درایت رئیس جدید سازمان همه فرهنگسراها و همه مراکز فرهنگی که در اختیار سازمان فرهنگی و هنری بود مأموریت پیدا کردند که فعالیتهایشان را از صحنه میدانی به صحنه مجازی انتقال دهند.
با درایتی که صورت گرفت، سازمان فرهنگی و هنری اولین سازمانی بود که بهطور دائم در فعالیتهایش در تمامی پیکهای کرونا متوقف نشد و براساس همان مأموریتهای ۱۷ گانهای که داشت، هیچ فرهنگسرایی تعطیل نشد. البته به لحاظ فیزیکی درها بسته بود، اما به لحاظ تولید محتوای کار همکاران ما در فرهنگسراهای مختلف از جمله فرهنگسرای رسانه براساس مأموریتهایی که داشتند در فضای مجازی به تولید محتوا پرداختند و حجم فراوانی به مخاطبان ما اضافه شدند.
اگر ما در یکی از پارکهای پایتخت برنامه فرهنگی برگزار میکردیم، نهایتاً مخاطب ما به ۲ هزار نفر میرسید، اما بعد از ورود به فضای مجازی به یکباره با میلیونها مخاطب مواجه شدیم که بهنوعی باعث دلگرمی ما بود؛ لذا ورود به فضای مجازی، فرصت مناسبی برای مراکز فرهنگی تهران و نهادهای متولی امر فرهنگ و همچنین فرهنگسرا بوده است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری بین المللی قرآن ، تاریخ انتشار: ۱۶ بهمن ۱۴۰۰، کد خبر:۴۰۳۳۴۲۴، www.iqna.ir