شعارسال: امروز برای کاری به منزل یکی از کارگران کشتارگاه کامیاران رفته بودم؛ خود، همسر و فرزندانش به شدت مضطرب بودند و پدر درحال گریه کردن بود.
حسابی دردمندشده وحالم بسی گرفته شد؛ درپاسخ به این سوال که چرا تا این حد نگران هستید، این پدر پیر کارگر با صدایی حزین جواب دادکه بعد از30 سال کارگری،6 ماه است که به خاطرتعطیلی کشتارگاه کامیاران بیکارم وشرمنده خانواده ام هستم؛ با دیگر کارگران بارها پیش مسئولين رفته ایم، حتی ده بار نزد فرماندار رفته ایم؛ هربار می گویند باز می شود؛ روزی می گویند سیستم و دوربین آماده نشده و روزی دیگر هیچ کس نیست حرف ما را بشنود وکاری کند؛ می دانی شرمندگی در مقابل اولاد یعنی چه!
مدیران شهری و مسئولین مربوطه بهتر است برای این افراد که از طریق کارگری سخت و جانفرسا در کشتارگاه روزی خود وخانواده شان را تامین می کنند کاری کنند؛ اشک مظلوم وامانده و درمانده خطرناک است و باید از آه و زجر پدری که کارش در میانه روزمرگی مسئولین به نسیان رفته است به خدا پناه برد.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری شاهوخبر، تاریخ انتشار: 25آبان1395، کدخبر: 2417: www.shahokhabar.com
عزیزم بذار تا که اروم بخوابم
به من چه که مردی داره از درد ممیره
به من چه که طفلش داره غصه می گیره
با آواز خوانده شود. لطفا
اون وقت نمایندگان محترم مون تو فکر حقوق 24 میلیونی هستن
ا.ف75
ا.ف75