آیا میشود صبح را به شب رساند و پیگیر اخبار نشد؟ ممکن است یک روز بیاید که کانالهای خبری فقط یک یا دو خبرِ مفید را گزارش کنند؟ در طول هفته هزاران خبر به گوشمان میرسد که مطلقاً هیچ تأثیری در زندگیمان نمیگذارند. تنها این ذهن بیچاره است که باید تاوان وسواس و اعتیاد ما به پیگیری اتفاقات را بدهد. باید در جریان باشیم و از هیچچیز عقب نمانیم، اما برای چه؟ مقصر اصلی اعتیاد ما به خبر کیست؟ و انتشار روزانۀ اخبار چگونه در سالهای اخیر به نوعی «صنعت» تبدیل شد؟
شعار سال: روزتان را با چه شروع میکنید؟ یک استکان چای یا ده دقیقه نرمش صبحگاهی؟ اغلبِ ما کاری بهمراتب راحتتر و صدالبته مهمتر داریم: بررسی کانالهای خبری. همیشه خبری برای شنیدن وجود دارد. محال است صبح بیدار شویم، و ببینیم کانالهای خبری نوشتهاند: «همراهان گرامی، امروز هیچ خبری در دنیا نیست». بههرحال دیشب که خواب بودیم، اتفاقاتی افتاده که بتواند توجه ما را بدزدد. هرچند اتفاقاتی بیفایده که دانستنش ذرهای به بهبود زندگی ما کمک نمیکند. حتی شاید مهمترینشان یک مشت کلیشه باشند: «فلانی واکنش نشان داد» و «بهمانی ابراز نگرانی کرد». امروزه، پیگیری اخبار معنای سابق خودش را ندارد. اما این معنای جدیدی را چگونه باید فهمید؟
پروندۀ «از اخبار فرار کنید»، در جستوجوی همین معنای جدید است: اینکه چطور خبر بر واقعیت پیروز شد؟ انتشار روزانۀ اخبار چگونه در سالهای اخیر به نوعی «صنعت» تبدیل شد؟ یا اینکه اگر اخبار را دنبال نکنیم، چه اتفاقی میافتد؟ چگونه خبرنگاران میتوانند ادعای بیطرفی کنند؟ مقصر اصلی اعتیاد ما به خبر کیست؟ و چند سؤال کلیدی دیگر.
نخستین مطلب این پرونده یادداشتی است از اولیور برکمن، روزنامهنگار و نویسندۀ بریتانیایی. برکمن میگوید این روزها، توجه به اخبار به نوعی اجبار تبدیل شده و بیتوجهی به اخبار نشاندهندۀ بیمسئولیتی یا خودبرتربینی به شمار میرود. رولف دوبلی و مارک منسن، نویسندگان پرطرفدارِ این روزهای دنیای خودیاری، نتیجۀ برکمن را تأیید میکنند و مصرانه میگویند اخبار را باید بهطور کامل کنار گذاشت. دوبلی معتقد است شیوۀ امروزیِ ما در مصرف خبر بهکلی شبیهِ نوعی سوءمصرف مواد مخدر است. همانطور که مواد مخدر ما را به خود وابسته و از واقعیت دورمان میکنند، خبرها درک ما از جهان را کجومعوج میکنند. از نظر منسن، این اعتیاد حاصل جهتگیریهای احساسیِ گمراهکنندهای است که خبرها در پیش میگیرند. خبرها، بهجای آنکه اطلاعاتی مهم به ما بدهند، صرفاً اتفاقاتی را به خوردمان میدهند که بار عاطفی بالایی دارند. البته استادانِ حرفهای خبر چندان با این نگاه موافق نیستند.
الکساندرا بورشات، محقق ارشد مؤسسۀ تحقیقاتی رویترز، بهبود وضعیت خبررسانی را راه بهتری میداند. راهحل او را میتوانید در نوشتۀ «مثبت یا منفی مهم نیست، خبر باید راهحلمحور باشد» بخوانید. گرِگ جکسون، نویسندۀ هارپرز نیز، که از نوشتن مطالب کوتاه خوشش نمیآید، میگوید مشکلِ خبر وجه سرگرمکنندۀ آن است. اگر خبر به طرفدارانش زنده است، پس باید طرفدار خبرهایی بود که اهمیتی حیاتی دارند، تا زیرِ فشار اخبار سرگرمکننده به فراموشی سپرده نشوند.
«چطور در حرفۀ خبر بیطرفی معادل بیشرفی شد؟»، آخرین مطلب این پرونده، بخشی از کتاب مطالعات روزنامهنگاری: مقدمهای انتقادی است که دربارۀ تاریخ «بیطرفی» در حرفۀ روزنامهنگاری سخن میگوید. اندرو کلکات و فیلیپ هاموند، در این مطلب، توضیح میدهند که چطور نگاه بیطرفانه به مسائل و روایتِ بیطرفانۀ وقایع به حاشیه رانده شد و جای آن را ابراز همدلی و حمایت گرفت.
شعار سال، با اندکی تلخیص واضافات برگرفته از سایت ترجمان علوم انسانی، تاریخ انتشار: ۱۰ فروردین ۱۴۰۱، کد خبر: ۱۰۴۹۸، www.tarjomaan.com