پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۷۳۹۵۱
تاریخ انتشار : ۰۹ اسفند ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۰
خیلی باید خوش خیال باشیم که رد سلبریتی‌های مدیریتی را حتی در کابینه دولت‌های راست نبینیم. افراد فاسد ناکارآمدی که فقط به دنبال دیده شدن و جریان سازی هستند. آیا اندیشیده اید که با وعده‌ها و گفتار سخیف خود، چه بر سر منافع ملی می‌آورند؟
شعار سال: با مفهوم سلبریتی در دنیای امروز آشنا هستیم. در تعریف عمومی، سلبریتی به هنرمندانی گفته می‌شود که با اعتبار هنر و هنرمند، بیشتر به دنبال تاثیرگذاری اجتماعی و جذب هوادار هستند.

یک سلبریتی ممکن است دانش و مهارت فنی در حوزه تخصصی خود نداشته باشد، ولی با اظهارنظر‌ها یا رفتار‌های عامه پسند و بعضا پوپولیستی خود را جذاب نشان دهد و هواداران زیادی برای خود دست و پا کند.

برای مثال در فوتبالیست‌ها یا بازیگران یا خوانندگان عده زیادی هستند که دانش و مهارت ضعیفی دارند، ولی سلبریتی هستند! و بالعکس عده زیادی هستند دانش فنی بالایی دارند، ولی سلبریتی نیستند! بنابراین سلبریتی بودن در یک حوزه خاص به معنی داشتن توان عملیاتی در آن حوزه نیست.

با این مقدمه می‌توان گفت سلبریتی‌های مدیریتی، افرادی هستند مجهز به تکنیک‌های خاص (در ادامه گفته خواهد شد) که خود را به عنوان مدیرانی توانمند برندسازی می‌کنند، هوادارانی برای خود دست و پا می‌کنند، معمولا هنگام انتصاب‌ها به عنوان یکی از گزینه‌های ریاست خود را مطرح می‌کنند و بعضا در سیستم‌ها از پستی به پست دیگر جابجا می‌شوند! در حالی که عملا دانش و مهارت عملیاتی سطح پایینی در حوزه مدیریت دارند.

مواد لازم برای تبدیل شدن به یک سلبریتی مدیریتی

۱- اخذ مدرک دکتری در هر سنی و به هر طریقی (از جمله از دانشگاه‌های پولیِ دارقوزآباد، دوره‌های DBA، مدرک افتخاری، و حتی جعل مدرک).

۲- بهره‌گیری از پوشش کاریزماتیک و لباس‌های برند. ایشان را احتمالا فقط در رختخواب با کت و شلوار رسمی سِت و اتوکشیده نمی‌بینید!

۳- بکارگیری اصطلاحات انگلیسی و دایره واژگان ظاهرا تخصصی، ولی در اصل قلمبه سلمبه که معنی آن را نمی‌دانند.

۴- تصدی و اخذ انواع پست‌های تشریفاتی و نامفهوم در سازمان‌ها جهت رزومه سازی.

۵- اقدام به عکاسی همراه با سلبریتی‌های سیاسی یا اَبَرسلبریتی‌های مدیریتی.

۶- حضور در محل‌های تجمع سیاسیون در همایش‌ها و مراسمات جهت یافتن روزنه‌ای برای کسب ارتباط با ایشان.

۷- علاقه‌مندی به نوچه‌پروری و گردآوری مداح (به معنی غیرمذهبی) و ثناگو حول اطرافشان (به تمام جلسات با خدم و حشم حاضر می‌شوند).

۸- خودشیفتگی و در توهم شایستگی بودن، و مهم‌تر از آن مطالبه‌ی تصدیق از جوجه سلبریتی‌ها و نوچه‌ها!

۹- جلوس در صدر مراسمات و جلسات با فیگور‌های خاص و تمرین شده برای عکسبرداری در اجتماعات.

۱۰- عدم اظهارنظر‌های دقیق و عملیاتی و بالعکس کلی‌گویی با چاشنی واژگان مدیریتی.

جالب اینکه که هواداران سلبریتی‌های مدیریتی علی رغم اینکه ادراکی از واژگان قلمبه و سلمبه ندارند، ولی به علت آشکار نشدن نادانی خود از یک سو و ادراک پیچیدگی و سطح بالا بودن اظهارات سلبریتی‌ها از سوی دیگر، نسبت به تمجید از اراجیف سلبریتی‌های مدیریتی اقدام می‌کنند. یادآوری داستان دو خیاط و پادشاه لخت جهت اداراک بهتر خالی از لطف نیست.

نکته آخر اینکه برخی تیم‌های سیاسی، احزاب، نهاد‌ها و جریان‌های خاص معمولا طالب سلبریتی سازی برای تحقق اهدافشان به دست ایشان هستند. معمولا سلبریتی‌های مدیریتی به جهت غالب بودن نیاز دیده‌شدن و شهرت، مایل به هرگونه امتیازدهی‌های مدیریتی در پست‌های احتمالی هستند و در متقابلا طالب سلبریتی شدن با سرمایه گذاری این گروه‌ها می‌باشند. به عبارتی در و تخته کاملا به هم جور می‌شوند.

این متن صرفا مفهوم‌پردازی با سبک تجربه زیسته بود، تا شاید دیگران آن را به نظریه‌ای علمی توسعه دهند؛ باشد که نویسنده متهم به سلبریتی دانشمندی (خود دانشمند پنداری) نشود.
 
دکتر علی قربانی
 
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از پایگاه خبری چند رسانه ای راوی امروز، تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۰، کد خبر: ۶۷۶۲۷، www.ravvinn.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین